پنجشنبه, ۱۴ تیر, ۱۴۰۳ / 4 July, 2024
مجله ویستا

امان از زبان تو


امان از زبان تو

اینکه عامل برتری انسان بر تمام موجودات، منطق و تفکر اوست، بر هیچ‌کس پوشیده ‌نیست و نماد این قدرت و برتری، زبان آدمی می‌باشد. حرف‌زدن و صحبت‌کردن، یکی از ‌مشخصه‌های ما انسان‌هاست …

اینکه عامل برتری انسان بر تمام موجودات، منطق و تفکر اوست، بر هیچ‌کس پوشیده ‌نیست و نماد این قدرت و برتری، زبان آدمی می‌باشد. حرف‌زدن و صحبت‌کردن، یکی از ‌مشخصه‌های ما انسان‌هاست که می‌توانیم با همدیگر ارتباط برقرارکنیم و این ویژگی در هیچ‌یک از ‌موجودات دیگر وجود ندارد؛ نعمتی که بیشترِ ما انسان‌ها از آن برخورداریم، اما مانند بسیاری از ‌نعمت‌های دیگر که در اختیار داریم و قدر نمی‌دانیم، از این موهبت الهی نیز آنچنان که باید و شاید، ‌استفاده نمی‌‌کنیم.‌گاهی با زبان‌ خود چنان اطرافیان‌مان را از خود می‌رنجانیم که بعدها با هیچ هدیه و کلامی نمی‌توانیم آن ‌را جبران کنیم.‌گاهی برای رسیدن به اهداف‌مان، از زبان، هر استفاده‌ مربوط و نامربوطی می‌کنیم و بعد ‌خیلی راحت می‌گوییم: " ای‌کاش چنین حرفی را نمی‌زدم. " ‌تا به حال راجع به حرف‌زدن فکر کرده‌اید؟ زمـانـی چـنـان بـی‌پروا، هر آن‌چه را که دوست ‌داریـــــد، بـــــر زبــــــان ‌مــــی‌رانــــــیـــــــــد و گــــاهـــــی بـــرای کـــلمـــــه ‌به‌کــلمـــه‌ حــــرف‌هــــای‌ خود، فــکــــرکـــــرده و از قبل پیش‌بینی می‌کنید. با خودتان ‌می‌گویید: " اگر این را بگویم، چه جوابی خواهم شنید؟"، " اگر این‌طور گفت، آن‌وقت من هم می‌دانم چه ‌جوابی بدهم" و... ‌اما در زمان اجرای طرح‌های از پیش تعیین‌شده،حرف‌هایی که از قبل در ذهن‌ خود ساخته بودید را به‌کلی ‌فراموش می‌کنید و یا طرف مقابلتان، هر حرفی می‌زند جز آنچه که شما پیش‌بینی کرده بودید و به ‌این‌ترتیب، تمام نقشه‌ها، نقش بر آب می‌شود.‌این شیوه‌ای معمول است که ما از آن استفاده می‌کنیم اما چه‌قدر از این روش جواب گرفته‌ایم؟ ‌یک پیشنهاد ساده و راحت، این است که از زبان درونتان استفاده کنید. حرف دلتان را بگویید، ‌از الهامات درونی خود کمک بگیرید و وقتی درونتان با شما حرف می‌زند، او را مجبور به سکوت نکنید. خودتان باشید و زبانتان را مجبور نکنید که حرف‌های از پیش تعیین‌شده‌ای که شما ‌می‌خواهید، بزند.‌البته هرگوینده، دست‌کم یک شنونده می‌خواهد.حتی اگرگوینده وشنونده‌ حرف‌ها، فقط خودتان ‌هستید، سعی‌کنید با ذهنی خالی و بدون قضاوت، حرف‌های خودتان را بشنوید واگر مخاطبِ کسی ‌هم قرارگرفتید، سعی‌کنید بدون موضع‌گیری وپیش‌داوری، فقط و فقط باگوش دلتان، آنها را بشنوید.‌وقتی با دلتان حرف بزنید و همین‌طور با دلتان بشنوید، آن‌وقت دیگر تحت‌تأثیر صورت ‌ظاهری الفاظ قرارنمی‌گیرید، بلکه احساسات پشت کلمات را نیز درک خواهید کرد.‌در گفتگوی‌ خود، لحنی محترمانه، گرم و محبت‌آمیز داشته باشید و تا جایی‌که می‌توانید، ازحالت ‌دفاعی، عصبانیت و آشفتگی پرهیز کنید.‌وقتی از صمیم قلب و با گوش دل، حرف‌های طرف مقابل را می‌شنوید، به او فرصت می‌دهید که ‌سفره‌ دلش را باز کند و زمانی‌که او از ته دل صحبت می‌کند، شما تشویق می‌شوید به شنیدن و ‌به‌قول معروف "هر آن‌چه از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند."‌ اما در این صحبت‌ها و گوش‌کردن‌ها، فقط یک شرط اساسی وجود دارد و آن، اعتماد دوطرف ‌به همدیگر است. ‌