یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

اهمیت اسامی جغرافیایی


اهمیت اسامی جغرافیایی

در گذر زمان نامهای تاریخی نیز همانند انسانها دستخوش حوادث و رویدادها اعم از سیاسی, اجتماعی و یا فرهنگی بوده اند و رویدادها بر اسامی جغرافیایی نیز تاثیر گذار بوده اند

در گذر زمان نامهای تاریخی نیز همانند انسانها دستخوش حوادث و رویدادها اعم از سیاسی، اجتماعی و یا فرهنگی بوده اند و رویدادها بر اسامی جغرافیایی نیز تاثیر گذار بوده اند به همین دلیل نامهای تاریخی دارای بار سیاسی، فرهنگی علمی، ارزشی، هنری، ادبی، اجتماعی و حقوقی هستند به دلیل وجود نهفته این بارهای ارزشی است که نامهای تاریخی مورد توجه جهانیان قرار دارند در کهن میهن ما اسامی تاریخی وجود دارد تعدادی از آنها در داستانهای شفاهی سینه به سینه نقل شده اند و بخشی از فرهنگ ماقبل تاریخ ما را نشان می دهند بسیاری از این نامها در متون اوستایی و باستان نامه فردوسی محفوظ مانده اند و تعدادی دیگر بردل کوهها و سینه سنگها و لوحه های سفالی حکاکی شده اند و بعضی از آنها نیز از طریق تورات،انجیل ، قران ، احادیث و کتب قدیمی به ما منتقل شده اند . هریک از این نامها ارزشهای دینی، مذهبی و قومی خود را دارند وگاهی اوقات مناقشه بر سر یک نام تاریخی ممکن است به نز اعهای خونین منجر شود. یونانی ها بشدت از نام مقدونیه حراست می کنند و به دولت مقدونیه یوگسلاوی اجازه بکارگیری نام مقدونیه را نمی دهند، اروپاییها نام شهر اسکندریه را به خاطر قدمت تاریخی آن بسیار محترم می شناسند و همواره مانع هرگونه تغیر در این نام شده اند. جهانیان بخوبی بارها اثرات خشم تک تک مردم ا یران را نسبت به کارگزاران استعمار و یا آندسته از رهبران عربی که به تخریب نام باستانی خلیج فارس اقدام نموده اند را شاهد بوده اند این حساسیتها نشانگر اهمیت نامهای تاریخی و لزوم پاسداری از آنها است. همانطور که سازمان علمی، فرهنگی ملل متحد (یونسکو) در ارتباط با حفظ آثار و اشیاء باستانی مقرراتی وضع نموده و اینگونه آثار را میراث بشریت شمرده است بنظر آگاهان همین مقررات باید بر نامهای جغرافیای کهن اعمال شود. طریقه مواجهه و رفتار با اسامی یا نام‌های خاص و بخصوص نام‌های جغرافیایی، و چگونگی بکارگیری آنها در تداول جامعه ما از برخی معضلات و نابهنجاری‌ها رنج می‌برد. با اینکه هیچ یک از نکاتی که نگارنده در اینجا می‌آورد، تازگی ندارند و علی‌القاعده هر شخصی (و به خصوص هر پژوهنده‌ای) می‌باید از آنها اطلاع داشته باشد، اما بی‌توجهی‌های رو به تزاید، نگارنده را بر آن داشت تا چند نکته کوتاه پیرامون آن بنویسد و برخی معضلات مهم را یادآور شود.

تغییر و دستکاری در نام‌های خاص موجب آشفتگی‌های تاریخی خواهد شد

در دو سده اخیر، تغییر و دستکاری در نام‌های جغرافیایی با انگیزه‌های مختلف بیش از گذشته رایج شده است.چنین تغییرات و دستکاری‌ها که بخصوص در نام‌های جغرافیایی متداول‌تر است، موجب آشفتگی‌های گسترده تاریخی و نافهما شدن و اختلاط داده‌های تاریخی خواهد شد. مثل تغییر نام روستای قاطر گوتورن به گلستان که کلمه قاطرگوتورن اشاره به تاریخ این روستا در قرون گذشته دارد که مردم در این منطقه از این حیوان زیاد استفاده می کردند و با احتیاط نیز شاید بتوان گفت که یک وسیله ارتباطی در قرون گذشته از طریق جاده فرعی ابریشم بوده است که این روستا در این بین به عنوان روستای که این حیوان بارکش را در اختیار کاروانیان قرار می داده است. و یا به اسم خراجو به خداجو نیز اشاره کرد.

اشتباهات فراوان در نگارش نام‌های جغرافیایی

به دلیل نا آشنا بودن عده ای با تلفظ صحیح لغات بومی مردم موقع نگارش شکل صحیح کلمه را بکار نمی برند و شیوه غلط املای کلمه را بکار می برند مثل نام روستای کؤل تپه که به اشتباه گل تپه نوشته می شود که در ادبیات ما معنایی ندارد چرا که کؤل از بار معنای خاصی بر خوردار است نه گل. که کؤل احتمالا از باقی مانده یک آتشکده یا تپه ای تاریخی در این روستا دلالت دارد. در کل نام های بکار رفته در شهرستان مراغه بیشتر از محیط جغرافیای خود نشات گرفته و اقوام مختلفی که در قرون مختلف چه قبل از اسلام و چه بعد از اسلام در این منطقه زندگی می کردند تغیراتی در تلفظ واژگان بکار بردند و تاریخ دقیق یک واژه را نمی توان به درستی تعیین کرد کما اینکه معنای دقیق آن را نیز نمی توان بیان نمود و هر آنچه بیان شود از روی حدس و احتمال است ولی تغییر اسامی یک اشتباه بزرگ محسوب می شود که در حق مردمان گذشته یک سرزمین بی انصافی می شود. قاطرگوتورن: کلمه قاطر در اول روستا حکایت از بیان نقش مهم یک حیوان بارکش است، از آنجا که محیط جغرافیایی مراغه ایجاب می کند که در دوران های قدیم بهترین حیوان جهت حمل ونقل قاطر می باشد و از آنجا که روستای قاطر گوتورن به نوعی در مسیر ارتباطی قرار داشته به خاطر همین عامل احتمالا این روستا نقشی در پرورش حیوان قاطر داشته است.

کؤل تپه: تپه خاکستری؛ آذربایجان یکی از مراکز مهم دین زرتشتی در قرون قبل از اسلامی بوده است و به نظر می رسد مه علاوه بر آتشکده معروف و مهم آذرگشنسب باید آتشکده‌های فرعی نیز در منطقه بوده است که همان کارکرد عبادی را داشته است ولی در ابعاد و اهمیتی کمتر از آتشکده اصلیة به همین خاطر احتمالا این تپه های خاکستری یادگارهای از همان دوره است که جکسون نیز از این تپه ها تحت عنوان باقی مانده های آتشکده یاد می کند.

گویجه قالا: وجود کلمه قالا در آخر هر اسمی نشان از یک محوطه نظامی در قرون قدیم بخصوص در قبل از سلام حکایت دارد که ریشه اسمی کلمه قالا در روستای گویجه نشان می دهد که اینجا یک قلعه تاریخی قرار دارد که تاریخ آن مربوط به تحولات عصر آهن بوده که در باستان شناختی دوره ماناها بسیار مهم می باشد. گوی هم به معنی آبی که جه پسوند تاکید کلمه را نشان می دهد. بسیار آبی رنگ.

آغجا کؤهول: کؤهول در منطقه مراغه از نظر معماری صخره و شناخت فرهنگ و معماری مردم منطقه از جایگاه مهمی بر خوردار است به طوری که کمتر روستای در شهرستان سراغ داریم که آثار از معماری صخره ای در آن یافت نشود شاید دلیل اصلی این عامل را در جغرافیای منطقه و زمین شناسی جست و جو کرد که باعث شکل گیری این قبیل غارها شده است که در روستای آغجا کوهول نیز به دلیل فراوانی این غارها وجه تسمیه روتا را به خود معطوف نموده است و آغچه در معنای بسیار سفید است که به نوعی جنس غارها که بیشتر از سنگ های اهکی است را بیان می نماید.

خانقاه: خانقاه یاد آور محل های عبادی بخصوص در دوره ایلخانیان مغول می باشد از آنجا که منطقه مراغه زمانی کرسی نشین این حکومت بوده است آثار از نگرش مردمان آن دوره را نیز در منطقه شاهید هستیم که نمونه بارز آن را درروستای خانقاه می توان دید که پل زیبای این روستا است و امام زاده معروف آن که می تواند بیانگر وجود خانقاه های در دوره میانی اسلام در این روستا باشد.

دروازه: محله به این نام نشان می دهد که در برهه ای از زمان در این بخش از شهر دروازه ای بوده است و چند قدمی نرفته با نام محلی به نام قالا اشیکی بر می خوریم که نشان می دهد که این بخش از شهر در بیرون از حصار دفاعی شهر قرار داشت.

امید است محققین محترم به این امر توجه زیادی داشته باشند چرا که بخش مهمی از نا گفته های تاریخ مراغه را در خود حفظ کرده اند.

سعیدستارنژاد

دانش آموخته کارشناسی باستان شناسی از دانشگاه سراسری محقق اردبیل

چاپ: سال دهم/ شماره سیصد و بیست و یکم(۳۲۱) / یکشنبه ۳۰ تیر ماه ۱۳۹۲

نشریه سیمای مراغه