شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

قاسم, از کودتا تا سقوط


قاسم, از کودتا تا سقوط

ماه ژوییه در تاریخ انقلاب های جهان جایگاه خاصی دارد سقوط زندان باستیل در جریان انقلاب فرانسه در چهاردهم ژوییه رخ داده است

ماه ژوییه در تاریخ انقلاب‌های جهان جایگاه خاصی دارد. سقوط زندان باستیل در جریان انقلاب فرانسه در چهاردهم ژوییه رخ داده است. در کشورهای عربی به ویژه مصر، در ۲۳ ژوییه ۱۹۵۲ انقلاب افسران آزاد تحت فرماندهی ژنرال نجیب و سرهنگ جمال عبدالناصر به رژیم سلطنتی ملک فاروق و خاندانش پایان داد. از انقلاب نظامی (کودتای نظامی) چهاردهم تموز و به قول عراقی‌ها «ثوره رابع عشر من تموز» ۵۳ سال می‌گذرد. پس از انقلاب نظامیان مصری، مردم تمامی کشورهای عربی به ویژه عراق، می‌خواستند در کشورشان یک انقلاب ضد انگلیسی صورت گیرد. زیرا از زمان استقلال ظاهری عراق تا سال ۱۹۵۸ اکثر کابینه‌ها وابسته به انگلستان بودند، ملک فیصل‌اول در هشتم سپتامبر ۱۹۳۳، با تزریق یک آمپول زیر جلدی درگذشت.

فرزندش ملک غازی نیز در جریان یک تصادف ساختگی اتومبیل در آوریل ۱۹۳۹ کشته شد و فرزند خردسالش فیصل‌دوم در حالی که چهارسال بیشتر نداشت به پادشاهی رسید. اما تمام امور کشور در دست «امیر عبدالاله» دایی فیصل و نایب‌السلطنه و نخست‌وزیر انگلوفیل مانند نوری سعید و دیگران افتاد. با آنکه در ماه می ۱۹۵۳، پادشاه به سن رشد رسید و تاجگذاری کرد اما تمام امور سیاسی و نظامی در دست عبدالاله بود که در این مرحله در سمت ولیعهدی ملک فیصل‌دوم بود. پادشاه در نوجوانی درون قصر سلطنتی با دیدن فیلم‌های وسترن و بازی با اسباب‌بازی‌های گران‌قیمت زندگی را می‌گذرانید و تجربه سیاسی نداشت و احکام به نام او صادر می‌شد. افسران عراقی و ملیون این کشور با وجود پایگاه‌های نظامی انگلیسی «حبانیه» و «شعیبه» ناراضی بودند. به ویژه آنکه در اکتبر ۱۹۵۵، عراق به پیمان نظامی بغداد ملحق شد و این کشور را به تکیه‌گاه نظامی دولت‌های غربی در می‌آورد.

● چگونگی کودتای ۱۴ ژوییه ۱۹۵۸

اولین هسته مرکزی افسران آزاد عراق با هدف یک کودتای نظامی به وسیله سرهنگ «رفعت الحاج سری» در ۱۰ سپتامبر ۱۹۵۲ در حدود دو ماه بعد از کودتای افسران مصر در بغداد تشکیل شد. اما سازمان استخبارات و امنیت، این تشکیلات را متلاشی کرد ولی دو عضو برجسته آن یعنی سرهنگ «عبدالسلام محمدعارف» و «سرتیپ عبدالکریم قاسم» افشا نگردیدند، به طوری که در ژوییه ۱۹۵۸، ژنرال قاسم به فرماندهی تیپ نوزدهم مستقر در خانقین رسید و سرهنگ عارف به فرماندهی تیپ بیستم رزمی و معاونت ضد اطلاعات ارتش مقیم بغداد نایل شد. در چند روز قبل از کودتا، این دو افسر در منطقه «جلولا» محرمانه ملاقات و مقرر شد که کودتا در بامداد چهاردهم ژوییه انجام شود. ضمنا، سرهنگ «عبداللطیف دراجی» فرمانده پادگان «الرشید» بغداد را نیز با خود همراه ساختند. در ساعت پنج بامداد چهاردهم ژوییه سرهنگ عبدالسلام محمدعارف، بعد از اشغال منطقه «ابو غریب» که فرستنده رادیو در آنجا قرار داشت، اشغال کرد و در همان زمان ژنرال قاسم نیز وارد بغداد شد و به اتفاق سرهنگ عبدالسلام محمد عارف، همه مقامات ارتشی و سیاسی را دستگیر و کاخ سلطنتی «الرحاب» مقر اقامت پادشاه و عبدالاله را محاصره و ضمن کشتن آنها از طریق رادیو، جمهوری اعلام کردند. نوری سعید که تا آن زمان ۱۴ بار نخست‌وزیر شده بود، متواری شد ولی بعد از ۲۴ ساعت دستگیر و کشته شد. از آنجایی که ملک فیصل دوم، آخرین شب زندگی خود را در قصر الرحاب گذرانیده و در آن قصر مرده بود، این قصر به «قصرالنهایه» معروف شد. این کاخ بعدا در زمان دیکتاتوری صدام حسین، به زندان تبدیل شد و صدام به اتفاق سعدون شاکر از بازجویان این زندان بودند.

● تشکیل اولین کابینه کودتا در بغداد

از آنجایی که ژنرال قاسم می‌خواست که یک دولت وحدت ملی تشکیل دهد، بنابراین در اولین کابینه که در ۱۸ ژوییه ۱۹۵۸ تشکیل گردید، از ملیون، دکتر «ابراهیم کبه» از حزب استقلال، «فواد الرکابی» از حزب بعث، «خالد نقشبندی» از اکراد و از دیگر گروه‌های سیاسی نیز در کابینه شرکت داشتند. ژنرال قاسم به عنوان نخست‌وزیر و رییس شورای فرماندهی انقلاب و فرمانده کل قوا معرفی شد و سرهنگ عبدالسلام محمدعارف معاون نخست‌وزیر و وزیر کشور گردید. در رژیم جدید جمهوری، ژنرال «نجیب الربیعی» در پست ریاست شورای جمهوری قرار گرفت که مقامی تشریفاتی بود. بلافاصله رژیم جدید به وسیله دولت‌های خارجی به غیر از اردن که ملک حسین، پسر عموی شاه کشته شده بود به رسمیت شناخته شد، از جمله ایران که در آن زمان سپهبد باتمانقلیچ سفیر ایران در بغداد بود، رژیم قاسم را بعد از چهار روز به رسمیت شناخت. از آنجایی که ژنرال قاسم طی اعلامیه‌ای خروج کشور جمهوری عراق را از پیمان نظامی بغداد که یک قرارداد ضد شوروی بود، اعلام کرد، دولت شوروی اولین کشوری بود که به این دولت نوپا کمک اقتصادی و نظامی کرد.

● بحران‌های حکومت ژنرال قاسم و سقوط او

۱) اولین بحران کابینه ژنرال قاسم اختلاف او با سرهنگ عارف بر سر اتحاد با مصر و سوریه بود بر سر این مساله سرهنگ عارف درصدد کودتا و حذف قاسم برآمد ولی قصد او برملا و در دادگاهی نظامی محکوم به اعدام شد. ولی قاسم به او تخفیف داد و به زودی او را از زندان نیز آزاد کرد، ولی سرهنگ عارف درصدد کودتا بر ضد رژیم قاسم بود.

۲) در فوریه ۱۹۵۹ عناصری از حزب بعث به ریاست «فواد الرکابی» قصد براندازی حکومت قاسم را داشتند ولی کودتا با شکست روبه‌رو شد و فواد الرکابی از کابینه اخراج و فعالیت‌های بعثی‌ها زیرزمینی گردید و روسای سیاسی ـ نظامی بعث زندانی شدند.

۳) در هفتم مارس ۱۹۵۹، پادگان موصل در شمال علیه رژیم قاسم قیام کرد و نیروی هوایی به دستور قاسم موصل را بمباران کرد و فرمانده پادگان یعنی سرهنگ «شواف» کشته شد و دولت قاسم مجبور بود که برای کنترل ناآرامی‌های شمال کشور بخش مهمی از نیروهای ارتشی خویش را به شمال اعزام کند.

۴) در هفتم اکتبر ۱۹۵۹، یکی از جوانان عضو حزب بعث به نام صدام حسین (شارع الرشید) در خیابان رشید به جان ژنرال قاسم سوءقصد کرد و متواری شد. ژنرال قاسم از آن زمان عزم خود را جزم نمود تا حزب بعث را در عراق ریشه‌کن کند.

۵) ژنرال قاسم چون بخشی از زمین‌های عراق را از شرکت‌های نفتی مسترد داشت تا از اکتشافات بیشتر کمپانی‌های نفتی جلوگیری کند و این خود مقدمه‌ای در خلع ید کمپانی‌های نفتی بود، تحریکات عوامل آنها باعث بعضی از اعتصابات تاکسی‌داران شد. ژنرال قاسم که در میان این بحران‌ها سردرگم شده بود، ناگهان دچار اشتباه استراتژیک شد و ادعا کرد که کویت متعلق به عراق است، بنابراین بخش مهمی از نیروهای وفادار خود را به مرز کویت اعزام کرد که بعثی‌ها و طرفداران عبدالسلام عارف در هشتم فوریه ۱۹۶۳، عناصر ناراضی وابسته به خویش را در کودتایی بر ضد او وادار کرده و در بامداد همان روز کاخ وزارت دفاع به وسیله چند فروند هواپیما بمباران شد و قوای زرهی نیز مقر ژنرال قاسم را محاصره کرد. در اثر این کودتا ۱۳هزار نفر کشته شدند تا آنکه در شامگاه نهم فوریه ژنرال قاسم و دوستانش را به مقر تلویزیون که ستاد کودتاچیانی چون ژنرال احمدحسن البکر و عارف بود منتقل و در حالی که روی صندلی نشسته بودند تیرباران کردند و اجساد آنها را به مردم نشان دادند.

رژیم جدید یک رژیم مختلط بعثی و غیربعثی مخالف قاسم بود که رییس‌جمهور آن سرهنگ عبدالسلام عارف با درجه مارشالی بر مسند قدرت تکیه زد و نخست‌وزیر، ژنرال حسن البکر بود. بعد از اعدام فجیع ژنرال قاسم عراق شاهد کودتاها و اغتشاشات متعدد بود و مدتی برادران عارف به حاکمیت رسیدند. عاقبت بعثی‌ها به کمک صدام حسین در جریان کودتاهای ۱۷ و ۳۰ ژوییه ۱۹۶۸ طی کشتارهای وحشتناک حکومت را به دست گرفتند. بر عراق همان رفت که همه می‌دانند، جنگ و تجاوز به ایران، جنگ و تجاوز به کویت و بالاخره این جمهوری وحشت با حمله نیروهای ائتلاف یعنی آمریکا و انگلیس در ۲۰۰۳ سرنگون و صدام دستگیر و سپس اعدام شد.

سیروس غفاریان

منابع:

۱- حکومتگران کشورهای اسلامی: سیروس غفاریان، انتشارات مدرسه، تهران، ۱۳۸۵

۲- از حمورابی تا امپراتوری وحشت: سیروس غفاریان، انتشارات مدرسه، تهران، ۱۳۸۶

۳- جمهوری وحشت، سمیر خلیل، ترجمه احمد تدین، نشر طرح نو، تهران، ۱۳۷۹