شنبه, ۲۹ دی, ۱۴۰۳ / 18 January, 2025
مجله ویستا

نقش زن در توسعه انسانی


توسعه, در عرف رایج عبارت است از «سرمایه گذاری در اموری كه موجب وارد كردن تغییراتی در سازمان اقتصادی, اجتماعی و سیاسی نظام می گردد» جهت این تغییرات عموما به طرف رشد است و رشد كمی و كیفی را در بر می گیرد

توسعه، در عرف رایج عبارت است از «سرمایه‏گذاری در اموری كه موجب وارد كردن تغییراتی در سازمان اقتصادی، اجتماعی و سیاسی نظام می‏گردد» جهت این تغییرات عموما به طرف رشد است و رشد كمی و كیفی را در بر می‏گیرد . در نهایت، حاصل این رشد; افزایش دائمی ثروت جامعه و درآمد ناخالص ملی (GNP) است . (۱)

این گونه از توسعه حاصل «نظام توزیعی‏» است كه موازنه را در جهت منافع قشر قدرتمند حل نموده و ضرورتا قشر دیگر (عموما زنان) محروم شده‏اند . آثار این محرومیت نیز موضوعاتی مانند فقر، خشونت، اشتغال و غیره است كه امروز بعنوان مشكلات زنان مطرح شده و سازمان‏ها و ارگان‏ها بدنبال حل آن‏ها هستند .

در سیستمی كه مبنای قدرت اقتصادی توسعه كمی سرمایه است الزاما انسان به صورت كالا در آمده و در حكم ابزار عمل می‏كند و تقسیمات بهره‏وری از محصولات اجتماعی بگونه‏ای می‏شود كه وسایل و امكانات به نفع یك قشر گشته و طبقه دیگر در استفاده از امكانات محروم می‏شوند . علاوه بر این محرومیت فرهنگی نیز در جوامع به اصطلاح «توسعه نیافته‏» قابل مشاهده است . زنان و اقشار محروم در توزیع اطلاعات و تولید آن هیچ سهمی ندارند . و كشورهای قدرتمند دریافت اطلاعات را به محرومین تحمیل كرده و منافع آن را به طرف خود انتقال می‏دهند; در نتیجه كار آمدی معادلات در انحصار صاحبان قدرتی می‏شود كه به وسیله ابزارهای اجتماعی قدرت خود را توسعه داده‏اند و نهایتا جهت توسعه فرهنگی به نفع كسانی خواهد بود كه قطب توسعه گشته‏اند . در صورت تغییر معنای «بهره وری‏» معنای فقر و بسیاری از مفاهیم دیگر، مانند جهل و زمینه پیدایش آنها نیز تغییر خواهد كرد .

آیا زنان ذاتا از مردان كم هوش‏ترند و اختلاف فیزیكی باعث عقب ماندگی آنها است ؟ و یا اگر زنان مستضعف جهان در جایگاه واقعی خود قرار گیرند وضعیت‏بهتری می‏یابند؟

تا زمانی كه توزیع به نفع قشر خاصی صورت گیرد، تحمیل محرومیت و آثار آن امری طبیعی است . در این صورت در كشورهای عقب مانده بیشتر شاهد بیماری‏های جسمی و روحی خواهیم بود اگر چه بیماری‏های روحی در عوامل مؤثر در فقر كشورهای توسعه یافته لحاظ نشده است . لذا توصیه می‏شود كه زنان، محور بررسی‏های خود را، آسیب‏شناسی از نحوه توزیع قدرت، ثروت، اطلاعات در وضع موجود جهان و ترسیم وضع مطلوب و مقایسه آن دو با هم قرار داده تا علت توسعه نیافتگی بعضی جوامع و بخصوص قشر زن مشخص شود و عواملی مانند نیازهای بشری اعم از فردی و اجتماعی ریشه‏یابی گردد و چگونگی روابط انسانی كه منجر به كمبودهای موجود گشته در مقیاس جهانی شناسایی شود و باید بررسی شود آیا ابزارهایی كه قدرت و ثروت را از یك طبقه به طبقه دیگر انتقال داده‏اند ابزارهای طبیعی (مانند توانایی ذهنی) بودند یا ابزارهای اجتماعی (مانند روابط انسانی .)

مفهوم توسعه انسانی در اسلام

توسعه‏ای كه محور آن به جای رشد كمی، تكامل انسان باشد تنها در سایه ادیان الهی و آن هم دینی كه دارای احكام اجتماعی است امكان‏پذیر است . رشد كمی و كیفی، مراحل نازل و ابتدایی نسبت‏به توسعه بر آن مقدم است . توسعه به معنای «بالا بردن قدرت كار آمدی در اجتماع‏» یا «افزایش و ارتقاء انسجام اجتماعی‏» (انسجام همه جانبه) است . لذا نمی‏تواند در یك بخش از جامعه حضور داشته و بخش دیگر فاقد آن باشد . در حقیقت وقتی تمام خصوصیات و اوصاف یك موضوع تغییر كند، موجب افزایش ظرفیت، شدت نسبت تاثیر و تغییر جهت آن موضوع می‏شود; در این صورت شاهد توسعه سازمانی هستیم . به عبارت دیگر توسعه به معنای وارد كردن موضوعات و ارتباطات جدید در نظام یعنی ایجاد كننده وحدت و انسجام تازه‏ای است كه قبلا نبوده . به عنوان مثال حساسیت‏های اقتصادی، فرهنگی و سیاسی بانوان تغییر می‏یابد و آن گروه از زنان كه موضوعات شخصی یا خانوادگی نزدشان از اولویت‏بالاتری برخوردار است و سطح بالاتر دستیابی به شغل و منصب اجتماعی (احیانا برابر با مردان) برای حضور در جامعه را مهم می‏شمارند . (۲) با زنانی كه با انتخاب یك آرمان خود را متعهد به تحقق جهان بینی الهی می‏دانند، تفاوت دارند .

منزلت‏برخاسته از این نوع نگرش است كه توسعه انسانی و جایگاه رفیع تكاملی را برای زنان به ارمغان می‏آورد .

برای نمونه به جای این كه زنان وقت‏خود را صرف پیدا كردن راه‏های حقوقی و قانونی برای رسیدگی و دست‏گیری از زنانی كه در شرایط اجتماعی موجود با مشكلاتی مواجه هستند، نمایند; بهتر است‏به دنبال یافتن ریشه‏های ضعف زنان در تعیین موضوعات استراتژیك و تصمیم‏های جهانی باشند .

علت غفلت زنان از موضوعات آرمانی و جهانی و سرگرم شدن به موضوعات شخصی، نداشتن مسؤولیت و مناصب حساس در سطح ملی و یا بی‏اطلاع بودن از وضعیت‏سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جهان می‏باشد .

چگونگی تغییر حساسیت زنان از سطح فردی به سطح تكاملی

اگر مفاهیمی چون توسعه، بر مبنای تكامل تعریف شود، افق نگرش به منزلت زن تغییر می‏یابد و قوانین و اصول نیز در سطح بین‏المللی متناسب با مراحل تكامل تدوین خواهد شد، فعالیت زنان منحصر به موضوعاتی كه مستقیما به آنها مربوط است نخواهد شد; لذا نسبت‏به هر تصمیم بین‏المللی كه غیر مستقیم زنان را محدود و متاثر می‏كند - تحریم‏های اقتصادی، فرهنگی و تصمیمات سیاسی سران كه دارای حق و تو هستند - حساس شده و تقاضای تجدید نظر می‏نمایند .

توصیه و پیشنهاد به سازمانهای غیر دولتی زنان (NGO)

جمهوری اسلامی ایران به دلیل اصل دانستن «كرامت انسانی‏» دارای بهترین شرایط برای شناسایی امور و احقاق حق مستضعفین جهان از جمله زنان است . لذا راه حل‏هایی برای تغییر وضعیت موجود، به كلیه زنان جهان ارایه می‏نماید .

تا بتوانند از این پایگاه، فعالیت‏هایی را كه در نظام‏های دیگر نمی‏توانند انجام دهند، (۳) به مرحله عمل برسانند .

۱ . زنان باید همبستگی اجتماعی خود را ارتقاء داده و بانوان مشخصی كه دارای زمینه ذهنی آماده‏تری هستند می‏توانند شرایط رشد، پرورش، و تعالی حساسیت‏سایر زنان را تامین نموده و توجه آن‏ها را از مشكلات ریز اجتماعی به حضور در تصمیم‏گیری‏های كلان تشویق نمایند تا بتوانند در توسعه امنیت و آزادی مشاركت پیدا كنند .

۲ . همبستگی اجتماعی باید از نظر فرهنگی، به توسعه تفاهم اجتماعی، از نظر اقتصادی، به توسعه تعاون و همكاری اجتماعی و از لحاظ سیاسی، به توسعه امنیت اجتماعی منجر گردد .

۳ . هدف از فعالیت و مشاركت اجتماعی زنان; ارتقاء سطح فكری آنان در امور سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، مقابله با مظالم جهانی (نه مقابله با مرد و طرح برابری‏ها یا اختلاف جنسی) از طریق ایجاد حادثه و تغییر جهت‏حوادث جهان به نفع قشر مظلوم می‏باشد .

۴ . توصیه به مسؤولین سازمان ملل و كنفرانس‏های بین المللی كه در تنظیم و تصویب قوانین (سیاسی، فرهنگی، اقتصادی) جهانی حقوق زنان را به طور كامل رعایت نمایند .

۵ . بررسی و مطالعه در روش اطلاع رسانی، تنظیم اطلاعات، تكنولوژی، توزیع آن از طریق شبكه‏های اطلاع رسانی جهانی و مبارزه با طبقاتی شدن اطلاعات و فرهنگ به نفع قشر قدرتمند .

پیشنهادهای كه برای دست‏یابی به این مهم ارایه می‏شوند عبارتند از:

الف: ارائه خدمات ساده و پیشرفته سازمانی به زنان جهان;

ب: بالابردن سهم تاثیر زنان در تغییر و توسعه شرایط اجتماعی; برای حل مشكلات اقشار مستضعف در جهت تكامل;

ج: بالا بردن سطح همكاری زنان در جهان;

د: ایجاد هم‏دلی، هم‏فكری،و همكاری با زنان مستضعف جهان .

امید است كه پیشنهادات فوق مورد مطالعه و بررسی سازمان‏های غیر دولتی زنان در سطوح ملی، بین المللی و جهانی قرار گرفته و انجمن زنان مسلمان پژوهشگر شاهد نقطه نظرات كلیه ارگان‏های مربوطه باشد .

پی‏نوشت‏ها:

۱) البته برای افزایش در آمد هر نوع وسیله و حركتی را كشورهای قدرتمند برای خود مجاز می‏دانند .

۲) هر چند كه این تقاضای حضور در جامعه برای حل مشكلات هم‏نوعان خود باشد ولی افق در این نگرش با حساسیت در افق توسعه یافتگی كاملا متفاوت است .

۳) حتی تصمیم‏گیری در نظامهای دموكرات باید در قالب یك چهار چوب خاص باشد و با منافع سازمانهای اداری آنان برخوردار نداشته باشد . بعبارت دیگر وقتی فعالیتهای زنان ارتقاء پیدا كرده و با چهار چوب یا قالب نظام استكباری اصطكاك پیدا كند، مانع ادامه فعالیت زنان خواهد شد .

دكتر ثریا مكنون