یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

آن سوی كیوتو ۲


احداث سازه های كارآمدتر نیز به صرفه جویی های بزرگ در مصرف انرژی منجر خواهد شد, زیرا بیش از یك سوم انرژی امروز در منازل مصرف می شود با علم به اینكه برق رسانی یك فعالیت كلیدی در جوامع صنعتی و پساصنعتی محسوب می شود, مبتكران باید نهایت تلاش خود را به منظور طراحی و راه اندازی سیستم های برقی بسیار كارآمد به كار بگیرند

•سهم حكومت ها چیست

ارائه پیشنهادهای وسوسه كننده در جهت ارتقای انگیزه های مثبت یك سهم كلیدی است كه حكومت ها می توانند با ایفای آن زمینه را برای ورود هر چه بیشتر تجارت به این حوزه فراهم سازند. وظیفه دیگر سازماندهی تحقیقات است. این كار برای تعمیم دریافت ما از دانش تغییرات آب و هوایی لازم است. مونیتورینگ متغیرهای كلیدی با دقت كافی به منظور آگاهی یافتن از تغییرات طبیعی و نیز آگاهی یافتن از واكنش محیط به فعالیت های بشری در همین راستا ارزیابی می شود. یكی از اصلی ترین اهداف چنین اقدامی باید سردرآوردن از ارتباط دقیق بین غلظت دی اكسیدكربن در اتمسفر و تغییرات آب و هوایی باشد. چنین تحقیقی باید دانش ما را در مورد گزینه های موجود برای حصول پیشرفت نیز افزایش دهد. با گوش دادن به تیك تاك ساعت ما نمی توانیم منتظر بمانیم تا پاسخ سئوال های مان را بدون اینكه عملاً كاری انجام داده باشیم پیدا كنیم.مداخله حكومت ها باید اشكال دیگری را نیز دربربگیرد. تبدیل سیستم انرژی (به سیستم جدید) در هر مملكت نیازمند فناوری های جدیدی است كه دستیابی به آنها توسط شركت های خصوصی اگر قرار باشد همه سرمایه مورد نیاز توسط خود آن ها و بدون كمك دولت فراهم شود مخاطرات بسیار فراوان (و البته منافع بسیار جزیی) را به همراه خواهد داشت. این حوزه ای است كه در آن ایالات متحده آمریكا با توجه به ظرفیت های عظیم اقتصادی و فنی اش باید نقش «پیشرو» را ایفا كند. نوآوری در این حوزه نیازمند تبادل سراسری اطلاعات شامل «منابع معتبر علمی و فناوری های پایه ای» است تا بتوان در سایه آن به اجرای مجموعه ای از پروژه های كلیدی (و البته نمادین) دل بست. اولویت های اصلی برای انجام چنین كاری می تواند دربردارنده مواردی از قبیل فناوری ساخت سلول های فتوولتائیك (كه نور خورشید را به برق تبدیل می كنند)، فناوری رآكتور شكافت هسته ای (Fission Reactor)، انرژی حاصل از بایوماس (Biomass) و كاربرد هیدروژن در صنایع گوناگون باشد.با علم به هزینه ها و مخاطرات معمول در چنین سرمایه گذاری هایی دولت ها به واسطه برخورداری از منافع مشترك و دیدگاه های مشترك نسبت به آینده انگیزه های فراوانی برای همكاری و هماهنگی در راستای تحقق اهداف زیست محیطی دارند. خوشبختانه نمونه های فراوانی از شراكت جامعه بین الملل در ابداع شیوه های نوین از فیزیك مواد پُرانرژی گرفته تا نجوم و گداخت هسته ای (Nuclear Fusion) وجود دارند. اما چالش «گرم شدن زمین» با چالش های قبلی متمایز است، از این حیث كه رویارویی با آن نه فقط نیازمند آگاهی از علوم پایه است، بلكه به فنون بدیعی كه كارایی خود را در آزمون های مختلف نشان داده باشند هم نیاز دارد. به همین دلیل است كه تدوین یك برنامه كاری مشترك در رابطه با تحقیق و توسعه نه فقط بین ممالك مختلف بلكه همچنین بین دولت ها و ارباب تجارت باید در دستور كار قرار بگیرد.نمونه هایی از این قبیل همكاری های مشترك در حال حاضر در جریان هستند. در نوامبر ۲۰۰۳ طی یك گردهمایی مشترك كه در سطح وزیران در واشینگتن دی سی (پایتخت آمریكا) برگزار شد، فرایند اجماع بین المللی به منظور تحقیق در زمینه پتانسیل اقتصاد هیدروژن رسماً آغاز شد. ایالات متحده آمریكا تاكنون قول پرداخت ۷/۱ میلیارد دلار را طی پنج سال آینده برای تداوم همكاری در این حوزه داده است. همكاری مشابهی نیز تحت عنوان «مجمع بین المللی پیشگامان جدا سازی كربن از آلاینده ها» (ICSLF) حول محور جدا سازی كربن از تركیب اصلی آلاینده ها و انباشت آن به یك شیوه قابل قبول در علم زمین شناسی در جریان است. باز هم این برنامه مكمل برنامه هایی از قبیل FutureGen در ایالات متحده آمریكا است كه با مشاركت توأمان بخش های دولتی و خصوصی با صرف هزینه ای بالغ بر یك میلیارد دلار با هدف ترویج نیروگاه های زغال سوز عاری از كربن و نیز تولید هیدروژن اجرا می شود. این قبیل پروژه های تحقیقاتی یك آغاز خوب در این حوزه محسوب می شوند، اما هرگز نباید از وضع قوانین معتبر به منظور كاهش سطح كلی آلاینده ها غافل ماند، ضمن آنكه ایجاد «انگیزه های مثبت اقتصادی» برای فعالان جهانی تجارت باعث خواهد شد تا در آینده زمینه برای تبدیل سیستم انرژی كشورها فراهم شود.

•در جست وجوی راه حل های واقعی

این به لحاظ اخلاقی غلط و به لحاظ سیاسی عبث خواهد بود كه انتظار داشته باشیم كه كشورهایی كه برای تحصیل مدارج ابتدایی توسعه تقلا می كنند دست از تلاش های خود برای فراهم ساختن زمینه های رشد و بهبود استانداردهای زندگی مردمان شان بردارند. اما نادیده گرفتن این حقیقت نیز به همان اندازه غلط خواهد بود كه تا سال ۲۰۲۵ میلادی میزان انتشار دی اكسیدكربن در فضا كه ناشی از فعالیت بخش انرژی در ممالك در حال توسعه باشد بر میزان انتشار این گاز در كشورهای عضو سازمان همكاری و توسعه اقتصادی (OECD) پیشی خواهد جست. به جای هراسیدن از مقیاس بزرگ این چالش، سیاستگزاران باید مقیاس وسیع فرصت به دست آمده را شناسایی كنند: ممالك در حال توسعه بالقوه توانایی پیشی گرفتن از «فرایند صنعتی سازی» در ممالك توسعه یافته را دارند كه به موجب آن قادر خواهند بود تا از فرصت فوق العاده شگرف موجود برای ارتقای كارآمدی در بخش انرژی و همچنین تقلیل انتشار آلاینده ها استفاده كنند.تاكنون بیشترین تلاش های بین المللی برای باز كردن پای ممالك در حال توسعه به موضوعات حساس زیست محیطی بر «مكانیسم توسعه پاكیزگی» (CDM) در چارچوب معاهده كیوتو متمركز شده اند. در این طرح به طور عمده تلاش شده است تا با تخصیص اعتبارات حقوقی به شركت هایی كه پس از انجام یك پروژه خاص به سطح قابل قبولی از تقلیل انتشار آلاینده های زیست محیطی می رسند سرمایه گذاری (در این زمینه) مورد تشویق و ترویج قرار گیرد. در اصل، «مكانیزم توسعه پاكیزگی» یك ایده خوب بود. در عمل، مكانیزم یاد شده خط قرمزی را به دور فعالیت های نامشروع زیست محیطی كشیده و دولت ها و سرمایه گذاران را وادار ساخته است تا این كار غیرممكن را انجام دهند: تخمین سطح انتشار آلاینده ها در غیاب یك پروژه و سپس محاسبه تأثیر مرزی عملیات شان. تنها پروژه هایی كه می توانند این آزمایش را محقق سازند پروژه های كوچك و گسسته هستند: یك كارخانه فولاد كه از چوب طبیعی مرغوب به جای زغال سنگ برای كُك (Coke) استفاده می كند، به عنوان مثال، یا یك سد برق آبی كوچك كه نیاز اصلی برای احداث یك نیروگاه زغال سوز را مرتفع می سازد. چنین تلاش هایی به نوبه خود جای تقدیر دارند، اما آنها به سختی می توانند زمینه را برای تحولات سریع زیست محیطی فراهم سازند.هیچ راه حل شسته رفته و تحقق پذیری برای ترغیب ممالك در حال توسعه به مشاركت در بحث های زیست محیطی وجود ندارد. اما علائم دلگرم كننده ای از فرایند توسعه اقتصادی عامل به عنوان نیرویی برای مدرنیزاسیون به چشم می خورند. در چین و هند، به عنوان دو كشور بزرگ در حال توسعه، ضرورت احداث زیرساخت های محكم به منظور جایگزین سازی زغال سنگ با گاز طبیعی هم اكنون احساس می شود. در بسیاری از مناطق تولید كننده نفت در جهان، توسعه فناوری های بین المللی تدریجاً این امكان را فراهم می سازد كه به جای دور ریختن یا سوزاندن گاز طبیعی كه غالباً با نفت استخراجی همراه است تلاش شود تا این گاز مجدداً به مخازن زیرزمینی تزریق شود. تلاش های صورت گرفته به منظور ارتقای انگیزه های لازم جهت تغییر عادات نامناسب كنونی در استفاده از زمین در ممالك در حال توسعه نیز جای بسی تقدیر دارد. از حوزه رود كنگو (در مركز آفریقا) تا آمازون و جنگل های جنوب شرقی آسیا، شراكت های عملی حكومت ها، سازمان های غیردولتی و بنگاه های تجاری در حال نشان دادن راه صحیح است. صرف هزینه های مالی، هر چند اندك، در كنار انگیزه هایی كه ماهرانه طراحی شده اند تا با موج فعلی «قطع درختان جنگلی» مقابله كنند باعث شده است تا امیدها برای حفظ جنگل های انبوه بارانی بار دیگر احیا شوند.این تلاش ها و تلاش های مشابه دیگر منعكس كننده عزم مردم، دولت ها و بنگاه های تجاری برای غلبه یافتن بر فاصله طولانی و غیرقابل قبولی است كه بین آرزو (مطلوب) برای بهبود استانداردهای زندگی و رعایت آزادی های مشروع مردم در مصرف انرژی به خاطر گرما، نور و پویایی آن از یك طرف و آرزو (مطلوب) برای در اختیار داشتن یك محیط زیست پاكیزه از طرف دیگر وجود دارد.

•هنوز راه درازی در پیش است

پاسخ مناسب به پروتكل زیست محیطی كیوتو كه اتفاقاً ثبات چندانی را از خود به نمایش نگذاشته نهراسیدن از اتفاقات بعدی نه چشم پوشی از واقعیت ها است. یك موافقتنامه جامع بین المللی در مورد یك موضوع به این پیچیدگی و حساسی واضح است كه هنوز راه درازی را در پیش دارد. اما همانطوری كه مدافعان منطق «تجارت آزاد» پس از برگزاری نخستین گردهمایی خود در سال ۱۹۴۶ دریافتند، هدف های بزرگ بالاخره روزی به حقیقت خویش نائل می شوند. توافق های پایدار سیاسی غالباً تابعی از واقعیت های موجود هستند، به جای آنكه هدایت كننده آنها باشند.برداشتن گام های كوچك (در هر زمینه ای) هرگز احساس رضایت كامل را به ارمغان نمی آورند. كار كردن بدون اطلاعات علمی جامع نیز همین گونه است. اما «یقین» و «كمال» به عنوان دو عنصر مطلوب هیچگاه به طور برجسته در داستان پیشرفت های تاریخی بشر ظاهر نشده اند. تجارت، به ویژه، همواره به اتخاذ تصمیم های دشوار در شرایط آكنده از بلاتكلیفی خو گرفته و همین امر باعث شده است تا معمولاً بتواند از تجربیات و مهارت هایش به بهترین نحو ممكن برای غلبه یافتن بر مجهولات استفاده كند. اساساً به همین دلیل است كه «تجارت» ایفا كننده یك نقش حیاتی در امر مبارزه با چالش تغییرات آب و هوایی محسوب می شود و به همین دلیل نیز هست كه سهم «تجارت» در حل مشكلات زیست محیطی جهان امروز تا این حد دلگرم كننده و پررنگ جلوه می كند.