یکشنبه, ۱۰ تیر, ۱۴۰۳ / 30 June, 2024
مجله ویستا

بایسته های آموزش و پرورش امروز ایران


بایسته های آموزش و پرورش امروز ایران

آنچه در این نوشتار آمده است, نگاهی گذرا به بایسته ها و ضرورت های آموزش و پرورش امروز ایران است نهادی كه می تواند بیشترین تأثیر را در ایجاد نشانگرهای توسعه انسانی امید به زندگی, سطح آموزش و سطح زندگی داشته باشد مبنای ارایه این موارد, برداشت ها, مطالعات و تجربه های شخصی نویسنده است گرچه برای پرداخت هریك از موضوعات, قطعاً جای تأمل و پژوهش عمیق تر احساس می شود, اما همین مقدار نیز برای مخاطبان اصلی این نوشته مدیران و برنامه ریزان آموزش و پرورش و فرهنگیان مفید خواهد بود

ناصر نادری، مؤلف این مقاله، از كارشناسان آموزش و پرورش و از فعالان حوزه ادبیات كودك و نوجوان، به ویژه در زمینه ادبیات دینی و تاریخی است.

۱- ایجاد تفكر راهبردی (استراتژیك) و آینده گرایانه در برنامه ریزی ها

ماهیت آموزش و پرورش كه یكی از حوزه های اثرگذار و بنیادین فرهنگ هر كشور است، یك ماهیت «آینده گرایانه» است. لذا هرگونه برنامه ریزی و طراحی در این نهاد، باید مبتنی بر نگرش سیستمی و جامع و لحاظ عوامل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی باشد و در مراحل تكوین و پیرایش طرح ها، همراه با مطالعه عمیق و بهره مندی از تجربه های گذشته، رعایت اصول علمی و یافته های نوین، تأمین منابع (انسانی و فیزیكی) باید با «واقع بینی» و «تحلیل علمی» اقدام كرد. خصوصاً در دنیای معاصر، برای مدیریت پدیده «جهانی شدن» پیش بینی چالش های آینده ایران و جهان، براساس مطالعات دائمی، بهره مندی از عقلانیت و اتخاذ راهبردهای منطقی، بسیار ضروری به نظر می رسد. در این مسیر، استقرار مبانی نظری و فلسفی صحیح، نظارت بر طراحی استانداردها، استقرار استانداردها، كنترل عملكردها بر مبنای مدیریت «كارایی محور» ، در چارچوب «برنامه جامع یا سند ملی آموزش و پرورش» از بنیادی ترین اقدامات این حوزه خواهد بود.بدیهی است برخورد با هر طرح و برنامه- ایجابی یا سلبی- در آموزش و پرورش، اگر بدون تأمل و تعمق و نگاه آینده گرایانه و تفكر راهبردی صورت پذیرد، قطعاً آسیب زا و خطرآفرین خواهد بود. شتابزدگی، سطحی انگاری و نگاه افراطی یا تفریطی- به ویژه از روزنه تنگ و تیز سیاست- باعث آشفتگی اوضاع در آموزش و پرورش و فرصت سوزی خواهد شد در این میان، نقش حیاتی «شورای عالی آموزش و پرورش» ، نقش بی بدیلی است. اگر این شورا، با جذب كارشناسان و متخصصان شایسته و با طراحی ساختار مطلوب و ایجاد كمیته های كاری، بنابه ضرورت های عصر حاضر، به نقش سازنده خود بپردازد. در طراحی برنامه ریزی راهبردی (استراتژیك) آموزش و پرورش بیشترین تأثیر را خواهد داشت.بدیهی است در چارچوب طراحی این سند ملی، توجه به رویكردهای اساسی و فلسفه آموزش و پرورش و اهداف آن، شرایط اقتصادی و تجاری، اجتماعی و فرهنگی و سیاسی (داخلی و خارجی)، نگرش های فناورانه و ارتقای تكنولوژی، ارتقای منابع انسانی و آموزش و توسعه مدیریت علمی نوین و... از مؤلفه های اساسی قلمداد خواهد شد. برای مثال، در طراحی ساختار جدید «معاونت تربیتی» ، باید همراه با واقع بینی و تحلیل علمی و جامع، تجربه های گذشتگان و ملاحظات دنیای امروز و پدیده های تربیتی آن، با دیدگاه علمی و تفكر و راهبردی و بدور از بدبینی و خوشبینی و بر مبنای نگاه متعادل علمی و ارزشی اقدام كرد.

۲- تحقق شایسته سالاری بر مبنای ایجاد «بانك اطلاعات منابع انسانی» و اصلاح سیستم مدیریت

در دنیای امروز، اقدام به هر تحول و دگرگونی و طراحی برنامه كوتاه مدت یا میان مدت، نیاز به شناخت دقیق از «وضعیت موجود» دارد تا طی فرایندی حسابگرانه به «وضعیت مطلوب» دست یافت.متأسفانه بخش عمده ای از منابع انسانی و قابلیت ها و توانایی های آنان در آموزش و پرورش از نگاه مدیران سطوح بالای آن دور افتاده است. اگر بنای مدیریت كلان بر «شایسته سالاری» و «شایسته گزینی» باشد، باید «شایسته یابی» به نحو صحیح صورت پذیرد.ایجاد «مركز اطلاعات منابع انسانی» ، قدم اول برای بطلان شیوه گزینش مدیران بر مبنای «سلیقه» و «رابطه» و «باند» است؛ یعنی حذف انحصار طلبی (رانت).طراحی و اجرای نظام مدیریت شایستگان، بر مبنای اصول راهبردی بهبود مستمر وضعیت سیستم، و اجرای الگوی دقیق برنامه ریزی، سازماندهی، هماهنگی و ارزشیابی در مراحل آن، نقطه عطفی در اصلاح بنیادین و كیفیت بخشی آموزش و پرورش خواهد بود.

۳- ایجاد «بانك استانداردهای آموزش و پرورش» در آموزه های مختلف

تحقق كیفیت در هر سیستم، جز با تطبیق ورودی ها، فرایند و خروجی های آن با استانداردها (نشانگرهای مطلوبیت) استقرار نخواهد یافت و این در حالی است كه، استاندارد سازی، ابزار بهبود كیفیت و ارتقاء «بهره وری» است. آموزش و پرورش ایران در همه عرصه ها نیاز به تعیین و تبیین و پایبندی به «استانداردها» دارد.با این اقدام ارزشمند، كلیه مناسبات و فعالیت ها طبق برنامه ای جامع طراحی خواهد شد و تغییر و دگرگونی در مدیران كه از پدیده های رایج سیستم مدیریت است- در كلیت برنامه ها (خط مشی و راهبردها) تغییری رخ نخواهد داد.فرایند استانداردسازی باید شامل كلیه مؤلفه ها، عناصر و اركان آموزش و پرورش: سیستم مدیریت در سطوح مختلف، مراكز مدیریت پژوهش و طراحی و برنامه ریزی آموزشی، فرایند یادگیری _ یاددهی، آموزش و تربیت معلمان، تجهیزات و فناوری آموزشی، فضای مدارس، مهارت های زندگی و محتوای برنامه درسی و ... گردد. در طراحی استانداردها، باید علاوه بر تأكید بر اهداف و ابعاد تاریخی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی كشور، به رعایت اهداف و شرایط منطقه ای و جهانی نیز توجه داشت. در این مسیر، استفاده از تجربه ها و یافته های علمی و عملی كشورهای پیشرفته گاهی مفید خواهد بود.

۴- ایجاد «سیستم كنترل كیفیت» بر مبنای استانداردهای تعریف شده

در آموزش و پرورش، خلأ عدم كنترل و نظارت كیفی به خوبی احساس می شود. این نیاز هم در حوزه های ستادی و هم در حوزه های ... (اجرایی) وجود دارد. استانداردسازی بدون «ضمانت اجرایی» بی معنا خواهد بود و تأثیری در بهبود وضعیت سیستم نخواهد داشت. ایجاد مركز بهره وری آموزش و پرورش (كنترل كیفیت) در ساختار آموزش و پروش و تطبیق وضعیت عملكرد بخش های مختلف با استانداردها و نشانگرهای مطلوبیت و ترسیم اثربخشی سیستم در ابعاد مختلف، ضروری به نظر می رسد.

۵- تقویت «مدیریت منابع انسانی» و تمركز زدایی در وضعیت كلان آموزش و پرورش

مهم ترین قابلیت و مؤلفه هر سیستم، منابع انسانی آن قلمداد می شود. اگر منابع انسانی، از یادگیری یافته های علمی و پژوهشی نوین و رفتار حرفه ای شغلی بهره مند نباشند، به لحاظ رضایت شغلی، انگیزش درونی نداشته باشند و زمینه توسعه علمی و اخلاقی و شغلی آنان فراهم نگردد، قطعاً اهداف كلان سیستم تحقق نخواهد یافت. در این مسیر، بهبود مهارت های منابع انسانی در حوزه های مختلف و ارتقای سطح دانش و مهارت كاركنان (مدیران، معلمان و ..) در قالب برنامه هایی مانند: دوره های آموزشی كوتاه مدت و میان مدت، ایجاد امكان استفاده از منابع آموزشی در حوزه های مدیریتی آموزشی و برنامه ریزی آموزشی، فرایند یادگیری _ یاددهی، رسانه های آموزشی، شناخت تطبیقی سیستم های آموزش و پرورش كشورهای جهان، روان شناسی تربیتی رشد و یادگیری و ... با توجه به نقش شغلی و مسئولیت افراد در آموزش و پرورش، به صورت پیوسته، لازم و ضروری است. در بخش «انگیزش» علاوه بر تكریم معنوی شخصیت كاركنان آموزش و پرورش و خصوصاً معلمان و مدیران، با روش های مطلوب، ایجاد سیستم مطلوب برای ارتقای شغلی، بهبود وضعیت معیشتی، حقوق، درآمد و امور رفاهی (تسهیلات وام، مسكن، امكانان درمانی و بهداشتی و ...) و ادامه تحصیل با قواعد منطقی و عادلانه و منصفانه تأكید می شود. به نظر می رسد تا معضلات مربوط به «اقتصاد آموزش و پرورش» به صورت كلان و جدی حاصل نشود، بسیاری از گره ها همچنان باقی بماند. علاوه بر مدیریت منابع انسانی، ایجاد زمینه تمركززدایی در وضعیت كلان آموزش و پرورش در بهبود سیستم مدیریت آموزش و پرورش تأثیر غیرقابل انكار خواهد داشت. تفویض اختیارات بیشتر به مراكز آموزش و پرورش استان ها، در پویایی و رشد و بالندگی استان ها تأثیر خواهد داشت و تصمیم سازی ما را واقع بینانه تر و مطابق با شرایط فرهنگی و سیاسی و وضعیت جغرافیایی و بومی استان ها خواهد ساخت. البته در این تفویض اختیار، باید در سازماندهی و هدایت كلان و رعایت جنبه های مهم فرهنگی و امنیتی و رعایت مصلحت های ملی، به منظور جلوگیری از تشتت و آشفتگی مجموعه، توجه جدی داشت. به عبارت دیگر، لازمه اجرای بهینه تمركززدایی، تقویت و تعمیق هسته مركزی برنامه ریزی با نگاه علمی، منطقه ای و جهانی است.

۶- تعامل بیشتر با سیستم های پیشرفته آموزش و پرورش در جهان، با تأكید بر ارزش های دینی و فرهنگ ملی

باید پذیرفت كه كشورهای پیشرفته دارای ایده ها، مبانی نظری و تجربه های مفید خصوصاً در بعد «روشی» هستند. این تجربه ها را باید از راه های مختلف (سفرهای كاری خارجی، شبكه های اینترنت، حضور در مجامع علمی بین المللی، دعوت از صاحبنظران خارجی و تشكیل جلسه ها و كارگاه های آموزشی) بدست آورد. البته در همه این ارتباطات، باید با برنامه ریزی اصولی و به دور از شیفتگی یا انكار مطلق به صورت واقع بینانه و رعایت اصول دینی و آموزه های وحیانی و تأكید بر فرهنگ اصیل ایرانی، اقدام كرد. گستره انتقال دانش و تجربه دیگران، باید شامل كلیه اركان علمی و اجرایی آموزش و پرورش باشد.

۷- تجهیز مدارس، ابزار و فناوری آموزشی نوین (IT) و ارتقا دانش و فرهنگ بهره مندی از فناوری آموزشی

گرایش امروز آموزش در جهان، گرایش به آموزش الكترونیك (آموزش مجازی) است. لازمه استفاده از فناوری آموزشی ایجاد زمینه فرهنگی و تغییر در نگرش مدیران و معلمان، تحول و ارتقاء سطح دانش و بهبود مهارت ها و توانایی های آنان است. لازمه توسعه در این حوزه و عدم ایجاد شكاف دیجیتالی در آموزش الكترونیك نسبت به سایر كشورها، ایجاد نگاه سیستمی در مدیریت متخصص و آموزش معلمان و مدیران به فناوری نوین آموزشی است. با تبدیل برنامه مكتوب آموزشی به برنامه آموزشی دیجیتالی (الكترونیكی)، نابرابری آموزشی در مناطق شهری و روستایی از بین می رود، البته لازمه اجرای آن، ایجاد زیرساخت های فنی، مخابراتی و مدیریتی در كلیه استان ها و مراكز آموزشی شهری و روستایی است. ارتقاء سطح دانش زبان انگلیسی از ضرورت های امروز است كه برنامه ای خاص را می طلبد. البته اگر ایجاد بستر آموزش الكترونیك در مدارس و استفاده معقول از رایانه در آموزش و برنامه آموزشی، همراه با بازشناسی و استانداردسازی فضای مدارس، با توجه به اهداف آموزش و پرورش و نیازهای متفاوت دانش آموزان و رویكردهای جدید آموزش و پرورش همچون : خلاقیت و تفكر انتقادی، مشاركت و كار گروهی و ... باشد، اقدامی شایسته تر و ماندگارتر خواهد بود. ضمن این كه بهره مندی از فضای مجازی در آموزش، در عین كاركردهای مثبت، دارای آسیب هایی خواهد بود. شناسایی تهدیدها، خصوصاً در حوزه تهدید هویت فردی و كلی دانش آموزان، كاری مهم و حساس می باشد.

۸. تولید «برنامه ملی آموزش» با توجه به معیارهای جهانی و تأكید بر مبانی نظری و فرهنگ بومی كشور

در حوزه آموزش، طراحی و تولید «برنامه ملی آموزش» (نقشه كلی یادگیری _ یاددهی)، با لحاظ عناوین مختلف دروس، در مقاطع، دوره ها و پایه های تحصیلی، با لحاظ رسانه های متنوع و مكمل آموزشی (كتاب درسی، كتاب آموزشی، كتاب كمك درسی، شبكه آموزش، CD آموزشی، مجله آموزشی و...) و سهم بندی و ارتباط طولی و عرضی آنها، با رعایت اصول ارزشیابی آموزشی، روان شناسی، جامعه شناسی، زیبایی شناسی و اهداف آموزش و پرورش و تفاوت های فردی دانش آموزان و... اساسی ترین اقدام است.در این مسیر، ضمن تأكید بر رویكردهای تلفیقی و بین رشته ای، مهارت در زندگی و كار در جامعه امروز (زندگی در قرن ۲۱)، استفاده از تجربه های جهانی و سیستم های مترقی آموزش و پرورش در جهان، نباید از نیازهای آتی جامعه در حوزه های صنعتی و تجارتی، فرهنگی و سیاسی غافل ماند.بدیهی است، بررسی علم تناسب محتوای برنامه درسی _ آموزشی و عناوین برخی رشته های تحصیلی با نیازهای جامعه فعلی و كم توجهی به آموزش و مهارت های زندگی در برنامه آموزشی، از نكات مهم این بخش خواهد بود.طراحی برنامه ملی آموزش در عصر فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT)، باید مبتنی بر اصول و ویژگیهای پژوهشی و واقعی باشد؛ اصول همچون تقویت تفكر خلاق و تفكر نقاد، تقویت هویت ملی، تقویت ذوق هنری و زیباشناختی، تأكید بر استقلال عقلانی و یادگیری مداوم و....


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.