یکشنبه, ۵ اسفند, ۱۴۰۳ / 23 February, 2025
مثلث زن, دین و توسعه

در تاریخ درخشان اسلام و تمدن کهن ایران، پدیده مشارکت مردمی ریشه در اعتقادات دینی و سنن ملی ما دارد. و نقش و تأثیر بانوان در تاریخ معاصر و انقلاب اسلامی ایران برجسته و ماندگار است. امروزه نیز جامعه به مشارکت زنان به عنوان نیمی از جمعیت فعال در روند توسعه نیازمند است. بدین منظور جهت پاسخگویی به سؤالاتی چون موانع توسعه یافتگی و میزان نقش زنان در توسعه و ... در محضر سرکار خانم دکتر فاطمه شمس نجفآبادی - عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا حضوریافتهایم.
به عنوان نخستین سؤال بفرمایید چند نوع دیدگاه در خصوص نقش زنان در توسعه وجود دارد؟
توسعه، بحثی است بین المللی و طبیعتا کشور ما نیز نمیتواند فارغ از این بحث باشد. هر چند برخی معتقدند که امروزه دیگر بحث توسعه در کشورهای نفت خیزی چون ایران مطرح نیست و باید به مباحث مدرنیسم و پست مدرنیسم پرداخت. از دیدگاه این افراد، بحث نوگرایی در جوامعی که به تازگی توسعه یافتهاند و مباحث پست مدرنیسم نیز در جوامعی که دوران مدرنیته را گذراندهاند، باید بررسی شود. در هر حال، برای بحث توسعه و نقش زنان به سخنان ژولیوس نایرره اشاره میکنم که میگوید: «انسان با یک پا نمیتواند حتی تند راه برود، چه برسد به اینکه بدود.» اگر لازم است جوامع در مسیر توسعه به سرعت حرکت کنند تا شاید شکاف جوامع در حال توسعه و جوامع پیشرفته کاهش یابد، چطور میتوان با نیمی از جمعیت یک کشور (یعنی فقط به اتکای مردان) به توسعه دست یافت؟! یا چطور با نیمی از جمعیت (مانند انسانی با یک پا) میتوان در مسیر توسعه، پیش رفت؟! وقتی نیمی از جمعیت هر کشوری را زنان تشکیل میدهند، پس چگونه میتوان در روند توسعه آنها را به کناری نهاد؟! این در حالی است که تمدن کشاورزی را زنان بوجود آوردند. آنها به دلیل یکجا نشینی متوجه شدند که دانههایی که از دست آنها بر زمین میریزد، یا در مسیر کار آنهاست، سبز میشود و همین موجب کشت و کار در کشاورزی شد. یعنی تمدنی که حداقل هشت هزار سال بر کره خاکی حکومت کرده، توسط زنان ایجاد شده است. پس زن قادر است نقشی مؤثر در تمدن و پیشرفت و توسعه داشته باشد.
و اما در مورد انواع دیدگاههایی که در خصوص نقش زنان در توسعه مطرح است، به دو دیدگاه اشاره میکنم:
▪ دیدگاه اول: نیاز جامعه را به حضور مثبت و سازنده زن در جامعه اعلام میدارد.
▪ دیدگاه دوم: نیاز زن را جهت حضور و فعالیت، عاملی مهم ارزیابی میکند. مطابق این دیدگاه، هر گاه زنی احساس نیاز به فعالیت نماید، خود موظف است ابزار و امکانات آن را فراهم کرده و بدین منظور برنامه ریزی کند. در ایران دیدگاه دوم حاکم است اما هیچ برنامه و تسهیلاتی جهت حضور مؤثر زن وجود ندارد. به راستی چند در صد زنان جامعه ما خودشان میتوانند موانع حضورشان را از میان بردارند؟!
ـ این در حالی است که معمولاً امکانات مشارکت و فعالیت مردان آمادهتر است. یکی از پارامترهای توسعه، درصد جمعیت فعال است. اینکه چند در صد جمعیت فعال باید چند در صد جمعیت غیر فعال را تأمین کند. جمعیت غیر فعال، یعنی جمعیتی که زیر ۱۵ سال و بالای ۶۵ سال است. در جامعه ما از هر چهار نفر، یک نفر فعال است و در نتیجه، باید مخارج سه نفر دیگر را بر عهده بگیرد و گاه اوضاع از این هم وخیمتر میشود و از هر پنج نفر، یک نفر فعال است. حال اگر، نیمی از جمعیت فعال، یعنی زنان را با دست خود کنار بگذاریم، اوضاع وخیمتر خواهد شد. در حالی که هیچ جامعهای بدون حضور صحیح و فعالانه زن در جامعه، توسعه نیافته است و در اغلب کشورها، زنان سهم مهمی از توسعه را بر دوش دارند.
چنانچه دیدگاه نخست مورد نظر باشد، قاعدتا موانع حضور نیز مرتفع خواهد شد. برای نمونه، مهدکودک جهت نگهداری کودکان ساخته میشود، ساعات کار زنان متأهل کاهش مییابد، تا هم به مسئولیت خانه برسند و هم در جامعه فعال باشند. لیکن در دیدگاه دوم، اولاً تمام زنان نیاز به حضور و فعالیت احساس نمیکنند و ثانیا اگر بنا به دلایل عدیده، مانند مشکلات مالی و اضطرارهای دیگر به این نتیجه برسند که باید فعالیت داشته باشند، نمیتوانند موانع را از سر راه بردارند. مطابق این دیدگاه، زنانی که نیاز به حضور اجتماعی دارند، در واقع کسانی هستند که نمیتوانند خود را با امور منزل سرگرم کنند و گاهی دچار توهمات و خیالات میشوند و لازم است برای رفع مشکل روحی خود، در بیرون منزل فعال باشند. حتی اخیرا در برخی از رسانهها نیز این قضاوت تشدید میشود که با ورود تکنولوژی بسیاری از اموری که به طور سنتی با نیروی انسانی انجام میشد و از وظایف زنان در خانه بشمار میآمد، کاسته شده است و زنان زمان فراغت بیشتری دارند و این میتواند مشکلات روحی و روانی برای آنها ایجاد کند، لذا باید در بیرون خانه حضور یابند.
▪ زنان جهت ایفای نقش در روند توسعه معمولاً با موانعی مواجه میشوند، حضرت عالی این مسئله را چطور ارزیابی میکنید؟
ـ البته این موانع جهت مشارکت مردان در توسعه هم وجود دارد. مردان هم، اگر بخواهند نقش مثمر ثمر داشته باشند، باید موانع فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی،.... را از سر راه بردارند. منتها در طول تاریخ، جامعه نسبت به حضور مردان احساس نیاز کرده و بنابراین به طور طبیعی، این موانع را تا حد امکان از میان برداشته است. اما در مورد زنان این موانع در تمام حوزهها وجود دارد. مثلاً، سطح سواد و تحصیلات از پارامترهای مهم توسعه است، در حالی که میزان بیسوادی زنان نسبت به مردان در کشور ما بالا است، زیرا از همان ابتدا این طرز تفکر حاکم بوده که زنان نیاز به سواد و تحصیلات ندارند. ولی با ورود به عصر جدید و لزوم دانش در تمام حوزهها این مشکل بروز و ظهور بیشتری یافته است.
در کشور ما، قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، این طرز تفکر که تحصیلات عامل انحراف دختران میشود از موانع فرهنگی تحصیل دختران بشمار میرفت. حتی افرادی هم که به ضرورت تحصیل دختران اعتقاد داشتند و تبعیض میان دختر و پسر را در ادامه تحصیل قبول نداشتند، به دلیل شرایط اجتماعی ناسالم و نامساعد آن زمان، عملاً نمیتوانستند دخترانشان را تشویق به تحصیل کنند، زیرا موقعیت را مناسب تشخیص نمیدادند، ولی این مشکلات برای پسران کمتر بود. لذا در نسل قبلی، سطح سواد دختران نسبت به پسران پایینتر بود. با وقوع انقلاب و ایجاد محیطهای سالم، میزان باسوادی دختران افزایش یافت. در سالهای اخیر ورود دختران به دانشگاهها و مؤسسات و مراکز علمی افزایش یافته و این نشانه توانمندی علمی زنان است. زیرا خلقت زن و مرد یکی است و روح مؤنث یا مذکر ندارد، بلکه علل اجتماعی، فرهنگی،.... مانع رشد یا عامل رشد میشوند و اینها پدیدههای ثانویه هستند نه فطری.
▪ الگوهای توسعه، به خصوص برای زنان باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟ آیا میتوان الگوهای سایر کشورها را اقتباس کرد؟
ـ ما بی نیاز از تجربه دیگران نیستیم. باید مسیری را که دیگران طی کردهاند، بررسی کنیم و از نقایص کار آنها اجتناب و از محاسن آن بهرهمند شویم. زمانی که حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله فرمودند: «اطلب العلم ولو بالصین»، این طور نبود که چینیها در آن زمان مسلمان باشند، ولی چون در علوم روز پیشرفت کرده بودند، وظیفه مسلمانان بود که آن علوم را از آنها فراگیرند. در تجربه آموزی نیز چنین است. اما در مورد الگوهای توسعه گرچه باید تجربیات دیگران را مد نظر داشته باشیم ولی این الگو نباید منقطع از فرهنگ ما باشد. این ویژگی، نه فقط در مورد توسعه بلکه در مورد ورود فنّاوری و فن نیز صادق است. وقتی پدیدهای مادی وارد کشور میشود، اگر زمینه فرهنگی رشد و توسعه آن در جامعه فراهم نباشد، قطعا آن فنّاوری رشد و حیات نخواهد داشت. مانند درختی که از زمین مساعد جدا کنند و در زمین نامساعد بکارند. این درخت ممکن است چند صباحی با آبی که در درون دارد، دوام بیاورد، ولی در نهایت خشک خواهد شد و باید آن را کند و به جای آن درخت دیگری را آورد. مانند وضعیت برخی کشورهای نفتخیز که هر روز فنّاوری جدیدی را وارد میکنند و به محض ابداع فنّاوری جدیدتر، آن را وارد میکنند،...
این گونه کشورها نمیتوانند فنّاوری را با جامعه خود تطابق دهند و بر حسب نیازهای جامعه خود هماهنگ نمایند؛ به بیان دیگر، زمینه اجتماعی این عمل، در آنجا فراهم نیست. لذا در خصوص الگوهای توسعه نیز، الگوهایی که صد در صد آن غربی باشد، ناموفق است. برای اینکه الگو، باید با فرهنگ ما همخوانی داشته باشد، خصوصا الگوی توسعه که فرهنگ در آن نقش مؤثری دارد و از پارامترهای اساسی است.
از سوی دیگر، بسیاری از زنان جامعه ما، به الگوی توسعهای که منجر به حذف ارزشهایشان شود، اصلاً عمل نخواهند کرد و این الگو محکوم به شکست خواهد بود، مگر آنکه الگو مناسب با جامعه ما تعریف شده و درونی گردد. مثلاً اگر در الگویی از توسعه، بیان گردد که زنان باید این سطح تحصیلات را داشته باشند ولی نحوه رسیدن به این تحصیلات مشخص نشده باشد، (اینکه آیا با حجاب تحصیل کنند یا بدون حجاب). در اینجا میتوان مطابق فرهنگ خود، نحوه تحصیل را برای زنان تعریف کرد. در الگوی توسعه، وقتی مباحث کلان مطرح گردد و وارد جزئیات نشده باشد، میتوان جزئیات را مطابق فرهنگ خود تعریف کرد. اما اگر در الگوی توسعه زنان، به طور نمونه مباحث فمینیستی مطرح شود که مغایر اصول و ارزشهای زنان جامعه ماست، محکوم به شکست خواهد بود. زیرا جامعه ما، جامعهای دینی است و الگوهای سکولار در جامعه ما پا نمیگیرد و نباید هم پا بگیرد. اشتباه میکنند کسانی که فکر میکنند این الگو موفق خواهد بود. شاید در مقطعی از زمان به علت ناآگاهی مردم جنجال و هوچیگری به راه بیفتد اما در مجموع خلاف ارزشهای مردم نمیتوان حرکتی را پیش برد و به همین جهت، امروزه سعی دارند ارزشهای مردم را کمرنگ کنند تا بتوانند مقاصد خود را پیش برند.
▪ در برخی دیدگاهها ابعاد مختلفی برای توسعه زنان مطرح میشود. به نظر حضرت عالی در شرایط فعلی کدام یک از این ابعاد، جهت توسعه زنان اولویت دارد؟
ـ در امر توسعه بایستی گام به گام حرکت کرد. این مسئله شامل مردان و زنان میشود. به نظر میرسد توسعه فرهنگی پایه و مبنای سایر جنبههاست. چنانچه توسعه فرهنگی حاصل شود، مابقی ابعاد خود به خود حاصل خواهد شد. از پارامترهای اساسی توسعه فرهنگی، میزان تحصیلات، حضور و مشارکت اجتماعی، علمگرایی، نبودن تفاوت میان زن و مرد در مکتسبات و دسترسی برابر به فرصتهای آموزشی،.... است. بعد از انقلاب مهمترین مانع فرهنگی توسعه زنان، سطح پایین تحصیلات آنها بود که تلاش شد این مانع برداشته شود. اگر که با برداشتن این مانع مشکل بزرگتری ایجاد نشود.
پیشرفت علمی زنان با فرامین امام قدسسره سرعت گرفت و اکنون با تأکید رهبر معظم انقلاب، پیگیری و تشدید میشود. در زمینههای دیگر نیز همین طور است. اگر زنان در ابعاد دیگر توسعه نیز، مانند مشارکت در انقلاب و جنگ، حضور فعالانه پیدا کنند، ما توسعه یافته مثبت خواهیم بود، اما نقطه آغازین حرکت، توسعه فرهنگی است.
در تاریخ اسلام در جامعه پر از خفقان عربستان، زنان زبده و اهل علم و تقوا حضور مثمر ثمر داشتند. حضرت زهرا علیهاالسلام کلاس درس داشتند. حضرت زینب علیهاالسلام از دیگر زنان اهل علم بودند و نیز حضرت نفیسه عروس امام صادق علیهالسلام که ۴۰۰ شاگرد مرد داشتند و تدریس میکردند.
چرا امروز این عزیزان به طور جدی، الگوی علمی ما نیستند؟ با وجود تمام موانع، دین هرگز مانع حضور سازنده زن در جامعه کنونی نیست. ولی در نهایت این زنان هستند که باید خود حضور فعال و سازندهشان را به اثبات برسانند. در طول تاریخ، حق همواره گرفتنی بوده و در مورد زنان این مسئله بیشتر مصداق داشته است، لذا اگر زنان به این نتیجه برسند که توسعه یافتگی آنها به نفع فرزندان، نسل آتی، دین و جامعه خواهد بود، باید مهمترین پارامتر توسعه فرهنگی، یعنی علم را بدست آورند، تا زمانی که زنان، به میزان کافی در عرصههای علمی پیشرفت نکنند، در هیچ زمینه دیگر نمیتوانیم موفق شویم. ما باید به لحاظ علمی تقویت شویم. در آن صورت، حضور در عرصههای دیگر خود به خود انجام میگیرد. البته این طور نیست که زنان فقط در علوم دقیقه و تجربی مجهز و تقویت شوند، بلکه در علوم دیگر مانند علوم دینی و اجتماعی هم باید به شناخت و آگاهی برسند تا وضعیت خود را دریابند و خود برای حضور سازندهشان مؤثر واقع شوند.
چنین تبلیغ میشود که پیشرفت و توسعه زنان در جوامع غربی مرهون سکولار بودن آنها و عقب ماندگی زنان جامعه ما به دلیل سنت و مذهب ماست. در این خصوص توضیح بفرمایید.
در جوامع غربی، وقتی رنسانس اتفاق افتاد و حاکمیت غلط کلیسا کنار گذاشته شد، فضای جدیدی جهت طرح مباحث علمی ایجاد گردید. زیرا حکومت نادرست و نامعقول کلیسا در برابر یافتههای علمی مقاومت میکرد و امکان بحث و تبادل نظر را سلب کرده بود.
▪ یکی از متفکران غربی در این خصوص میگوید: «شکست و عقب ماندگی کشورهای اسلامی و پیشرفت و توسعه جوامع غربی از یک نقطه حاصل شده و آن کنار گذاردن دین است». جوامع غربی با کنار گذاردن دین از صحنه، پیشرفت کردند و جوامع غیر غربی با کنار گذاردن دین عقبگرد نمودند. علت این امر به تفاوت بنیادی میان ادیان باز میگردد و این سخن که، اگر جوامعی مانند ایران مذهب و سنت خود را کنار بگذارند، به توسعه دست خواهند یافت، قابل تعمیم نیست. به نظر میرسد، لازم است تحقیقات عمیق بین دین و اعتقادات ما، با مبانی توسعه انجام شود. اینکه آیا پارامترهایی که برای توسعه و پیشرفت وجود دارد با مبانی فکری و دینی ما در تضاد هست یا خیر؟! اگر این مطالعات انجام شود، افراد درگیر جنجالهای کنونی نخواهند شد. آیا مبنای افکار و اندیشهها و اعتقادات ما با مبانی توسعه در تضاد است یا خیر؟!
نکته دیگر آن که آیا جوامعی که لائیک هستند، همه توسعه یافته هستند و جوامعی که عقب ماندهاند، همه معتقد به سنت و مذهب هستند؟! آیا کشورهای پیشرفته و توسعه یافته، همه، سکولار یا لامذهب هستند؟!
ـ ژاپن و آلمان در زمان توسعه به شدت سنتی بودند. وبر در بحث مذهب پروتستان و روحیه سرمایهداری وبر معتقد است که مذهب پروتستان عامل توسعه بود، یعنی دستورات اخلاقی که این فرقه مذهبی صادر میکرد، پارامترهای توسعه را در بر داشت. اگر این پشتوانه مذهبی نبود، هرگز جوامع صنعتی این نبودند که هستند.
بنده کاری تحقیقی انجام دادهام در خصوص اینکه آیا دین مغایر توسعه و نوگرایی میباشد؟!در دیدگاههای جامعه شناختی، سکولاریسم این طور تعریف میشود که دین محدود به رابطه فرد با خداوند است و حیطه دین نمیتواند از این فراتر باشد. به عبارت دیگر، ابعاد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی جامعه از حیطه نفوذ دین خارج میگردد. در این تحقیق، تأثیر نوع تعلیم و تربیت دینی و سنتی حوزه با تعلیم و تربیت رسمی دانشگاه و تأثیر آن بر اعتقاد افراد به نوگرایی، بررسی شد و ابعاد نوگرایی شامل: نگرش به سمت غیردینی شدن یا سکولار، گرایش به علم، گرایش به تمدن، گرایش به تساویطلبی، گرایش به کل نگری و گرایش به سمت پیشرفت در نظر گرفته شد.
نتایج بدست آمده از این تحقیق حاکی از همبستگی منفی گرایش غیر دینی با سایر ابعاد بود، یعنی یک جامعه میتواند توسعه طلب و نوگرا باشد، بدون آنکه سکولار باشد و از سوی دیگر، هرچه افراد متدینتر بودند، نوگراتر نیز بودند، زیرا در دین ما بر همه ابعاد تأکید شده است. در دین ما عالم هر کس که باشد، ارزشمند است. نفس علم ارزش دارد و فراگیری آن بر زن و مرد واجب است. در این تحقیق، طلاب از دانشجویان نوگراتر بودند و گرایش به علم در آنها قویتر بود.
در خصوص تساوی طلبی نیز در دین ما، ارزش انسانها به مکتسبات است. فضیلت انسانها به تقواست. اینها با زحمت حاصل میشود. همچنانکه عالمی فرمودند: عالم شدن چه مشکل، آدم شدن محال است.
لذا اسلام و به ویژه مذهب تشیع با توسعه به مفهوم مثبت آن مخالف نیست و در خصوص توسعه زنان نیز اگر تعاریف و معرفها برحسب جامعه ما مشخص گردند، خواهیم دید که اسلام مخالف توسعه مثبت و سازنده زنان نیست.
▪ در مجموع، میتوان گفت کسانی که چنین داعیهای در سر دارند، بهتر است از خود بپرسند، آیا همه ادیان مانع توسعه هستند یا ادیان تحریف شده چنیناند؟!
همان طور که اشاره فرمودید، مشارکت و حضور سیاسی - اجتماعی از پارامترهای توسعه یافتگی زنان است. برخی از افراد معتقدند در دین اسلام روایاتی مغایر با این حضور وجود دارد. نظر حضرت عالی چیست؟
ـ البته من در خود این صلاحیت را نمیبینم که صحت یا سقم احادیث را بررسی کنم و این در تخصص علمای حوزوی است، ولی در تاریخ ابوهریره زیاد بوده است، ولی ما مجاز نیستیم به راحتی به احادیث شک کنیم، مگر اینکه از اهل فن جویا شویم. اما قاعده عامی را حضرت امام صادق علیهالسلام فرمودهاند که: «اگر از قول ما چیزی به شما گفته شد، آن را با قرآن مطابقت دهید؛ اگر موافق بود، بپذیرید و اگر مخالف بود به سینه دیوار بکوبید.»
مطابق این سخن هیچ نقطهای از قرآن مانع حضور سالم زن در جامعه نیست. حضور ناسالم زن نیز توسعه نیاز ندارد حضور و فعالیت زن یا باید سالم، درست، دقیق، منطقی و بجا باشد و در غیر این صورت، بهتر است که حضور نداشته باشد. به لحاظ جامعهشناختی هم در جوامعی که حضور سالم بوده زنان در توسعه مؤثر بودهاند و حضور ناسالم زنان همواره برای جامعه مشکل ایجاد کرده است.
در سنت اسلامی هم، حضور سالم زن برای رشد و تعالی و توسعه دینی مؤثر بوده است. چنانچه در طول تاریخ اسلام، حضور سالم و مؤثر زنان را مشاهده میکنیم. هماره در کنار یک مرد، تأثیر نافذ یک زن مشخص است. حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله بارها اقرار کردهاند که اگر حضرت خدیجه علیهاالسلام نبود، اگر اموال و حضور او نبود، من آن قدر موفق نبودم. در کنار حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام ، حضرت زهرا علیهاالسلام را میبینیم که حضور اجتماعی داشتند. زن و مرد در کنار هم، مکمل هم هستند، بحث تساوی در میان نبوده، بحث کمال و کامل کردن است. گاه لازم بوده، حضرت زهرا علیهاالسلام خودشان بروند و در خانه انصار را بکوبند که آیا مگر شما بیعت نکردید؟! آیا شما غدیر را فراموش کردید؟! ایشان با انصار محاجّه میکردند. لذا تشیع توسط حضرت زهرا علیهاالسلام پایه ریزی میشود که یک زن بودند. یاری و حضور فعال فاطمه زهرا علیهاالسلام برای اثبات حق امیرالمؤمنین لازم بود. در کنار حضرت اباعبداللّه علیهالسلام ، حضور حضرت زینب علیهاالسلام در شرایطی که امام زین العابدین علیهالسلام بیمار بودند و مصلحت نبود، حضرت زینب علیهاالسلام در غائله کربلا نقش آفرینی کردند. آیا ما میتوانیم بگوییم که حضور سالم زن آن زمان مورد نیاز بود اما امروز دیگر به آن نیازی نیست؟!
زنان در پیروزی انقلاب پابهپای مردان و گاه جلوتر از آنها حضور یافتند. در هشت سال دفاع مقدس، زنان همراه مردان بودند، هر چند در خط مقدم نبودند، ولی مادری که چهار شهید را تقدیم کرده است، چه کسی میتواند نقش او را کمتر از کسی بداند که در جبهه بوده است؟! اگر او مانع حضور همسر و فرزندانش میشد، آیا جنگ چنین موفق میشد. در زمان جنگ، ارسال هدایا، عمدتا توسط زنان انجام میگرفت، علاوه بر اینکه فرزندان خود را به جبههها فرستادند و بعد از شهادت عزیزان خود صبر کردند.
جهت حضور سالم زنان و نقش آفرینی آنها در توسعه همان طور که اشاره فرمودید موانعی وجود دارد. آیا در زمینه مشارکت سیاسی - اجتماعی زنان در وقوع انقلاب هم موانع وجود داشت؟
قبل از وقوع انقلاب، حضرت امام قدسسره که نیاز جامعه را به حضور فعال زنان احساس نمودند، (یعنی همان دیدگاه نخست) فتوایی صادر کردند که زنها برای حضور در تظاهرات و خروج از منزل نیازمند اجازه همسر نیستند. این حکم، یکی از موانع را جهت حضور صحیح از میان برداشت. بسیاری از مردان که خود در صحنه سیاسی انقلاب بودند، به دلیل ترس از دستگیری و کشتار نمیخواستند که همسر آنها در صحنه انقلاب باشد، در نتیجه، خود فعال بودند اما به همسرشان اجازه شرکت نمیدادند. این فتوای امام، مانع دینی را از سر راه مشارکت سیاسی زنان برداشت.
بعد از این فتوا، مردان به دلیل فتوای ولیّ امر نمیتوانستند مانع حضور زنان شوند، زیرا ولیّ امر قادر است این حکم را صادر کند. او بر همسران و فرزندان مسلمین حاکمیت ولایی دارد که ادامه ولایت الهی است. با برداشته شدن این مانع نه تنها زنان حضور یافتند، بلکه مردها نیز، تشویق به حضور شدند. حضرت امام قدسسره پس از پیروزی فرمودند: «انقلاب را مدیون زنان هستیم که نه تنها خود وارد صحنه شدند، مردان را هم برانگیختند تا مشارکت نمایند». این نتیجه حضور، احساس نیاز جامعه به حضور زنان بود و حضرت امام قدسسره ، بدین ترتیب بر حضور سیاسی زنان صحه گذاردند.
در طول تاریخ، جامعه نسبت به حضور مردان احساس نیاز کرده و طبیعتا به طور طبیعی این موانع را تا حد امکان از میان برداشته است. اما در مورد زنان این موانع در تمام حوزهها وجود دارد. مثلاً، سطح سواد و تحصیلات از عوامل مهم توسعه است، در حالی که میزان بیسوادی زنان نسبت به مردان در کشور ما بالا است زیرا از همان ابتدا این طرز تفکر حاکم بوده که زنان نیاز به سواد و تحصیلات ندارند. ولی با ورود به عصر جدید و لزوم دانش در تمام حوزهها این مشکل بروز و ظهور بیشتری یافته است.
لذا در خصوص الگوهای توسعه نیز، الگوهایی که صد در صد آن غربی باشد، ناموفق است. برای اینکه الگو، باید با فرهنگ ما همخوانی داشته باشد. خصوصا الگوی توسعه که فرهنگ در آن نقش مؤثری دارد و از عوامل اساسی است.
از سوی دیگر، بسیاری از زنان جامعه ما، به الگوی توسعهای که منجر به حذف ارزشهایشان شود، اصلاً عمل نخواهند کرد و این الگو محکوم به شکست خواهد بود، مگر آنکه الگو مناسب با جامعه ما تعریف شده و درونی گردد.
اگر در الگوی توسعه زنان، به طور نمونه مباحث فمینیستی مطرح شود که مغایر اصول و ارزشهای زنان جامعه ماست، محکوم به شکست خواهد بود. زیرا جامعه ما، جامعهای دینی است و الگوهای سکولار در جامعه ما پا نمیگیرد و نباید هم پا بگیرد. اشتباه میکنند کسانی که فکر میکنند این الگو موفق خواهد بود. شاید در مقطعی از زمان به علت ناآگاهی مردم جنجال و هوچیگری به راه بیفتد. اما در مجموع خلاف ارزشهای مردم نمیتوان حرکتی را پیش برد؛ به همین جهت، امروزه سعی دارند ارزشهای مردم را کمرنگ کنند تا بتوانند مقاصد خود را پیش برند.
اسلام و به ویژه مذهب تشیع با توسعه به مفهوم مثبت آن مخالف نیست و در خصوص توسعه زنان نیز اگر تعاریف و معرفها برحسب جامعه ما مشخص گردند، خواهیم دید که اسلام مخالف توسعه مثبت و سازنده زنان نیست.
حضور و فعالیت زن یا باید سالم، درست، دقیق، منطقی و بجا باشد و یا اگر چنین نباشد، بهتر است که حضوری وجود نداشته باشد. به لحاظ جامعه شناختی هم در جوامعی که حضور سالم زنان در توسعه مؤثر بوده و حضور ناسالم زنان همواره برای جامعه مشکل ایجاد کرده است.
در سنت اسلامی هم، حضور سالم زن برای رشد و تعالی و توسعه دینی مؤثر بوده است.
در طول تاریخ اسلام، حضور سالم و مؤثر زنان را مشاهده میکنیم. همواره در کنار یک مرد، تأثیر نافذ یک زن مشخص است. حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله بارها اقرار کردهاند که اگر حضرت خدیجه علیهاالسلام نبود، اگر اموال و حضور او نبود، من آنقدر موفق نبودم. در کنار حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام ، حضرت زهرا علیهاالسلام را میبینیم که حضور اجتماعی داشتند. زن و مرد در کنار هم، مکمل هم هستند، بحث تساوی در میان نیست، بحث کمال و کامل کردن است.
در طول تاریخ، جامعه نسبت به حضور مردان احساس نیاز کرده و طبیعتا به طور طبیعی این موانع را تا حد امکان از میان برداشته است. اما در مورد زنان این موانع در تمام حوزهها وجود دارد. مثلاً، سطح سواد و تحصیلات از عوامل مهم توسعه است، در حالی که میزان بیسوادی زنان نسبت به مردان در کشور ما بالا است زیرا از همان ابتدا این طرز تفکر حاکم بوده که زنان نیاز به سواد و تحصیلات ندارند. ولی با ورود به عصر جدید و لزوم دانش در تمام حوزهها این مشکل بروز و ظهور بیشتری یافته است.
لذا در خصوص الگوهای توسعه نیز، الگوهایی که صد در صد آن غربی باشد، ناموفق است. برای اینکه الگو، باید با فرهنگ ما همخوانی داشته باشد. خصوصا الگوی توسعه که فرهنگ در آن نقش مؤثری دارد و از عوامل اساسی است.
از سوی دیگر، بسیاری از زنان جامعه ما، به الگوی توسعهای که منجر به حذف ارزشهایشان شود، اصلاً عمل نخواهند کرد و این الگو محکوم به شکست خواهد بود، مگر آنکه الگو مناسب با جامعه ما تعریف شده و درونی گردد.
اگر در الگوی توسعه زنان، به طور نمونه مباحث فمینیستی مطرح شود که مغایر اصول و ارزشهای زنان جامعه ماست، محکوم به شکست خواهد بود. زیرا جامعه ما، جامعهای دینی است و الگوهای سکولار در جامعه ما پا نمیگیرد و نباید هم پا بگیرد. اشتباه میکنند کسانی که فکر میکنند این الگو موفق خواهد بود. شاید در مقطعی از زمان به علت ناآگاهی مردم جنجال و هوچیگری به راه بیفتد. اما در مجموع خلاف ارزشهای مردم نمیتوان حرکتی را پیش برد؛ به همین جهت، امروزه سعی دارند ارزشهای مردم را کمرنگ کنند تا بتوانند مقاصد خود را پیش برند.
اسلام و به ویژه مذهب تشیع با توسعه به مفهوم مثبت آن مخالف نیست و در خصوص توسعه زنان نیز اگر تعاریف و معرفها برحسب جامعه ما مشخص گردند، خواهیم دید که اسلام مخالف توسعه مثبت و سازنده زنان نیست.
حضور و فعالیت زن یا باید سالم، درست، دقیق، منطقی و بجا باشد و یا اگر چنین نباشد، بهتر است که حضوری وجود نداشته باشد. به لحاظ جامعه شناختی هم در جوامعی که حضور سالم زنان در توسعه مؤثر بوده و حضور ناسالم زنان همواره برای جامعه مشکل ایجاد کرده است.
در سنت اسلامی هم، حضور سالم زن برای رشد و تعالی و توسعه دینی مؤثر بوده است.
در طول تاریخ اسلام، حضور سالم و مؤثر زنان را مشاهده میکنیم. همواره در کنار یک مرد، تأثیر نافذ یک زن مشخص است. حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله بارها اقرار کردهاند که اگر حضرت خدیجه علیهاالسلام نبود، اگر اموال و حضور او نبود، من آنقدر موفق نبودم. در کنار حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام ، حضرت زهرا علیهاالسلام را میبینیم که حضور اجتماعی داشتند. زن و مرد در کنار هم، مکمل هم هستند، بحث تساوی در میان نیست، بحث کمال و کامل کردن است.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست