سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا

نقش وزارت صنایع در استانداردسازی


نقش وزارت صنایع در استانداردسازی

وزارت صنایع باید به عنوان حلقه واسط بین شركت سرمایه­گذار و ماشین­ساز عمل نماید از ماشین­ساز بخواهد كه بر اساس یك استاندارد و رویه خاص حركت كند و به او مشاوره فنی ارائه نماید, از طرف دیگر اطلاعات مورد نیاز برای خرید را در اختیار سرمایه­گذار قرار دهد

وزارت صنایع به عنوان متولی اصلی توسعه صنعتی كشور، مسیر طولانی را برای رسیدن به صنعتی پویا و منطبق بر روندهای جهانی پیش رو دارد. یكی از مشكلات اصلی صنعت كشور، عدم استانداردسازی است كه نمونه موردی آن در حوزه ماشین­سازی در گفتگویی كه توسط مركز مطالعات توسعه تكنولوژی دانشگاه امیركبیر با مهندس كریمی، مدیرعامل شركت كارینو سازنده ماشین­آلات فرآوری مواد غذایی انجام شده، مطرح گردید. در این بخش نظرات مهندس كریمی در مورد نقش دولت در حل مشكل استانداردسازی از نظر می­گذرد

● نقش وزارت صنایع در حل مشكل استانداردسازی صنایع ماشین­سازی

وزارت صنایع باید به عنوان حلقه واسط بین شركت سرمایه­گذار و ماشین­ساز عمل نماید. از ماشین­ساز بخواهد كه بر اساس یك استاندارد و رویه خاص حركت كند و به او مشاوره فنی ارائه نماید، از طرف دیگر اطلاعات مورد نیاز برای خرید را در اختیار سرمایه­گذار قرار دهد. این امر باعث توجه سرمایه­گذارها به تولیدكنندگان داخلی می­شود. دستگاه­های خارجی اطلاعات كاملی نظیر نقشه و كاتالوگ در اختیار سرمایه­گذار قرار می­دهند كه علت اصلی رغبت سرمایه­گذار به ماشین­آلات خارجی همین است. ولی در داخل چنین اطلاعات و راهكارهایی وجود ندارد. نقش وزارت صنایع می­تواند ارائه یا زمینه­سازی برای ارائه چنین اطلاعاتی باشد.

قبلاً در وزارت صنایع افرادی بودند كه چند سالی در راستای ارائه مشاوره­های فنی گام برداشتند، ولی نتوانستند در بخش صنعت اثرگذار باشند، چون به دنبال منافع خودشان بودند و شناختی از صنعت نداشتند و نمی­توانستند سرمایه­گذارها را راهنمایی كنند.

وزارت صنایع باید نقش هدایت­كننده را برعهده گرفته، برنامه­ریزی كرده و از تجارب كشورهای دیگر استفاده كند و تنها بر اساس نگرش خودكفایی به فكر ساخت همه ماشین­آلات نباشند. آمار صنایع نشان می­دهد كه ما در تمام بخش­ها تولیدكننده داریم. ولی بررسی كنید كه چند درصد از این شركت­ها محصولی ارائه می­دهند كه با ماشین­آلات سایر سازندگان، هماهنگ(Set) شود. ما تك­تك، همه بخش­های ماشین­سازی را داریم ولی اگر بخواهیم از آنها برای راه­اندازی یك خط تولید استفاده كنیم، امكان پذیر نخواهد بود.

البته این مشكلِ صنایعی است كه مفهوم خط تولید در مورد آنها وجود دارد. مسلماً سازندگان قطعات پلاستیكی می­توانند دستگاه پرس و تزریق مورد نیاز را خریداری ­كرده و محصولشان را تولید كنند و یا به عنوان مثال با خرید یك دستگاه جوراب­بافی می­توان بدون اینكه با مشكلی مواجه بود، محصول را به بازار عرضه كرد. ولی برای صنعت فرآوری مواد غذایی، كه از جمله صنایع زنجیره­ای هستند، خط تولیدها از اهمیت ویژه­ای برخوردار است.

وزارت صنایع، زمانی مسئول تامین­ ارز و مواد اولیه و اعطای موافقت برای طرحها بود كه در حال حاضر این فعالیت­ها كمرنگ شده­اند. الان تنها كاری كه وزارت می­تواند انجام دهد، ارائه برنامه و هدایت كردن و جمع­آوری اطلاعات می­باشد. یعنی باید كارشناسانی در وزارت صنایع باشند تا به سرمایه­گذار اطلاعات در مورد نحوه تكمیل كارخانه­ها و خطوط تولید ارائه دهند و بگویند كه فلان ماشین را از فلان جا تهیه كن و اگر ماشین دیگری را انتخاب كردی، ممكن است كه از لحاظ كیفیتی بهتر باشد، ولی با مجموعه شما سازگار نیست و نمی­تواند با سایر ماشین­آلات هماهنگ(set) شود.

از طرف دیگر وزارت صنایع باید شركت­های تخصصی را راه­اندازی كند تا بتوانند این ماشین­آلات را در كنار هم قرار داده، خط تولید را راه­اندازی نمایند و به سرمایه­گذار تحویل دهند. در این صورت می­توان شاهد یك تحول در صنعت ماشین­سازی بود.

اما مشكل اینجاست كه سیاست­های دولت در حال حاضر فقط محدود به خودرو شده است و از وزیر گرفته تا سایر مسئولان، همه راجع به خودرو صحبت می­كنند و جدیداً سراغ كشتی­سازی هم رفته­اند. متاسفانه سایر صنایع از نظر وزارت صنایع تعطیل هستند. در حالی كه همه صنایع با ماشین در ارتباط هستند.

● روش حمایت از صنعت ماشین­سازی

بحث اساسی این نیست كه به ما پول و اعتبار با بهره ۱۴ درصد بدهند یا ۱۸ درصد، مشكل ما بالا یا پایین بودن ۴ درصدی نرخ بهره نیست، مشكل این است كه حركت اصولی در صنعت صورت نمی­گیرد. باید جهت­گیری­ها به سمت یك یا چند صنعت خاص باشد و صنعت ماشین­سازی متناسب با آن جهت­گیری­ها حمایت شود. به نظر من جهت­گیری­های ما باید به سمت كشاورزی و صنایع غذایی باشد، چون هیچ یك از صنایع دیگر ما چه از لحاظ قیمت و چه از لحاظ كیفیت قابل رقابت با رقیبان خارجی نیست. دولت می­تواند صنایع را با رویكرد به صنعت كشاورزی هدایت نماید؛ در این صورت به بحث ماشین­سازی در حوزه كشاورزی هم توجه بیشتری خواهد شد.

● نقاط قوت صنعت ماشین­سازی كشور و اهرمهای توسعه آن

زمانی انگیزه برای واردات ماشین­آلات بالا بود، زیرا شركت­ها با ارز دولتی ماشین­آلات مورد نیاز خود را وارد می­كردند و سود كلانی هم نصیبشان می­شد در نتیجه برایشان مهم نبود كه ماشین كار می­كند یا نه. ولی با آزاد و یكپارچه شدن نرخ ارز، انگیزه­ای در سرمایه­گذار برای سرمایه­گذاری روی ماشین­آلات خارجی باقی نمانده است و همه ترجیح می­دهند ماشین­آلات خود را از داخل تهیه نمایند. زیرا در این صورت سرمایه­گذار احساس می­كند كه سازنده كنار دست او است و هر موقع كه به مشكل برخورد كند، می­تواند سریعاً با سازنده برخورد نماید تا سرویس و خدماتش را انجام دهد. هیچ سرمایه­گذاری مایل به خرید ماشین­آلات دست دوم هم نیست ولی با شرایط فعلی چاره­ای جز این وجود ندارد. اگر در داخل كشور، خط تولید و ماشین­آلات مورد نیاز را در اختیار سرمایه­گذار قرار دهند و عملكرد آن را تضمین نمایند، مطمئن باشید كسی دنبال نمونه خارجی نمی­رود.(پایان نقل قول از مهندس كریمی)

● تحلیل

هر سیستم و سازمانی كه مجبور باشد به صورت منزوی و بدون هماهنگی با سایر بخش­ها و حتی اطلاع از قابلیت­های این بخش­ها و فارغ از استانداردهای صنعتی فعالیت ­كند، موفق نخواهد شد. یكی از نقش­های هدایتگرانه دولت ایجاد این هماهنگی­ها است و فقدان این نقش­آفرینی دولت، مشكلات عدیده­ای برای صنعت كشور به وجود ­آورده است كه یكی از آنها بحث عدم انطباق ماشین­آلات شركت­های مختلف در امر راه­اندازی خطوط تولید می­باشد. مشكلات دیگری از جمله عدم آشنایی با نیازهای صنعت، عدم شفافیت بازار و در نتیجه نداشتن برآورد درست از میزان تقاضا، موازی­كاری و تولید سنتی نیز ریشه در همین گسستگی­ها و ناهماهنگی دارد. این مشكلات از عمده­ترین مشكلاتی هستند كه صنعت ماشین­سازی كشور با آن دست به گریبان است كه جا دارد در جهت حل علت اصلی این مشكلات فكر اساسی و عزم جدی انجام گیرد.