جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

جایگاه نظم در فوتبال ما


جایگاه نظم در فوتبال ما

البته عبدالرحمان شاه حسینی نیز برخی کمبودها در کارش داشت اما عکس العمل سران فدراسیون فوتبال در قبال استعفای وی به گونه ای بوده که انگار سال ها منتظر آن بوده اند و تو گویی دیگر حاضر نیستند برخلاف دفعات قبل اشتباه و استعفای او را رد کنند

البته عبدالرحمان شاه حسینی نیز برخی کمبودها در کارش داشت اما عکس العمل سران فدراسیون فوتبال در قبال استعفای وی به گونه ای بوده که انگار سال ها منتظر آن بوده اند و تو گویی دیگر حاضر نیستند برخلاف دفعات قبل اشتباه و استعفای او را رد کنند!

شاه حسینی طی سال های حضورش در راس کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال کوشیده بود برخوردی مشابه و فاقد سیاست مداری های معمول و عاری از تبعیض با خاطیان داشته باشد و هر چند احکام متضاد نیز در دوره وی کم نبود اما این باور به وجود آمده بود که کمیته انضباطی نهادی همیشه حاضر در محیط فوتبال است و هر خاطی بالقوه ای مجبور بود خودش را جمع و جور کند و مواظب عواقب کارهایش باشد و به کرات می شنیدیم که هر سخنوری ابتدا از بیم خود درباره احضار به کمیته انضباطی و بار حقوقی اظهاراتش می گفت و به گونه ای اسم شاه حسینی را می آورد و به وضوح متذکر می شد که احتمال دارد به خاطر حرف هایش احضار گردد این امر نشان می داد افراد جامعه فوتبال ما به تبعات حقوقی اعمال و اظهارات خود پی برده و این را فهمیده اند که نباید بی حساب و کتاب حرف بزنند و این خود، نوعی برقراری قانون در جامعه فوتبال ما و حاکم شدن روح قانون مداری در آن بود.

● شدت و حدت

اما مشکلی که شاه حسینی داشت این بود که برخی احکامش از زمان صدور تا موقع اجرا تا حد چشمگیری جرح و تعدیل می شد و قوت و صراحت آن کاهش می یافت و این کار را کسانی انجام

می دادند که به هر دلیل به صحیح بودن احکام کمیته انضباطی معتقد نبودند و یا بر این باور بودند که مصلحت حکم می کند از شدت وحدت این احکام کاسته شود و اگر مثلا مربوط به بدون تماشاگر بازی کردن سرخ و آبی است حتما به گونه ای اجرا شود(و یا نشود) که دلسردی خیل هواداران آنها را موجب نگردد.این چنین بود که بسیاری از احکام شاه حسینی به کمیته استینافی رفت که آخر هم معلوم نشد مورد تایید وی هست یا خیر و در هر حال تعدیل و شماری دیگر در اتاق دبیر و یا سایر مدیران فدراسیون متوقف ماند و یا اصلا بیرون نیامد و یا فقط مدل تعدیل و ملایم شده ای از آن به مرحله اجرا درآمد. از وقتی علی کفاشیان به فدراسیون آمد به نظر می رسید که وی به رغم تاییدهای شفاهی از کار رییس کمیته انضباطی و مخالفت با استعفای سمبلیک شاه حسینی آنقدرها هم وی را به فراخور قواعد و صلاح و مصلحت کار خویش نمی دانست و فقط به گذشت زمان برای برقراری مناسبات دیگری در امور انضباطی فدراسیون نیاز داشت و طبعا به آن نایل شد و وقت رتق و فتق این کار را پیدا کرد.

● تاثیر اجتماعی

اما این یک نگرانی بزرگ و سوال عمده است که سران فوتبال ما درباره مسایل انضباطی به چه می اندیشند و به چه چیزی بیشتر اعتقاد دارند. اینجا است که سوال مصلحت یا قانون نمود تازه ای می یابد و متاسفانه نوع برخورد فدراسیون و حرف های کفاشیان حاکی از آن است که آنها کمیته انضباطی ای را می خواهند که در زمان صدور هر حکمی ابتدا بار و میزان تاثیر اجتماعی آن را بسنجد و حتما بداند و بفهمد که بازتاب آن چیست و آیا خیل عظیمی روبه روی آن می ایستند یا خیر و فقط بعد از بررسی این وجه از قضیه به صدور حکم مربوط اهتمام ورزد.

شاید کفاشیان و همکارانش در حرف های خود به صراحت اشاره ای به این مساله نداشته باشند، اما اگر قرار بود به سیستم و مدل شاه حسینی معتقد باشند، طبعا با استعفای وی موافقت

نمی کردند. از طرف دیگر کناره گیری شاه حسینی از کارش بیش از آن که یک استعفای اختیاری و سنتی بوده باشد، تن دادن به استعفا در شرایطی بوده که چاره ای جز این را برای خود حس نمی کرده است.

● توصیف درست

این ادعا که در دوره کار شاه حسینی فوتبال ایران آباد و کاملا منضبط شده باشد، حرفی ناصحیح است اما این یک توصیف درست است که قانونمندی در دوره وی بسیار بیشتر از گذشته شد و سرعت او در برخورد با مسایل انضباطی مجازات خاطیان نیز قابل تحسین بود و هر چند او هم به موارد متعدد برای کامل کردن کار خود نیاز داشت اما رها کردن وی و کمیته انضباطی مورد نظر وی و رفتن به دنبال افراد و روالی متفاوت نوعی بازگشت به عقب خواهد بود و شاید ثمری مهم را به جا نگذارد زیرا وقتی برخوردهای سریع شاه حسینی در کار بود چنان وضعی داشتیم و وای به وقتی که این نیز در کار نباشد.