سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
سرشكسته, كم توان, شلخته
من مهم و دوست داشتنی نیستم. كارهایی كه دیگران انجام میدهند از عهده من خارج است.
اگر كسی از من تقاضا كند، كاری بكنم، یا به طور كلی از انجامش عاجزم و یا كاری ناقص ارائه میدهم. از جمله افرادی هستم كه دیگران دوست دارند سر به سرش بگذارند، آلت دستش كنند و یا نادیدهاش بگیرند.
خواستههایم بیاهمیت تلقی میشود به همین دلیل به روشنی نمیدانم چه چیز را دوست دارم و آرزومند چه هستم. با تغییر و تحول میانهای ندارم. كمترین تغییر به دلهرهام میافكند و مضطربم میسازد. بر رویدادهایی كه در آینده برایم اتفاق خواهد افتاد كنترلی ندارم و در نتیجه نمیتوانم سرنوشت خود را در دست بگیرم. كارها ممكن است بدتر شوند. اما هرگز بهتر نمیشوند.
سخن گفتن بچه درباره رویاهایش و توسل او به دروغ برای توصیف چیزهایی كه برایش مهم است، نشانه آن است كه آرزو میكند فرد دیگری بود و از مقام و موقعیت متفاوتی بهرهمند میشد. گاه او ماجراهایی را سر هم میكند تا موقعیت زندگیش را بهتر و رویدادهایی را كه برایش اتفاق افتاده مهمتر جلوه دهد.
بچهای كه دچار حقارت نفس است، خود را موجودی سرشكسته و حقیر و بیفایده میپندارد، خواستهها و امیالش را واپس میزند، انتظارات كمی از اطرافیانش دارد و به ندرت نظر دیگران را به سوی خود جلب میكند، حتی ممكن است اظهار علاقه اطرافیان وی را پریشان و مضطرب كند و چه بسا تحسین تا حد گریستن، دچار گیجی و آشفتگیاش نماید.
شماری از بچهها در برابر كارهای به ظاهر سخت كمطاقتاند. از اینرو بیشتر راهی را برمیگزینند كه ایمنترین راه باشد و حداقل ایستادگی برای گذر از آن كفایت كند. آنان هنگام رویارویی با موانع و چالشها مضطرب میشوند و به گریه میافتند.
بیشتر والدین عادت دارند كه از فرزندانشان ادعاهای مبالغهآمیز بشنوند و چون بچه فاقد اعتماد به نفس نمیتواند این خواسته والدین را برآورده سازد، ممكن است ادعا كند كه از خود نفرت دارد و آرزو كند كه ای كاش میمرد.
دردسرها و دشواریها در راه پرورش شخصیت كودك امری جاری و عادی است، اما بچهای كه به قضاوتهایش اعتماد ندارد و تصور میكند نمیتواند حتی نكتههای صریح و روشن را درك كند و یا كارهای ساده را به مرحله اجرا گذارد، پیوسته مایل است در مسیر صاف و هموار گام بردارد و همه چیز روشن و شسته رفته باشد.
او نگران از عواقب هر كار از پذیرفتن مسئولیت شانه خالی میكند. برای مثال اگر از او بخواهید برای گذاردن برادر كوچكش در تختخواب كمك كند و یا كتابی را به كتابخانه باز گرداند، تحت تأثیر احساس بیكفایتی میگوید: «اگر برادرم گریه كند چه میشود؟» و یا «اگر سخنان كتابدار را درك نكنم چه پیش میآید؟»
به هر حال به رغم اینكه به سادگی از عهده بسیاری از كارها برمیآید، خود را در انجام آن عاجز و ناتوان مییابد. احتمال شكست از جمله عواملی است كه بچه را از پیشرفت باز میدارد. بسیارند بچههای بااستعدادی كه به خاطر همین احتمالات واهی و خیالی، گوشه نشینی اختیار میكنند و از ترقی باز میمانند.
به عكس بچهای كه نیروی اعتماد به نفس را به زیر سلطه درآورده و از تواناییهای خود آگاه است، به ندرت به عدم شایستگی و نابسندگی میاندیشد. بچههایی كه ادعا میكنند از خودشان متنفرند ممكن است به خود آسیب برسانند. به طور كلی بچه دست و پا چلفتی، مستعد حادثه است و به طور غیرارادی ممكن است به خود صدمه بزند.
بیاعتمادی بچه نسبت به قضاوتهایش و ترس به خاطر عواقب هر تصمیمگیری، ناتوانیهای او را به وی گوشزد میكند.
بچهای كه خود را زبون و حقیر و كمتر از دیگران احساس میكند و هیچ روزنه روشنی در برابر خود نمیبیند با نومیدی و افسردگی از آینده سخن میگوید.
صدیقه منوچهری
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست