یکشنبه, ۱۷ تیر, ۱۴۰۳ / 7 July, 2024
مجله ویستا

شرینگهام,مردی که فوتبال, دوستش دارد


شرینگهام,مردی که فوتبال, دوستش دارد

اگر بخواهیم از یک مهاجم کهنه کار پرتداوم, گلزن, خوش اخلاق و در عین حال با روحیات خاص و عجیب و غریب بریتانیائی ها سراغی بگیریم, باید به ”ادوارد پل تدی شرینگهام“ ستاره سابق منچستریونایتد, عاشق میلوال فدائی تاتنهام و یک ضدآرسنالی اصیل اشاره کنیم

اگر بخواهیم از یک مهاجم کهنه‌کار پرتداوم، گلزن، خوش‌اخلاق و در عین حال با روحیات خاص و عجیب و غریب بریتانیائی‌ها سراغی بگیریم، باید به ”ادوارد پل تدی شرینگهام“ ستاره سابق منچستریونایتد، عاشق میلوال فدائی تاتنهام و یک ضدآرسنالی‌ اصیل اشاره کنیم. این تمام آن چیزهائی بود که می‌شد برای معرفی ”تدی“ نوشت!

تولد: ۲ آوریل ۱۹۶۶

محل تولد: های هامز پارک لندن

قد: ۶ فوت و یک اینچ

باشگاه‌های متوالی: میلوال، الدر شوت تاون، جورگاردن، مجدداً میلوال، ناتینگهام‌فارست، تاتنهام، منچستریونایتد مجدداً تاتنهام و پورتس موث.تدی فوتبال خود را از آکادمی میلوال (نزدیکترین باشگاه محل سکونتش!) شروع کرد؛ اما قبل از آن نیز به مدد اوضاع اقتصادی خوب خانواده تحت‌نظر مربیان خانگی آموزش‌های پایه فوتبال را فراگرفت. پدر و مادر تدی سهم به‌سزائی در علاقه وی به فوتبال داشتند. بله شرینگهام کوچک در جائی رشد یافت که تب تاتنهام و عشق به ”وایت هارت لین“ در آن موج می‌زد. او یاد گرفت چگونه تاتنهام را دوست داشته باشد. اولین حضور همراه با پدر در ورزشگاه‌های لندن، به این عشق و علاقه افزود. تاتنهام را تیم متعلق به یهودی‌های جامعه انگلستان می‌دانند. علاقه ”تدی“ به آنها سبب شد، در ابتدای دوران حرفه‌ای زیر سؤال قرار بگیرد.

فرار از یک سؤال

او همواره در معرض این پرسش که آیا دارای آبا و اجداد یهودی است قرار می‌گرفت و همیشه به نحوی از این سؤال فرار می‌کرد. او بعدها اعتراف کرد هرگز نمی‌دانسته ”ادوارد“ و ”پل“ (اجدادش) چه دینی داشتند!

به هر حال آنچه اهمیت داشت، نه شجره‌نامه خانوادگی که استعداد طلائی‌اش در عرصه فوتبال بود. تدی در سال ۱۹۸۳ در حالی که ۱۷ سال داشت در مورد فوتبال میلوال پذیرفته شد. او در آنجا تحت‌نظر مربیان بزرگی چون بابی رابسون و لوئیز کربی آموزش دید.شرینگهام اولین همتیمی‌های خود را به‌خاطر دارد: اندی مسی، پل سن سام، آلن مک‌لری، جان نل، ”راجر وینتر“ و ”استیوارت رابینسون“ او یک سال تمام را کنار این افراد گذراند؛ اما هرگز موفق نشد در یک بازی رسمی حضور پیدا کند؛ با این حال شادمان و خرسند بود. در ماه نوامبر نام ”تدی شرینگهام“ بر سر زبان‌ها افتاد. او همراه با میلوال در بازی جام حذفی مقابل ”دارت فورد“ به میدان رفت. ”تدی“ برای بازی بعدی باید تا ۱۸ ژانویه ۱۹۸۴ صبر می‌کرد. این بار حریف روبه‌رو ”برنتفورد“ بود؛ با این حال اولین گل مهم او هفته بعد در بازی مقابل ”بورنموث“ به ثمر رسید.

پس از گذشت سال‌ها هنوز ”تدی“ آن گل را با جزئیاتش به‌خاطر دارد: ”توپ در فاصله ۶ یاردی خط کرنر بود آن را کنترل کرده و با پای راست شوتی سهمگین و سریع زدم. توپ از فاصله ۸ یاردی وارد دروازه شد“.

تدی آن فصل ۴ بار به‌عنوان بازیکن ثابت میلوال در لیگ به بازی پرداخت و ۳ بار از اواسط بازی‌ها راهی میدان شد. بیشترین درخشش او در (Am cup) رقم خورد. جائی که در بازی مقابل ”کلینگهام“ گل برتری تیمش را در وقت اضافه به ثمر رساند. با شیرین‌کاری او بازی با نتیجه ۴ بر ۳ به سود میلوال خاتمه یافت. فصل بعد میلوال جواز حضور در دسته بالاتر را دریافت داشت؛ اما تدی فرصت زیادی برای قدرتنمائی به‌دست نیاورد.

او فقط یک بار به‌عنوان یار تعویضی در ”میلک کاپ“ مقابل چلسی به میدان رفت. مربی آن زمان میلوال ”جورج گراهام“ معروف بود. او به این جوان توجه چندانی نشان نمی‌داد؛ با این حال به پرورش جوانان باشگاه علاقه داشت. تدی نیز از این قاعده مستثنی نبود. او به گفته خود؛ در آن زمان جوانی بود که از هیچ کوششی برای جلب نظر مربیانش دریغ نمی‌کرد. هرگاه وی در تمرینات دچار خطا می‌شد، همتیمی‌هایش به وی می‌گفتند مربی کارش را زیر ذره‌بین برده است. شاید گراهام سعی داشت، یک زبان جدید به تدی آموزش دهد؛ اما عملاً با برخی رفتارها وی را از تیم راند. سرانجام پس از رد پیشنهاد ۵ هزار پوندی برنتفورد، شرینگهام به‌طور قرضی راهی تیم دسته چهارمی ”الدرشوت“ شد. تدی دوران کوتاه و ناموفقی را در این تیم گذراند؛ اما بنابر ادعای خود درس‌های زیادی از زندگی آموخت و یاد گرفت که در فوتبال نیز شکست، یک روی تلخ زندگی است. او در این تیم ۶ بازی انجام داد و موفق به گلزنی نشد. بازگشت وی به میلوال نیز روزگار خوش گذشته را تداعی نکرد.او به تیم ذخیره‌ها و نزد مربی سختگیری چون ”راجر کروس“ تبعید شد. ”کروس“ هرگز به توانائی‌های تدی اعتقاد خاصی نداشت. قرار گرفتن شرینگهام در پست غیرتخصصی سبب گرفتار آمدن مدام وی در آفسایدگیری حریف می‌شد و هواداران به تمسخر او می‌پرداختند. تدی اعلام کرد در طی این دوران تصور می‌کرد خیلی از همتیمی‌های خود عقب است. شرینگهام در خاطرات خود نوشت که برای مربی‌ای بازی کرد که اصلاً از سبک بازی او استقبال نمی‌کرد. تدی به‌طور قرضی روانه ”جوگاردن“ سوئد شد. در این تیم بخث با وی یار بود و در آنجا بود که رشد خود را از سر گرفت.

مردی که برای پول بازی نکرد

”جوگاردن“ آن زمان، در لیگ دسته دوم سوئد حضور داشت و فوتبال در این کشور کاملاً آماتوری بود. تدی در این تیم، تنها برای خود بازی کرد. شرینگهام به زوج خود در خط حمله اعتراض داشت. او اعتقاد داشت هرگاه با یک مهاجم دیگر در زمین حاضر می‌شوید اوضاع نفرت‌انگیز می‌شود. تدی در روزگار طعم ”فوتبال برای پول“ را چشید. مربی مقرر کرده بود که در صورت کسب هر پیروزی ۸۰ و در صورت تساوی ۴۰ پوند پاداش خواهند گرفت.تدی به حدی نیازمند پول بود که حاضر بود سر خود را جلوی توپ بیندازد؛ با این حال وقتی باتجربه‌تر شد، متوجه شد اگر برای پول بازی کند، فوتبال خود را تباه کرده است. او این اعتقاد را برای همیشه حفظ کرد. دوری از خانواده چندان دشوار نبود؛ چرا که تدی هیچ‌گاه یک فرد احساساتی نبوده است. خیلی زود وی در آن تیم تبدیل به بهترین گلزن شد. تدی با زدن ۱۳ گل در ۲۱ بازی، ”جوگاردن“ را به قهرمانی رقابت‌های دسته دوم لیگ شمال سوئد رساند. تیم برای صعود باید لیگ در بازی پلی‌آف بر ”گایس“ از استکهلم غلبه می‌کرد. دیدار رفت با تساوی بدون گل خاتمه یافت. نبرد دور برگشت نیز همین نتیجه را در پی داشت تا کار به وقت اضافه کشیده شود. از آنجا شرینگهام تبدیل به مرد اول میدان شد؛ هر چند گلش توسط حریف جبران شد؛ اما در ضربات پنالتی، با گل کردن یکی از حساس‌ترین ضربات، سبب‌ساز پیروزی نهائی تیمش شد. این بار وی برخلاف دوره قبلی با کارنامه‌ای درخشان به میلوال بازگشت. نظر جورج گراهام عوض شده بود. حالا تدی یکی از دوست‌داشتنی‌ترین شاگردان او محسوب می‌شد و بیشتر از دوران گذشته مجال حضور در میدان را به‌دست می‌آورد؛ هرچند باز هم بیشتر به‌عنوان یار تعویضی روانه میادین می‌شد؛ اما در پایان فصل رکورد ۹ حضور در ابتدای دیدارها، ۹ حضور به‌عنوان یار تعویضی و ۴ گل زده را از خود برجای گذاشت. گل‌های او کم، اما زیبا بودند. مخصوصاً ۲ توپی که وارد دروازه ”کریستال‌پالاس“ و ”برادفورد“ نمود.در ابتدای فصل ۱۹۸۷ سطوح مدیریتی تیم میلوال دستخوش تغییر شد. ”آلن تورنی“ باشگاه را به یک کنسرسیوم فروخت و جورج گراهم باشگاه را به قصد مربیگری آرسنال ترک کرد. رؤسای جدید تصمیم گرفتند ”جان دوچرتی“ کمک مربی برنتفورد را به‌عنوان سرمربی تیم برگزینند. باشگاه برای کسب موفیت متحمل هزینه‌های بسیاری شد اما از تدی ”الماس گرانبهای“ خود غافل مانده بود. او در این تیم پرتجربه‌ترین فرد و یکی از مؤثرترین بازیکنان محسوب می‌شد؛ اما زیر سایه خریدهای جدید در حال محو شدن بود. تدی به میلوال کمک کرد تا برای اولین بار در طول تاریخ خود، راهی دسته اول شود.

حضور در تیم ملی

تدی در ماه می سال ۱۹۸۸ اولین بازی ملی خود را در لوزان مقابل سوئیس برگزار کرد. این، پاداش بزرگ به خدمات شایان تدی جهت مطرح ساختن میلوال کوچک بود. او بعدها در کتاب خاطرات خود نوشت: ”از فکر کردن به دوران حضور در میلوال چنان مشعوف می‌شوم که احساس جوانی می‌کنم. در آنجا بازیکنان برای من و کاسکارینو توپ‌های بلند ارسال می‌کردند. بله، همه ‌چیز به من ختم می‌شد!“اوضاع خوب وی تنها ۲ فصل دیگر دوام آورد. جوانی که در هفته ۴۵۰ پوند حقوق می‌گرفت، در سال ۱۹۹۱ سرناسازگاری گذاشت و پیشنهاد تمدید قرارداد باشگاه را نپذیرفت. او دلیل جدائی خود را اشتیاق به حضور در لیگ برتر جهت نیل به آرزوی بزرگش یعنی حضور در تیم ملی اعلام کرد. در همین راستا تدی پیشنهاد بلکبرن دسته دومی را رد کرد و در ماه ژوئیه سال ۱۹۹۱ با رکورد ۲ میلیون پوند روانه ناتینگهام‌فارست ”برایان کلاف“ شد. شرینگهام در میلوال ۳ بار عنوان آقای گلی را تجربه کرد. وقت ماجراجوئی فرارسیده و...


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.