یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

گاز,منبع قدرت


گاز,منبع قدرت

زیست بوم ما بوشهریان جایی است که ظرفیت های استراتژیک آینده کشورمان در زیر آب و خاک آن قرار گرفته است منطقه ما به واسطه تراکم انرژی در سطح جهان کم نظیر اگر نگوییم بی نظیر می باشد جنوب ایران و خصوصاً استان بوشهر مرکز تعاملات گسترده انسانی با محوریت بحث انرژی قرار خواهد گرفت

زیست بوم ما بوشهریان جایی است که ظرفیت های استراتژیک آینده کشورمان در زیر آب و خاک آن قرار گرفته است . منطقه ما به واسطه تراکم انرژی در سطح جهان کم نظیر (اگر نگوییم بی نظیر) می باشد. جنوب ایران و خصوصاً استان بوشهر مرکز تعاملات گسترده انسانی با محوریت بحث انرژی قرار خواهد گرفت. بدون شک دنیایی از فرصت و تهدید در برابر ما ، فرهنگ و تاریخ مان به وجود خواهد آمد. حال سؤال بنیادی این است که در این منظومه پیچیده جایگاه "منِ" بوشهری کجاست؟

اروپا بحرانی بزرگ در سطح سیاسی پیرامون مسئله قطع صادرات گاز روسیه به اوکراین پشت سر گذاشت. درست در سردترین روزهای زمستان و شروع سال جدید میلادی که مصرف انرژی اروپا نیز در بالاترین مقدار است ، شرکت گازپروم روسیه تأکید کرد دیگر حاضر نیست به اوکراین گاز با قیمت ۵۰ دلار برای هر ۱۰۰۰ مترمکعب بفروشد و خواهان افزایش این قیمت به ۲۳۰ دلار می باشد . یعنی تقریباً نزدیک به همان قیمتی که کشورهای اروپای غربی برای گاز روسیه می پردازند (۲۴۰ دلار برای هر ۱۰۰۰ مترمکعب گاز) .

روسیه به کشورهایی که قبلاً جزیی از اتحاد جماهیر شوروی بوده اند گاز با سوبسید می فروخته است ، اما به نظر می رسد که اکنون بعد از انقلاب نارنجی اوکراین و نزدیکی بیش از پیش این کشور به غرب و خصوصاً آمریکا دیگر دلیلی برای دادن چنین امتیازی نمی بیند. گرفتن چنین سوبسیدی از اوکراین می توانست اقتصاد این کشور را در یک بحران فراگیر فرو ببرد .

اوکراین به علت شرایط خاص آب و هوایی ناچار بود از گاز ترانزیتی به سوی اروپای غربی برداشت کند و این خود منجر به ترس و وحشت در اروپا گردید. در تمام روزها و ساعت های بحران، رسانه های اروپایی لحظه به لحظه خبر کاهش ویا افزایش فشار در لوله های انتقال گاز را در صدر اخبار خود قرار می دادند. کریسمس بر اروپاییان تلخ گردید. آنان نه تنها نگران سرمای هوا بودند بلکه می ترسیدند این سرما به بازارها و اقتصادشان نیز سرایت کند.

در این بحران نکات معناداری برای ما ایرانیان و البته ما بوشهریان وجود دارد که در زیر به صورتی مختصر و موجز به آن خواهم پراخت .

۱) همانطور که کمیسر انرژی اتحادیه اروپا گفته بحران اخیر نشان داد که اروپا به شدت در تأمین انرژی خود آسیب پذیر است. در واقع انرژی و در این میان احتمالاً گاز در قرن حاضر پاشنه آشیل غرب صنعتی و خصوصاً اروپا به علت شرایط جغرافیایی و عدم دسترسی اش به منابع کافی انرژی می باشد . بنابراین تأمین انرژی و البته گاز برای غرب مسئله ای کاملاً سیاسی خواهد بود. آنان به جریان پایدارانرژی نیاز دارند . جریانی امن و تضمین شده ، چراکه حتی اگر برای چند ساعت فشار گاز در لوله هایشان ضعیف شود ، کشورهای شان در بحرانی عمیق فرو می رود.

خاویر سولانا مسئول سیاست خارجی اروپا تلاش نمود از طریق پیگیری های دیپلماتیک مسئله را حل و فصل کند. آمریکا یی ها در این بحران بارها از استفاده سیاسی روسیه از گاز ابراز نگرانی کردند. کمیسر انرژی اتحادیه اروپا ضمن آنکه این مسئله را بسیار پیچیده دانست ، گفت : تقاضای جهانی برای انرژی در حال افزایش است و بسیاری از منابع انرژی در سرزمین هایی واقع شده اند که " دولت ها " تصمیم گیرنده هستند نه " منطق بازار ".

در حالیکه گازپروم روسیه به دنبال آن بود که سوبسیدی های بی دلیل را بردارد و قیمت فروش گاز خود به اوکراین را به قیمت بازار برساند یعنی همان " منطق بازار ".

اینها همه نشان دهنده عمق سیاسی این بحران برای اروپا و اهمیت مسئله تضمین انرژی با دردسر کمتر برای غرب می باشد. با توجه به روبه اتمام بودن بخش زیادی از منابع انرژی فسیلی و از جمله نفت در چند ده ساله ی آینده و البته گران شدن روز به روز آنها به نظر می رسد گاز در حال تبدیل شدن به مهمترین انرژی آینده دنیا است .

۲) ایران بعد از روسیه دارای بیشترین ذخایر گاز جهان می باشد. در واقع ما ماده و انرژی استراتژیک آینده جهان را در دستان خود داریم. باید به این موضوع بیاندیشیم که گاز نیز مانند نفت می تواند هم فرصت و هم تهدید برای ما باشد .

نفت می توانست ماده ای استراتژیک در مسیر توسعه و مدرن شدن ایران باشد . نباید اینگونه بیاندیشیم که اگر نفت را نداشتیم اکنون به دموکراسی رسیده بودیم . ایران بدون نفت می توانست به جای سوییس ، افغانستان باشد.

مشکل این بود که ما ایرانیان در زمینه ی تاریخی استبدادی مان و بن بستی که در اندیشه سنتی مان ایجاد شده بود ، آمادگی بالایی برای دچارشدن به آشفتگی فکری و فرهنگی داشتیم. همین شرایط تاریخی و فرهنگی باعثی برای به وجود آمدن امکان نفوذ بیگانگان و نعیین کنندگی آنان نیز بود. موقعیت ویژه ژئوپولیتیک و داشتن منابع ماده حیاتی دنیای صنعتی شاخصی برای توجه قدرتمندان دنیا به ایران شد. آنان به دنبال منافع خود بودند و با منطق قدرت در نظام اندیشه و دنیای جدید عمل می کردند. قرار نبود بیگانگان به مارحم کنند و نکردند ، اما ما خود نیز بر خود رحم نکردیم .

رخوت ، غفلت و توهم گذشته را به خطرپذیری ضروری برای رودررو شدن همه جانبه با دنیای جدید و الزامات آن ترجیح دادیم. اما این جهان خود را به ما تحمیل کرد، سنت های متصلب ما را پس زد و امکان بازتولید آنان را به شکلی پویا از ما گرفت.

در قرن پیش رو نیز گاز مانند نفت، در قرن گذشته است. می توانیم با سیاستی درست و مدیریت صحیح انرژی های در دسترس ، موقعیت مان را در نقشه قدرت جهان دگرگون کنیم . اما اگر بی تدبیری به خرج دهیم باز بازیچه ای بیش نخواهیم بود.

اروپا به گاز ما نیاز دارد . وزیر امور خارجه رومانی در حایکه فشار گاز در لوله های انتقالی از روسیه کاهش می یافت بر این نکته تأکید کرد که اروپا باید در اندیشه تأمین بخش مهمی از گاز مورد نیازش از کشورهایی مانند ایران باشد. فراموش نکنیم که در بسته های تشویقی سه کشوراروپایی که چند ماه پیش برای تعلیق غنی سازی ایران ارائه کرده بودند،پیشنهاد در نظر گرفتن نقشی استراتژیک برای ما در تأمین انرژی غرب نیز بود. این پیشنهاد تشویقی یک معنای مهم داشت که با تفسیر و تأویل آن می توان بعضی از دلایل انان برای جلوگیری از رسیدن ایران به فناوری هسته ای جدا از بحث امکان دسترسی ایران به بمب کشف کرد.

اگر ایران بتواند بخش مهمی از انرژی خود را از طریق منابعی به غیر از منابع فسیلی تأمین کند با به دست آوردن امکان فروش بیشتر ،نقش مهم تری در اقتصاد انرژی دنیا پیدا می کند ، یعنی دقیقاً در جایی که نقطه ضعف غرب است.

چنین موقعیتی می تواند نقش ایران را در بعضی وجوه جهان جدید از یک قدرت منطقه ای فراتر ببرد. ایرانی که بتواند به تصور و مدیریت درستی بر منابع فسیلی و غیر فسیلی انرژی خود برسد بدون شک دارای نفوذ و عمق استراژیک تمدنی در کشورهای پیرامونی خود ، دنیای اسلام و حتی تا هند ، چین و جنوب شرقی آسیا خواهد شد. ایران در چنین وضعیتی می تواند حتی از ایرانی که دارای بمب هسته ای باشد برای غرب خطرآفرین تر باشد.

ایران در حساس ترین نقطه از حساس ترین منطقه جهان قرار گرفته است ، یک ایران توسعه یافته و پیشرفته برای غرب و اروپا بسیار بسیار دردسرآفرین تر از یک کشور توسعه یافته درشرق و یا در جنوب شرقی آسیا است چراکه در این صورت ایران می تواند محور خاورمیانه پیشرفته باشد و اقتصاد اروپا را به شدت درخطر قرار دهد. یعنی ایران می تواند اروپا را از سروری و ادعای پیشرویی جهان دور کند. ایران با پیشینه ی تمدنی که دارد و البته ثباتی تاریخی که علیرغم فراز و فرودهایش تجربه کرده ، می تواند کانون تمدن مدرنی که خاستگاه اش در غرب بوده است را به نقطه ای دیگر در جهان جابه جا نماید.

غربیان بدون شک استدلالی بهتر از این ندارند که چون ایران در حال حرکت به سوی کسب فناوری های فوق مدرنی است که سلاح های هسته ای و بیولوژیک در اختیار او قرار می دهد باید ایران را محدود و متوقف کرد.

۳) روسیه در بحران گازی خود از همان منطقی بهره گرفت که ایران مبنای استدلال های خود برای دفاع از حق اش برای کسب فناوری های صلح آمیز هسته ای قرار داده است. روس ها از شیوه ای تهاجمی استفاده کردند که ما نیز به آن اعتقاد داریم. البته روس ها دانستند که ابعاد مسئله را چگونه ، در چه ابعادی و با چه ابزارهایی باید گسترش دهند.

به نظر می رسد که روس ها بسیار موقع شناس و فرصت طلب بودند. انان با یک برنامه سریع و ناپلئونی توانستند بخشی از عمق استراتژیک از دست رفته شان را در انقلاب نارنجی اوکراین به دست آورند. سیاست عرصه ای است برای ایجاد تعادل(balance)، هرچند ناپایدار، میان نیرو های تأثیرگذار در صفحه ی شطرنجی شده ی قدرت. روس ها در این بحران نشان دادند که بازی و مفهوم سیاست را خوب در صحنه جهانی می دانند و توان این را دارند که در آینده نقش یک قدرت تأثیر گذار را در جهانی بامحوریت سیاست های چندجانبه بازی کنند.

بنابراین روس ها می توانند شریکی خوب برای ما باشند چراکه قادر به تشخیص منافع جهانی و منطقه ای خودشان هستند. در زمانی که روس ها ریاست گروه هشت کشور صنعتی را به عهده گرفته اند ما میتوانیم با ایجاد هم پوشانی منافع ملی خودمان با منافع روس ها امکان موفقیت ومعامله بزرگ را فراهم کنیم.

۴) پوتین چندین بار در بحران اخیر اظهار داشت که ما برنامه ای جامع برای تأمین انرژی اروپا داریم. رئیس جمهور روسیه سعی داشت با آرامش به اروپایی که با ترس به او گوش می داد، بفهماند که نیاز اروپا و البته خواست آنان برای تضعیف تقش آمریکا در معادلات قاره سبز و حوزه نفوذش، بدون در نظر گرقتن روسیه امکان پذیر نمی باشد.

اطلاع و آگاهی ما از مختصات این برنامه و تلاش در تعریف نقشی مهم برای خودمان با توجه به برنامه هایی که روسیه دارد و فرصت هایی که در این میان توزیع خواهد شد، یک ضرورت ملی و تاریخی است.

۵) اما زیست بوم ما بوشهریان جایی است که ظرفیت های استراتژیک آینده کشورمان در زیر آب و خاک آن قرار گرفته است . منطقه ما به واسطه تراکم انرژی در سطح جهان کم نظیر (اگر نگوییم بی نظیر) می باشد. جنوب ایران و خصوصاً استان بوشهر مرکز تعاملات گسترده انسانی با محوریت بحث انرژی قرار خواهد گرفت. بدون شک دنیایی از فرصت و تهدید در برابر ما ، فرهنگ و تاریخ مان به وجود خواهد آمد. حال سؤال بنیادی این است که در این منظومه پیچیده جایگاه "منِ" بوشهری کجاست؟

این پرسش می توند از موضعی کاملاً انسانی(اومانیستی) و مدرن، فهم و صورتبندی شود و هرگز تناقضی با بودن "من"، در مقام انسانی جهانی ، شرقی و ایرانی که در فضای فرهنگی اسلامی نفس می کشد ، نداشته باشد. در واقع چنین بودن هایی در "من" با همین پرسش بنیادینِ از وضعیتی که در آن پرتاب شده ام، به عینیتی تاریخی و انضمامی می رسد.

کنش "منِ" بوشهری در عرصه اندیشه، شعر،داستان،موسیقی،ترجمه،معماری شهری،زندگی روزمره،تجارت،عمران،مدیریت و سیاست همه و همه دارای نسبتی اُرگانیک با درون مایه این پرسش بنیادین است که در این مقطع از تاریخ و در این گوشه از جهان در ارتباط با ماده ای سوختی برای انسانی جهان سومی در سیستمی تمرکزگرا، طرح گردیده و ممکن است او را از حاشیه ی از حاشیه ها به مرکزی از مراکز پرتاب کند.



همچنین مشاهده کنید