جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

نگاهی به وضعیت اجتماعی زنان


نگاهی به وضعیت اجتماعی زنان

با وجود این تعادل كمّی بین جمعیت مردان و زنان در این جوامع, از نظر شرایط زندگی و میزان برخورداری از امتیازات اجتماعی, میان دو جنس تفاوت های زیادی به چشم می خورد

نیمی از جمعیت جهان را مردان و نیمی دیگر را زنان تشكیل می‌دهند كه از حدود شش‌ونیم میلیارد نفر كه در دنیای امروز زندگی می‌كنند، تقریبا ۲۰ درصد متعلق به كشورهای توسعه‌یافته‌اند و ۸۰ درصد آن در كشورهای جهان سوم سكنی گزیده‌اند و از جمعیت بیش از ۵ میلیارد نفری جهان سوم نیمی متعلق به زنان است.

با وجود این تعادل كمّی بین جمعیت مردان و زنان در این جوامع، از نظر شرایط زندگی و میزان برخورداری از امتیازات اجتماعی، میان دو جنس تفاوت‌های زیادی به چشم می‌خورد. در دهه‌های اخیر مقایسه وضعیت زنان با مردان از نظر شاخص‌های مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و... موضوع تحقیقات و مطالعات فراوانی در رشته‌های مختلف علوم اجتماعی بوده است كه در این مقاله به بررسی مختصر وضعیت و جایگاه اجتماعی زنان در جامعه می‌پردازیم.همه ما نقش‌های جنسیتی خود را طی فرآیند جامعه‌پذیری از طریق كنش متقابل با سایر اعضای خانواده، دوستان، مدرسه و خارج از مدرسه فرا می‌گیریم و سپس براساس وظایفی كه بر عهده ما گذاشته می‌شود و انواع رفتارهایی كه از ما انتظار می‌رود، تمایزات جنسیتی اعمال و آشكار می‌شوند. تفاوت‌های اجتماعی بین زنان و مردان از تفاوت‌های زیستی و روانشناختی ناشی می‌شود، به‌گونه‌ای كه جایگاه اجتماعی زنان كم‌بهاتر و كم‌ارزش‌تر از مردان تلقی شده و در نتیجه میزان بهره‌مندی زنان از امتیازات و مزایای اجتماعی در مقایسه با مردان در سطح بسیار پایینی قرار می‌گیرد.

بر اساس آمار سازمان ملل متحد زنان نیمی از جمعیت جهان را تشكیل می‌دهند اما نزدیك به دو‌سوم از كار جهان برعهده ایشان است، ۱۰ درصد از درآمد جهان را دریافت می‌كنند و دارایی آنها كمتر از یك درصد است. در جامعه‌شناسی برای توضیح جایگاه زنان در بازار كار <نظریه بازار كار دوگانه> مطرح شده است كه این نظریه بین دو نوع بازار كار تمایز قائل می‌شود: بازار اولیه و بازار ثانویه. بازار اولیه متشكل از حرفه‌هایی است كه امكان آموزش و پیشرفت در آنها وجود دارد، در حالی كه بازار ثانویه حرفه‌های غیرتخصصی كم‌درآمد و نامطمئن را شامل می‌شود. كسانی كه در بازار ثانویه كار می‌كنند، دستمزدشان كم است و از شرایط كاری نامساعدی برخوردار بوده و در دوره‌های كسادی كار به‌سادگی اخراج می‌شوند. ‌ به گفته طراحان نظریه بازار كار دوگانه، زنان نیروی كار در بخش ثانویه را تشكیل می‌دهند و مردان كاركنان بخش اولیه بازارند. با این حال، بعضی از زنان در بازار اولیه مردانه استخدام می‌شوند و هر یك از بخش‌های زنانه بازار كار هم خود دو بخش اولیه و ثانویه دارد.به اعتقاد جامعه‌شناسان، بازار كار بر حسب جنسیت به دو صورت افقی و عمودی تفكیك شده است. بدین معنا كه زنان نه‌تنها در مشاغل معدودی متمركز شده‌اند، بلكه از نظر سلسله‌ مراتب شغلی نیز در رده‌های پایین قرار دارند. این در حالی است كه احتمال حركت صعودی مردان بیش از زنان و احتمال حركت نزولی زنان بیش از مردان است.

به عبارت دیگر، تنزل طبقاتی برای زنان بیشتر از مردان اتفاق می‌افتد و زنان با هر خاستگاه طبقاتی، بیش از مردان احتمال دارد به مشاغل ساده‌كارمندی بپردازند.همچنین در خصوص اشتغال زنان، برخی از جامعه‌شناسان فمینیست معتقدند كه زنان حكم <سپاه ذخیره كار> صنعتی را دارند كه در دوران شكوفایی اقتصادی كه نیروی كار كم است به كار تولیدی فراخوانده می‌شوند و به هنگام ركود از كار اخراج می‌شوند.علی‌رغم تلاش‌های زیادی كه برای كاهش فاصله بین زنان و مردان در زمینه‌های مختلف صورت گرفته، هنوز سهم زنان در سیاست اندك است. از نظر مشاركت سیاسی، زنان در عرصه عمومی سیاست حضور چشمگیری ندارند. بی‌علاقگی به سیاست و محافظه‌كاری، كلیشه‌های مورد بحث در زمینه رفتار سیاسی زنان است و به طور كلی در پژوهش‌های متداول، ظرفیت سیاسی زنان دست‌كم گرفته شده است.

مشاركت زنان به عنوان نیمی از جمعیت جامعه بدان جهت از اهمیت برخوردار است كه نیل به توسعه واقعی را تسهیل می‌كند.در حالی كه از نظر میزان جرایم و انحرافات اجتماعی، زنان كمتر در آمار جرایم حضور دارند و شواهد نشان می‌دهد كه درواقع كمتر مرتكب جرم می‌شوند اما در همه شكل‌های بزهكاری این احتمال وجود دارد كه زنان قربانی باشند. زنان نه‌تنها قربانی خشونت مردان‌اند، بلكه ترس از احتمال این خشونت بر زندگی آنها سایه افكنده است. خشونت خانگی بخشی از تجربه بسیاری از زنان است. این در حالی است كه قربانی بودن زنان، اكثرا كاذب و كم‌اهمیت شمرده می‌شود.البته وضعیت زنان در كشورهای توسعه‌یافته به‌مراتب بهتر از وضعیت زنان در كشورهای جهان سوم است.

در بسیاری از كشورهای جهان سوم هنوز زنان را به عنوان جنس دوم تلقی می‌كنند. در كشورهای پیشرفته وضعیت زنان رو به بهبود بوده و البته پیامدهای منفی دوران مدرن دامنگیر زنان نیز شده است. گسترش حقوق زنان، گسترش انتخاب آزادانه همسر و افزایش طلاق از جمله مهم‌ترین تغییراتی است كه در سراسر جهان در حوزه زنان رخ داده است.در ایران علی‌رغم اینكه براساس سرشماری سال ۱۳۷۵، نسبت باسوادی در بین مردان ۸۵ درصد و در بین زنان ۷۴ درصد بوده اما از نظر اشتغال تفاوت‌های زیادی بین دو جنس وجود دارد. طبق آمار سرشماری سال ۱۳۷۵ سهم زنان فعال از نظر اقتصادی ۹ درصد بوده كه این منعكس‌كننده میزان اندك مشاركت اقتصادی - اجتماعی زنان در مقایسه با مردان در جامعه است و ا‌ین ناشی از برخی سوء‌تعبیرها، پیشداوری‌ها و نگرش‌هایی است كه در سطح جامعه نسبت به اشتغال زنان در خارج از محیط خانه وجود دارد.

به هر حال زنان ۵۰ درصد جمعیت جامعه ایران را تشكیل می‌دهند و مشاركت اجتماعی آنان در عرصه‌های مختلف جامعه ضروری به نظر می‌رسد. بدون مشاركت فعال و تعیین‌كننده زنان در تمام نهادهای اجتماعی، برابری حاصل نخواهد شد. نقش سازمان‌های غیردولتی زنان در آگاه كردن قشرهای مختلف زنان بسیار موثر است. تلاش برای تغییر نگرش سنتی خانواده‌ها نسبت به دختران، اصلاح محتوای كتاب‌های درسی، ایجاد تسهیلات قانونی، برنامه‌ریزی فرهنگی برای تغییر نگرش جامعه نسبت به توانمندی‌های زنان و استفاده موثر از وسایل ارتباط جمعی به منظور گسترش دیدگاه‌های زنان از مهم‌ترین اقداماتی است كه می‌توان درجهت ارتقای جایگاه زنان انجام داد. سخن پایانی اینكه، به حاشیه راندن نیمی از جمعیت یك جامعه و كنار زدن آنها از عرصه‌های عمومی، مانع بزرگی در توسعه اجتماعی و گسترش برابری زن و مرد است

محمد میرزایی ملكیان

منبع: روزنا

محمد میرزایی ملكیان

مدیر گروه علوم اجتماعی دانشگاه پیام نور ساوه