جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

سفیر آلمان را فعلاً تا مدّتی نباید راه بدهند


سفیر آلمان را فعلاً تا مدّتی نباید راه بدهند

سخنرانی رهبر حکیم انقلاب بعد از خروج سفرای اروپایی

برگرفته از

بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمع کثیری از کارگران و معلّمان در آستانه روز کارگر و روز معلّم در اردیبهشت ماه هفتاد و شش

عزیزان من! کشور ایران اسلامی، امروز در حال عبور از یک مرحله بسیار مهمّ و حسّاس، مثل سالهای جنگ است. آن، یک طور بود؛ این، یک طور است. در این دوران، دشمنان مادر خارج از کشور - یعنی همین دولتها و ایادی استکباری - نشسته‏اند و به کشور ایران خیره شده‏اند تا ببینند آیا می‏توانند ملت ایران را از مواضع اصولی و اسلامی خود پایین بیاورند یا نه. همّتشان بر این است.

ببینید؛ در دنیا یک زنجیره وجود دارد که در رأس آن، همین چند کشور استکباری دنیا - یعنی امریکا و بعضی از کشورهای اروپایی - قرار دارند، که خودشان را کشورهای پیشرفته عالم می‏دانند. اینها در رأس زنجیره‏اند و پشت سرشان هم کشورهای کوچک و فقیر و ضعیف و دولتهای غیرمردمی قرار دارند که توسط همان زنجیره، به طرفی کشیده می‏شوند. آن کشورهای زنجیره‏ای، هر کاری که خودشان می‏خواهند و هر جهتی را که مایلند انتخاب کنند، بر آن پشت سریها تحمیل می‏کنند. این بیچاره‏ها هم، آن زورگویان را به زورگویی عادت داده‏اند. کار این دو گروه، مثل بازی‏ای است که بچه‏ها می‏کنند؛ یعنی چند نفر جلو می‏ایستند و بقیه هم دامن آنها را می‏گیرند و دنبالشان می‏دوند و حرکت می‏کنند. به نظر من، تفصیر زورگویی دولتهای گردن کلفت زورگوی امروز، مقدار زیادی به گردن رژیمهایی است که به خاطر ضعف خودشان، آنها را به پررویی و پرتوقّعی و زورگویی عادت داده‏اند.

در این میان، ایران اسلامی، هفده، هجده سال است که به این کشورها خطاب می‏کند و می‏گوید: خودتان باشید، مستقل باشید، ملتهای خودتان را داشته باشید، خودتان را اداره کنید، به فرهنگ و استقلال و راه خودتان پایبند باشید، چرا دنباله‏روی می‏کنید؟ خود دولت و ملت ایران هم مثل کوه ایستاده‏اند و تسلیم پرروییها و زورگوییهای آنها نمی‏شوند. در حالی که در گذشته، کشور ایران هم یکی از همان کشورهایی بود که آن عقب عقبها، دامن جلویی را گرفته بود و دنبال اینها همین طور می‏دوید و حرکت می‏کرد!

اینها پس از آن‏که مسأله جنگ تمام شد، گفتند حال که قضیه جنگ به اتمام رسید، شاید بتوانیم در اوضاع بعد از جنگ که دولت و ملت ایران می‏خواهند بازسازی را شروع کنند، زیر فشار ضرورتها وادارشان کنیم که از مواضع خودشان دست بکشند و بیایند باز دنباله روِ کشورهای استکباری شوند؛ ولی دیدند که نشد. ملت ایران در طول این سالها، هم بحمداللَّه راه پیشرفت را طی کرده و گامهای بلندی در جهت توسعه کشور برداشته و کارهای زیادی انجام داده است، و هم از لحاظ مواضع سیاسی در مسائل بین‏المللی، روزبه روز مواضع خود را صریحتر و روشنتر و قاطعتر کرده و تسلیم آنها نشده است. به همین خاطر، در صددند که فشار وارد کنند.

در این دوران، ملت ایران بایستی خیلی به فکر خودسازی باشد. ملت ایران باید تمام تلاش را در طول این سالهایی که هنوز امید آنها قطع نشده است، مصروف کند، برای این که بتواند اندک اتّکایی هم به خارج از مرزهای خود نداشته باشد - یعنی خودکفایی حقیقی به معنای تام و تمام کلمه - تا نتوانند زورگویی کنند.

همین جلسه‏ای را که دیروز وزرای خارجه اروپا داشتند، ملاحظه کنید! حرفهای بیهوده و بی‏ادبانه‏ای زدند؛ مواضع غیر صحیحی اتّخاذ کردند؛ گفتند و برخاستند! هدف چه بود؟ هدف، فشار بر دولت و ملت ایران بود. ملت و دولت ایران باید نشان دهند که در مقابل دولتهای زورگو و مستکبر و بی‏ادب، برخوردشان بسیار شدید و قاطع خواهد بود.

یکی از حرفهای بسیار غلط اینها این بود که دور هم نشستند، عقلهایشان را یکی کردند و گفتند برویم از دولت ایران بخواهیم که به موازین حقوق بشر احترام بگذارد! من هر چه با خودم فکر کردم که روی موضعگیری اینها چه اسمی می‏شود گذاشت و معنای کارشان چیست، دیدم غیر از کلمه «وقاحت»، هیچ چیز دیگری نمی‏توانم نسبت به کار آنها بگویم. در بیان این مطالب، آقایان وقاحت به‏خرج دادند. حقوق بشر؟! دولتهای اروپایی، بیشترین نقض حقوق بشر را در طول این یک قرن اخیر انجام داده‏اند. صد سال ، و اگر کسی قبل از صد سال را هم پیش برود، همین است.

من تاریخ اروپا را تا حدود زیادی ورق زده‏ام و نگاه کرده‏ام. حداقل در این صد سال، همین آقایان اروپاییها، دو جنگ جهانیِ پر از مفسده به وجود آوردند. در کمتر از دو قرن، وقوع دو جنگ جهانی، کار اینها بود. همین آقایان اروپاییها؛ همینهایی که دیروز در لوکزامبورگ نشستند و ریشهایشان را همقد کردند و با هم حرف زدند و حکمت(!) صادر نمودند، دهها کشور دنیا را استعمار کرده‏اند. اگر استعمار و تضییع حقوق ملتها گناه است، این گناه فقط بر گردن همین دولتهایی است که نمایندگانشان دیروز نشستند و راجع به ایران حرف زدند که حقوق بشر را رعایت کند! این، آتش‏افروزی دو جنگ جهانی خانمانسوز متعلّق به دهها سال گذشته است؛ اما در همین زمان خودمان، چه کسی کارخانه‏های سلاح شیمیایی را در عراق به وجود آورد که آن همه فاجعه پدیدار شد؟ همین آقایان. چه کسی تأسیسات اتمی برای ساخت بمب اتم در عراق به وجود آورد که همه منطقه را تهدید می‏کرد؟ همین آقایان. چه کسی جنایات اسرائیل را - که هر روزی که می‏گذرد، یک جنایت انجام می‏دهد - زمینه‏سازی و توجیه می‏کند؟ همین آقایان. کسانی که در این جا نشسته‏اند، بازماندگانِ شهدای قانا هستند. سال گذشته، دولت صهیونیست، یکی از فاجعه‏آمیزترین جنایتهای خودش را در مقابل چشم این آقایان انجام داد. آیا لب باز کردند؟! آیا حتی یک کلمه تقبیح کردند؟! معاذاللَّه! این قدر وجودشان آمیخته با نقض حقوق بشر است.

الان در داخل سرزمینهای اشغالی، این همه جنایت می‏کنند. روزانه، خانه‏های عادّی مردم لبنان بمباران می‏شود. با هلی‏کوپتر، به روستاها و دهکده‏های لبنانی می‏آیند و می‏نشینند و آدمها را بر می‏دارند و سوار می‏کنند و به زندان می‏برند! این کارها، جلوِ چشم همین آقایان اروپاییها - که از خودشان هستند - انجام می‏گیرد! یک کلمه حرف بزنند، ابداً! یک کلمه اخم بکنند، ابداً! در قضیه بوسنی هرزه‏گوین، آن همه فاجعه آفرینی شد؛ بعد که دیدند خیلی دیگر زشت است - چون بقیه جنایات ممکن بود در خارج از اروپا انجام گیرد، ولی این جنایت در قلب اروپا انجام گرفت - به همین خاطر یک مقدار جنجال و هیاهو کردند؛ ولی هیچ عمل صحیح و واقعی انجام ندادند. همین حالا، هم مسلمانان به وسیله صربها زیر فشار قرار دارند. جنایتکارانی که هزاران نفر را کشتند، یا زنده به گور کردند، یا در داخل زندانها از گرسنگی نابود کردند، الان راست راست در اروپا راه می‏روند؛ کسی هم معترضشان نیست! آن وقت این دولتهای اروپایی، با این همه جنایتهایی که یا به وسیله خودشان و یا در مقابل چشمشان انجام گرفته است و حرفی نزده‏اند، چه طور رویشان می‏شود که به ایران اسلامی - به یک نظام مردمی و به یک ملت رشید - بگویند: ناقض حقوق بشر؟! این، غیر از وقاحت چیز دیگری است؟ واقعاً اینها وقیحند!

به خیال خودشان، دولت ایران را می‏ترسانند و می‏گویند ما گفتگوهای انتقادی را قطع می‏کنیم. به درک که قطع می‏کنید! اگر انتقادی هست، ما از شما انتقاد داریم. اسم این گفتگوها، از اوّل غلط بود. من از اوّل هم می‏گفتم که بگویید این گفتگوها، انتقاد دو طرفه است. اگر انتقادات، انتقاد دوطرفه است، ما بیشتر از شما انتقاد داریم، تا شما از ما. شما چه انتقادی دارید؟ انتقاد شما به این است که چرا ما به اصول اسلامی خود پایبندیم! این، افتخار ماست. ببینید دشمنان ملت ایران، چقدر وقیح ، ظالم، غیرمنصف، پررو و بددلند! دشمنان جمهوری اسلامی، این گونه‏اند.البته ملت ایران که بزرگتر از این دشمنیها را دیده است، مثل کوه ایستاده است.

مگر کسی اهمیت می‏دهد که اینها چه گفته‏اند؟ البته دستگاه دولتی ما که بحمداللَّه مواضع بسیار خوبی در مقابل حرکتهای زشت اینها داشته است، از حالا به بعد هم بایستی با کمال قدرت عمل کند و در مرحله اوّل، سفیر آلمان را فعلاً تا مدّتی نباید راه بدهد که به ایران بیاید. بقیه هم که می‏خواهند به عنوان یک حرکت به اصطلاح آشتی‏جویانه برگردند، مانعی ندارد. خودشان رفته‏اند، خودشان هم برمی‏گردند. دیدند که رفتنشان هیچ اهمیتی ندارد. اینها می‏خواهند برگردند، مانعی ندارد؛ اما در رفتن سفرای ایران به کشورهای آنها، هیچ عجله‏ای نباید بشود. باید سرِ صبر و فرصت ببینند چه چیزی مصلحت است؛ هر چه که عزّت اسلامی اقتضا می‏کند - همان طور که همیشه گفته‏ایم - همان گونه عمل کنند.

این نکته را، هم اروپاییها و هم دیگران بدانند. اروپا خیال نکند که ما به او احتیاج داریم؛ ابداً. ما به اروپا هیچ احتیاجی نداریم. ما کشور خودمان را می‏توانیم بدون اروپا هم اداره کنیم. حالا فرض کنید، اگر چهار قلم کالای لوکس و تجمّلاتی از فلان جا می‏آید، نیاید؛ چه اهمیتی دارد. آنچه که مورد نیاز ملت ماست، در داخل تولید می‏شود و اگر هم چیزی باشد که ما لازم داشته باشیم، خیلی از کشورها هستند که صف کشیده‏اند تا به ما بفروشند. چه نیازی به این چند دولت کشور اروپایی است که خیال می‏کنند صاحب دنیا هستند؟!

البته به نظر من، در این قضیه اینها فریب صهیونیستها و امریکاییها را خوردند؛ یعنی زیر فشار امریکاییها قرار گرفتند، منتها نفهمیدند که با چه کسی طرفند. نمی‏دانند که ایران اسلامی، کشوری نیست که بشود آن را با این حرفها از مواضعش پایین آورد، یا وادار کرد که در مقابل کسی تسلیم شود. ایران کشوری است که هجده سال با همه مشکلاتی که ابرقدرتها برایش درست کرده‏اند، با صلابت و با قدرت و با عزّت تمام، خودش را به این جا رسانده است. ایران کشوری است که از وضعیت روزهای انقلاب - که هیچ چیز در اختیارش نبود؛ نه کارخانه ما کار می‏کرد، نه مزرعه‏ای داشتیم، نه صادراتی، نه وارداتی - خودش را به این جا رسانده است. امروز در این کشور، آن قدر حرکتِ کاری،تولیدی، فعّالیتها و نشاطهای علمی و تحقیقی انجام می‏گیرد! این، باید به همه بفهماند که این ملت، یک ملت زنده و بیدار و سازنده و دارای نشاط است و به کسی احتیاج ندارد. کسانی که می‏خواهند با ایران ارتباط داشته باشند، باید بدانند که اگر ارتباط، ارتباط استکباری شد، ملت ایران پس خواهد زد.