سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

اصول پرورش مذهبی


اصول پرورش مذهبی

کودک هر عمل نیکی که انجام داد انتظار پاداشی دارد و والدین باید این انتظار را برآورده کنند اما باید توجه داشت که تشویق نباید به صورت رشوه درآید

● اصول و نکاتی که رعایت آن از طرف والدین و مربی برای پرورش صحیح مذهبی کودک ضرورت دارد عبارتند از:

▪ اصل حب: اساس تربیت در سال‌های اولیه تولد بر روی محبت است. کودک باید چنان خوگیرد که از آن‌چه مورد نظرش نیست چشم بپوشد. به‌عبارت دیگر مربی بدون سخت‌گیری بسیار در برابر عمل نادرست کودک باید بگوید ”آن را دوست ندارم“ و در برابر عمل نیکویش باید بگوید ”آن را دوست دارم“ و طفل باید رفتار و کردارش را بر روی این دو جنبه (دوست دارم ـ دوست ندارم) والدین قرار دهد. این امر از راه نگاه محبت‌آمیز و یا نفرت‌آمیز والدین، سخن رضایت‌آمیز، سکوت، بی‌اعتنائی یا اعتنا، ابراز مهر و یا خشم والدین امکان‌پذیر است و در طی آن کودک باید مزایای دوست داشتن و زیان‌های دوست نداشتن والدین را دریابد.

▪ اصل تشویق: کودک هر عمل نیکی که انجام داد انتظار پاداشی دارد و والدین باید این انتظار را برآورده کنند. اما باید توجه داشت که تشویق نباید به‌صورت رشوه درآید.

کودک باید عمل خود را به‌عنوان وظیفه شخصی و اجتماعی انجام دهد بدون این‌که توقعی برای ستایش آن داشته باشد؛ ولی والدین به این عنوان که او فردی وظیفه‌شناس است باید تشویقش کنند.

تشویق بهتر است صورت مالی پیدا نکند؛ مثلاً هرگز نباید گفت اگر نماز خواندی به تو هزار تومان می‌دهم، بلکه اولاً او باید خواندن نماز را مانند دیگر اعضاء خانواده وظیفه خود بداند؛ ثانیاً تشویق ما از او به‌عنوان ابراز رضایت از انجام وظیفه‌اش باشد یعنی نشان دهیم که از عملش خشنودیم و بعد در سنین بالاتر به او بفهمانیم که خدا هم از این عمل خشنود است.

بهتر است تشویق‌ها مکرر نباشد زیرا در آن‌صورت ارزش واقعی تشویق از میان می‌رود.

تشویق، بی‌اندازه نباشد بدان گونه که اگر کودک، عملی مهم‌تر و ارزنده‌تر انجام داد دیگر لغتی برای وصف رضایت بسیار خود از آن عمل نداشته باشیم.

همیشه تشویق در حدی باشد که در آن آدمی برای وصول به مدارج عالی‌تر و جلب رضایت بیشتر والدین و آفریدگار مجال بیشتری داشته باشد. از حدود هشت‌سالگی می‌توان گفت که نتیجه دوست داشتن خدا، بهشتی با چنان نعمت‌ها و لذت‌هاست و نتیجه دوست نداشتن او عقاب و کیفر است.

این روش در قرآن هم مورد نظر است و آیات بسیاری نشان می‌دهد که خدا فلان عمل و یا عاملین فلان رفتار را دوست دارد یا ندارد.

مسئله مهم در این امر آن است که گاهی سخت‌گیری و خشم و غضب در طریق تربیت لازم است ولی نباید بیشتر از محبت و اعتدال باشد. تجارب نشان می‌دهد که مذهبی‌ترین افراد در خانواده‌های بامحبت و معتدل و مهربان پرورش یافته‌اند. کمبود محبت موجب احساس تنهائی و غذب می‌شود، و حتی ممکن است زمینه‌های خطرناکی چون فرار از خانه، خودکشی و خودفروشی را فراهم آورد.

▪ اصل سندیت و اعمال قدرت والدین:

در آن هنگام که کودک به‌عللی بخواهد اصول مورد نظر را رعایت نکند و تنها مجری نظرات خود باشد والدین باید اعمال قدرت کرده، امر و نهی کنند و در اجراء آن کمال مراقبت را به‌کار ببرند. والدین در تمام مراحل تربیتی مادام که مسئولیت سرپرستی کودک را برعهده دارند به‌صورت مستقیم و پس از آن به‌صورت غیرمستقیم نقش پندگوئی و تذکر و تسلط و اقتدار خود را حفظ کنند؛ حتی در روایات اسلامی، برای کودکان متمرد از دستور والدین سخن از تنبیه به میان آمده است منتهی اغلب معنای لغوی آن یعنی آگاه کردن مدنظر است.

▪ اصل اعتدال: در پرورش مذهبی رعایت اعتدال نیز یک اصل است. هرگز نباید تکلیف برای کودک شاق باشد فی‌المثل به فرموده معصوم (ع) کودک را با خود به مسجد ببرید ولی هرگز طول ندهید. او را به نماز تشویق کنید ولی به نماز شب و انجام نوافل وادارش نکنید. به روزه تشویقش کنید ولی هروقت که خسته و گرسته شد او را وادار به افطار نمائید (امام صادق (ع)).

کودک را به مجالسی که برای احیاء تشکیل می‌شود در صورت عدم تمایل نبرید و اجبارش نکنید که حتماً بیدار بماند.

▪ اصل پیرایش محیط: در تربیت اسلامی کوشش می‌شود که محیط از هرگونه بدآموزی و عامل انحرافی دور باشد. بدین‌سان در محیط خانه، مدرسه و اجتماع بدآموزی و انحراف نیست و به‌عبارت دیگر عامل تربیتی و اجتماعی یکدیگر را خنثی نمی‌کنند. وسائل سمعی و بصری و ارتباط جمعی در جهت خلاف پرورش مذهبی نباید باشد. مربی باید خود را موظف به رعایت این جوانب بداند.