به بهانه فقدان جانسوز آیت الله هاشمی رفسنجانی با عنوان 'سرباز موفق نظام'

روزگاری مردانی بر این خاک زیستند که پاک و مطهر بودند مردان بی ادعایی که با صداقت با امام خود عهد و پیمان بستند

سرباز موفق نظام

روزگاری مردانی بر این خاک زیستند که پاک و مطهر بودند مردان بی ادعایی که با صداقت با امام خود عهد و پیمان بستند. شعارشان این بود: "ما شیفتگان خدمتیم نه تشنگان قدرت"، گوینده این مطلب ناب را همه می شناسند... بله شهید بهشتی را میگویم کسی که اوج مظلومیت و استقامت از نشانه های اوست و هم او بعضاً آماج ناجوانمردانه ترین تهمت ها و سخنان پوچ و بیهوده و دروغ پردازی هایی بود که از پروژه های برنامه ریزی شده دشمنان برای ترور شخصیت مسئولان مؤثر نظام، که این پروژه با دستان ناپاک افسران خودفروخته آنان در داخل عملیاتی شد. اما رفتار این بزرگ مرد چه بود؟ صبر و استقامت برای حفظ پدیده مهمتری که نظام اسلامی نام داشت. صبوری عظیم آن بزرگ مرد برای همگان سؤال بود که این سؤال از زبان آیت ا... هاشمی رفسنجانی بیان شد "روزی در جمع یاران به بهشتی گفتم، این تهمت های تلخ آزارت نمی دهد، نگاهم کرد و گفت این آسیاب به نوبت است" پاسخ شهید بهشتی عمیقاً آقای هاشمی را در فکر فرو برد.

و امروز ما شاهدیم که در این ایام پر از تهمت و افترا چه با سوز سخنانی بدین گونه بر زبان جاری کرد:"چقدر این روزها بی شما سخت می گذرد دوستان، من تا نیمه راه آمدم مشیت این بود که بمانم تا نوبت به من برسد تا در سنگ زیر و بالای آسیاب صدای شکستن های خود را بشنوم و بچشم، دلم که می گیرد گاهی یاد امام آرامم می کند".

و امروز رد پای همان خط تخریب شهید بهشتی در مورد آقای رفسنجانی نمایان است. و حتی بعد از عروج معنوی او باز کینه توزان و خناسان نتوانستند کینه و عداوت نسبت به او را پنهان کنند و جالب است که بدانیم برخی بچه سالان که هیچ خاطره ای از انقلاب ندارند چرا که سن شان به این حرفها قد نمی هد ابراز خوشحالی می کنند. انسان تعجب می کند از این همه کوته فکری که کورکورانه نجوا گر خودفروخته گان و حرفهای کلیشه ای هستند.

کدام آدم منصفی پیدا می شود که نقش مؤثر رفسنجانی را در کوران حوادث انقلاب نادیده بگیرد. هر کجا نیاز به حمله به دشمنان و سخنان لغو آنان بود تمامی نگاه ها به مشاور عالی نظام یعنی آیت ا... هاشمی رفسنجانی بود که چه عکس العملی از خود و از نظام نشان می دهد. او همیشه خود را به عنوان سربازی می دانست که پا به رکاب امام راحل(ره) ایستاده بود و ایستادگی و استقامت پای نظام اسلامی از خصوصیات بارز او بود. چه کسی به یاد دارد که امام (ره) در موردی به او نهیبی زده باشد و یا او را از راهی برحذر داشته باشد. او سربازی بود که به موقع و به درستی در پست جانشینی فرماندهی کل قوا نیز می تواند انجام وظیفه کند. و در کنار ناخدای کشتی انقلاب اسلامی قرار می گیرد. شاید درقالب کوچکتر آن، نوعی حسن باقری برای سپاه که طراح عملیاتی بود. حرف او چه بود؟ همان حرف امام(ره)، وحدت و همدلی،........ این ملت بدون وحدت و یکپارچگی شکننده خواهد بود... و این اواخر از اعتماد مردم به مسئولین سخنانی به میان آورد که به مزاق بعضی ها خوش نیامد. و همین سخنان او را از نماز جمعه نیز ساقط کرد... او هرگز به پست و مقام خود نیاندیشید چرا که او تشنه قدرت نبود، که شیفته خدمت می نمود و این شیفتگی را در سخن حق در هر شرایطی می دانست. او بارها مورد هجوم نامحرمان انقلاب و انقلابیون بعد از انقلاب قرار گرفت. اما بسان شهید بهشتی راست قامت تاریخ بود. او سند زنده تاریخ انقلاب اسلامی بود که با رفتن خود بسیاری از اسرار تاریخی نظام نیز پنهان باقی خواهد ماند. چه کسی بیاد دارد که او در جایی از حق و حقوق خود سوءاستفاده کرده باشد.

در محکومیت فرزندانش؟ در رد صلاحیتش؟ در برخورد با انواع تهمت ها ناروا و ناچسب؟ در فحاشی به دخترش؟ و توهین به خانواده اش؟ در برکناری از ریاست مجلس خبرگان که خیلی ها نگران بودند که او از خود سرسختی نشان دهد؟ و بسیاری دیگر .... هیچ انسان منصفی و عدالتخواه و آزاداندیشی می تواند نمونه ای بیاورد که بوی سوء استفاده داشته باشد در حالی که او آدم کوچکی نبود، به راحتی می توانست از بسیاری از امتیازات خود استفاده کند همانطور که خیلی ها در رده های بسیار پایین تر از او از لحاظ جایگاه، سوءاستفاده کردند. او همیشه خود را بسان یک سرباز جان برکفی می دید که فدایی نظامی است که امام بزرگوار بنا نهاده بود. او به معنای واقعی مرد متعهد نظام بود که آخرت خود را فدای دنیای خودش نکرد... حرف او چه بود که بعضی از خناسان روزگار تعابیر منفی کردند و سخنان آینده نگرانه او را برنتافتند. او می گفت: "آینده ممکن است که ما نباشیم، بچه هایمان که هستند، چه می شد که مطمئن می شدیم این پرچم انقلاب به دست افرادی بهتر از ما می افتد". کجای این سخنان حرف لغو و بیهوده بود که به او تاختند... امروز او در بین ما نیست اما خدای او هست که حتی او از امام می خواست که قبول قطعنامه پایان جنگ را به عهده او بگذارند و او را با این عنوان محاکمه و حتی اعدام کنند. این یعنی عاشق و فدایی نظام و امام(ه).

امروز با سخنان رهبری معظم انقلاب دیگر نقطه پنهانی باقی نمانده است که او را تکیه گاه خود خطاب می کند. و در پیام تسلیت نقطه مبهمی باقی نمی ماند که بعضی ها با دیدگاه های منافقانه خود که در واقع نوعی تفسیر به رای بود، رمزگشایی کنند از بیانات رهبری معظم، که به وسوسه خناسانی اشاره دارد که درسال های اخیر با شدت و جدیت در پی بهره برداری از تفاوت های نظریشان بودند، اما موفق نشدند.

شاید واضح تر و روشن تر اینست که همان طور که هاشمی گاهاً با عکس العمل های خاص خود در برابر بدخواهانه که بسیار صبورانه و متفکرانه نقشه های شوم را نقش برآب و آنان را غافلگیر می کرد. باز با رجعت ناگهانی خود، خناسان روزگار را غافلگیر نمود و بسیاری نمی دانستند که باید چکار کنند. آیا باید تسلیت بگویند یا ابراز خوشحالی کنند. و باز همان کسانی که هزینه های زیادی را بر نظام و رهبری تحمیل می کنند منتظر عکس العمل رهبری نظام ماندند و پس از گذشت حتی 20 ساعت بعد از رحلت جانسوز آیت ا... هاشمی رفسنجانی تسلیت گفتند، که نشان از بی توجهی و بی تدبیری آنان است. چرا که حضور گسترده مردم برای چهره مردمی نیز باز غافلگیرشان کرده بود. عجبا بعضی از آنانی که شعار مرگ بر هاشمی را در این مملکت راه انداخته بودند امروز چگونه در زیر تابوت او سینه می زنند. خدایا با این جماعت، آخرت و عاقبت ما رو ختم به خیر بفرما... و آنان را نیز هدایت فرما.

عیسی محمدحسینی

دانشجوی دکتری روابط بین الملل دانشگاه علوم تحقیقات آزاد اسلامی اصفهان