دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

شناخت سره از ناسره


شناخت سره از ناسره

به عقیده من اعتدال جز در چارچوب قانون حاصل نمی شود بنابراین جز قرار گرفتن همه آحاد ملت و احزاب جامعه در مسیر قانون هیچ راهی برای دستیابی به اعتدال نیست

به عقیده من اعتدال جز در چارچوب قانون حاصل نمی شود. بنابراین جز قرار گرفتن همه آحاد ملت و احزاب جامعه در مسیر قانون هیچ راهی برای دستیابی به اعتدال نیست. چراکه همان طور که همگان آگاهند قانون تنها میزانی است که به وسیله آن می توان معیار عمل درست و نادرست یا عمل هنجار یا ناهنجار را در جامعه دریافت. از این رو نکته قابل توجه این است که قانون نه تنها در ایران و شرایط فعلی کشور بلکه در تمام دنیا می تواند بهترین راهکار برای ایجاد امنیت و حرکت در مسیر توسعه باشد.

بدون تردید جامعه یی که از قانون پیروی نکند در آن آرامش و اعتدال وجود نخواهد داشت. از سوی دیگر در کشور ما که ولایت در آن اصلی اساسی است، تبعیت از دستورات رهبری می تواند به عنوان محور اصلی حرکت سیاسی و اجتماعی در جامعه باشد. رهبر در یک جامعه مسوولیت هدایت آن جامعه به سمت تعالی و آرامش را بر عهده دارد. بنابراین اگر به این نکته توجه شود، قطعاً دیگر برخی گروه ها و افراد در پیروی بی چون و چرا از رهبر معظم انقلاب تردیدی نخواهند داشت. اگر در جامعه یی از قانون عدول شود و مردم از شاخص های رهبری فاصله بگیرند، مسلماً جامعه شان دچار عدم تعادل خواهد شد.

بنابراین اگر در جامعه شاخص را خط امام(ره) و مقام معظم رهبری و قانون بدانیم، جامعه یی معتدل و میانه رو خواهیم داشت. این نکته را نیز نباید از قلم انداخت که اگر این شاخص ها را به عنوان کفه های یک ترازو فرض کنیم، هر عاملی که این ترازو را به سمت چپ و راست متمایل کند، به این معنی خواهد بود که قصد بر هم زدن تعادل را دارد. بنابراین مساله مهم این است که آن عواملی را که باعث بر هم زدن تعادل می شوند شناسایی و با آنها برخورد کرد و با حذف آن عوامل سطح منطقی و درست تعادل را در جامعه حفظ کرد.

در چنین شرایطی دعوت مردم با در نظر گرفتن این شاخص ها از مهم ترین راهکارهای ایجاد تعادل است. هر شخص یا هر قشری هم که این راهکارها را نمی پذیرد، از جمله عوامل بر هم زننده تعادل محسوب می شود و مسلماً خارج از تعادل عمل می کند. در صورتی هم که با این عوامل برخورد نشود و در صورت هدایت آنها به مسیر صحیح تغییری در آنها رخ ندهد در نهایت چون برای تعادل جامعه مضر هستند باید با آنها جدی تر وارد عمل شد. آنچه هم اکنون در جامعه دیده می شود این است که عدول از قانون تنها توسط یک جریان در کشور صورت می گیرد.

اگر به صورت منطقی و عادلانه بنگریم درخواهیم یافت که جریان اصولگرا و رهبران این جریان در حفظ شاخص های تعادل همیشه کوشیده و هواداران خود را نیز به سمت تعادل هدایت کرده اند. البته در این میان برخی عناصر خودسر نیز وجود دارند که در چارچوب فعالیت ها و تعاریف اصولگرایان عمل نمی کنند اما نمی توان آنها را به کل جریان عمومیت داد. از سوی دیگر باید در نظر داشت مجموعه یی که رهبرانش مروج عدول از قانون هستند و کلام مقام معظم رهبری را به عنوان فصل الخطاب قبول ندارند، باعث بر هم زدن تعادل در جامعه می شوند. از این رو با توجه به این نکات می توان گفت افراط و تفریط در میزان رهبری جریان ها و نفوذ رهبران جناح ها مشخص می شود. هنگامی که رهبری یک جریان دچار تزلزل می شود، هواداران و طرفداران وی نیز متزلزل می شوند.

هنگامی هم که رهبر جناح و حزبی از مسیر قانون خارج می شود هواداران و طرفداران وی نیز از مسیر قانون به طور طبیعی خارج می شوند چراکه طرفداران یک حزب و یک جناح به رهبر خود نگاه می کنند. در حقیقت هواداران آن گونه عمل می کنند که رهبران شان آنها را آن طور هدایت می کنند. از این نکته نیز نمی توان غافل شد که گاهی عناصری برای بدنامی رهبران شان دست به اقداماتی می زنند که سران جریان را متهم به خروج از اعتدال کنند. در این مورد نیز نمی توان رهبر آن جناح را مقصر دانست. اما جالب توجه است که مردم قدرت تمییز دارند و به راحتی می توانند تشخیص بدهند که چه گروهی افراطی است و از قانون عدول می کند و چه گروهی به اعتدال گرایش دارد و هواداران خود را نیز به این سو هدایت می کند. بنابراین از مطالب فوق به این نکته اصلی و مهم دست می یابیم که رهبران نقش مهم و اساسی در هدایت طرفداران و هواداران شان به سوی تعادل، رعایت قانون و پیروی از دستورات رهبر معظم انقلاب دارند.

اگر رهبر یک جریان سیاسی طرفداران خود را به سوی اعتدال دعوت کند و هوادارانش گوش ندهند بحث دیگری است اما مطمئناً نکته یی که در وهله اول به ذهن می رسد عدم قدرت در رهبری و عدم توانایی رهبر آن جناح است. همان طور که در بسیاری موارد دیده شد سران اصولگرایان از رفتار افراطی برخی هواداران خود برائت می جویند و مرزهای خود را به طور شفاف مشخص می کنند. یعنی این گونه نیست که اگر اصلاح طلبان نشستی یا محفلی داشته باشند و برخی اصولگرایان اقدام به بر هم زدن آن محفل کنند، سران اصولگرا از آنها حمایت کنند، بلکه به جرات می توان گفت سران اصولگرا نه تنها از آنها حمایت نمی کنند بلکه با آنها برخورد نیز می کنند. علاوه بر اینها شعارهایی که به صورت رادیکال از سوی برخی اصولگرایان سر داده می شود، سران این جریان در واکنش به این شعارهای افراطی آنها را تقبیح می کنند.

حمیدرضا ترقی

عضو شورای مرکزی حزب موتلفه