یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
نجات کهکشان ها در بازی کودکانه سینما
از قرار معلوم بازار اقتباس از کتابهای مصور در هالیوود آنچنان داغ است که کتابهای درجه دو و سه هم فرصت مییابند به روی پرده بیایند. «فانوس سبز» از جمله کمیک استریپهایی است که با وجود انتشار از دهه ۱۹۴۰، در خود آمریکا هم چندان شناخته شده نیست و شخصیتهای آن در حد سوپرمن یا مرد عنکبوتی معروف نیستند. تابستان امسال فصل داغ ابر قهرمانان کتابهای مصور است و فیلمها یکی بعد از دیگری اکران میشوند و در معرض قضاوت تماشاگران و منتقدان قرار میگیرند. این بار کمپانی برادران وارنر مارتین کمپبل را برای کارگردانی این پروژه انتخاب کرد و فیلم با بودجهای
۱۵۰ میلیون دلاری ساخته شد و پس از فیلمهای کمیک استریپی چون «ثور» و «مردان مجهول: درجه یک» روی پرده رفت.
● عوامل فیلم
مارتین کمپبل فیلمسازی است که در ایران با سریال تاثیرگذار «لبه تاریکی» به خاطر آورده میشود. لبه تاریکی، درامی جنایی و روانشناسانه بود که از تلویزیون ایران پخش شد و طرفداران بسیار پیدا کرد. مارتین کمپبل در سال گذشته نسخهای سینمایی براساس سریال موفق «لبه تاریکی» ساخت که البته به اندازه آن سریال با استقبال روبهرو نشد. کمپبل فیلمسازی است که نشان داده راه و رسم تاثیرگذاری بر تماشاگر را بلد است. او با فیلم «نقاب زورو» در سال ۱۹۹۸ نامزدی اسکار و گلدن گلوب را به دست آورد و بازیگرانی چون آنتونیو باندراس و کاترین زتا جونز را در سطح بینالمللی مطرح کرد. در سال ۲۰۰۵ یک فیلم دیگر هم برمبنای شخصیت زورو ساخت که «افسانه زورو» نام داشت. اما فیلم شاخص او پیش از فانوس سبز را باید «کازینو رویال» در نظر بگیریم. «کازینو رویال» قسمتی از مجموعه فیلمهای جیمز باند بود که دنیل کریگ را به عنوان جیمز باند جدید معرفی کرد و موفقیتی عظیم برای مارتین کمپبل به ارمغان آورد. کمپبل با «کازینو رویال» روحی تازه در کالبد مرده جیمز باند دمید؛ کاری که شاید انتظار میرفت برای کتاب مصور نه چندان مطرح فانوس سبز هم انجام دهد.
فیلمنامه «فانوس سبز» بهطور مشترک توسط گرگ برلانتی، مایکل گرین و مایکل گلدنبرگ نوشته شده است؛ هرچند با وجود نویسندگان متعدد باز هم داستان چندان چنگی به دل نمیزند. بازیگران اصلی رایان رینولدز، بلیک لایولی و پیتر سارسگارد هستند که انتخاب رایان رینولدز برای نقش اصلی در ابتدا با مخالفتهایی روبهرو شد. اما از نظرهایی که پس از تماشای فیلم ارایه شده چنین برمیآید که رینولدز خوب از عهده ایفای نقش این ابرقهرمان فضایی برآمده است.
● داستان از چه قرار است؟
مجموعه کتابهای فانوس سبز ماجرای ابرقهرمانهایی است که هر کدام با دردست داشتن یک فانوس سبز جادویی در اطراف کائنات مشغول حفاظت از چهار گوشه عالم هستند. قدرت این فانوس به دستان سبز به حلقهای است که در دستشان است. زمانی که آنها این حلقه را به دست میکنند قدرتهای زیادی از جمله دستکاری در شب و روز، زنده کردن رویاها و پرواز با سرعت نزدیک به نور پیدا میکنند که میتواند برای هر دشمن مخالفی خطرناک باشد. سابقه کتابهای مصور فانوس سبز به دهه ۱۹۴۰ در آمریکا برمیگردد. در آن زمان فانوس سبز توانست با شخصیت اصلی به نام آلن اسکات به عنوان یک قهرمان تازهوارد جایی برای خود در میان قهرمانان متعدد کمیک استریپها پیدا کند. جنگ جهانی دوم باعث شد استقبال از کتابهای مصور بسیار کاهش یابد. فانوس سبز حدود یک دهه منتشر نشد و پس از آن در دهه ۱۹۵۰ با تغییرات بسیار در داستان و شخصیتها انتشار آن از سر گرفته شد. هال جوردن به عنوان قهرمان تازه این کتابها از اینجا به داستان راه یافت. با وجود آنکه گروه فانوسهای سبز و انگشترهای جادوییشان سالیان دراز قدمت دارد اما تاکنون هیچ انسان «زمینی» نتوانسته است به مقام حفاظت از کائنات و در دست داشتن فانوس سبز برسد. تا اینکه بالاخره خلبانی به نام «هال جوردن» برای به دست آوردن این مقام انتخاب میشود هرچند این انتخاب با مخالفتهایی در عالم فرازمینی روبهرو میشود. سیاره «او آ» محل زندگی فانوس به دستان سبز است.
تازهترین تهدید کهکشانی مربوط به موجودی است به نام پارالاکس. سپاهیان فانوس سبز به دلیل قدرت بسیار زیاد پارالاکس، توان مقابله با آن را ندارند و به همین دلیل دست به دامن نیرومندترین فرمانده سپاهیان فانوس سبز یعنی آبین سور (تمورا موریسن) میشوند. سور کسی است که سپاهیان فانوس سبز امید زیادی به او برای شکست دادن دشمن دارند اما او هم توان مقابله با پارالاکس را ندارد و بعد از جراحت سنگینی که میبیند، به زمین میآید تا بتواند یک فرد شجاع و جسور، را پیدا کند تا بهجای خودش، نجاتدهنده کهکشانها باشد. انگشترمخصوص «آبین سور» که همیشه صاحب بعدی خود را انتخاب میکند، این بار«هال جوردن» را که خلبان سادهای است به عنوان فانوسدار سبز بعدی برمیگزیند. هال جوردن مردی معمولی است که به عنوان خلبان در یک مجموعه فعالیت میکند. هال به دلیل گذشته بسیار تلخی که داشته، تبدیل به مردی خود ساخته شده که جسارتش در پروازها زبانزد است. اما هال به تازگی متوجه شده که شرکت قرار است وی را از کار بیکار کند و این خبری بسیار ناگوار برای هال است. هال با ترک شرکت نه تنها بیکار خواهد شد، بلکه نامزدش کارول (بلیک لایولی) که دختر رییساش هم به حساب میآید را هم از دست خواهد داد و این به نوعی پایانی ناراحتکننده برای زندگی وی به حساب میآید. اما این پایان داستان نیست زیرا آبین سور که از فضا به زمین آمده، به این نکته پی میبرد که هال همان کسی است که میتواند جای خالی او را پر کند. بنابراین، هال تبدیل به فردی میشود که تا دیروز از شرکت اخراج شده بود اما حالا او نجاتدهنده کهکشانهاست.
● درباره فیلم
یکی از مشکلات فانوس سبز این است که قائم به ذات نیست و بهطور واضحی وامدار دیگر ابرقهرمانان کتابهای مصور است. تماشاگر به راحتی میتواند ردپای شخصیتهایی چون هالک شگفتانگیز، مرد عنکبوتی و قهرمانان «پیشتازان فضا» را در فیلم پیدا کند. شاید این مشکل به انتخاب بد منبع اقتباس برگردد. داستان فانوس سبز گنجایش یک اقتباس هالیوودی عظیم با بودجه ۱۵۰ میلیون دلاری را نداشته است. شخصیتپردازی ضعیف از دیگر مشکلات فیلم است. معمولا ابرقهرمان چنین فیلمهایی باید از لحاظ ظاهری جذابیت داشته باشد (مانند سوپرمن) یا شخصیتی جالب و دوستداشتنی باشد (مانند تونی استارک در مرد آهنی). اما ابرقهرمان فانوس سبز نه جذاب است و نه ویژگی خاصی در شخصیتاش هست. جلوههای ویژه نیز که میتوانست امتیازی برای چنین فیلمی محسوب شود چنگی به دل نمیزند و استفاده از تکنولوژی IGI به گونهای است که گویی ۱۰سال به عقب برگشتهایم و مثلا با اولین فیلم «مرد عنکبوتی» طرف هستیم. فیلم به شدت فانتزی و کودکانه است بهطوری که انگار تنها برای بچهها ساخته شده باشد. بهنظر میرسد کمپانی برادران وارنر باید فاتحه این پروژه را بخواند و فکر ادامهسازی بر این فیلم را از سرش بیرون کند.
● نظر منتقدان
آنچه در نظرات بیشتر منتقدان دیده میشود این است که آیا چنین داستان ضعیف و نه چندان برجستهای ارزش داشته است که با چنین بودجهای ساخته شود یا کارگردانی چون مارتین کمپبل برای آن پشت دوربین برود؟ به عنوان نمونه کنت توران منتقد لسآنجلس تایمز برخی خوبیهای فیلم را برمیشمارد اما ضعفهای فاحش آن را نیز گوشزد میکند. توران فیلم را هم دیوانه وار و هم دیوانهکننده خوانده است. فیلمی که بیشتر به ژانر «علمی- تخیلی» نزدیک است تا به یک بازسازی از روی کتابهای کمیک یا قصههای تصویری ابرقهرمانی. توران مینویسد: «فانوس سبز دارای لحظههای پرهیجانی است که در طول نمایش فیلم کم و زیاد میشود. اما حرفهای بودن ساخت فیلم تماشاگران علاقهمند به اینگونه فیلمها را تا پایان نمایش آن به خود جذب میکند.» توران بزرگترین مشکل فیلم فانوس سبز که در طول مدت فیلم هرگز حل نمیشود را تضادی میخواند که بین دیدگاههای شخصیت«هال جوردن» نسبت به «پارالاکس» (شخصیت منفی فیلم) در آغاز فیلم و پایان آن وجود دارد. تضادی که فیلمسازان کوشیدهاند تا با استفاده از شخصیتها و وقایع غیرضروری آن را از بین ببرند اما در این کار موفق نبودهاند. این شخصیتها به ویژه «فانوسداران» دیگری هستند که گاه تماشاگر را به یاد پناهندگانی از سری فیلمهای «جنگ ستارگان» میاندازند.
سیدحسام فروزان
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
مجلس شورای اسلامی ایران مجلس مجلس دوازدهم انتخابات انتخابات مجلس انتخابات مجلس دوازدهم انتخابات مجلس شورای اسلامی دولت ستاد انتخابات کشور رهبر انقلاب دولت سیزدهم
تهران هواشناسی قتل فضای مجازی شهرداری تهران زلزله سیل سازمان هواشناسی وزارت بهداشت پلیس آتش سوزی بارش باران
خودرو قیمت خودرو قیمت طلا بازار خودرو حقوق بازنشستگان سایپا گاز بورس بانک مرکزی نمایشگاه نفت قیمت دلار ایران خودرو
نمایشگاه کتاب کتاب نمایشگاه کتاب تهران رضا عطاران کیانوش عیاری تئاتر سینمای ایران تلویزیون دفاع مقدس سینما نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران سریال
فناوری تجهیزات پزشکی
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه فلسطین جنگ غزه آمریکا روسیه حماس سازمان ملل افغانستان رفح اوکراین
پرسپولیس فوتبال استقلال لیگ برتر هوادار رئال مادرید باشگاه پرسپولیس سپاهان لیگ برتر فوتبال ایران لیگ برتر ایران بازی باشگاه استقلال
هوش مصنوعی همراه اول خورشید شفق قطبی دبی ایلان ماسک ناسا اپل گوگل عیسی زارع پور نوآوری
سرطان درمان و آموزش پزشکی تغذیه آلزایمر زیبایی فشار خون قهوه کاهش وزن بارداری توت فرنگی