چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

ما خسته نشده ایم


ما خسته نشده ایم

او كار فیلمسازی اش را از گروه تلویزیونی جهاد سازندگی و با ساخت فیلم های مستند آغاز كرد نخستین كار این گروه تهیه گزارشی تصویری از سیلی بود كه در سال ۱۳۵۸ در خوزستان جاری شد پس از آن مجموعه مستند «شش روز در تركمن صحرا» و «خان گزیده ها» را ساخت این دو مجموعه به تحركات نظامی گروه های مسلح ضد انقلاب در منطقه گنبد و قوای خوانین فیروز آباد فارس علیه انقلاب اسلامی می پرداخت

شهید سید مرتضی‌ آوینی‌ در شهریور ۱۳۲۶ در شهرری‌ به‌ دنیا آمد. پدرش‌ مهندس‌ معدن‌ بود و به‌ اقتضای‌ كارش‌ هر از چندی‌ به‌ شهری‌ می‌رفت‌ و در آن‌ ساكن‌ می‌شد و پس‌ از آن‌ ماموریتی‌ دیگر و شهری‌ دیگر. خانواده‌ هم‌ از او تبعیت‌ می‌كرد. پس‌ دوران‌ كودكی‌ و نوجوانی‌ مرتضی‌ در شهرهای‌ مختلفی‌ سپری‌ شد. او دوره‌ دبستان‌ و نیمی‌ از دوره‌ دبیرستان‌ را در شهرهای‌ زنجان‌، تهران‌ و كرمان‌ گذراند و دوباره‌ به‌ تهران‌ بازگشت‌ و سه‌ سال‌ آخر دبیرستان‌ را در دبیرستان‌ هدف‌ تهران‌ طی‌ كرد تا آنكه‌ در سال‌ ۱۳۴۴ دیپلم‌ گرفت‌.

او از كودكی‌ با هنر انس‌ داشت‌. شعر می‌سرود، نقاشی‌ می‌كرد و داستان‌ و مقاله‌ می‌نوشت‌. دست‌ آخر همین‌ علاقه‌ بسیار موجب‌ شد كه‌ در دانشگاه‌، رشته‌ معماری‌ را انتخاب‌ كند و در آن‌ به‌ تحصیل‌ بپردازد. اما ورود به‌ دانشگاه‌، او را كه‌ تشنه‌ شناخت‌ حقیقت‌ بود راضی‌ نكرد. محیط‌ دانشگاه‌ را متفاوت‌ از آنچه‌ می‌خواست‌ یافت‌ و نسبت‌ به‌ تحصیل‌ بی‌میل‌ شد. این‌ بود كه‌ تحصیلش‌ به‌ درازا كشید. بخشی‌ از روزهایش‌ را به‌ كار كردن‌ می‌گذراند تا از نظر مالی‌ مستقل‌ باشد و بخشی‌ دیگر را به‌ همان‌ كارهای‌ ذوقی‌اش‌، خواندن‌، نوشتن‌ و سرودن‌ و نقاشی‌ می‌گذراند و آنچه‌ باقی‌ می‌ماند صرف‌ درس‌ خواندنش‌ می‌شد.

مطالعه‌ ادبیات‌ و فلسفه‌ برایش‌ مهم‌ و لذتبخش‌ بود. چرا كه‌ پنجره‌یی‌ بود كه‌ از آن‌ نگاهی‌ هر چند جزیی‌ به‌ حقیقت‌ داشت و روح‌ بی‌آرام‌ او همیشه‌ در پی‌ یافتن‌ حقیقت‌ بود و برای‌ این‌ كار به‌ هر دری‌ می‌زد. كتاب‌ می‌خواند، به‌ شبهای‌ شعر و گالری‌های‌ نقاشی‌ می‌رفت‌، موسیقی‌ كلاسیك‌ گوش‌ می‌كرد و ساعت‌ها با دوستانش‌ مباحثه‌ می‌كرد. مباحثاتی‌ كه‌ به‌ گفته‌ خودش‌ سرشار از «تظاهر به‌ دانایی‌» بود و دست‌ آخر دریافت‌ كه‌ « تظاهر به‌ دانایی‌ هرگز جایگزین‌ دانایی‌ نمی‌شود.»

تلاش‌ صادقانه‌ او برای‌ رسیدن‌ به‌ حقیقت‌ او را روز به‌ روز جلوتر می‌برد. سرانجام‌ زمانی‌ رسید كه‌ هر چه‌ پیش‌ از این‌ نوشته‌ بود جمع‌ كرد و سوزاند، چرا كه‌ دریافته‌ بود آن‌ همه‌ حدیث‌ نفس‌ اوست‌ و بهانه‌یی‌ برای‌ دور ساختنش‌ از حقیقت‌. و او حالا حقیقت‌ را به‌ گونه‌یی‌ دیگر طلب‌ می‌كرد. در همین‌ حس‌ و حال‌ بود كه‌ سال‌ ۱۳۵۷ رسید.

در سال‌ ۱۳۵۷ زمانی‌ كه‌ شعله‌های‌ انقلاب‌ اسلامی‌ از هر گوشه‌ مملكت‌ زبانه‌ می‌كشید مرتضی‌ آوینی‌ همسفر زندگی‌ خود را شناخت‌ و با او ازدواج‌ كرد. خانم‌ مریم‌ امینی‌ هم‌، چون‌ خود او به‌ هنر و ادبیات‌ علاقه‌ بسیار داشت‌ و این‌ دو در كنار هم‌ می‌توانستند تجربیات‌ مشتركی‌ كسب‌ كنند كه‌ به‌ فهم‌ حقیقت‌ یاری‌شان‌ كنند.

انقلاب‌ كه‌ پیروز شد، آوینی‌ گویی‌ گمشده‌ خود را یافته‌ بود. هر چه‌ تا پیش‌ از آن‌ خوانده‌ بود و اندیشیده‌ بود كنار گذاشت‌ و در پی‌ شناخت‌ اندیشه‌یی‌ بر آمد كه‌ آن‌ روزها چون‌ روحی‌ لطیف‌ در همه‌ جای‌ ایران‌ جاری‌ بود. عشق‌ و علاقه‌ آوینی‌ به‌ تفكرات‌ امام‌ خمینی‌(ره) و اندیشه‌ حكومت‌ دینی‌ او را یكسره‌ به‌ خدمت‌ انقلاب‌ در آورد. آوینی‌ به‌ ضرورت‌ زمان‌، فعالیتش‌ را در دیگر رشته‌های‌ هنری‌ كنار گذاشت‌ و به‌ فیلمسازی‌ روی‌ آورد. تلاش‌ او آن‌ بود كه‌ حقیقت‌ سیال‌ زمان‌ خود را روی‌ نوار سلولویید ثبت‌ كند تا تحركی‌ باشد برای‌ آنانی‌ كه‌ امروز زندگی‌ می‌كنند و درسی‌ باشد بر آنانی‌ كه‌ در آینده‌ خواهند آمد.

او كار فیلمسازی‌اش‌ را از گروه‌ تلویزیونی‌ جهاد سازندگی‌ و با ساخت‌ فیلم‌های‌ مستند آغاز كرد. نخستین‌ كار این‌ گروه‌ تهیه‌ گزارشی‌ تصویری‌ از سیلی‌ بود كه‌ در سال‌ ۱۳۵۸ در خوزستان‌ جاری‌ شد. پس‌ از آن‌ مجموعه‌ مستند «شش‌ روز در تركمن‌ صحرا» و «خان‌ گزیده‌ها» را ساخت‌. این‌ دو مجموعه‌ به‌ تحركات‌ نظامی‌ گروه‌های‌ مسلح‌ ضد انقلاب‌ در منطقه‌ گنبد و قوای‌ خوانین‌ فیروز آباد فارس‌ علیه‌ انقلاب‌ اسلامی‌ می‌پرداخت‌. در فیروز آباد فارس‌ هنگامی‌ كه‌ كار فیلمبرداری‌ در جریان‌ بود گروه‌ سازنده‌ مجموعه‌ در محاصره‌ نیروهای‌ خوانین‌ قرار گرفت‌ و با مشكلات‌ زیادی‌ خود را به‌ شهر رساند. و این‌ گونه‌ بود كه‌ آوینی‌ نخستین‌ صحنه‌های‌ جنگی‌اش‌ را در نبرد با خوانین‌ تهیه‌ كرد .

سرانجام‌ جنگ‌ از راه‌ رسید و آوینی‌ كه‌ در جست‌ و جوی‌ حقیقت‌ بود دوربین‌اش‌ را به‌ سوی‌ جبهه‌ها گرداند. نخستین‌ فیلمی‌ كه‌ او در باره‌ جنگ‌ ساخت‌ «فتح‌ خون‌» نام‌ گرفت‌. در این‌ فیلم‌ او از محاصره‌ غم‌ انگیز خرمشهر روایت‌ كرد. پس‌ از آن‌ دست‌ به‌ كار ساخت‌ مجموعه‌ دیگری‌ درباره‌ جنگ‌ شد كه‌ یازده‌ قسمت‌ داشت‌ و عنوان‌ آن‌ همان‌ دغدغه‌ همیشگی‌ مرتضی‌ بود «حقیقت‌» و بالاخره‌ كار بعدی‌ او مجموعه‌ « روایت‌ فتح‌ » بود كه‌ سال‌ها علاقه‌مندان‌ به‌ دفاع‌ هشت‌ ساله‌ مردم‌ ایران‌ را پای‌ تلویزیون‌ها نشاند.

روایت‌ فتح‌ كه‌ پخش‌ آن‌ از سال‌ ۱۳۶۴ شروع‌ شد مجموعه‌یی‌ بود با ویژگی‌های‌ نو. گزارشی‌ مستقیم‌ و بی‌واسطه‌ بود از آنچه‌ كه‌ در خطوط‌ مقدم‌ جبهه‌ها می‌گذشت؛ به‌ دور از شعار و به‌ دور از تصنع‌. آوینی‌ در این‌ مجموعه‌ تلاش‌ كرد از آنچه‌ كه‌ می‌تواند مانع‌ انعكاس‌ طبیعی‌ رویدادهای‌ جنگ‌ گردد، كنار باشد. آنچه‌ تماشای‌ این‌ مجموعه‌ را برای‌ بینندگان‌ پرشمارش‌ لذتبخش‌ می‌كرد صدای‌ گرم‌ او بود كه‌ گفتار متن‌ برنامه‌ را با لحنی‌ صمیمانه‌ و دلنشین‌ می‌خواند. لحنی‌ كه‌ برای‌ همیشه‌ در ذهن‌ و یاد بینندگان‌ روایت‌ فتح‌ باقی‌ خواهد ماند.

فیلمسازی‌ تنها فعالیت‌ آوینی‌ نبود. او در كار مطبوعات‌ هم‌ دستی‌ داشت‌ و نوشته‌های‌ با ارزش‌ زیادی‌ در مطبوعات‌ مختلف‌ از او به‌ جای‌ مانده‌ است‌. ماهنامه‌ «اعتصام‌» ارگان‌ انجمن‌های‌ اسلامی‌ سراسر كشور كه‌ از سوی‌ سازمان‌ تبلیغات‌ اسلامی‌ منتشر می‌شد نخستین‌ نشریه‌یی‌ بود كه‌ سلسله‌ مقالات‌ منظم‌ او را در خود جای‌ داد. پس‌ از آن‌ ماهنامه‌ «جهاد» نوشته‌های‌ او را منتشر كرد. جهاد را وزارت‌ جهاد سازندگی‌ منتشر می‌كرد؛ جایی‌ كه‌ سید مرتضی‌ آوینی‌ سال‌های‌ طلایی‌ عمرش‌ را در آن‌ سپری‌ كرد.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید