سه شنبه, ۱۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 4 February, 2025
مشاركت مذهبی خیریه ای در صدر است
متخصصین توسعه، كنترل شهروندی را عالیترین سطح و نوع مشاركت تشخیص دادهاند.
در این گونه مشاركت، مردم در تصمیمهایی كه زندگی روزانه آنها را تحت تأثیر قرار میدهد، دخالت میكنند، مسأله مهم در تحقق چنین مشاركتی شناخت متغیرهایی است كه موفقیت مردم (زنان و مردان) را در كنترل امور جامعه تضمین میكند.
شناخت انواع مشاركت اجتماعی زنان و عوامل مرتبط با آن، هدف این پژوهش است كه برپایه یافتههای پژوهشی در شهر تهران تدوین شده است. در این تحقیق از شش نوع مشاركت: مشاركت مدنی، حمایتی، فرهنگی تفریحی، محلی، مذهبی- خیریهای و شركت در فعالیتهای انقلابی شناخته شده است.
این پژوهش از نوع پژوهشهای كاربردی است كه با تلفیق دو روش كتابخانهای و پیمایشی انجام شده است. ابزار مورد استفاده برای گردآوری اطلاعات، پرسشنامه و جامعه مورد بررسی زنان ۱۵ ساله مناطق ۲۲ گانه شهر تهران بوده است كه از میان آنان ۱۵۰۰ زن انتخاب شدهاند.
"مشاركت اجتماعی زنان" طرح پژوهشی است كه دكتر ژاله شادیطلب با حمایت مركز امور مشاركت زنان ریاست جمهوری در سال۸۳ به اجرا درآورده است.
یافتههای تحقیق
ویژگیهای فردی
به نظر میرسد كه مهمترین متغیر در رابطه با مشاركت اجتماعی زنان موضوع سواد و میزان تحصیلات آنان است.
براساس یافتههای پژوهش حدود ۴ درصد زنان بیسواد بودهاند و از میان ۱۴۱۷ نفر پاسخگوی باسواد، فقط ۲ / ۲ درصد در سطح تحصیلات تكمیلی (كارشناسی ارشد و دكترا) قرار داشتهاند. همچنین سهم تحصیلكردگان بالاتر از دیپلم (فوق دیپلم و كارشناسی) مجموعاً حدود ۱۸ درصد بوده است. بدینترتیب مجموع زنان با تحصیلات عالی ۱ / ۲۰ درصد یا حدود یكپنجم جامعه آماری را تشكیل دادهاند.
درخصوص وضع فعالیت زنان در جامعه مورد بررسی اطلاعات بهدست آمده حاكی از این است كه روی همرفته ۷ / ۱۶ درصد زنان فعال و ۳ / ۷۳ درصد غیرفعال هستند. در میان فعالان، ۹ / ۱۳ درصد شاغل و ۸ / ۲ درصد بیكار جویایكار میباشند.
زنان غیرفعال شامل سه گروه خانهدار، محصل و دارای درآمد بدونكار هستند و سهم نسبی آنان دركل جامعه به ترتیب ۴ / ۶۴، ۱۵ و ۲ درصد است.
بررسی وضعیت شغلی جامعه مورد مطالعه بیانگر آن است كه نزدیك به ۷۷ درصد شاغلان حقوقبگیر بخشهای عمومی و خصوصی محسوب شوند. سهم كاركنان مستقل روی همرفته ۱ / ۲۲ درصد است. اما كارفرمایان زن در جامعه مورد بررسی بسیار اندك و فقط ۴ / ۳ درصد هستند.
بیش از ۷۲ درصد زنان مورد مطالعه دارای همسر، ۳۲ درصد مجرد، حدود ۵ درصد بدون همسر بر اثر فوت یا طلاق و ۱ / ۰ درصد دارای وضعیتی دیگر نظیر جدا از همسر بودهاند.
● مشاركتهای اجتماعی
مشاركت مدنی جامعه مورد بررسی كه شامل شركت در سازمانهای صنفی و كارگری، سازمانهای غیردولتی، گروهها و احزاب سیاسی، تعاونیها و همكاری با سازمانهایی نظیر شهرداری است، نشان میدهد كه میانگین بین ۱۵ / ۱ تا ۵۵ / ۱ در نوسان است كه اگرچه در مورد تعاونیها بالاتر از سایر موارد است، با این حال از حد متوسط ۵ / ۲ بسیار پایینتر و به مفهوم گرایش بسیار اندك زنان به مشاركت دراین موارد است. میانه دادهها نیز بسیار پایین و به این معنی است كه حداقل نیمی از زنان در این فعالیتها اصلاً شركت نمیكنند. توجه بهمراتب مشاركت مدنی نشان میدهد كه كمتر از یك درصد زنان در سطح بالاتر مشاركت و بیش از ۹۲ درصد در سطح پایین آن قرار دارند.
شركت در انجمن حمایت از كودكان، انجمنهای قومی، حمایت از سالمندان، زندانیان و مجامع حمایت از حقوق زنان تحتعنوان مشاركت حمایتی قرار گرفتهاند.
نتایج به عمل آمده در این خصوص نشان میدهد كه كمتر از ۳ درصد زنان در سطح بالا و ۸۸ درصد زنان در سطح پایین قرار دارند و كمتر از ۱۰ درصد در سطح متوسط آن جای میگیرند. انحراف معیار مشاركت حمایتی نسبتاً اندك (۸ / ۰ درصد) است. این به آن معناست كه بیشتر زنان سطح مشاركت یكسانی در فعالیتهای حمایتی دارند. میانگین دادهها، اگرچه برخی از موارد نظیر حمایت از كودكان، انجمنهای قومی و مجامع حمایت از حقوق زنان اندكی بالاتر است، ولی به هر جهت از سطح متوسط ۵ / ۲ بسیار پایینتر و به مفهوم گرایش اندك زنان به شركت در این نوع فعالیتهاست.
مشاركت فرهنگی با گویههای مشاركت در فعالیتهای فرهنگی هنری، ورزشی، دورههای همكلاسیها و انجمنهای علمی مشخص شده است. اگرچه میانگین مشاركت در این موارد بسیار بالاتر از سایر انواع مشاركت مورد بررسی است و بین ۴۱ / ۲ درصد دورههای همكلاسیها تا ۵۸ / ۱ درصد انجمنهای علمی در نوسان است، با این حال كمتر از سطح متوسط ۵ / ۲ درصد است.
توجه به مراتب مشاركت فرهنگی- تفریحی نشان میدهد، حدود ۵۷ درصد از زنان جامعه مورد بررسی در سطح پایین و فقط ۵ / ۱۴ درصد در سطح بالای آن قرار دارد. میانگین مشاركت فرهنگی- تفریحی اگرچه نسبت به سایر انواع مشاركتها نسبتاً بالا است، اما اندكی كمتر از سطح متوسط است.
مشاركت بعدی مشاركت محلی است كه شامل گویههای همكاری با همسایگان، انجمن اولیا و مربیان، فعالیتهای محلی، انتخابات و رایگیریها و اهدای خون میباشد. در میان گویهها بالاترین میانگین مربوط به انتخابات و رایگیریها ۵۵ / ۳ درصد و پایینترین آن مربوط به اهدای خون ۵۲ / ۱ درصد است.
به نظر میرسد وجود برخی باورها و نگرشها نسبت به اهدای خون و عدم گسترش آن در سطح اجتماعی بهصورت عمومی، سبب تمایل اندك زنان نسبت به این امر است.
به عبارتی در سطح بالای مشاركت بیشترین سهم نسبی مربوط به انتخابات و رای گیریها ۲ / ۵۵ درصد و كمترین سهم نسبی مربوط به اهدای خون ۲/۶ درصد است. سایر ارقام در مورد همكاری با همسایگان، انجمن اولیا و مربیان و فعالیتهای محلی به ترتیب برابر با ۸ / ۲۰، ۲۲ و ۹ / ۸ درصد است.
مشاركت مذهبی- خیریهای در قالب سه گویه كارهای خیریه، هیئتها و روضهها و برنامههای خرید جهیزیه شكل گرفته است. در میان این سه گویه بالاترین میانگین مشاركت مربوط به كارهای خیریه ۰۴ / ۳ و پایینترین آن مربوط به خرید جهیزیه ۸۸ / ۱ است.
به عبارت دیگر ۴ / ۵۲ درصد زنان در برنامههای خرید جهیزیه، ۵ / ۱۸ درصد در هیئتها و روضهها و ۳ / ۱۱ درصد در كارهای خیریه اصلاً شركت نمیكنند.
●● نتیجهگیری
یافتههای پژوهش حاكی از آن است، میانگین مشاركت مدنی بسیار پایینتر (۵۴ / ۱ درصد) و میانگین مشاركت مذهبی خیریهای بسیار بالاتر (۹۳ / ۲ درصد) از سایر انواع مشاركتها است. در مورد انواع مشاركت مورد بررسی، این نكته از اهمیت اساسی برخوردار است كه به هر حال به غیر از مشاركت مذهبی- خیریهای، تمامی انواع مشاركت در سطح كمتری از متوسط (میانگین ۵ / ۲ درصد) قرار دارند كه بیانگر گرایش بسیار اندك زنان جامعه مورد بررسی به مشاركت اجتماعی است. باید توجه داشت كه مشاركت مذهبی- خیریهای نیز فقط اندكی بالاتر از سطح متوسط است كه با توجه به محورهای خاص آن، نمیتوان آن را در سطح متناسب و امیدواركننده به مشاركت اجتماعی زنان قلمداد كرد.
براساس یافتههای پژوهش میزان مشاركت اجتماعی زنان شهر تهران در سطح پایین قرار دارد، به طوری كه ۳۸ درصد از زنان منفعلترین گروه هستند كه در میان انواع مشاركت به مشاركت فرهنگی و اجتماعی و مذهبی- خیریهای در سطحی متوسط مبادرت میورزند.
۳۱ درصد از زنان عمدتاً در فعالیتهای مذهبی- خیریهای و محلی مشاركت دارند. گروه سوم شامل ۱۴ درصد از كل زنان جامعه آماری است كه بیشتر از تمامی گروهها در فعالیتهای فرهنگی تفریحی و مذهبی- خیریهای مشاركت دارند. بالاخره حدود ۱۶ درصد از زنان كه جوانترین زنان جامعه مورد بررسی هستند. بیشتر به مشاركتهای مذهبی-خیریهای، محلی و انقلابی گرایش دارند.
بدین ترتیب حدود ۷۰ درصد زنان در جامعه مورد بررسی مشاركتی در سطح پایینتر دارند و فقط ۳۰ درصد در سطح مشاركتی بهطور نسبی، بالا و جزو فعالان اجتماعی میتوانند محسوب شوند.
در این گروه عمدهترین نوع مشاركتهای فرهنگی- تفریحی و مذهبی خیریهای است. افزون بر این در میان انواع مشاركتهای اجتماعی نیز بیشتر بر مشاركتهای سنتی متمركز است كه از گذشتههای دور براساس فرهنگ جامعه ایرانی وجود داشته است.
تحلیل كلیدیترین یافتههای پژوهش گویای آن است كه زنان شهر تهران هنوز به صورت بارز وارد مرحله گذار نشده و در اولین گامها در این فرآیند قرار دارند، بهطوری كه در سال گذشته فقط كمتر از نیمی از زنان مشاركت خود را در حاشیه یك كار گروهی و نه پذیرش مسؤولیت كامل اعلام كردهاند.
در نتیجهگیری كلی میتوان گفت كه زنان شهر تهران در شرایط كنونی كمتر درصدد ارتقای میزان و نوع مشاركت خود در جامعه هستند و مشاركتهای اجتماعی آنها تابعی از وضعیت فعالیت و اشتغال آنهاست.
پرستو امینی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست