پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

تبیین فلسفه صفات امام ع


تبیین فلسفه صفات امام ع

خطا در انسان, هوی وهوس و شهوت و غضب است اما, از آنجا كه مراتب عالی وجود, اسیر و مقید مراتب پائین تر از خود واقع نمی شوند, پس امام كه در قله هرم هستی قراردارد, هرگز توجهی به جاه و مال و زر و زیور دنیوی نخواهدداشت

● عینیت مقام امامت و صفات امام:

چنان كه گفتیم امام در قوس صعود از لحاظ درجه وجودی برترین مقام‏را دارد و امامت و صفات امام از این درجه برتر وجود سرچشمه‏می‏گیرند و چون كمالات وجودی یك امر خارجی و عینی است، انتخاب وانتصاب از طرف مردم در تحقق آن نقشی نخواهد داشت. این نكته راحضرت رضا (ع) در ضمن روایت‏شماره ۵۱۸ مطرح می‏كند و در همین حدیث‏مقام امامت را بالاتر از آن می‏داند كه مردم بتوانند با نصب انتخاب‏خود تحقق بخشند بلكه تنها وظیفه مردم، معرفت اولیا می‏باشد.

▪ چند نكته:

الف) امام را باید خداوند معرفی و منصوب كند نه مردم، چون در سیرصعود وجود مقامات بالا می‏توانند مقامات پایین را بشناسند امامقامات پایین قدرت احاطه بر مقامات بالا را ندارند پس باید امام ازطرف خدای تعالی معرفی و منصوب گردد نه از طرف مردم. و گر نه‏مردم یا دچار اشتباه شده، و غیر امام را بجای امام برمی گزینند;در حالی كه مقام امامت، جز در شان و شایستگی آن فرد برتری كه‏دارای درجه وجودی امام است نبوده، و دیگران كه مراتب ناقصتر وپایینتری از نظر كمالات وجودی قرار دارند، دستشان از آن مقام كوتاه‏است كه: «لا ینال عهدی الظالمین‏».

چنان كه حضرت رضا (ع) نیز بر این موضوع كه دیگران نمی‏توانند در جای‏امام قرار گیرند، تاكید فرموده‏اند. و یا اصولا به انكار اصل‏امامت می‏پردازند.

زیرا امام نیز همانند پیامبر ظاهرا انسان است ومردم دلیلی ندارند كه وجود حقیقت‏برتری در فرد بخصوصی را باوركنندو لذا باید امام را نبی اكرم یا امام قبلی معرفی كند، تا مردم‏دچار اشتباه و انكار نشوند.

ب) مقام امامت‏یك مقام اعطائی است، نه كسبی انسان كه «كون جامع‏»است. و همه درجات وجود، در قلمرو هستی او، بالقوه قابل تحقق است،به برخی از این درجات، نا خواسته و به صورت غیر ارادی نایل می‏شودهمانند عبور از مراحل نبات و حیوان.

اما نیل به برخی درجات بالاتردر گرو ریاضت و تلاش و خودسازی است، كه بدون تلاش و مجاهده «ولادت‏ثانوی‏» و تحول از مراحل جهان مادی به مقامات جهان مجردات‏امكان‏پذیر نیست. جز در مورد «محبوبان‏» و «مجذوبان سالك‏» كه‏سیر آنان نه بر اساس ریاضت و مجاهده، بلكه نتیجه عنایت و جذبه‏الهی است.

و انبیا و اولیا از محبوبان‏اند. امام رضا علیه السلام براین نكته تاكید داشته و ائمه را به خاطر همین تفضل الهی، محسودمردم جاهل می‏دانند.

پ) در بر اساس همین تفسیر و تبیین مقام امامت، همچون نبوت، مرهون‏سن و سال افراد نیست، زیرا مبنای رشد امام امداد غیبی و عنایت وجذبه الهی، است، نه رشد ظاهری و داشتن سن و سال. این نكته را نیزحضرت رضا (ع) بیان فرموده‏اند.

و روایات متعددی داریم كه روح وقلب و بدن ائمه با دیگران فرق داشته ۴۴ و حمل و تولد آنان نیزغیر عادی است.

● امام پیوسته مورد امداد و الهام غیبی است

این امداد و الهام‏نیز نتیجه تعالی وجودی امام است. چه امام نیز همانند نبی ازدرجه وجودی خاصی برخوردار است كه آن درجه نسبت‏به دیگران غیر عادی‏و در حد اعجاز است، و لذا آثار آن نیز چنان كه گذشت در حد اعجازاست كه یكی از آثار آن همین علم خارق العاده امام است. اینك به عنوان نتایج این اصل، به چند نكته مهم اشاره می‏كنیم كه‏در احادیث و اخبار نیز برآنها تاكید شده‏است:

الف)امامت‏باطن نبوت است و با نبوت از یك سرچشمه آب می‏خورند. چنان كه حضرت رضا (ع) این نكته را بیان داشته و تنها فرق نبی و امام‏را در آن می‏داند كه نبی ملك را دیده و سخن او را می‏شنود اما امام‏كلام ملك را می‏شنود ولی او را نمی‏بیند. و بر اساس این تفاوت،ائمه را «محدث‏» و «مفهم‏» نامیده‏اند.

ب) از آنجا كه امام، از نظر كمالات وجودی، تالی مرتبه نبی نبوده وامامت، با نبوت اتصال و ارتباط بلافصل دارد، پس امام وارث به حق‏علوم و كتب انبیا است چنان كه حضرت رضا (ع)، ائمه را برگزیدگان‏الهی و وارثان كتاب حق معرفی می‏كند; و امام از همه كتب‏آسمانی به هر زبانی كه نازل شده باشند، آگاه است. چنان كه حضرت‏موسی بن جعفر بر این نكته تصریح فرموده‏اند.

پ) از این وراثت، در لسان احادیث و اخبار تعبیرهای گوناگونی داریم‏از قبیل اینكه: -ائمه، راسخان در علم و عالمان به تاویل آیات قرآن‏اند.

و اصول‏مبنای بطنهای متعدد قرآن همین تفاوت درجات وجودی انسانهاست كه هركسی بر اساس درجه كمال و تجردش، به درك حقایق قرآنی نایل‏می‏شود. خازن علم الهی و مترجمان وحی‏اند.

ائمه شریك نبی اكرم‏اند، علیهم الصلوهٔ و السلام. علایم و آیات انبیای سلف، نزد ائمه‏اند، از قبیل الواح و عصای‏موسی، خاتم سلیمان، پیراهن یوسف، سلاح نبی اكرم (ص) ، و نامه‏های مهرشده و صحیفه و جامعه و غیره كه رمزی از وراثت علم و اقتدارانبیا علیهم السلام. - انتقال روح قدسی «روح القدس‏» از نبی به امام، چنان كه امام‏صادق (ع) می‏فرماید: «روحی كه به پیامبر اسلام نازل می‏شد، به آسمان باز نگشته، بلكه باما امامان باقی مانده است.»

ج) چون علم امام، علمی لدنی و نتیجه الهام است، دارای خصوصیات‏زیر می‏باشد: - امام برترین عالم عصر خویش است، زیرا علم وی از آثار وجود اوست‏كه آن وجود، برترین درجه وجود، در آن عصر است. علم ائمه،علمی مستمر است، كه هر لحظه از منبع نامتناهی یعنی الهام الهی قوت‏گرفته و افزایش می‏یابد. حضرت موسی بن جعفر (ع) امام هفتم‏می‏فرمایند: علم امام سه جهت دارد: گذشته، آینده، حادث، ومی‏فرمایند كه نوع سوم یعنی «حادث‏» محصول الهام بر دل امام وابلاغ بر گوش او حاصل می‏شود كه برترین نوع علم ائمه، همین است امایادآور می‏شوند كه پیامبری پس از نبی اكرم اسلام (ص) نخواهد آمدیعنی، امام را نباید پیغمبر دانست.

امام هرگاه بخواهد چیزی‏را بداند، خداوند تعلیمش می‏دهد. امامان اگر افراد صالح ورازدار و در واقع افرادی متناسب با درجه وجودی خودشان می‏یافتند،از همه چیز خبر می‏دادند.

۱)علم ائمه، یگانه علم مبرا از خطا وخلاف است.

▪ امام حاكم و ناظر بر همه حوادث جهان و رفتار انسان‏هاست.

بنابراین وحدت وجود و مراتب تشكیكی آن، چنان كه گذشت، امام به‏دلیل بهره‏مندی از بالاترین درجه هستی، در راس هرم امكان قرار داردكه نتیجه آن مسائل زیر است:

۱) حاكمیت تكوینی امام بر جهان‏ممكنات.

۲)اشراف و نظارت بر جریان حوادث، از جمله بر رفتارانسانها; چنان كه در روایات آمده كه تمامی اعمال انسانها برنبی‏اكرم (ص) و ائمه (ع) عرضه می‏شود.

▪ امام دارای صفت عصمت‏بوده و در عالیترین درجه از فضیلت و تقوی است.

ائمه به دلیل درجه متعالی وجودی، از آثار متعالی آن درجه‏برخوردارند از جمله این آثار، دوری از خطا و گناه است.

زیرا گناه‏و خطا معلول جهل و نقصان است و امام از جهل و نقصان بری است. كسی كه نه جاهل است و نه دچار نقص و ضعف، چگونه دچار خطا و لغزش‏می‏گردد. از طرف دیگر، مهمترین عامل خطا در انسان، هوی وهوس و شهوت‏و غضب است اما، از آنجا كه مراتب عالی وجود، اسیر و مقید مراتب‏پائین‏تر از خود واقع نمی‏شوند، پس امام كه در قله هرم هستی‏قراردارد، هرگز توجهی به جاه و مال و زر و زیور دنیوی نخواهدداشت.

نبی اكرم (ص) نیز عینا به همین دلیل، توجهی به دنیا نداشت.زیرا آنان به دنبال مطلوب و محبوبی هستند كه در زمین و آسمان‏نمی‏گنجد، و دنیا و آخرت در برابر او جوی نیرزد; از این تحلیل به‏این نتایج می‏توان دست‏یافت:

۱)امام از خطا و گناه معصوم است.

۲ ) رهبریت مصون از خطا وانحراف و در انحصار امام بوده، و پیروی، از غیرمعصوم، با وجودمعصوم، خلاف عقل و منطق می‏باشد و لذا حضرت رضا (ع) ائمه را نجوم وعلامات هدایت مطرح شده در قرآن می‏داند.

۳) اطاعت رهبر معصوم ازدیدگاه عقل و شرع واجب و ضروری است، چنان كه حضرت موسی‏بن‏جعفر وحضرت رضا (ع) تصریح فرموده‏اند.

۴)با احتمال وجود رهبریت‏معصوم، به حكم عقل و شرع، تحقیق جستجو برای درك و شناخت او واجب ولازم است.

۵)با قصور در معرفت امام و تفویض و تسلیم به امام‏معصوم، اعمال انسان به دلیل اهمال در یك وظیفه بنیادی، ارزش‏نداشته و مقبول نخواهد بود.

۶) پایداری و استقامت در ولایت‏واجب و لازم است و انسان هرگز از ولایت‏بی‏نیاز نیست.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.