سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

حسب ونسب امام مهدی علیه السلام


حسب ونسب امام مهدی علیه السلام

امام زمان ع بعد از شهادت پدرش هنگامی که برای نماز بر جنازه او حاضر شد مردم او را مشاهده کردند در حالی که طفلی گندم گون بود, با موهای فری و بین دندان های جلو او باز بود

● پررسش: مشخصات ظاهری حضرت چیست و آیا کسی می تواند خودش رابه صورت حضرت درآورد؟

▪ پاسخ: امام زمان (ع) بعد از شهادت پدرش هنگامی که برای نماز بر جنازه او حاضر شد مردم او را مشاهده کردند در حالی که طفلی گندم‏گون بود، با موهای فری و بین دندان‏های جلو او باز بود. (تاریخ الغیبة الصغری، ص ۵۴۰)

شیخ طوسی؛ از برخی کسانی که حضرت را در خلال غیبت صغرا مشاهده کردند نقل می‏کند که آن حضرت جوانی زیبارو، با بویی معطّر، وهیبتی عظیم بود. راوی می‏گوید: «هنگامی که سخن می‏گفت، کسی را بهتر از او در سخن گفتن ندیدم».( الغیبة، طوسی، ص ۱۵۲)

در روایتی دیگر می‏خوانیم که راوی گفت: «حضرت جوانی گندم‏گون بود وهرگز کسی را به مانند او در زیبایی واعتدال قامت ندیدم».(همان، ص ۱۵۳)

ودر روایتی دیگر آمده است: «قد او نه طولانی است ونه کوتاه، بلکه معتدل‏القامه است. سر مبارکش گرد وپیشانی‏اش پهن است. بینی او کشیده وگونه‏های او صاف و بر گونه راستش خالی است».(همان، ص ۱۵۶)

در مورد ذیل سؤال که آیا کسی می‏تواند خودش را به شکل وشمایل حضرت (ع) درآورد یا خیر؟ می‏گوییم: اگر چه به حسب ظاهری کسی بتواند خودش را به مانند حضرت در اوصافی که ذکر شد درآورد، ولی با علایم ظهور که در جای خود ثابت شده ونیز با اعجازی که حضرت از خود نشان می‏دهند هرگز کسی در امامت او شک نخواهد کرد. واین مقتضای لطف خداوند است. ولطف بر او واجب است، و لذا به طور حتم کاری خواهد کرد که وجود حضرت در عصر ظهور به کسی مشتبه نخواهد شد.

● پرسش: آیا نام بردن اسم حضرت (محمّد) جایز است؟

▪ پاسخ: در مورد حکم نام بردن اسم شریف حضرت (ع) بیش از صد روایت وجود دارد که می‏توان آنها را به چهار دسته تقسیم کرد:

۱) روایاتی که به طور مطلق وبدون هیچ قید وشرطی از ذکر نام حضرت نهی کرده است.(کافی، ج ۱، ص ۳۳۲)

۲) روایاتی که از ذکر نام شریف آن حضرت تا زمان ظهور نهی کرده است.(کمال الدین، ص ۲۱۴)

۳) روایاتی که علت نهی از ذکر نام شریف آن حضرت را خوف وتقیه وعلل دیگر دانسته است.(بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۳۱)

۴) روایاتی که در آنها به اسم شریف حضرت چه از سوی امام یا راوی تصریح شده است. (همان، ص ۵۰۰)

دسته اول ودوم بیانگر یک معناست. برخی با استناد این روایات به حرمت فتوا داده وذکر نام شریف حضرت را تا زمان ظهور حرام دانسته‏اند، از آن جمله می‏توان از علامه مجلسی، شیخ صدوق، شیخ مفید، طبرسی، میرداماد، محدّث جزایری، محدّث نوری، میرزای شیرازی، میرزا محمّد تقی اصفهانی -رضوان‏اللَّه علیهم- نام برد.

وبرخی نیز حرمت ذکر نام شریف آن حضرت را مقیّد به صورت خوف وتقیه دانسته‏اند که از آن جمله می‏توان از اربلی، شیخ حرّ عاملی، خواجه نصیرالدین طوسی وفیض کاشانی ودیگران -رضوان‏اللَّه علیهم- نام برد.

برخی نیز این حکم را به عصر غیبت صغرا اختصاص داده‏اند.

به نظر می‏رسد که حق با قول دوم باشد؛ یعنی حرمت مختص به صورت خوف وتقیه است به دلیل:

۱) در باب تلقین محتضر در حدیثی چنین آمده است: «تلقین کن به محتضر کلمات فرج وشهادتین واسم هر یک از امامان را تا هنگام فوتش». معلوم است که هنگام تلقین به اسم حضرت تصریح می‏شود.(کافی، ج ۳، ص ۱۳۴)

۲) در مورد تلقین میّت نیز همین دستور آمده که نام هر یک از امامان را بر او ببر وتلقین کن، که از آن جمله نام امام زمان (ع) است.(وسائل الشیعه، ج ۳، ص ۱۷۴)

۳) محمّد بن ابراهیم کوفی می‏گوید: امام عسکری (ع) برای کسی که اسمش را برد به توسط من پولی فرستاد تا گوسفندی از طرف حضرت قربانی کند وفرمود: «این به جهت عقیقه برای فرزندم محمّد (ص) است».(همان، ج ۲۱، ص ۴۴۸)

۴) کنیه معروف حضرت عسکری (ع) ابومحمّد است ودر این کنیه تصریح به اسم حضرت مهدی (ع) می‏باشد.

۵) از امام رضا (ع) در مورد زیارت قبر امام حسین (ع) سؤال شد، حضرت فرمود: «... وبسیار بر محمّد وآل او درود می‏فرستی و نام هر یک از آنها را می‏بری و به سوی خدا از دشمنانشان پناه می‏بری». (همان، ج ۱۴، ص ۵۴۹)

محقق اربلی می‏گوید: «نظر من چنین است که منع از ذکر نام شریف حضرت به جهت تقیه در دوران خوف وتحت تعقیب بودن وسؤال از نام ومحلّ ایشان بوده است، ولی الآن که خوف وتقیه‏ای نیست منع وحرمتی از ذکر نام شریفش وجود ندارد».( کشف الغمة، ج ۳، ص ۳۱۰)

۶) جابر بن عبداللَّه انصاری به امام باقر (ع) می‏گوید: «وارد بر فاطمه زهرا (ع) شدم تا در ولادت امام حسن (ع) به حضرتش تهنیت بگویم، صحیفه‏ای از درّ سفید در دست مبارکش یافتم، سؤال کردم: ای بهترین زنان عالم! این صحیفه که در دستان شما می‏بینم چیست؟ حضرت فرمود: در آن اسامی امامان از فرزندانم هست... جابر می‏گوید: نگاه کردم واسامی هر یک از امامان را در آن صحیفه مشاهده کردم...».(کمال الدین، ص ۳۰۷)

۷) در احادیث زیادی از رسول اکرم (ص) وارد شده که حضرت مهدی همنام رسول خداست، واین تصریح ضمنی به نام مبارک امام زمان (ع) است.

● پرسش: آیا مهدی‏علیه‏السلام از اولاد ونسل عباس است؟

▪ پاسخ: عباسیان برای تثبیت موقعیت سیاسی خود دست به جعل احادیث زده واز احادیث متواتر مهدویت به نفع خود استفاده کرده‏اند. اینک به نقد برخی از این احادیث می‏پردازیم:

۱) احمد بن حنبل به سندش از رسول خدا (ص) نقل کرده که فرمود: «هر گاه مشاهده نمودید که پرچم‏های سیاه از طرف خراسان می‏آید به آنها ملحق شوید؛ زیرا در میان آنها خلیفه خدا مهدی است».(مسند احمد، ج ۵، ص ۲۷۷)

این حدیث را ابن قیم جوزیه در کتاب خود «المنارالمنیف» تضعیف کرده است، زیرا در سند آن علی بن زید وجود دارد که منفرداتش یعنی روایاتی که تنها او نقل کرده، قابل احتجاج نیست.(المنار المنیف، ص ۱۳۷، ذیل حدیث ۳۳۸)

۲) ابن ماجه در سُننش همین مضمون را نیز نقل کرده است. ولی ابن قیّم نیز آن را(سنن ابن ماجه، ج ۲، ص ۱۳۶۶، ح ۴۰۸۲)

به خاطر وجود یزید بن ابی‏زیاد در سلسله سند آن تضعیف نموده است. آن گاه می‏گوید: «این حدیث وحدیث قبلی بر فرض صحّت نمی‏تواند دلیل بر این باشد که متولّی سلطنت وحکومت جهانی مهدی از اولاد عباس است که در آخرالزمان خروج خواهد نمود...».(المنار المنیف، ص ۱۳۸و۱۳۷)

خصوصاً آنکه مهدی عباسی در آخرالزمان نبوده وبا او بین رکن ومقام بیعت نشده است، ودجال را نکشته ونیز حضرت عیسی (ع) برای مساعدت او از آسمان فرود نیامده است، خصوصیاتی که در روایات برای حضرت مهدی (ع) آمده است.

به تعبیر دیگر هیچ یک از علایم وخصوصیات حضرت مهدی موعود (ع) بر او صادق نبوده است.

۳) عثمان بن عفان از رسول خدا (ص) نقل کرده که فرمود: «مهدی از فرزندان عباس عموی من است».(کنز العمال، ج ۱۴، ص ۲۶۴، ح ۳۸۶۶۳)

ـ اولاً: ابن الجوزی پی به وضع این حدیث برده ولذا آن را در کتاب «الموضوعات» آورده است، کتابی که در آن احادیث جعلی جمع‏آوری شده است.

ـ ثانیاً: این حدیث توسط سه نفر از صحابه: کعب‏الاحبار، عثمان بن عفّان وعبداللَّه بن عمر نقل شده است. سند حدیث کعب که ابن حماد آن را نقل کرده منقطع بوده وحکم این نوع حدیث، حکم حدیث مرسل است که نزد شیعه وسنی اعتباری ندارد مگر مراسیل برخی از افراد خاص. وحدیث عثمان بن عفان را که محب‏الدین طبری نقل کرده در سندش محمّد بن ولید واقع است که علمای رجال او را تضعیف نموده‏اند. وسند روایت عبداللَّه بن عمر نیز ضعیف است.

● پرسش: آیا مهدی، همان عیسی بن مریم است؟

▪ پاسخ: از جمله ادلّه منکرین مهدویت واعتقاد به ظهور حضرت مهدی (ع) در آخرالزمان حدیث ابن‏ماجه است که به سندش از رسول خدا (ص) نقل کرده که فرمود: «ولا مهدیّ إلّا عیسی بن مریم»؛ ومهدی جز عیسی بن مریم نیست.( سنن ابن ماجه، ج ۲، ص ۱۳۴۰، ح ۴۰۳۹)

۱) بسیاری از صحابه که احادیث مهدویت را از رسول خدا (ص) نقل کرده‏اند مهدیّ را از ذرّیه رسول خدا (ص) می‏دانند.

۲) این حدیث مورد اعراض علمای حدیث ومتکلّمین بوده وهیچ کسی به آن استناد نکرده است.

۳) خود ابن ماجه در سنن خود حدیث «المهدیّ حقّ وهو من ولد فاطمة» را نیز نقل کرده است.(همان، ص ۱۳۶۸، ح ۴۰۸۶)

۴) ابن قیّم جوزیه این حدیث را در «المنارالمنیف» نقل کرده وبه طور مبسوط آن را تضعیف نموده است.(المنار المنیف، ص ۱۳۰، ح ۳۲۵)

حاکم نیشابوری نیز که این حدیث را نقل کرده از روی تعجب بوده نه آنکه به جهت مطابقتش با شروط شیخین آن را نقل کرده باشد.(مستدرک حاکم، ج ۴، ص ۴۴۱)

ذهبی می‏گوید: «...حدیث (ولا مهدی الاّ عیسی بن مریم) خبری است منکر که ابن ماجه آن را نقل کرده است».(تهذیب التهذیب، ج ۹، ص ۱۲۵، رقم ۲۰۲، ترجمه محمّد بن خالد جندی)

قرطبی می‏گوید: «حدیث -ولا مهدی الاّ عیسی بن مریم- معارض با احادیث این باب است. آن گاه می‏گوید: احادیثی که نصّ بر خروج مهدی از عترت پیامبر واز اولاد فاطمه: است ثابت بوده واصحّ از این حدیث است، پس حکم، مطابق احادیث خروج مهدی از اولاد فاطمه است نه احادیث دیگر».(التذکرة، قرطبی، ج ۲، ص ۷۰۱)

۵) این حدیث را طبرانی نیز با سند خود از ابی‏امامه نقل کرده ولی در متن آن جمله (ولا مهدی الاّ عیسی بن مریم) نیامده است.(المعجم الکبیر، ج ۸، ص ۲۱۴، ح ۷۷۵۷)

۶) روایات خروج مهدی از اولاد فاطمه: متواتر است، وهمان گونه که در جای خود اشاره شد عده زیادی به تواتر آن تصریح کرده‏اند، ولی حدیث (ولامهدی الاّ عیسی بن مریم) بر فرض صحّت سند، خبر واحد است، وهنگام تعارض، خبر متواتر مقدم است. ونیز مشهور بین مسلمین در طول تاریخ اسلام، ظهور شخصی از اهل بیت رسول خدا (ص) واز اولاد فاطمه: است، این شهرت می‏تواند مرجّح احادیث مهدویت اسلامی باشد.

ابوالفیض غماری نیز درصدد پاسخ به حدیث فوق برآمده وبا هشت اشکال به آن پاسخ گفته است.(ابراز الوهم المکنون، ص ۵۳۸)

● پرسش: به حدیث: «اسمه اسمی واسم ابیه اسم ابی» چگونه پاسخ می‏گویید؟

▪ پاسخ: غالب علمای اهل سنّت معتقدند بر اینکه نام پدر حضرت مهدی (ع) عبداللَّه است، واین به جهت روایتی است که ابوداوود در سنن خود از رسول خدا (ص) نقل کرده که فرمود: «اسمه اسمی واسم ابیه اسمی»؛ «نام مهدی همنام من ونام پدرش همنام پدر من است.» (سنن ابی‏داوود، ج ۲، ص ۳۰۹، ح ۴۲۸۲)واین با اعتقاد علمای امامیه سازگاری ندارد؛ زیرا آنان امام زمان حضرت مهدی (ع) را فرزند امام حسن عسکری (ع) می‏دانند.

۱) این مضمون در صحیح ترمذی وسنن ابن‏ماجه وکتاب‏های ابونعیم که در مورد امام زمان (ع) تألیف شده ونیز در مسند احمد بن حنبل آمده ولی هرگز این ذیل (اسمه اسمی واسم ابیه اسم ابی) در آنها وجود ندارد. ونیز در روایات اهل بیت: چنین تعبیری وجود ندارد.

۲) احتمال زیادی داده می‏شود که روایت فوق با ذیلش از مجعولات وموضوعات عبّاسیان باشد، زیرا شکی نیست که دولت عباسی برای تأیید سلطنت خود وتشویق مردم به بیعت با محمّد بن عباس ملقّب به مهدی عباسی، سومین خلیفه دولت عباسی دست به هر کاری از جمله جعل حدیث ونسبت آن به رسول خدا (ص) زدند.

منصور عباسی که عبداللَّه نام داشت فرزندش محمّد را به عنوان خلیفه وجانشین خود تعیین نمود ومردم را تشویق به بیعت با او کرد. او برای ترغیب بیشتر مردم به این کار لقب فرزندش را مهدی گذاشت، تا مردم به گمان اینکه او مهدی منتظر وموعود است با او بیعت کنند، ولی از آنجا که اسم خودش عبداللَّه بود دستور داد تا حدیثی جعل کرده ودر آن اسم پدر مهدی امّت را عبداللَّه معرفی کنند.(ر.ک: مجموعه آثار، شهید مطهری؛، ج ۱۸، ص ۱۷۴و۱۷۳ ؛ الاغانی، ج ۱۲، ص ۸۱)

● پرسش: به حدیث: «المهدی من ولد الحسن» چگونه پاسخ می‏گویید؟

▪ پاسخ: ابوداوود در سنن خود از ابی‏اسحاق نقل می‏کند که علی (ع) به فرزندش حسن (ع) نظر کرده وفرمود: «همانا این فرزندم آقاست همان گونه که پیامبر او را آقا نامید، وزود است که از صلب او مردی خروج کند که هم نام پیامبر شماست».(سنن ابن داوود، ج ۲، ص ۳۱۱، ح ۴۲۹۰)

پاسخ:

۱) در مقابل این حدیث ده‏ها روایت دیگر وجود دارد که دلالت دارد بر اینکه مهدی از اولاد ونسل امام حسین (ع) است.

۲) به یک معنا مهدی از ذریه امام حسن (ع) نیز هست، زیرا مادر امام باقر (ع) فاطمه دختر امام حسن مجتبی (ع) است ولذا با جمع بین دو دسته روایات، حضرت مهدی (ع) هم حسنی وهم حسینی است. ودر حدیثی پیامبر (ص) فرمود: «از این دو -حسن وحسین- مهدی امت است».(مجمع الزوائد، ج ۹، ص ۱۶۵)

۳) صاحب کتاب «عقد الدرر» همین حدیث را نقل کرده ولی در آن آمده که امام علی (ع) به فرزندش حسین (ع) نظر کرد... ونیز در صحیح ترمذی وسنن نسائی وسنن بیهقی این گونه آمده است. خصوصاً که احتمال تصحیف و جابجایی نیز داده می‏شود.(عقد الدرر، ص ۴۵، باب ۱)

۴) این نکته قابل توجه است که سادات حسنی به رهبری محمّد بن عبداللَّه حسنی که با او در منطقه ابواء بیعت شد بی‏تأثیر در پیدایش این گونه احادیث نبوده‏اند. واز آنجا که سادات حسنی درصدد شورش وقیام بر علیه دولت بنی‏امیه بوده‏اند احتیاج به پشتوانه معنوی داشتند، لذا از روایاتی که درباره ظهور مهدی منتظر وارد شده، بهره‏برداری سیاسی کرده وآن را بر عبداللَّه بن حسن منطبق کردند. آنان با جعل روایتی ونسبت آن به پیامبر (ص) مهدی را از نسل امام حسن مجتبی (ع) معرفی کردند.(ر.ک: مجموعه آثار، شهید مطهری؛، ج ۱۸، ص ۱۷۳)



همچنین مشاهده کنید