دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

چو ایران نباشد تن من مباد


چو ایران نباشد تن من مباد

در مطالعه تاریخ هر کشور وقتی برگ های آن را ورق می زنیم, همیشه دنبال سطرهای افتخارآفرین آن هستیم و وقتی به خمودگی ها می رسیم به نوعی کرختی تمام وجودمان را در خود فرو می برد

در مطالعه تاریخ هر کشور وقتی برگ‌های آن را ورق می‌زنیم، همیشه دنبال سطرهای افتخارآفرین آن هستیم و وقتی به خمودگی‌ها می‌رسیم به نوعی کرختی تمام وجودمان را در خود فرو می‌برد.

تاریخ معاصر ایران پر از این خمودگی‌ها و البته برخی از افتخارات است و این افتخارات در برابر آن سرشکستگی‌ها مرهمی است بر زخم ۲۰۰ ساله ایرانیان. تمام ایرانی‌هایی که درس را تا سطح دبیرستان آن خوانده‌اند به خوبی از معاهده‌هایی ننگین مانند گلستان و ترکمانچای آگاهی دارند و اساتیدشان در مورد مصیبت‌های این دو قرارداد برایشان صحبت کرده‌اند. این دو قرارداد که سند شکست ایرانیان از روس‌ها بود، به همراه دو قرارداد <مفصل> و <مجمل> که با انگلیسی‌ها در ابتدای قرن نوزدهم امضا شدند، سلسله‌ای از قراردادها را بنیان گذاردند که تا پیروزی انقلا‌ب اسلا‌می در ایران ادامه یافت. البته حجم این قراردادها در دوره قاجاریه بسیار بیشتر از دوره پهلوی بود و تبعات آن هم بیشتر. در این میان، در طول دوران این دو حکومت، برخی از قراردادها هم به امضا رسیدند که برای حفظ آنچه از ایران باقی مانده بود، مهم به شمار می‌رفت. در دوره قاجار قرارداد ارزنه‌الروم با همت و درایت میرزا تقی‌خان فراهانی فرستاده وقت ایران به عثمانی به امضا رسید و دومین آن را هم باید قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر برشمرد که در دوره پهلوی دوم میان وی و صدام‌حسین معاون رئیس‌جمهور وقت عراق امضا شد.

هر دوی این قراردادها در مورد مرزهای غربی ایران به امضا رسید تا اختلا‌فات چند ‌صد ساله ایران و عثمانی و سپس کشور تازه متولد شده عراق را در مورد خط مرزی، به خصوص اروندرود حل و فصل کند که البته این مهم به صورت اساسی در قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر آمد و از آن پس به عنوان سند روابط میان ایران و عراق شناخته شد. قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر از آن دست قراردادهایی است که در حقوق بین‌الملل به قراردادهای ایستا مشهور است، یعنی اینکه آن را نمی‌توان به صورت یک‌طرفه ملغی کرد. ‌

شاه‌بیت قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر در مورد اروندرود و حق کشتیرانی در آن است. در این قرارداد تصریح شده که خط‌القعر یا خط تالوگ - عمیق‌ترین نقطه رودخانه - به عنوان مرز ایران و عراق شناخته شود و از جانب دیگر ایران و عراق در اداره امور این رودخانه به صورت مشترک با هم همکاری داشته باشند. اما صدام که خود در سال ۱۳۵۴ با سفر به ایران این قرارداد را با پادشاه وقت ایران نهایی کرد، پس از پیروزی انقلا‌ب به‌زعم خود شرایط را مناسب دید تا با الغای آن استیلا‌ی عراق را در این آبراه رسمی کند، اما ایران با وجود انقلا‌بی بودن و شرایط ویژه کشور به هیچ عنوان زیربار این اقدام غیرقانونی و غیرحقوقی صدام‌حسین نرفت و سختی جنگی ۸ ساله را به جان خرید تا مرزهای ایران آنگونه که هست، بماند؛ و این از همان معدود افتخاراتی است که جوانان ایرانی آفریدند و مقامات کشورمان نیز در طول دو دهه پس از پایان جنگ از اینکه ایران در این جنگ - علی‌رغم جنگ‌های ۲۰۰ سال گذشته - حتی یک وجب از خاک خود را از دست نداد، بارها سخن راندند تا این افتخار برای همیشه برای ایران بماند.اما در حالی که رژیم بعث عراق در طول ۸ سال جنگ با ایران نتوانسته بود در مفاد قرارداد ۱۹۷۵ تغییری ایجاد کند، در این چند ماه شاهد آن بودیم که برخی از مقامات بلندپایه عراقی از بی‌اعتبار بودن این قرارداد و لزوم تجدید نظر در آن سخن گفتند، هر چند این سخنان با واکنش تند ایرانیان در نطفه خفه شد ولی به نظر می‌رسد عراقی‌ها به این سادگی حاضر نیستند دست از این ادعا برداشته و به هر طریق ممکن می‌خواهند این قرارداد را به گونه‌ای به نفع خود تغییر دهند.

حال در آستانه سفر رئیس‌جمهوری ایران به عراق برخی از رسانه‌های غربی و منطقه‌ای با شیطنت‌هایی چند، درصدد هستند تا در این مورد با شایعه پراکنی‌های خود در مورد قرارداد ۱۹۷۵ و سفر آقای احمدی‌نژاد به بغداد ارتباطی را برقرار کنند. برای روشن شدن این موضوع چند شاهد می‌آوریم:

۱) یک ماه است برخی از رسانه‌های عراقی و عربی به همراه همتایان غربی خود غوغا به پا ساخته‌اند که ایران در حال دزدیدن نفت عراق است؛ کارشناسانی که به برنامه‌های این شبکه‌ها دعوت می‌شوند و یا در این مورد در رسانه‌های آنها یادداشت می‌نویسند - که بسیاری از آنها مقامات عراقی هستند - دلیل اصلی این امر را قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر می‌دانند که به شدت به نفع ایران است و ایران دارد از آن سوء‌استفاده می‌کند. شبکه خبری العربیه که برنامه های آن از امارات متحده عربی پخش می‌شود بیشترین حجم تبلیغ را در این مورد داشت.

۲) پس از خوابیدن سر و صداها در مورد ادعای آقای جلا‌ل طالبانی در مورد قرارداد ۱۹۷۵، قرار شد تا هیاتی مرکب از کارشناسان عراقی با سفر به ایران در مورد این قرارداد و نحوه اداره اروندرود مذاکره کنند؛ این هیات به ایران آمد و مذاکره هم کرد ولی اخبار خاصی هم در ایران منتشر نشد، اما با بازگشت این هیات به عراق به شدت آنها در عراق خبرساز شدند؛ رئیس این هیات به روزنامه الصباح چاپ بغداد گفت که سفر به تهران بسیار پر بار بوده است و همین اظهار نظر باعث شد تا باز هم بازار گمانه‌زنی‌ها و اظهارنظرها در مورد ابعاد این دستاوردها! در رسانه‌های عرب داغ شود؛ اما در ایران ما هیچ خبری در این مورد نشنیدیم. رسانه‌های عرب همه بر این باور هستند که ایران به عراق در مورد قرارداد ۱۹۷۵ امتیازاتی داده ولی حاضر به فاش کردن آن نیست.

۳) درست هفته گذشته بود که استاندار بصره - تنها بندر عراق که از اروندرود تنفس می‌کند- با جمع کردن خبرنگاران اعلا‌م کرد کنسولگری ایران در بصره قصد داشته تا او و برادرش را ترور! کند. این ادعای بی‌پایه و اساس که در آستانه سفر رئیس‌جمهوری ایران به عراق از طرف استاندار تنها استان ساحلی عراق بیان می‌شود خود پیام‌های مختلفی را دارد که هنوز هم رسانه‌های عربی به آن می‌پردازند.

با بر شمردن این موارد و چند مورد دیگر که پرداختن به آن در این مجال نمی‌گنجد به سادگی‌ می‌توان این حدس و گمان را زد که برنامه‌ای سنگین و از پیش تهیه شده برای سفر رئیس جمهوری ایران به بغداد توسط مقامات عراقی در نظر گرفته شده است و آنها در این میان تلا‌ش خواهند کرد تا بیشترین امتیاز را از ایران بگیرند. حال که این حرف‌ها و سخنان مطرح می‌شود، ما نیز به عنوان یک ایرانی که تمامیت سرزمینی کشورمان برایمان مهم بوده و در پای این قرارداد یک میلیون شهید و مفقود و ده‌ها هزار جانباز داده‌ایم، انتظار داریم مسوولا‌ن کشور به صورت شفاف به نگرانی‌های افکار عمومی ایران پاسخ گفته و شک و ترس را از آنها بزدایند.

پیش از آنکه احمدی‌نژاد تهران را به مقصد بغداد ترک‌کند چند درخواست از ایشان به عنوان رئیس دولت و وزارت امورخارجه به عنوان نهاد خارجی کشور داریم:

۱) بار دیگر به صورت صریح و روشن این نکته را بیان کنند که قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر به عنوان یک سند بین‌المللی تا همیشه معتبر بوده و ایران به هیچ عنوان حاضر نیست حتی یک نقطه از این قرارداد را کم و یا زیاد کند.

۲) آقای رئیس‌جمهور و وزارت امورخارجه به مردم ایران بگویند که آنچه مقامات عراقی در مورد دستاوردهای سفر خود به تهران در مورد این قرارداد گفته‌اند صحت ندارد و همه اینها ادعا بوده و بازخورد داخلی برای عراقی‌ها داشته است.

۳) در صورتی که در این مورد با عراقی‌‌ها مذاکراتی شده است،چرا به مردم کشور  اطلا‌ع‌رسانی‌ نشده است؟ ‌

۴) آقای رئیس‌جمهور و وزیر امورخارجه بر این امر تاکید کنند که در سفر خود به عراق به هیچ عنوان در مورد تغییر در قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر مذاکره نخواهند کرد و تنها در مورد چگونگی اجرایی شدن آن مذاکره خواهد شد.

به هر حال ما امروز زندگی می‌کنیم و همانگونه که خود در مورد پیشینیان صحبت می‌کنیم و خطاهای آنها را به شدت مورد عتاب قرار داده و از عملکرد آنها انتقاد می‌کنیم، دیگران هم ما را مورد قضاوت قرار خواهند داد، بنابراین بهتر آن است مصالح کوتاه‌مدت را بر منافع بلندمدت ترجیح نداده و به فکر فردای ایران باشیم.

محمدجواد حق‌شناس