جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

جمعه‌ها


جمعه‌ها

روزهای جمعه وقتی
بیدارمی شم به سختی
مادرجونم بیداره
انگار که خواب نداره
تمیزکرده اتاقو
روشن کرده اجاقو
می گم مادر چی شده؟
مگه بازم عید شده؟
می گه که مهمون داریم
عزیزتر از …

روزهای جمعه وقتی

بیدارمی شم به سختی

مادرجونم بیداره

انگار که خواب نداره

تمیزکرده اتاقو

روشن کرده اجاقو

می گم مادر چی شده؟

مگه بازم عید شده؟

می گه که مهمون داریم

عزیزتر از جون داریم

شاید امروز بیادش

باید باشیم به یادش

تا اسمشو می شنوم

یه هو از جا می پرم

می رم کمک مادر

بعد می شینم دم در

تا آقارو ببینم

گلی براش بچینم

اما بازم نیومد

تا که بگیم خوش اومد

ولی بازم امیدوار

به انتظار دیدار

منتظرش می مونیم

تا قدرشو بدونیم

سید رضا تولایی زاده

آموزگار دبستان