سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

جام جهانی فوتبال نوستالژی یا واقعیت گرایی در عصر جهانی شدن


جام جهانی فوتبال نوستالژی یا واقعیت گرایی در عصر جهانی شدن

با شروع مسابقات جام جهانی و حتی مدتی پیش از آن بحث ها و مسائل زیادی درباره آن صورت می گیرد

با شروع مسابقات جام جهانی و حتی مدتی پیش از آن بحث ها و مسائل زیادی درباره آن صورت می گیرد.این بحث ها معمولا درباره موضوعاتی مانند تاریخچه ٬ بازیکنان ٬ ٬کشورهای شرکت کننده ٬ مسائل سیاسی ٬اجتماعی و اقتصادی جام جهانی و تاثیرات بین کارشناسان مختلف انجام می شود.صحبت هایی که معمولا پیرامون تاریخچه و بازیکنان صورت می گیرد اغلب جذاب تر و باصطلاح داغ تر از بقیه بحث ها هستند چه سایر موضوعات نظیر سیاسی و اقتصادی بیشتر کارشناسانه و حاوی ارقام و آمار گاه خسته کننده و گاه اعجاب آور و تحسین برانگیز می باشند.

در زمینه تاریخچه بیشتر توجه بر تعداد بردها و بافت های تیم های شرکت کننده ٬ کشورهای میزبان٬ حوادث همزمان با برگزاری مسابقات و تیم برنده جام است. هر انسانی در جهان که علاقه مند به فوتبال باشد با توجه به سن خود می تواند حداقل سه یا چهار دوره از این مسابقات را در ذهن خود یاد آوری کند.جام جهانی به نوعی آلبومی در ذهن هر یک از دوستداران فوتبال در سطح جهان بشمار میرود. هر فردی با یادآوری خاطرات دوره های مختلف آن به نوعی دوران زندگی خود را نیز مرور می کندو دچار حالتی نوستالژیک می شود.

مرور و یادآوری بازیکنان قدیمی نیز به نوعی دیگر علاقمندان را دچار نوستالژی می کند. یادآوری تکنیک و حرکات زیبای بازیکنانی همچون پله برزیلی ٬مارادونای آرژانتینی٬ رونالدو ٬ روماریو و ظرافت و تیزبینی بازیکنانی مانند یوهان کرایف هلندی ٬ مولر آلمانی ٬ پائولو روسی ایتالیایی ٬ ببتو برزیلی ٬ باتیستوتا آرژانتینی و زیدان فرانسوی دروازه بانان افسانه ای مانند شوماخر آلمانی ٬داسایف روسی و دینوزوف ایتالیایی هر فرد آگاه به تاریخ فوتبال جام جهانی را به وجد می آورد.

اما مسئله حائز اهمیتی که در سه دوره جام جهانی که در قرن بیست و یکم یعنی در سالهای ۲۰۰۲ ٬ ۲۰۰۶ و۲۰۱۰ (که هم اکنون در حال انجام است )٬ این است که با وجود بازیهای هوشمندانه و بعضا زیبایی که صورت گرفته و می گیرد شاهد گلایه برخی کارشناسان قدیمی و پا به سن گذاشته فوتبال از کیفیت نداشتن بازیها و زیبا بازی نکردن تیم ها و طراوت نداشتن به همراه نتیجه گرا بودن آنها هستیم. دلیل این افراد برای طرح چنین مسائلی برخی مسائل از جمله در حد انتظار ظاهر نشدن ستاره ها ٬ تعصب نداشتن آنها برای تیم کشورشان و بسنده کردن تیم ها به نتایج حداقلی و بکار بستن تاکتیک های دفاعی توسط مربیان عنوان می شود.اما بنظر می رسد این نظرات آگاهانه و یا ناآگاهانه بعضی از واقعیت ها را نادیده می گیرند واقعیت هایی مانند اینکه "هیچ وقت به تیم بازنده ای که زیبا بازی کرده جامی داده نمی شود". نمونه این مسئله را در بازی (برزیل- فرانسه ) جام ۱۹۸۶ مکزیک می توان دید که با وجود اینکه بسیاری از کارشناسان در سراسر جهان این بازی را یکی از بازیهای زیبای قرن نامیدند و در آن برزیل بازی بسیار زیبایی انجام داد به خصوص گل برزیل به فرانسه ٬ اما سرانجام با ضربه پنالتی که زیکو بازیکن برزیلی از دست داد برزیل بازی را از دست داد و فقط افسوس آن برای دوستداران فوتبال برزیل باقی ماند.حال علواه بر آنکه برای هر مورد از مواردی که بعنوان نقطه ضعف توسط صاحب نظران و کارشناسان عنوان می شود می توان دلیل موجهی آورد که از مجال این بحث خارج است عامل مهم دیگری مانند عامل جهانی شدن را نیز به عنوان عاملی موثر و زمینه ساز می توان نام برد.

مانند هر پدیده دیگری که با تاثیر جهانی شدن بر آن پوسته و کیفیت آن تغییر کرده شکل جدیدی از آن به منصه ظهور می رسد٬ فوتبال نیز در فضای جهانی امروز به پدیده ای آشکار تبدیل شده است.از طرفی دیگر برخی مولفه های پست مدرنیستی مانند "افول فراروایت ها" که در فوتبال می توان آن را به عنوان افول قدرت های بزرگ فوتبال جهان و پایان ترس و واهمه تیمهای درجه ۲ و ۳ جهان از این تیمها ذکر کرد ٬ عامل کلیدی و مهمی بشمار می رود.امروزه با پخش مستقیم بازیهای باشگاهی معتبر دنیا ٬ تاکتیکها ٬ بازیکنان و شوه ها و رفتار های معتبر فوتبال در دنیا کاملا شناخته شده است و کمتر اطلاعاتی را می توان مثال زد که تیمهای مختلف در سطح دنیا بتوانند از یکدیگر پنهان نگهدارند.بنابراین سطح بازیها و تاکتیک و تواناییهای بازیکنان بسیار به هم نزدیک می شوند. اگر تا قبل از دهه نود قرن بیستم تیمهای حاضر در دئیدار پایانی یک دوره در دوره بعد نیز در همان دیدار پایانی با هم روبرو شده و مشغول به انتقام گیری از هم می شدند از دهه نود به بعد این رسم منسوخ شد و در هر دوره تیمهای حاضر در فینال با دوره قبل فرق می کنند. به نظر می رسد که این پدیده را می توان به فال نیک گرفت اگرچه با حس نوستالژی افراد ممکن است مغایرت داشته باشد و واقعیت را باید پذیرفت که همیشه قدرت در یکسوی جهان باقی نمی ماند. چه بسا روزی همین ژاپن و یا کره ای که در جام نوزدهم بالاتر از حد انتظار آسیاییها و جهانیان ظاهر شده اند و تیمهای اروپایی یونان و دانمارک را از پای درآوردند و از گردونه مسابقات حذف کردند روزی به جام نیز برسند بنابراین باید نوستالژی را کنار گذاشت و به واقعیت رسید. اگر پیروزی این تیمها در برابر تیمهایی مانند ایتالیا و پرتغال در جام ۲۰۰۲ کره- ژاپن٬ توسط برخی شانس یا به خاطر برخورداری از حق میزبانی اتفاقی به نظر می رسید٬ در جام حاضر چشم ها شاهد شکوفایی فوتبال این کشورها بود در حالیکه کشورهایی مانند فرانسه و ایتالیا با پیشینه مشخص و هایهوی تبلیغاتی از جام نوزدهم حذف شدند .

همین که امروزه نمی توان پایان این آوردگاه جهانی را حدس زد بیان کننده آن چیزی است که ذکر شد و تاسف برای گذشته و دوران طلایی آن دردی را دوا نخواهد کرد پس بیاییم مانند کشورهای حاضر در جام بجای تاسف خوردن برای بازیهای خوب گذشته ما (ایرانیان) نیز کاری که سامورایی های ژاپنی و هموطن های جومونگ در این جام انجام داده و می دهند انجام دهیم و اندکی در واقعیت بسر ببریم تا روزی از بازیکنان ایرانی نیز در جامهای آینده یادی بشود.

سیدحسن صالح‌زاده



همچنین مشاهده کنید