پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

پدیده «مادیبا»


پدیده «مادیبا»

یادبود «ماندلا» در دو کتاب

کتاب «راه طولانی به سوی آزادی»؛ زندگینامه نلسون ماندلا که توسط کوکو کاچالیا و مارک سوتنر تنظیم و تلخیص شده، اخیرا ‌توسط نشر عطایی و با ترجمه سیما رفیعی وارد بازار نشر شده است. این کتاب بیوگرافی و زندگینامه نلسون ماندلا است که به صورت روایتی داستان‌گونه بیان شده است. ماندلا، با وجود تلاش و مبارزه برای نابودی آپارتاید اقلیت سفید بر اکثریت سیاه امروز نه فقط محبوب سیاهان که محبوب سفیدان آفریقای‌جنوبی نیز هست. محبوبیت او فراتر از مرزهای آفریقای ‌جنوبی رفته و او را تبدیل به قهرمانی جهانی کرده است.

ماندلا در کتاب راه دشوار آزادی این محبوبیت را به سادگی چنین بیان می‌کند: «حیرت‌آور بود که یک اسکیموی نوجوان که در بام دنیا زندگی می‌کند، توانسته از تلویزیون ناظر آزادشدن یک زندانی سیاسی در منتهی‌الیه جنوبی آفریقا باشد.» واقعا علت این محبوبیت چیست؟ به چه دلیل از میان این همه رهبران بزرگ، مردم ماندلا را دوست دارند و او را تحسین می‌کنند، در حالی که ماندلا نه چون ناپلئون فاتح جهان بوده است، نه چون لنین پایه‌گذار مارکسیسم و نه چون بودا موسس یک آیین جهانی؛ بلکه او از کسانی است که فقط در کشورش و برای مردمش زندگی و مبارزه کرده است. به نظر می‌رسد علت این محبوبیت ناشی از عملکرد ماندلا است؛ عملکردی که تفاوت رهبران را نشان داده و به جهانیان می‌آموزد. نلسون ماندلا، نمونه موفق و مشخصی از این نوع رهبران است که در جامعه تبعیض‌آلود آفریقای‌جنوبی، توانست هم نهضت ضدآپارتاید را به پیروزی برساند و هم مانع از کشتار و فجایع انسانی شود که معمولا بعد از پیروزی یک نهضت طبیعی جلوه می‌کند. او در کتاب خاطراتش «راه دشوار آزادی» نوشته است: «در طول آن سال‌های طولانی تنهایی بود که اشتیاق من به آزاد‌بودن مردم تبدیل به آرزوی آزادی برای همه مردم سیاه و سفید شد.

من این نکته را بهتر از هر چیز دیگری می‌دانستم که درست همان‌گونه که ستمدیدگان باید آزاد شوند، ظالمان نیز باید آزاد شوند. مردی که آزادی مرد دیگری را از او می‌گیرد، خود اسیر تنفر است و در پشت میله‌های تعصب و کوته‌اندیشی گرفتار است. من اگر آزادی فرد دیگری را از او می‌گیرم، واقعا آزاد نیستم و قطعا وضعیت من مشابه وقتی است که آزادی مرا از من گرفته باشند. وقتی از زندان آزاد شدم ماموریت من این خواهد بود که هم ظالم و مظلوم را آزاد کنم. در طول زندگی‌ام خود را وقف مردم آفریقا کرده‌ام. با استیلای سفیدپوستان مبارزه کرده‌ام و با استیلای سیاهان نیز. به دنبال آرمان جامعه‌ای آزاد و دموکراتیک که همه بتوانند در آن در توازن و با فرصت‌هایی برابر زندگی کنند، بوده‌ام. این آرمان من است که امیدوارم با آن زندگی کرده و به آن دست یابم. اما اگر نیاز باشد، آماده‌ام برای این آرمان بمیرم.»

پیش از این کتاب «رهبری به شیوه مادیبا؛ درس‌های رهبری از نلسون ماندلا» نوشته «مارتین کالونگا باندا» توسط این انتشارات و با قلم همین مترجم منتشر شده بود. در این کتاب شماری از مردان و زنان در مورد چگونگی تاثیرگذاری ماندلا بر زندگی خود سخن می‌گویند و به این ترتیب خصوصیاتی را که ماندلا را به یکی از رهبران سرشناس زمانه ما تبدیل کرد، با ما در میان می‌گذارند. بیشتر وقایع این کتاب مربوط به زنان و مردان کاملا معمولی است. تعدادی از یادداشت‌ها هم از طریق روزنامه‌ها و مجلات و تلویزیون جمع‌آوری شده‌اند. اینکه این وقایع همان‌گونه که شرح داده می‌شوند اتفاق افتاده یا نه، چندان مهم نیست. آنچه مهم است این است که راویان همه تلاش می‌کنند پدیده مادیبا را تعریف کنند. اصول رهبری از دیدگاه نلسون ماندلا همچون محترم‌شمردن منزلت انسان، الهام‌گرفتن از مردم، شجاع‌بودن، عمل پیش از سخن، تمرین تواضع، بهادادن به مخالفان و استفاده از ویژگی‌های مثبت آنها، احترام به ملت و ارج‌نهادن به زندگی و کناره‌گرفتن از قدرت در زمان مناسب و دادن فرصت برای ظهور استعدادهای تازه از جمله ویژگی‌هایی است که پس از خواندن شرح این افراد از زندگی ماندلا متوجه می‌شویم.