سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

اتحاد به مثابه جنبش


اتحاد به مثابه جنبش

اتحادی كه به مثابه جنبش است, با نشستن به دست نمی آید با رفتن و شدن و در حین حركت است كه حاصل می شود از نرفتن و بی حركتی است كه اجزاء امت رابطه و نقش خویش را نسبت با یكدیگر گم كرده اند و این پیكر برجا نشسته طی حداقل دویست سال اخیر رو به تباهی رفته است

نسل جوان معاصر در جهان اسلام مقید به دین است، اما از میان مفاهیم دینی كمترین ارتباط درونی را با مفهوم و شعار "‌وحدت "‌ برقرار كرده است. چرا؟ پاسخ را باید دو نوع طرح مسأله و نوع نگاه طراحان شعار وحدت جست كه جز عده معدودی ما بقی وحدت را مجزای از "‌حركت"‌ تعریف كرده‌اند و مهمتر اینكه خود نیز به حركت كه از مهمترین لوازم وحدت است، پایبند نبوده‌اند . و باز اینكه در طرح همین بیان ناقص از مقوله اتحاد ،‌در هیاهوی مسائل نظری ، از ابعاد و بیان عاطفی مقوله وحدت برای عامه به خصوص نسل جوان غافل شده‌اند. و از همه مهمتر اینكه عامه مسلمانان در كش و قوس‌ها و تلاطم‌های پس از بیداری اسلامی هنوز آن سان كه باید ظرف هویت خویش را پیدا نكرده‌اند،‌ تا در چارچوب آن وحدت را مطالبه كنند .

این در حالی است كه دشمنان خارجی ( نظام سلطه ) و دنباله داخلی آن‌ها ( اسلام آمریكایی ) بی وقفه هم سوخت عاطفی تفرقه را و هم عقبه ‌نظری آن را تأمین می‌كنند و هم در راستای واگرایی امت به تولید جنبش‌ها و حركت‌های اجتماعی پرداخته‌ كه طی سال‌های اخیر القاعده نمونه بارز آن است و از سوی دیگر به هویت سازی كاذب برای مسلمانان و به خصوص نسل جوان مسلمان در اقصی نقاط جهان اسلام می‌پردازند.

در دوره‌ای هویت ملی مبتنی بر نظام‌های سیاسی دولت _ ملت در زمان و مكان دیگر قومیت گرا امروز نیز نوعی هویت كاذب جهانی ؛ شهروند جهانی و ... بخش عمده ‍‌ای از معضل تفرقه را باید در نگاه راكد و ساكن به مفهوم وحدت جستجو كرد. تا وقتی كه آراء ماركس و انگلس در كتابخانه‌های اروپا خاك می‌خورد، هیچ اتحادی میان آگاهان و حتی مؤمنان به این آراء حاصل نیامده بود اما زمانی كه در طول سال‌های جنگ اول جهانی جنبش و حركت منتهی به انقلاب بلشویكی ۱۹۱۷ روسیه در میان معتقدین به این آراء تحت رهبری لنین شكل گرفت ،‌آن آراء خاك خورده توانست انقلابیون ماركسیست را به سمت ایجاد اتحادی سیاسی كه بعدها نام اتحاد جماهیر شوروی به خود گرفت ،‌منسجم سازد. نه آن آگاهی و نه آن ایمان و نه حركت و انقلاب و انسجام ضمن انقلاب و آن اتحاد سیاسی پس از انقلاب هیچ كدام قابل قیاس با اتحاد و انسجام مؤمنانه موحدانه نیست. اما سخن در اثبات این مدعاست كه اتحاد بدون عمل و حركت و جنبش پدید نمی‌آید. چه اتحاد مبتنی بر قراردادهای اجتماعی و مصالح و منافع معاش باشد و چه اتحادی حقیقی كه قلوب و جان‌ها را به هم وصل نموده و از آن سو چه حركت و جنبش جمعی از طمع وحرص منافع مادی مشترك یا ترس و فرار از مضمرات جمعی مشترك باشد سرمنشأ بگیرد، چه از نوع حركتی باشد كه در ادبیات دینی مسلمانان به "جهاد "‌ تعبیر می‌شود؛‌ در هر صورت اتحاد و حركت لازم و ملزوم یكدیگرند.

اتحاد، هدف نیست بكله ملزوم و محصول جانبی حركتهای هدفمند است. وحدت را باید در میدان عمل و ضمن حركت و جهاد طرح كرد. والا وحدت در چه چیز؟‌ نشستن و دست روی دست گذاشتن كه نیازی به وحدت ندارد.

اتحادی كه به مثابه جنبش است، با نشستن به دست نمی‌آید ؛‌ با رفتن و شدن و در حین حركت است كه حاصل می‌شود از نرفتن و بی حركتی است كه اجزاء امت رابطه و نقش خویش را نسبت با یكدیگر گم كرده‌اند و این پیكر برجا نشسته طی حداقل دویست سال اخیر رو به تباهی رفته است. لذا لازمه وحدت، حركت است و قبل از آن عزم بر حركت و سپس از آن لاجرم تعیین مقصد امروز این مقصد می‌تواند مبارزه با استبداد داخلی جهان اسلام باشد،‌ می‌تواند مسأله فلسطین باشد كه از ظرفیتی فوق‌العاده برای به حركت درآوردن و اتحاد جهان اسلام برخوردار است.تعیین اولویت‌ها و تقسیم مسئولیت‌ها پس از جزم كردن عزم برای كنده شدن از وضعیت موجود است. آنگاه راه هم خد را نمایان خواهد ساخت.

توحید، یگانه اصل اساسی جنبش اتحاد است در دو وجه فردی و اجتمای و سه عامل اساسی كه فرد و جامعه را بر پایه توحید به سمت مقصد واحد حركت می‌دهد "‌ایمان، آگاهی و جهاد ( علیه طواغیت درونی و بیرونی )‌است . این سه عنصر مكمل ، هر یك بدون دیگری بی معنی و بی‌اثر است . ایمان بدون آگاهی ،‌ایمان نیست . آگاهی بدون ایمان حركت زا نیست . و جهاد بدون آگاهی جز دوری از مسیر حاصلی ندارد. و ایمان و اگاهی اگر حقیقتا در وجود فرد و جامعه در هم آمیزند لاجرم حركتها و جد و جهدی را حاصل می‌شوند كه نسبت و رابطه اجزاء را در جهت مقصد مشترك متحد و نسجم می‌سازند . اتحاد و انسجام اسلامی نیز تا وقتی كه مسلمانان به مقصد مشترك خود و لوازم آن فردا و جمعا آگاهی نیابند و این آگاهی در قلوب و اعماق عواطف ملی و بومی تبدیل به ایمان نشود،‌ عزم و اراده و جد و جهدی برای برخاستن وحركت پدید نخواهد آمد تا در ظل آن خود را منسجم و متحد ببینند.

نمونه‌ها و مصادیق وحدت در حین حركت و جهاد (‌آن هم در دشوارترین سطح یعنی شیعه و سنی )در تاریخ معاصر جهان اسلام هر چند اندك اما مثال زدنی است. اتحادی كه طی سالهای جهاد و دفاع مقدس ۸ ساله میان رزمندگان مسلمان شیعه و سنی در نواحی مرزی كردستان ایران پدیدار گشت یا وحدتی كه میان دو جنبش شیعه حزب الله لبنان و جنبش اهل سنت "‌ توحید اسلامی " لبنان ( به رهبری محروم شیخ سعید شعبان)‌ شكل گرفت، جز در میدان مبارزه و جهاد به دست نمی‌آمد .

البته جهاد وحدت بخش محصور به جهاد مسلحانه نیست بلكه هر نوع جهاد فرهنگی ، سیاسی و اجتماعی و ... را نیز شامل می‌شود. آنچه طی سالهای اخیر پس از حوادث ۱۱ سپتامبر بر مسمان در غرب می‌رود ، مسلمانان را به دفاع از خود و هویت خود واداشته و این جد و جهد و جهاد ‌، الگوهای عملی مثال زدنی از انسجام و اتحاد شیعه و سنی آن هم از ملیت‌های مختلف ،‌گاه محدوده یك شهر یا حتی یك مسجد و سازمان اسلامی به وجود آورده است.

در لندن كه یكی از قطب‌های طراحی حمله علیه اسلام و مسلمانان است،‌ گروههای اسلامی شیعه و سنی خط دفاعی مشترك برای دفاع از هویت دینی مشترك خود تشكیل داده‌اند كمیسیون حقوق بشر اسلامی لندن (‌ IHRC) كه عمده مدیران آن شیعه هستند در كنار سازمانهایی از اهل سنت نظیر العوده ‌، موسسه اندیشه اسلامی معاصر و كرسنت اینترنشنال الگویی مثال زدنی از انسجام اسلامی را در برنامه‌ها و حركت‌های جهادی خویش كه عمدتا صیغه فرهنگی و سیاسی دارد، ‌به نمایش گذاشته‌‌اند ؛ مراسم را از قدس را با هم برگزار می‌كنند ، كالاهای اسراییلی را با هم تحریم می‌كنند ،‌با همكاری یكدیگر علیه اسلام ستیزی روزافزون در غرب به میدان می‌آیند ، ‌دولت را مؤاخذه می‌كنند،‌علیه منع حجاب تظاهرات برگزار میكنند و .. عظام تمیمی سنی ( مسئول سازمان العوده )‌ در سخنرانی روز قدس لندن تصویر آیت الله خامنه‌ای را بر سینه دارد و شیعیان عكس‌های شیخ احمد یاسین را در دست و این همه جز در سایه جنبش و حركت جمعی حداقل بخش از مسلماناناین كشور حاصل نشده است.

از بی حركتی و در خلأ بودن جنبش‌های اسلامی اصیل است كه دشمنان پیش دستی كرده و جریان‌ها و جنبش‌های كاذب واگرا چون القاعده را در بطن جهان اسلام تعبیه می‌كنند. جریانهایی كه به جای حركت به جلو به عقب و به جای جهاد علیه اشغال‌گران و در رأس آنها اسراییل ، علیه معدود نهضت‌های اصیل جهان اسلام وارد صحنه می‌شوند و به خنثی سازی تأثیر حركت‌ آنها می‌پردازند و ظرفیت متراكم انرژی ملت‌های مسلمان را اینگونه تخلیه می‌كنند. و از جهتی چوب تنبیه آمریكا بر سر حكام كشورهای اسلامی هستند برای رامتر كردن حكومتها ،‌ تا به محض خطای برداشت این حكام از ایماء‌ و اشاره‌های آمریكا ،‌چون این جریان به نام اسلام اما به كام آمریكا بر سر آنها فرود می‌آید. و این نیست مگر در نتیجه خلاء‌ جنبش‌های اصیل اسلامی كه متناسب با شریط در دو میدان مبارزه علیه اشغالگران خارجی و استبداد داخلی جهان اسلام وارد عمل شوند.

سمت و سوی حركت و جنبش وحدت‌زا فقط سلبی و مبارزه علیه دشمنان مشترك نیست بلكه می‌تواند حركت جمعی و تعامل و تكاتف ایجابی باشد در جهاد سازندگی ، ‌رشد اقتصادی جهان اسلام تولید علم و باز احیاء ‌تمدن اسلامی و ... آنچه در این میان وحدت آخرین است سوای از سو و جهت سلبی یا ایجابی حركت ، ‌نفس تعامل و تكاتف صحیح است . چنانكه نفس مفهوم "‌اتحاد‌"‌ به دلیل ماهیت ایجابی به شرطی كه درست طرح و تبیین شود، از ظرفیت بسیار بالایی برای جلب توجه اقبال عامله به خصوص نسل جوان جهان اسلام برخوردار است.

از سوی دیگر مقوله اتحاد نیاز به شور آفرینی دینی دارد؛ نیاز به علم هایی كه زیر آن سینه زد، گاه گریست و گاه به هیجان آمد. سالهاست كه پرچم اتحاد تنها به دست عقلای قوم است و جز عده قلیلی از این دسته مابقی بی علاقه و یا ناتوان از شور آفرینی و بیان اقناعی و عاطفی مفاهیم دینی به خصوص وحدت و انتقال این معنا و مفهوم به عامه مردم و به نسل جوان جهان اسلام بوده اند از این رو یافتن زبان عاطفی برای فریاد زدن وحدت از نیازهای اساسی جنبش اتحاد است.

و از سوی دیگر بدون تشخیص ظرف هویت و شفافیت مرزها و لایه‌های آن، اتحاد مقدور نیست. چنانكه جریان‌های واگرا و تكفیری از ابهام مرزهای هویت سر بر می‌آورند. تشخیص و تبیین مرزها و لایه‌های هویت جمعی مسلمانان یا تبیین مبانی نظری امت واحده اسلامی بر عهده نخبگان ( اعم از علما و روشنفكران دینی ) ‌است . اما تشخیص به هویت جمعی یا جاری شدن در ظرف هویت امت واحده بدون حركت و بسیج عمومی آحاد امت ممكن نیست.

بنابراین بخش عمده‌ای از معضل تفرقه را باید در نگاه راكد و ساكن به مفهوم "‌وحدت"‌جستجو كرد. این نگاه راكد و ساكن در فضا و شرایط پر تلاطم از امواج تفرقه افكن دشمنان جز انفعال عایدی نداشته و نخواهد داشت. اولین گام برای خروج از این انفعال حركت و كنده شدن از وضعیت راكد موجود به هر نحو ممكن است و قبل از آن دیدن و جستن و تحلیل مفهوم وحدت در وضعیتی غیر ایستا است.

و دیگر اینكه "‌ اتحاد "‌زبان عاطفی برای بیان میخواهد و ظرف و بستر هویتی برای جاری شدن.

پژوهشگر: میثم شیروانی