جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

گل های آبی و خون گلادیاتور


گل های آبی و خون گلادیاتور

روم باستان معروف به كشتار حیوان گونه گلادیاتورهاست این كشتار بیرحمانه بیش از شش قرن به طول انجامید امپراطوران روم از بوی خون انسان های بی گناه لذت می بردند

روم باستان معروف به كشتار حیوان گونه گلادیاتورهاست. این كشتار بیرحمانه بیش از شش قرن به طول انجامید. امپراطوران روم از بوی خون انسان های بی گناه لذت می بردند. حتی شنیدن آن نیز مشمئز كننده است. امپراطوران روم بزرگترین و مقتدرترین امپراطوری را از دوران قبل از میلاد داشته اند.

شاید تا كنون نام اسپارتاكوس، سردار بزرگ رومی را شنیده باشید. گلادیاتوری كه در برابر ظلم و ستم حاكمان روم ایستادگی كرد و بعد از سه سال مبارزه بالاخره شكست خورد و بعد از جنگ در میدان نبرد به صلیب كشیده شد. نمایش نبرد گلادیاتورها یا موانرا یكی از شورانگیزترین و مفرح ترین نمایشهایی بوده كه امپراطوران رومی و همچنین مردم روم باستان نظاره گر آن می شدند. آنان بردگان را به جان هم می انداختند و می خندیدند. شاید این دو برده صمیمی هم بودند اما دستور چنین بود یا باید كشت یا كشته شد. برده ای كه زنده می ماند در نهایت بایك شیر درنده و یا یك گاو وحشی می جنگید، بالاخره مرگ فجیع در انتظارشان بود. حال چه به دست یكدیگر كشته می شدند چه در پنجه های یك حیوان درنده. حتی ملكه ها نیز یكی از تفریحاتشان تماشای صحنه جان دادن یك برده بود.

●گلایاتورها

گلایاتورها افرادی بودند كه با حكومت مخالفت می كردند و برعلیه ظلم و جور حاكمان ظالم می جنگیدند و یا برده هایی بودند كه در جنگهای مختلف اسیر می شدند و وقتی دستگیر می شدند بازیچه دست حاكمان می شدند و با آنان مانند حیوان رفتار می نمودند. گلادیاتورها را همچون برده ها در بازارها خرید و فروش می كردند. شاید در میان برده ها یك فرد سرشناس و اشرافزاده نیز بود. به هر جهت رفتارشان تغییر نمی نكرد. صاحبان گلادیاتور مسئول تمرین دادن گلادیاتورهای تازه كار بودند. یك گلادیاتور خوش اندام و قوی بنیه به اندازه وزنش ارزش طلا داشت. در گوشه گوشه شهر روم بازارهای برده فروشان دیده می شد و همچنین میادین موقتی ترتیب می دادند و دور میدان با داربستهای چوبی نیمكت درست می كردند تا جایگاهی برای تماشاچیان و نمایش جدال گلادیاتورها را در آن جا برگزار می كنند. بعد از پایان نمایش نیز داربستها را برمی داشتند. كم كم تعداد تماشاچیان و مشتاقان تماشای نبرد خونین بردگان بی گناه افزایش یافت. در نتیجه در سال ۶۵ قبل از میلاد تصمیم به ساخت یك آمفی تئاتر سنگی در پمپی یكی از ایالات ایتالیا گرفتند.

این مكان را به صورت مدور ساختند تا همه تماشاچیان بتوانند بر میدان نبرد تسلط داشته باشند. همچنین میدان نبرد به نحوی بود كه گلادیاتورها جایی برای پناه گرفتن و قایم شدن نداشته باشند. دیوارهای این آمفی تئاتر از سنگ بود. البته این آمفی تئاتر و دیگر میادین مخصوص نمایش كه با چوب ساخته شده بود، جوابگوی نمایشهای پرشكوه و مجلل امپراطوران ستمگر روم نبود. وسپاسین افسر ارشد در سال ۶۹ بعد از میلاد طی جنگها و فتوحات به مقام امپراطوری رسید. او برای برقراری نمایشهای پرشكوه دستور به ساخت بزرگترین آمفی تئاتر زمان خود را داد. به این ترتیب اولین پایه های كلیزیوم در روم بنا شد. نام كلیزیوم را از مجسمه های برنزی به نام كلوسال نروداموس آرولیس گرفتند كه این مجسمه بسیار عظیم یكی از خدایان رومیان بوده و نیزه ای در دست داشته و در نزدیكی محل ساخت كلیزیوم بوده است.

●ساخت كلیزیوم

زمینی در ابعاد ۱۹۰ در ۱۵۵ متر را به صورت تقریبا" بیضی در نظر گرفتند و شروع به ساخت كردند. ساخت این آمفی تئاتر ۱۰ سال به طول انجامید كه همزمان با حكومت پسر دومش دومیتیانوس بود. این ساختمان در چهار طبقه به ارتفاع ۵۷ متر بناشد. این ساختمان دارای ستونها، راه پله ها و پنجره های متعددی بود. سطح كلیزیوم حدود ۲/۴ هكتار بود و بیش از ۵۵۰۰۰ نفر تماشاچی را در خود جای می داد.

كلیزیوم مسقف نبود و در فصل تابستان برای ایجاد سایه و به دور ماندن از اشعه گرم آفتاب، بر سقف آن پارچه ای بسیار بزرگ پهن می كردند تا بر سر مردم سایه بیفتد. البته رنگ پارچه روشن بود تا فضای میدان تاریك نباشد. كلیزیوم ۸۰ درب ورودی داشت كه در طبقه هم كف با زمین، مردم می توانستند از جایگاههای مخصوص نزدیك دربهای ورودی بلیط تهیه كنند و وارد كلیزیوم شوند. دو درب مخصوص ورود امپراطور و بزرگان و دو درب برای گلادیاتورهای جنگنده بود. امپراطور و اشرافزادگان وارد ساختمان می شدند و از راهروهای اختصاصی به محل مخصوص خود می رسیدند. طبقات بالاتر كه دید بهتری به میدان جنگ داشت ویژه بزرگان و امپرطور بود.

●مشخصات مكان

پله هایی برای عبور مردم عادی و رسیدن به كنار نیمكتهایشان تعبیه شد. حتی جنس نیمكتها بر اساس رتبه و مقام بود. نیمكتهای چوبی برای مردم عادی و نیمكتهای مخملی و راحت برای اشرف زادگان و مبلهای بزرگ و مجلل برای امپراطور و ملكه ساخته شد. البته باید متذكر شویم كه در اوایل سالهای ساخت كلیزیوم، درون میدان پر از آب بود و كشتیهای نمایشی در آن با هم می جنگیدند و هنرنمایی می كردند. این نمایشها برای پركردن اوقات فراغت امپراطور بود. اما كم كم متوجه شدند آب دادن میدان پایه های بنا را فرسایش می دهد. لذا آب آن را خشك كردند و محلی برای جنگیدن گلادیاتورها آماده نمودند.

امپراطور روم نیز از دیدن صحنه های خونین جنگ تن به تن برده ها بیشتر لذت می برد تا نمایش كشتیها. البته بعضی از تاریخ دانان وجود آب درون میدان كلیزیوم را تایید نمی كنند. به هر صورت مشخص نیست آیا آب درون میدان بوده یا نه. دیواره كلیزیوم با مرمر سفید پوشش داده شده بود. سبك معماری این بنا مانند آمفی تئاترهای روم باستان بود.

در طبقه زیرزمین كلیزیوم مكانهایی برای نگهداری حیوانات وحشی و همچنین برده ترتیب داده شده بود. اهرمها و چرخ دنده هایی تعبیه شده بود تا دربهای قفسهای حیوانات به موقع باز شود و حیوانات از قفس بیرون بیایند. مكانیزم درون ساختمان كلیزیوم بسیار شگفت انگیز و در حد خود مدرن بود. از آن پس همه نمایشهای امپراطوری در كلیزیوم برگزار می شد. جشنهای عروسی، تاجگذاری، تولدها و سرگرمیها در این آمفی تئاتر برگزار می شد و با به خون كشیده شدن گلادیاتورها جشن امپراطور و مردم ایتالیا با شكوه تر و جالب تر می گشت.

●ورود حیوانات وحشی

با نواخته شدن شیپورهای مخصوص، ورود حیوانات وحشی و درنده و گرسنه اعلام می شد و درب مخصوص محل نگهداری حیوانات باز می شد. حیوانات را از آفریقای جنوبی می آوردند و همیشه گرسنه نگه می داشتند، تا كاملا" وحشی باشند. از طرف دیگر ۱۰ گلادیاتور بانیزه های مختلف از قبیل گرز، نیزه، شمشیر و تور از درب دیگر وارد می شدند. نبرد آغاز می شد. اگر گلادیاتورها حیوانات را از پا در می آوردند در مرحله بعد دو به دو گلادیاتور با نیزه وارد صحنه می شدند و شروع به جنگیدن می كردند. آنقدر می جنگیدند تا یكی از آنان از پا درآید. فردی كه زنده می ماند در انتظار مردم بود، یعنی طرح و نقشه نوع مردن گلادیاتور به دست مردم بود. یا با حیوان درنده باید دست و پنجه نرم می كرد یا با همنوع خود آنقدر می جنگید تا بمیرد. همچنین هنگامی كه گلادیاتور حریفش را زیر پا می گذاشت و حریفش نیمه جان می شد، به امپراطور نگاه می كرد، اگر امپراطور دست راستش را مشت می كرد و انگشت شستش را بسوی زمین نشانه می رفت، گلادیاتور حق داشت حریفش را با یك ضربه بكشد. اگر امپراطور انگشت شصتش را بسوی آسمان نشانه می رفت یعنی گلادیاتور نباید حریفش را از بین ببرد. بوی خون فضا را پرمی كرد. تماشاچیان به ویژه امپراطور مشتاقانه تماشامی كردند و لذت می بردند. زمانی برای استراحت و میل كردن خوراكیهای مختلف داده می شد. آنان از خوردن شرابها و مرغهای بریان در میان خون و اجساد لذت می بردند.

ناگفته نماند كه شرط بندی میان مردم رواج داشت. بردن و برنده شدن یك گلادیاتور برای افراد بسیار هیجان انگیز بود. حتی مردم همسر و دختر خودشان را سر شرط بندی می گذاشتند. البته بسیاری از تماشاچیان این نمایشهای وحشتناك زنان بودند. حدود ساعت ۷ بعداظهر نمایشهای كشتار گلادیاتورها به پایان می رسید. اجساد گلادیاتورها وسط میدان دیده می شد. دو نفر برای بردن اجساد وارد میدان می شدند. اگر گلادیاتوری نیمه جان و زخمی میان اجساد دیده می شد، یك سیخ داغ در مغزش فرو می كردند تا هر چه زودتر بمیرد. امپراطور از دیدن صحنه جان دادن او لذت می برد و به این ترتیب نمایش به پایان می رسید و همه جایگاه خود را ترك می كردند تا روزی دیگر و نمایش دیگر در آنجا شركت كنند.

هیچ گلادیاتوری در رختخوابش نمی مرد، بلكه همه گلادیاتورها، بی چون و چرا با فجیعترین وضعی یا به دست دوست و همنوع خود یا زیر پنجه های حیوانات وحشی جان می باختند. تخمین زده شده كه در ایام افتتاح كلیزیوم بیش از ۵۰۰۰ گلادیاتور در طی ۱۰۰ روز به همراه ۱۰۰ حیوان در میدان كلیزیوم كشته شدند. در سال ۴۴۲ بعد از میلاد این ساختمان عظیم بر اثر زلزله آسیب دید. اما در سال ۵۲۳ بازسازی شد. این كشتار تا شش قرن بعد از میلاد ادامه داشت. كم كم حكومت امپراطوران رو به زوال رفت و رسومات كشتار گلادیاتورها كم رنگ شد.

در قرن ۱۹ كلیزیوم بیش از حد رو به نابودی می رفت. بارانها و تغییرات آب و هوایی سبب گشته بود كه این بنای زیبا فرسایش یابد. جالب اینجاست كه درون میدان كلیزیوم، آنقدر گل های بزرگ و آبی روییده بود. همگان می گفتند زمین این میدان خون گلادیاتورها را بلعیده است كه اكنون از زمین آن گلهای زیبا روییده شده است. اكنون تنها نیمی از آن ساختمان باقی مانده است و قسمتی از آن ویران شده. با این حال هنوز عظمت آن مشخص و قابل درك است و می توان فریادها و تشویش های مردم روم را تصور كرد. همه روزه صدها توریست برای دیدن این آمفی تئاتر باستانی و عظیم به روم سفر می كنند. با این حال كه حدود دو هزاره از زمان ساخت این آمفی تئاتر می گذرد اما توجه هر بیننده ای را جلب می نماید و یك محل باستانی و تاریخی در روم می باشد.