سه شنبه, ۱۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 4 February, 2025
مدال های پدرم در موزه امام رضاست
تصمیم نداشتم هیچ پاسخی بگویم. مصمم بودم تا به انتها سكوت كنم. اما سیل اتهامات گویی پایان ندارد. امروز دیگر خبر روشن است؛ تاراج ماترك جهان پهلوان یا تیترهای سوزناك و مشابه. اصلاً در مورد صحت خبر به تردید افتاده ام و نمی دانم ماجرا از چه قرار است. دروغ پشت دروغ. سایتی ادعا می كند خبر را از من شنیده است. دیگری مدعی مصاحبه نكرده ای است و همینطور مثل مسلسل... به اصل خبر هم شك كرده ام. انگار باید حسرت شنیدن یا خواندن حرف دقیق و روشن را از این جماعت به گور برد. بگذریم از اینكه چرا شناسنامه اش نزد من نیست و چرا كسی سال ها قبل در ازای طلب مبلغ هنگفتی حاضر به فروش آن بود كه نمی دانم این معامله سودآور برای او به انجام رسید یا نه. و از این خیل چیزها بسیار است، كه بگذریم. اما آنچه از جهان پهلوان یعنی پدرم به من ارث رسیده، جدای از نام نیكش، چند سوغاتی بوده كه از فرنگ به ارمغان آورده بود و تعدادی لوح مدال هایش.همراه اینها آلبوم های عكس مفصل خانوادگی و غیرخانوادگی هم بوده و چندپاره چیز دیگر، مثلاً كفش كشتی كه از الكساندر مدوید هدیه گرفته. بخش بزرگی از اینها در آتش سوزی سال ۶۳ منزل ما (یعنی من و مادرم) سوخت و دود هوا شد. این هم من درآوردی نیست و با رجوع به روزنامه كثیرالانتشار آن روزگار یعنی كیهان قابل اثبات و استناد است. آنچه از آتش جان به در برد پیراهن و پولوور و كراوات اش بود و چند سوغات فرنگ فوق الذكر كه پدربزرگم (یعنی پدر مادر) از آنها در اتاق پشتی خانه قدیمی نگهداری می كرد.پلوور را به آقای طالقانی دادم در دوره پیشین ریاستش برای موزه كشتی به سال ۷۷ یا ۷۸. پولی هم رد و بدل نشد، قرار هم نبود كه بشود. خودش هم زنده است مثل شاخ شمشاد كه اگر ذهنش یاری كند می تواند گواه باشد. اصل مدال ها كه پی درپی مورد استناد آقایان بوده قاعدتاً نباید دست كسی باشد چون پدرم هدیه كرد به موزه امام رضا(ع) و نوشت كه در ۱۸سالگی بابك تصمیم بگیرد. آرزوی كودكانه ام این بود كه هجده سالگی رسیده نرسیده مدال ها را بكشانم به كنج اتاقم. اما در آتش سوزی انگار خیالات خوش كودكانه ام هم سوخت و من هم از صرافت افتادم كه آنجا جای بهتری است. من نفهمیدم حرف حساب این آه و ناله ها چیست؟ راستش دغدغه فهمیدنش را هم ندارم. بی تردید در نفس قضیه كسی ایرادی نداشت كه بالاخره كمیته المپیك باید در برپایی موزه گسترده ای برای ورزش و ورزش ملی این مملكت بكوشد و اهتمام ورزد.اما سوزوگداز آن قوم انگار بر سر مبلغ است كه كمیته المپیك می بایست به آن می افزوده. چون می خواهم این افسانه پردازی های ریز و درشت پایان یابد (می توانم حدس بزنم این جماعت كه چنین بی پروا می نویسند در پستو و درگوش هم چه ها كه نمی گویند) یك بار و برای همیشه می گویم هیچ دخالتی در این داستان به اصطلاح معامله ندارم و نداشته ام و نمی دانم این واژه موسع خانواده دلالت بر چه كسی یا كسانی دارد. و دلم می خواهد نظر مسئولان فرهنگی را كه دست و دلشان برای یك خط از یك كتاب می لرزد به این موضوع جلب كنم كه در نتیجه سیاست های كورشو و لال شو است كه بی حرمتی و توهین هایی در این حد و اندازه می تواند به سوژه های داغ و دهان سوز بدل شود.
بابك تختی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست