دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

تحقیقی در باب ریشه مانوی اسطورهً قرآنی اصحاب قریه اصحاب یاسین


تحقیقی در باب ریشه مانوی اسطورهً قرآنی اصحاب قریه اصحاب یاسین

اگر یاسین را از کلمه عربی یأس گرفته و آن را سوگواری معنی نمائیم در این صورت این نام بیانگر سنت ندبه معروف مانوی میگردد لذا بر این اساس اصحاب قریه نه چنانکه گفته میشود رسولان عیسی مسیح بلکه رسولان مانوی بوده اند لذا باید برای پیدایی نام و نشان تاریخی ایشان که در رابطه با شهری به نام قریه بوده اند, به منابع تاریخی مانوی و عیسوی مراجعه نمود و دید که دلایل و اسناد کهن در این باب به نفع کدام فرقه سخن میگویند

اگر یاسین را از کلمه عربی یأس گرفته و آن را سوگواری معنی نمائیم در این صورت این نام بیانگر سنت ندبه معروف مانوی میگردد لذا بر این اساس اصحاب قریه نه چنانکه گفته میشود رسولان عیسی مسیح بلکه رسولان مانوی بوده اند. لذا باید برای پیدایی نام و نشان تاریخی ایشان که در رابطه با شهری به نام قریه بوده اند، به منابع تاریخی مانوی و عیسوی مراجعه نمود و دید که دلایل و اسناد کهن در این باب به نفع کدام فرقه سخن میگویند. با اندکی تفحص معلوم میشود که دلایل به طور قطع و غالب به نفع مانویان سنگینی می نماید. چه خود قریه به عنوان اسم خاص به وضوح مطابق المدینه (تیسفون) محل قتل مانی و جانشین اول او (سیس) است و مطابق اسطوره قرآنی اصحاب قریه تنها سومین رهبر مانوی اننائوس بود که توانست با وجود مقاومت موبدان و کشیشان کیش مانی را چه در غرب و چه در ایران پیشرفت دهد. گفته میشود بعد چون دول ایران و روم از در مخالفت با آیین مانوی در آمدند گروههای بزرگی از مانوی ها به سمت سغد و ترکستان و چین مهاجرت کردند. بنا به نوشته برخی از مورخین در عهد نرسی و هرمزد دوم زجر و آزار مانویان سخت تر شد و بسیاری از آنها کشته شدند.

از بزرگان عراق عمرو بن عدی امیر حیره با آنها همراهی کرد و به سبب نبودن ارتباط یا علل دیگر، مانویان شرق از خود بزرگی انتخاب کردند و او از رئیس سریانی و بابلی غرب مستقل شد و چونکه به زبان سریانی نا آشنا بود نوشته های مانوی در شرق به پهلوی ساسانی ترجمه شدند. دین سامی مانی سریانی و آرامی الاصل در بین النهرین و عربستان ریشه دوانده و اساس و مقدمه ای بر پیدایی آیین سامی عربی حنفا و دین اسلام در شبه جزیره عربستان گردید.

بنابراین داستان ارتباط اصحاب قریه با رسولان مسیحی و شهر انطاکیه را باید برای همیشه به فراموشی سپرد و این رسولان ستمدیده و مقتول مورد نظر قرآن در اساس خود مانی سلاخی شده توسط بهرام اول ساسانی و موبد موبدانش کرتیر و همچنین جانشینان مقتول و مورد ستم مانی در سمت مقرشان بابل و شهر تیسفون پایتخت ساسانیان بوده اند. سوای این مورد منجمله اعتقاد به دوازده رسول طبقه اجتماعی اول و دوازده دخت نورانی (اشاره به تعداد ماههای سال) از آخرالمرسلین یا رسول سوم (بتول نورانی) است و همچنین اعتقاد به ظهور منجی روز رستاخیز و عید بما (فطر) و نمازهای پنجگانه و روزه و دعای ندبهً کمیل است که در فرهنگ مسلمین و شیعیان از مانویان بین النهرین مورد اقتباس قرار گرفته اند.

درباب اصحاب‌ قریه‌ در دایرة المعارف بزرگ اسلامی، جلد: ۹، شماره مقاله:۳۶۰۳ چنین مطالب بیراهه نمایی براساس گفتارهای گذشتگان قید شده است:

اَصْحاب‌ِ قَرْیه‌، قومی‌ شهرنشین‌ که‌ در قرآن‌ کریم‌ (یس‌/۳۶/۱۳ به‌ بعد) از آنان‌ یاد گردیده‌، و در منابع‌ گاه‌ بدانان‌ اصحاب‌ یاسین‌ نیز گفته‌ شده‌ است‌. در قرآن‌ کریم‌، سخن‌ از آن‌ است‌ که‌ خداوند دو پیامبر را به‌ سوی‌ اصحاب‌ قریه‌ فرستاد و چون‌ آنان‌ فرستادگان‌ الهی‌ را تکذیب‌ کردند، پیامبر سومی‌ برای‌ پشتیبانی‌ آن‌ دو مبعوث‌ شد. سخن‌ کفار اصحاب‌ قریه‌ به‌ رسولان‌، آن‌ بود که‌ شما همانند ما بشرید و در دعوی‌ پیامبری‌ و نزول‌ وحی‌، سخن‌ به‌ دروغ‌ می‌گویید. با تأکید پیامبران‌ بر امر ابلاغ‌، اصحاب‌ قریه‌ آنان‌ را به‌ شکنجه‌ و سنگباران‌ تهدید کردند. در اثنای‌ محاجة کفار با پیامبران‌، از آن‌ سوی‌ شهر مردی‌ دوان‌ دوان‌ فرارسید و قوم‌ را به‌ پیروی‌ رسولان‌، پرستش‌ آفریدگار یکتا و ترک‌ خدایان‌ دروغین‌ بازخواند. سخن‌ قرآن‌ کریم‌ در بارة اصحاب‌ قریه‌ با وعدة ورود این‌ مؤمن‌ به‌ بهشت‌ و نزول‌ عذابی‌ ناگهانی‌ بر کافران‌ پایان‌ یافته‌ است‌.

آنچه‌ در روایات‌ افزون‌ بر مضامین‌ یاد شده‌ در قرآن‌ کریم‌ می‌توان‌ یافت‌، چنین‌ است‌: روایات‌ متفقاً شهر این‌ قوم‌ را همان‌ شهر باستانی‌ انطاکیه‌ دانسته‌اند (نک: قمی‌، ۲/۲۱۳؛ طبری‌، ۲/۱۸ به‌ بعد؛ مسعودی‌، ۱/۷۹؛ ثعلبی‌، ۴۰۴- ۴۰۵؛ طوسی‌، ۸/۴۱۰؛ سیوطی‌، ۵/۲۶۱). از منابع‌ تاریخی‌ چنین‌ برمی‌آید که‌ انطاکیه‌ در حدود ۳۰۰ ق‌ م‌ تأسیس‌ گردید، تا ۶۴م‌ تختگاه‌ سلوکیان‌ بود و بعد به‌ دست‌ رومیان‌ افتاد. بر پایة منابع‌ کهن‌ مسیحی‌، در سدة ۱ م‌، دین‌ مسیح‌ توسط بارنابا و پولس‌ به‌ این‌ شهر رسید و به‌ رغم‌ مشقات‌ فراوان‌، این‌ شهر پس‌ از فلسطین‌ به‌ عنوان‌ پایگاه‌ دوم‌ مسیحیت‌ درآمد (نک: اعمال‌ رسولان‌، ۱۱: ۲۶، رسالة اول‌ پطرس‌، ۴:۱۶؛ نیز ه د، انطاکیه‌).

در بارة نام‌ پادشاهی‌ که‌ در زمان‌ رخداد واقعه‌ بر انطاکیه‌ حکومت‌ می‌کرد، اغلب‌ منابع‌ اسلامی‌ سکوت‌ کرده‌اند و تنها در روایتی‌ از وهب‌ بن‌ منبه‌ و کعب‌ الاحبار آمده‌ که‌ نام‌ وی‌ آنتیوخوس‌ بوده‌ است‌ (در نسخ‌ ثعلبی‌ با ضبط محرف‌ ابطیخیس‌)؛ اما باید توجه‌ داشت‌ که‌ آنتیوخوس‌ نام‌ ۱۳ تن‌ از پادشاهان‌ سلوکی‌ بوده‌ که‌ آخرین‌ ایشان‌ در ۶۴ ق‌م‌ از سلطنت‌ خلع‌ شده‌ است‌، در حالی‌ که‌ اغلب‌ روایات‌ دلالت‌ بر این‌ دارند که‌ واقعة مورد نظر پس‌ از میلاد حضرت‌ مسیح‌ (ع‌) رخ‌ داده‌ است‌ (طبری‌، ۲/۱۸ به‌ بعد؛ ثعلبی‌، ۴۰۴).

دربارة هویت‌ ۳ رسول‌ فرستاده‌ شده‌ به‌ سوی‌ اصحاب‌ قریه‌ نیز میان‌ روایات‌، ناهمخوانیهایی‌ به‌ چشم‌ می‌خورد: بیشتر مفسران‌ این‌ ۳ رسول‌ را ۳ تن‌ از حواریان‌ حضرت‌ عیسی‌(ع‌) می‌دانند که‌ توسط آن‌ حضرت‌، یا به‌ امر مستقیم‌ الهی‌ به‌ سوی‌ اصحاب‌ قریه‌ روانه‌ شده‌اند. اغلب‌ نام‌ دو رسول‌ نخست‌ را شمعون‌ (نام‌ دیگر پطرس‌) و یوحنا، و نام‌ رسول‌ سوم‌ را پولس‌ آورده‌اند، ولی‌ مسعودی‌ از قول‌ همة مسیحیان‌ و بعضی‌ مسلمین‌ نام‌ دو رسول‌ اول‌ را پطرس‌ و توما، و نام‌ رسول‌ سوم‌ را پولس‌ یاد کرده‌ است‌. گذشته‌ از اینها، در روایتی‌ از مقاتل‌ آمده‌ که‌ نام‌ این‌ ۳ تن‌ به‌ ترتیب‌ یومان‌ و مالوس‌ و شمعون‌ (با تحریفی‌ آشکار در ضبط نامها) بوده‌ است‌. در روایتی‌ دیگر که‌ از کعب‌ الاحبار و وهب‌ بن‌ منبه‌ و به‌ طریقی‌ ضعیف‌ از ابن‌ عباس‌ نقل‌ شده‌، نام‌ ایشان‌ به‌ ترتیب‌ صادق‌، صدوق‌ و شلوم‌ آمده‌، و هرگز به‌ اینکه‌ آنان‌ از حواریون‌ عیسی‌(ع‌) بوده‌اند، اشاره‌ نشده‌ است‌. در پایان‌ باید به‌ روایاتی‌ غریب‌ از وهب‌ بن‌ منبه‌ و ابن‌ اسحاق‌ توجه‌ کرد که‌ نام‌ آن‌ دو را فاروفی‌ و رومافی‌ آورده‌اند (نک: طبری‌، همانجا؛ مسعودی‌، ثعلبی‌، همانجاها؛ طبرسی‌، ۸/۴۱۸؛ سیوطی‌، همانجا). گفتنی‌ است‌ که‌ از میان‌ نامهای‌ یاد شده‌، تنها شمعون‌، یوحنا، پولس‌ و توما در منابع‌ مسیحی‌ هویت‌ روشنی‌ دارند و در شمار یاران‌ حضرت‌ عیسی‌(ع‌) از آنان‌ یاد می‌شود.

اما در مورد هویت‌ شخص‌ مؤمنی‌ که‌ در جریان‌ ستیزه‌جوییهای‌ اصحاب‌ قریه‌، «از آن‌ سوی‌ شهر ... دوان‌ دوان‌ آمد»، در منابع‌ تفسیری‌ اختلافی‌ دیده‌ نمی‌شود. روایات‌ به‌ اتفاق‌، نام‌ او را حبیب‌ دانسته‌اند و در متون‌ اسلامی‌ به‌ وی‌ عنوان‌ «صاحب‌ یس‌» داده‌ شده‌، و گاه‌ با تعبیر حبیب‌ نجار از او یاد شده‌ است‌ (در بارة وی‌، نک: ه د، آل‌ یاسین‌).

گذشته‌ از آنچه‌ ذکر شد، در روایات‌ دربارة اصل‌ داستان‌ نیز تفصیلاتی‌ وارد شده‌ است‌. در این‌ میان‌ مهم‌ترین‌ مسأله‌، داستان‌ مناظرة بین‌ رسول‌ اول‌ و دوم‌ و رسول‌ سوم‌ است‌. این‌ قصه‌ از امام‌ باقر و صادق‌(ع‌) روایت‌ شده‌، و ثعلبی‌ شکل‌ دیگری‌ از آن‌ را به‌ وهب‌ بن‌ منبه‌ نسبت‌ داده‌ است‌. مضمون‌ حکایت‌ این‌ است‌ که‌ خداوند دو رسول‌ را به‌ انطاکیه‌ فرستاد و پادشاه‌ انطاکیه‌ آن‌ دو را دستگیر و در بتکده‌ای‌ زندانی‌ کرد. سپس‌ خداوند رسول‌ سومی‌ را به‌ انطاکیه‌ فرستاد و او نزد پادشاه‌ رفته‌، با زیرکی‌ خود را به‌ وی‌ نزدیک‌ گردانید. روزی‌ نزد پادشاه‌ از آن‌ دو محبوس‌ سخن‌ به‌ میان‌ آورد و از او اجازت‌ خواست‌ تا با آنان‌ مناظره‌ کند. در اثنای‌ مناظره‌، رسول‌ سوم‌ چند بار از دو رسول‌ اول‌ و دوم‌ خواست‌ تا کوران‌ و زمین‌گیران‌ را شفا دهند و چون‌ ایشان‌ به‌ اذن‌ خدا آنان‌ را شفا دادند، رسول‌ سوم‌ از آن‌ دو خواست‌ تا مرده‌ای‌ را زنده‌ کنند.

در حدیث‌ امامان‌ باقر و صادق‌(ع‌) آمده‌ است‌ که‌ پس‌ از زنده‌ شدن‌ مرده‌، پادشاه‌ و تمام‌ اهل‌ مملکت‌ او به‌ دین‌ خدا ایمان‌ آوردند. روایت‌ وهب‌ کمی‌ به‌ قرآن‌ کریم‌ نزدیک‌تر شده‌، و حاکی‌ از آن‌ است‌ که‌ پادشاه‌ به‌ همراه‌ جمعی‌ ایمان‌ آوردند و جمعی‌ به‌ کفر خود باقی‌ ماندند. در مقایسه‌ میان‌ این‌ شکل‌ داستان‌ روایی‌ و آیات‌ قرآنی‌ روشن‌ می‌شود که‌ روح‌ آن‌ با آیات‌ مورد نظر سازگاری‌ ندارد؛ نخست‌ به‌ دلیل‌ آنکه‌ طبق‌ نص‌ قرآنی‌، بیشتر قریب‌ به‌ اتفاق‌ قوم‌ بر کفر خود باقی‌ ماندند و مستوجب‌ عذاب‌ الهی‌ گشتند، و دیگر آنکه‌ در داستان‌ روایی‌ نقش‌ مؤمن‌ صاحب‌ یس‌ حذف‌ شده‌ است‌ (نک: قمی‌، ۲/۲۱۲؛ مسعودی‌، ۱/۸۰؛ ثعلبی‌، ۴۰۵؛ طبرسی‌، ۸/۴۲۰؛ راوندی‌، ۲۷۴ – ۲۷۵).

به‌ هر حال‌ نه‌ تنها داستان‌ اخیر با نص‌ قرآنی‌ سازگاری‌ ندارد، بلکه‌ در داستان‌ مشهور که‌ شهر اصحاب‌ قریه‌ را انطاکیه‌ می‌شمرد و رسولان‌ سه‌گانه‌ را ۳ تن‌ از حواریون‌ عیسی‌(ع‌) معرفی‌ می‌کند، اگر چه‌ مضامین‌ تا اندازه‌ای‌ با منابع‌ دینی‌ مسیحی‌ سازگار است‌، اما در برخی‌ عناصر داستان‌ تفاوتهایی‌ نیز به‌ چشم‌ می‌خورد. جریان‌ رفتن‌ برنابا و پولس‌ به‌ انطاکیه‌، و تبلیغ‌ دین‌ مسیح‌ در آن‌ دیار،در کتاب‌ اعمال‌ رسولان‌ به‌ خصوص‌ در بابهای‌ یازدهم‌ تا سیزدهم‌ به‌ تفصیل‌ وارد شده‌ است‌، اما با روایات‌ یاد شده‌ و حتی‌ با نص‌ قرآنی‌ تفاوتهایی‌ در عناصر اساسی‌ دارد؛ بنابر این‌ نمی‌توان‌ گفت‌ که‌ داستان‌ مورد نظر قرآن‌ کریم‌، عیناً سرگذشت‌ حواریان‌ عیسی‌(ع‌) در انطاکیه‌ است‌.

علی مفرد

مآخذ: ثعلبی‌، احمد، قصص‌ الانبیاء، بیروت‌، ۱۴۰۱ق‌/۱۹۸۱م‌؛ راوندی‌، سعید، قصص‌ الانبیاء، به‌ کوشش‌ غلامرضا عرفانیان‌، مشهد، ۱۴۰۹ق‌؛ سیوطی‌، الدر المنثور، قاهره‌، ۱۳۱۴ق‌؛ طبرسی‌، فضل‌، مجمع‌ البیان‌، صیدا، ۱۳۳۳ق‌؛ طبری‌، تاریخ‌؛ طوسی‌، محمد، التبیان‌، به‌کوشش‌ احمد حبیب‌ قصیر عاملی‌، نجف‌، ۱۳۷۶ق‌/۱۹۵۷م‌؛ عهد جدید؛ قرآن‌ کریم‌؛ قمی‌، علی‌، تفسیر، نجف‌، ۱۳۸۶-۱۳۸۷ق‌؛ مسعودی‌، علی‌، مروج‌ الذهب‌، ، به‌ کوشش‌ یوسف‌ اسعد داغر، بیروت‌، ۱۳۸۵ق‌/۱۹۶۶م‌.

بخش‌ فقه‌، علوم‌ قرآنی‌ و حدیث‌ (رب)

ن‌ * ۱ * (رب) ۱۶/۱۱/۷۵

ن‌ * ۲ * (رب) ۱۸/۱۱/۷۵