چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
گفتمان احساس
در این گزارش کوتاه، سعی میشود، اصلیترین رئوس دلایل موفقیت اشعار مریم حیدرزاده توضیح داده شود. آنچه این گزارش مطرح خواهد نمود، در حقیقت یک شناخت حسی است که در چارچوب تئوریک قرار داده شده، و در نهایت میتواند به مثابه یک سئوال تحقیقاتی نه تنها در مورد این متن مشخص، بلکه در مورد تعدادی از اشعار و ادبیات عامهپسند، مورد بررسی قرار گیرد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که این گزارش بر لزوم تحقیقات مخاطب شناسانه در رابطه با این اشعار و موارد مشابه، تأکیددارد.
از نظر کلی، کارآیی روشهای علمی در بررسی و سنجش اشعار، به عنوان یک سؤال نظری در مقابل محققین قرار دارد. مسلماً بسیاری ادعا دارند که نقد ادبی با دستمایههایی از نشانهشناسی و هرمنوتیک از گفتمان شناسی در این مورد خاص،موفقتر میباشد. ارزش علمی یافتههای نقد ادبی مسلماً مورد تردید بسیاری قرار دارد.
در این خلاصه، این مباحث مجرد تئوریک مورد بحث قرار نمیگیرد، تنها اشاره میگردد که متون بسیار باز که از استعارههای متعدد استفاده مینمایند، از زاویهٔ تئوریک دارای درجه بالای «پلی سیمیک» میباشند. به عبارت سادهتر، این متون، لایههای گوناگونی دارند و هر لایه معانی متفاوتی را د رخود نهفته دارد و مخاطبین با توجه به تجربه ودیدگاههای خویشتن نایل به درک لایهای از لایههای متن میگردند. در این گزارش، به طور خلاصه، رئوس این مباحث مطرح گردیده و سپس اشعار مریم حیدرزاده از این زاوه مورد بررسی قرار میگیرد.
این گزارش در نتیجهگیری کلی خویش،مطرح میسازد که اشعار مریم حیدرزاده به علت استفاد از استعارههای باز به مثابه رمزگان باز Unrestricted codes از معانی مشخص و روشنی برخوردار نمیباشد و منتقد تنها میتواند ادعا نماید که به بخشی از این معانی مستند در اشعار دست یافته، حال آن که مخاطبینی از گروههای اجتماعی متفاوت و تجربههای گوناگون میتوانند به معانی کاملاً متفاوت و حتی متضاد دست یابند. این گزارش یکی از دلایل موفقیت اشعار این خانم جوان را ازهمین زاویه مورد جستجو قرار میدهد.
به طور کلی این گزارش، دلیل موفقیت اشعار مریم حیدرزاده را در نداشتن پیامی مشخص و زبان ساده و عامیانهٔ آن،ارزیابی مینماید. نداشتن پیام، و به کار بردن استعارههای باز اما ساده به مخاطب اجازه میدهد تا این اشعار رادر چارچوب زندگی خویش درک نماید. عشق مجازی مطرح شده در این اشعار که بدون زنگارهای جنسی و مادی ارائه میگردد نیز بر روح مخاطبین جوانش تأثیر میگذارد. از نظر این گزارش، اشعار خانم حیدرزاده زمینه را برای فراری، نه مخرب،آماده مینماید. از آنجا که فرار جوانان از واقعیات اجتماعی میتواند در برگیرندهٔ ابعادی خطرناک باشد، فرار ایجاد شده به وسیلهٔ این نوع محصولات فرهنگی، در جهت نظم موجود مثبت ارزیابی میگردد.
گزارش در پایان، مطرح میسازد که به جای تجربه و تحلیل متون اشعار مریم حیدرزاده بایستی به تجربه و تحلیل درک مخاطبین اشعار او پرداخت و در همین رابطه میتوان به سنجش فرضیهٔ این گزارش نیز دست یافت.
● خلاصهای در مورد چارچوب تئوریک گزارش
در نقد ادبی، گرایش بسیار قوی وجود دارد که ادعا مینماید، بدون صحبت با مؤلف و بدون شناخت عمیق از زندگی و منش یک هنرمند،نمیتوان به عناصر اصلی آثار یک مؤلف پی برد. این گرایش مسلماً درموارد خاصی، محق به نظرمیرسد.
اشعار مریم حیدرزاده یکی از این موارد میتواند باشد. در حقیقت، محقق روحیات و دیدگاههای مؤلف را مورد شناسایی قرار میإهد و از این طریق، سعی میکند که به معنای خاص مؤلف از یک استعاره دست یابد. این نوع تحقیق، بیشتر نوعی روانکاوی هنرمند بوده که سعی مینماید، تبلور آن را در متن نیز،به نمایش بگذارد. درمقابل چنین روشی، مخصوصاًدر اواخر دهه ۷۰ به بعد، روش دیگری وجود دارد که به جای سعی در شناخت مؤلف متون باز، برای دستیابی به معانی نهفتهٔ متن ، توجه خود را به مخاطب متن معطوف میدارد و سعی میکند، درک مخاطب از متن را مورد تحقیق ودستهبندی قرار دهد.
هر دوی این گرایشات. چه گرایش شناخت مولف که قدیمی و از مد افتاده است و چه گرایش مخاطب شناسانه (receiption analysis) در حقیقت، جوابی به نقطه ضعف اصلی دیدگاههای موجود متن شناسانه از تحلیل محتوای معمول جامعه شناسی تا درکهای خلاقتری چون گفتمان شناسی،میباشد.
به نظر میرسد که ،هر گاه یک متن، از استعارههای بیشمار استفاده نماید، مخصوصاً نوع بازتر استعارهها، دیدگاههای علمی متنشناسانه، جهت تحلیل این متون، با مشکلات اساسی روبهرو میگردند. چرا که درجهٔ تفسیر دادهها بالا رفته، به حدی که بیشتر و بیشتر کار محقق به نقد ادبی شبیه گردیده، ارزش علمی کار به دلیل تفسیرهای subjective محقق پایین می اید. همین فضای خالی، بهترین زمینهٔ فعالیت دیدگاه مؤلف و receiption ananlysis میباشد . اشعار خانم مریم حیدرزاده، با آن که از نظر کلی،استعاری پیچیده و سنگین محسوب نمیگردند، اما به دلیل استفاده از استعارههای متعدد در حوزهای خارج از محدودههای تحقیق متن شناسانهٔ علمی قرار میگیرند.
همانطور که در مقدمه اشاره شد، شاید نقد ادبی با تکیه بر دستمایههای نشانه شناسانه و هرمنوتیک، در این رابطه موفقتر باشد. اما از نظر کلی، نتایج حاصله از نقد ادبی از نظر بسیاری از محققین و صاحبان اندیشه با تردید مورد ارزیابی قرار میگیرد. چرا که حضور subjective منتقد چنان سنگین است که به قول رونالد بارت،نقد، خود به یک اثر و منتقد به مؤلفی تبدیل میشود که حتی از مؤلف اصلی متن، لذت بیشتری به دست میآورد.
با یک جمعبندی کلی میتوان ادعا نمود که نتایج یک نقد ادبی،تفسیرهای یک منتقد از یک اثر ادبی است که این تفسیرها میتواند، در آخرین تحلیل، متفاوت یاحتی متضاد با تفسیرهای مخاطبین متفاوت آن اثر باشد. به قول جان فیسکه، منتقد ادبی در این موارد، سعی مینماید، دامنهٔ معانی مستتر در یک متن «پلی سیمیک» را محدود نماید، چرا که همانطور که رونالد بارت به آن اشاره داشته و تحقیقات ادراک شناسانه اثبات نموده، هر گاه نقد یک اثر، پیش از خواندن، شنیدن یا دیدن آن اثر، به وسیلهٔ مخاطب خوانده شود، این نقد در ذهن مخاطب، تأثیرات بسزایی گذاشته، به نحوی که مخاطب، به هنگام رویارویی با متن، تنها معانی مورد اشاره نقد را کشف نموده و به عبارت بهتر،تفسیر وی، همان تفسیرمنتقد میگردد، چرا که ذهن ،جهت گرفته و در رابطه با همین جهت، متن را درک مینماید.
در همین رابطه، این گزارش بر این گمان است که شیوهٔ تجزیه و تحلیل گفتمانی در رابطه با «کشف معانی» اشعاره مریم حیدرزاده نمیتواند شیوهای موفق محسوب گردد و شاید بهتر آن باشد که شیوههای دیگر تحقیقاتی به کار گرفته شود. این شیوه، مسلماً دیدگاه مؤلف نبوده، بلکه receiption analysis ، کارآیی بیشتری در این مورد خواهد داشت. دلیل این امر در حقیقت، دلیل موفقیت اشعار مریم حیدرزاده نیز میباشد.
● دلیل موفقیت اشعار مریم حیدرزاده
در این جا به طور خلاصه، به دو دلیل اصلی موفقیت این اشعار، اشاره میگردد و بر اساس همین دلایل نیز پیشنهاد میشود تا با تحقیقی مخاطبشناسانه، معانی این اشعار در اذهان مخاطبین، بررسی گردد.
اشعار مریم حیدرزاده، به زبانی ساده و به دور از تکلف، سروده شده است. این اشعار از موسیقی و ریتم ساده، استفاده نموده و با آن که عمدتاً از زبان استعارهای استفاده مینماید، این استعارهها، استعارههای بسیار تصویری بوده که در زندگی روزمرهٔایرانی، دائماً مورد استفاده قرار میگیرد. به همین دلیل نیز برای مخاطب ساده،دختران و (پسران) دبیرستانی،این اشعار، به آسانی قابل فهم میباشد.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که عدم پیچیدگی استعارهها، یکی از دلایل عمدهٔ موفقیت آن در میان مخاطبین غیر پیچیدهٔ این اشعار میباشد. معمولاً پیچیدگی استعارهها، به دلیل تلاشهای رمزگذارانهٔ مؤلف میباشد. چرا که مؤلف سعی مینماید از طریق ترکیب استعارههای گوناگون، معنانی مشخصی را به شکلی غیر مستقیم ارائه دهد. اما اشعار مریم حیدرزاده سادهتر از آن است که وارد چنین فرایندی گردد و در حقیقت سادگی در شکل، ریشه در ساده بودن مفاهیم اصلی و اساسی اشعار، دارد. این مسئله در حقیقت ما را به دلیل دوم موفقیت اشعار مریم حیدرزاده میرساند.
اگر دلیل اول موفقیت اشعار او از نظر این گزارش، سادگی نحوه بیان اوبود، دلیل دوم شاید دلیل اصلی که در رابطهای تنگاتنگ با دلیل اول قرار دارد، این است که مریم حیدرزاده، پیامی به جز ابراز احساسات دخترانهاش ندارد.
پیش از آن که این مسئله از نزدیک مورد بررسی قرار گیرد، بایستی مطرح نمود که همان طور که فیسکه بدان اشاره دارد، عمدهٔ آثار عامهپسند، اثاری باز و «پلی سیمیک» (لایه لایه) میباشند و در این مورد با برترین آثار هنری نقطهٔاشتراک دارند. اگر «پلی سیمیک» مشاهده شده در آثار برتر جهان، پیچیده بوده و خاص مخاطبین «با فرهنگ» است، آثار پلی سیمیک عامهٔ مردم، ساده و خاص مخاطبی «بی فرهنگ» میباشد.
اشعار این شاعر جوان نیز مستثناء از این قاعده نیست. اما این مسئله یعنی «پلی سیمیک» بودن اشعار او به معنای چند لایگی پیامهای این اشعار نیست، چرا که از نظر این گزارش، اشعار وی هیچ پیامی را در برندارد، «پلی سیمیک» بودن آن نیز به دلیل به کار بردن استعارههای متعدد و انطباق این استعارهها در شرایط متفاوت با احساسات متفاوت مخاطبین میباشد. در حقیقت در این اشعار، لایههای متفاوتی از معانی وجود ندارد،بلکه لایههای متعددی از احساسات دخترانه وجود دارد و بنابراین مخاطب در شرایط متفاوت،احساس مینماید که گویی این اشعار برای او و احساسش در آن لحظه مشخص سروده شده است.
چرا شعری که هیچ پیامی برای گفتن ندارد، میبایستی در نزد مخاطبین چنین موفقیتی به دست آورد. این سئوالی است که میبایستی به طور مشخص از مخاطبین نود. اما این گزارش با یک درک کلی و حسی از شرایط فعلی جامعه و مباحث نظری علوم ارتباطات، سعی مینماید، آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده تا حداقل، فرضیهای را برای تحقیق مخاطب شناسانه تنظیم نماید.
در جوامعی که «القاء» اساس محسوب میگردد و پیام یک شعر یا قطعهٔ ادبی،تمامیت متن مزبور محسوب میگردد،مخاطب در یک فرآیند زمانی،احساس مینماید که مورد یک تهاجم مستمر عقیدتی قرار گرفته است. وقتی تلویزیون، سینما ، شعر و ادبیات، تنها وسایلی برای پیام رسانی و تأثیر بر ذهن مخاطب،محسوب گردد، مخاطب پس از مدتی در یک «گارد» دایم نسبت به مجموعهٔ فرآوردههای فرهنگی قرار میگیرد. در چنین فضایی، شعرهای با احساس و دخترانهٔ مریم حیدرزاده که هیچ نمیگوید، هیچ ایدهای را ترویج نمیدهد، هیچ تضاد بنیادینی را مورد حمله قرار نمیدهد و تنها و تنها، به ابراز خوب زیستن و سادهترین بخش خویشتن، یعنی احساسات خویشتن، میپردازد، مسلماً بر دل مخاطب پیام زده، مینشیند.
مخاطبی که خود را دائماً در مسیر «تهاجم» پیام های مسقتیم وغیر مستقیم میبیند، با اشعار او خود را راحت احساس کرده،گاردهای خود را پایین آورده، و برای لحظهای ، هر چند کوتاه،در میان دود و دم، ترافیک ، آهن و برج و لال بازی،گله و شکایت از گرانی،و پیامهای تلویزیونی وغیر تلویزیونی، به احساسات کودکانه، انسانی، رقیق و شاید «مبتذل» خوش اجازهٔبروز میدهد. مخاطبی که هر لحظه در مسیر پیامهای گوناگون قرار دارد و حتی هنگامی که به رادیوهای خارجی روی میآورد، در آنجا نیز با پیامای ضد ایرانی روبه رو میگردد، بیان احساس خویشتن را فراموش کرده ولی ناگهان در میان خطوط پراحساس اشعار و ترانههای مریم حیدرزاده احساسات و و وجدان غیر منطقی مخاطب شرقی، به لرزه در میآید. روح و احساسات مخاطب ساده و معمولی ایرانی، به وسیلهٔ این اشعار، در این وادی پیام زده، به پرواز درآمده، احساس آرامش بعد از پرواز، بردل این مخاطب مینشیند.
● متن باز، اشعار بدون پیام، آزادی مخاطب از بند متن
از آنجا که مخاطب، مخاطب پیام زده، رأساً میتواند تصمیم بگیرد که ای اشعار چه معانی و مفاهیمی را در بردارند، یک نوع احساس آزادی در مخاطب به وجود میآید. از نظر این گزارش،علت اصلی موفقیت این اشعار و متون مشابه بایستی در ایجاد این احساس، احساسا آزادی،جستجو نمود. آزادی مخاطب، آزادی او از بند پیامهای مؤلف است.
آزادی مخاطب ، آزادی او از زندان متن و معانی ارائه شده در متن از سوی مؤلف میباشد. اشعار خانم حیدرزاده، با آن که بسیار ساده و گاه حتی ابتدایی میباشند موفق میگردند که به مخاطبین این احساس آزادی را اعطاء نماید.
دلیل این امر را میبایست در استفاده از استعارهها و نشانههای باز جستجو کرد. البته مطرح ننمودن مسایل و مصائب اجتماعی نیز باعث میگردد که مخاطب بر اساس احساس خویشتن و چارچوبهای روانی و اجتماعی خویش،این اشعار را حس نماید، شاید بتوان به صورت غیر علمی گفت که مخاطب این اشعار را «ادراک» نمینماید، بلکه ، حس میکند. به قول «منتقدین ادبی» عامه پسند ژورنالیستی (!) این اشعار مانند باد خنگ سحرگاهیست که پوسته احساس آدمی را مینوازد و لذتی هر چند کوتاه، اما عمیق بر روح و روان احساسات دخترانهٔ مخاطبین ایرانی خویش میگذارد.
متون باز به گفتهٔ امبرتراکو به دلیل اجازهٔتفسیر، باعث ایجاد یک نوع احساس آزادی در مخاطب گردیده که این احساس را میبایستی در عدم تحمیل از سوی مؤلف جستجو نمود. مخاطب با تفسیر آزاد متن، خود به مؤلفی تبدیل گردیده، در این رابطه به قول رونالدبارت لذت حاصله از متن، لذتی که باعث ادامهٔ خواندن مخاطب میگردد، حاصل میشود. بنابراین میتوان در این مورد مشخص،مباحث کلی نظری در رابطه با متون باز را وارددانسته، اما به مشخصهٔ خاص جامعهٔ خویش یعنی پیامزدگی آن نیز اشاره داشت و ادعا نمود که نداشتن پیام از سوی این اشعار، باعث احساس آرامش در مخاطب، پایین آوردن گاردها، و لذت از اشعار میگردد.
نگارش ساده، استعارههای سهل و قابل فهم اما احساساتی، که شاید بتوان آنها را از استعارههای روزمرهٔ مردمی محسوب داشت.
باعث میشود، تا مخاطبین این اشعار، که عمدتاً مخاطبینی غیر پیچیده و بدون سواد ادبی میباشند، با این اشعار، احساس آرامش و راحتی نمایند. از آنجا که بسیاری از اشعار مدرن ایرانی از زبانی پیچیده و از ترکیب بندی استعارهها برای ارائه مفاهیم گوناگون به شکلی غیر مستقیم استفاده مینمایند، فهم این اشعار همچون اشعار کلاسیک احتیاج به گذراندن پیش نیازهای ادبی داشته، و برای مخاطبین ساده،غیر قابل فهم و استفاده میباشند. فضای خالی که اشعار «سطح بالا» مدرن وکلاسیک ایرانی، قادر به پر کردن آن نیستند، به وسیلهٔ اشعار و ترانههایی چون ترانهها و اشعار مریم حیدرزاده پر میگردد .
شاید همینمسئله نیز باعث گردیده تااز نظر این گزارش، اشعار مریم حیدرزاده ، مثبت ارزیابی گردد. به طور کلی میتوان جمع بندی نمود که عدم ارائه پیام های اجتماعی یا ایدئولوژیک و زبان عامیانه به کار گرفته شده، باعث موفقیت این اشعار گردیده است. چرا که مخاطب،این اشعار را در چارچوب زندگی خویشتن فهمیده و یا بهتر است بگوییم احساس نموده و در این رابطه به دلیل باز بودن اشعار، لذت تألیف از آن مخاطب گردیده و شاید در همین رابطه مخاطب پیام زده برای لحظه ای به پاکترین احساسات خویشتن، که شاید دارای کیفیتی کودکانه نیز باشد، رجعت نماید.
از سوی دیگر، برای مخاطب جوان، ساده و شاید کم سواد این اشعار، بعد عاطفی، و عشق مجازی مطرح شده در این اشعار، تحریک کننده باشد. البته بایستی اذعان داشت که مریم حیدرزاده در عین سادگی و حتی گاه نوعی «ابتذال» کودکانه، اشعار خود را از زنگار هوس ومادی گرایی تهیه نگاه داشته، به عشق مجازی، ابعادی عرفانی میدهد.
نه عرفانی نخبه پسند، بلکه عرفانی عامه پسند،نه همهٔ عامهٔ مردم جوان ترین گروههای مردمی. مسلماً جوانان،متعلق به اقشار متفاوت اجتماعی میباشند، در یک پرس و جوی ساده و غیر علمی به نظر میرسید که مریم حیدرزاده موفق گردیده، درصد نسبتاً وسیعی از دختران جوان از اقشار گوناگون اجتماعی را تحت تأثیر قرار دهد. این گزارش شاهد بود که چگونه دختری کم سواد، اما دانشگاهی به هنگام خواندن این اشعار متأثر شده و اشکهایش سرازیر شد، اما یکی از خانمهایی که در همان ردهٔ تحصیلی از سطح سوادبالایی برخوردار است، بسیار خونسرد با این اشعار برخورد کرده و تنها تأکید نمود که اشعاری با احساس ، اما کودکانه میباشد. درک این اشعار در میان مخاطبین متفاوت،گونه های متفاوتی از ادراک را ایجاد مینماید. این گونه های متفاوت را باید مورد تحقیق قرار دارد.
چنین تحقیقی ذاتاً نمیتواند تحقیقی متن شناسانه باشد، بلکه تحقیقی مخاطب شناسانه است که بایستی به شکلی کیفی، بی تکلف و اتنوگرافیک انجام پذیرد. معانی این اشعار، نه در خود آنها، بلکه در مخاطبینش میباشد، از نظر این گزارش،این اشعار تنها وسیلهای است برای تحریک انسانی ترین احساسات مخاطبی غیر پیچیده و عامی. اما معنا از سوی خود مخاطب به شعر وارد میگردد و بنابراین تحلیل پیامهای این اشعار، تحلیل ادراکات متفاوت مخاطبین از این اشعار، میباشد.
● تصویر تلویزیونی، ویدئوکلیپ، تلاشی درجهت بستن متن
وقتی یک متن دارای لایههای متفاوتی از معانی است، اگر آن متن، تصویری باشد، به وسیلهٔ متن نوشتاری، و اگر نوشتاری باشد، به وسیله متن تصویری میتوان ارائه مفاهیم شده را از طریق ایجاد رابطهٔذهنی،محدود نمود. مسلماً اشعار مریم حیدرزاده، مستثنی نیست و با تصاویر میتوان «معانی» آن را محدود نمود. از آن جا که اشعار مریم حیدرزاده از نظر این گزارش معانی خاصی را ارائه نمیدهند، تصاویر تلویزیونی میتوانند حتی معانی مشخصی را وارد این اشعار نمایند. گر چه استفاده از اشعار مریم حیدرزاده در تلویزیون، معروفیت آنها را در پی داشته است، اما از نظر این گزارش، فرم نوشتاری،بهترین شکل ارائه این اشعار ومؤثرترین نحوهٔ آن است. در حقیقت، تأثیرات مثبت این اشعار در شکل نوشتاری، بهتر در مخاطب جوان وارد میگردد.
● تأثیر مثبت اجتماعی این اشعار
وقتی جوان چه مخالف (غیرفعال) چه موافق و چه بی تفاوت در محاصرهٔ پیامهایی سوگیرانه از سویی و مسایل و معضلات و مصائب اجتماعی و فرهنگی، از سوی دیگر قرار دارد، طبیعیترین احساس انسانی، فرار،حتی برای لحظهای کوتاه میباشد. فرار، فراری که فراسوی خواستههای ما، در شرایط فعلی، برای بسیاری از جوانان، لذت بخش ترین لحظات بودن است. میتواند به سوی رسانههای خارجی، که پیامهای فرهنگی بسیار مشخص، اما غیرمستقیم و مخربی را ، حمل مینمایند، انجام پذیرفته و یا به سوی نوعی زندگی بی بند و بار و خاص و حتی اعتیاد، جهت گیرد. در همین رابطه محصولات فرهنگی همچون اشعار پاک ومعصومانهٔ مریم حیدرزاده، میتواند فضاهایی که محصولات فرهنگی رسمی قادر به پرنمودن آن نیستند، پر کرده و از این طریق، برای کلیت حرکت جامعه، مثبت ارزیابی گردند.
لذت مخاطب از این اشعار، در عدم ارائه پیام مشخص وساده سروده شدن آنها است و درست در همین رابطه، این اشعار. فراری زیبا و معصومانه را،به عمق احساسات فردی، برای جوان، که به نظر میرسد بیشتر دخترهای جوان میباشند، مهیا میسازد. اگر قبول کنیم، که فرار، در هر صورت، انجام میپذیرد، آن گاه باید قبول کنیم که این اشعار و محصولات فرهنگی مشابه، زمینهٔ فراری را آماده مینمایند، که کمترین خطر را برای نظم موجود در برداشته و درست در همین رابطه، لزوم تحقیق دربارهٔحوزههای مختلف محصولات فرهنگی چه متن شناسانه و چه مخاطب شناسانه ،احساس میگردد.
در پایان این گزارش، اعتقاد دارم که عدم نوشتاری بدترین شکل ارائه برای این اشعار است و در صورت استفاده از این اشعار به همراه تصاویر،تصاویر به نحوی انتخاب گردند که به «پلی سیمیک» موجود در اشعار کمک کنند.
در نهایت، لازم به یادآوری است ، که مفاهیمی چون احساس و انواع گلها و رنگهای به کار گرفته شده در این اشعار، سفارش گردیده و این سفارش نشان دهندهٔ اهمیت احساس ، عشق،دریا، رنگهای «نرم» و گلهای خانگی در این اشعار میباشد. این سفارش در تطابق فرضیه کلی این گزارش قرار دارد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست