همسر تان را آگاهانه انتخاب کنید

راهروی باریک و نیمه تاریک دادگاه خانواده مملو از زنان و مردانی است که با چهره عبوس و گرفته یا درحال فریاد زدن هستند و یا گوشه ای کز کرده و در دریای افکار خود غوطه ورند

راهروی باریک و نیمه تاریک دادگاه خانواده مملو از زنان و مردانی است که با چهره عبوس و گرفته یا درحال فریاد زدن هستند و یا گوشه ای کز کرده و در دریای افکار خود غوطه ورند.

هرچند دقیقه دری باز می شود و کسی گریان و یا درحال نفرین بیرون می آید. اینها کسانی هستند که روزی با امید برسر سفره عقد نشسته و با هزاران آرزو به همسر خود بله گفته اند، حال چه روی داده که امروز این چنین پریشان و درمانده جلوی در دادگاه نشسته و زانوی غم دربغل گرفته اند، ماجرا چیست.؟

همه براین امر واقفیم که بعد از تولد و مرگ، بدرستی هیچ رویدادی درسر تاسر زندگی ما انسانها مانند ازدواج مهم و سرنوشت ساز و تعیین کننده نبوده زیرا کمالات انسان با ازدواج شکوفا می شود و خانواده این عنصر و هسته اصلی تشکیل دهنده یک اجتماع با این حرکت نسج می گیرد.

امروزه همه متفق القولند که خانواده در تربیت و رشد انسانها تاثیر به سزا و عمیقی دارد و ازدواج شروع این واقعه شیرین و طبیعی است که دردین اسلام به آن سفارش بسیار شده است. اما قبل از هرچیز، کسانی که می خواهند پیمان زناشویی منعقد کنند باید درک صحیح و درستی از زندگی مشترک داشته باشند چون انتخاب همسر مسیر و جهت زندگی و آینده انسان را مشخص می کند و درغیر این صورت نابسامانی و سردرگمی فاحشی در شخصیت انسان پیدا می شود و خانواده را متزلزل می سازد.

پیترباکوس محقق و جامعه شناس انگلیسی درباره همسر گزینی می گوید: درحال حاضر شانس یافتن همسری ایده ال و مطابق با شرایط فرد کمتر از یافتن موجودات فضائی بیگانه است.

البته این سخن درنهایت بدبینی و بی اعتمادی و شکاکی بیان شده است و درمورد مردم کشور ما صدق نمی کند ولی می تواند اهمیت و ارزش داشتن یک همسر مناسب را درزندگی نشان دهد.

در کشور ما ازدواج یک ارزش فرهنگی و مذهبی محسوب می شود و در آیات قرآن کریم بارها بدان تاکید و سفارش شده است اما در فرهنگ کنونی ما به همه ابعاد کلیدی ازدواج توجه نشده و به داشتن دانش و مهارت کافی و اطلاعات اولیه در این زمینه که لازمه هر ازدواج سالم است، کمتر توجه شده است در صورتیکه حفظ کرامت انسانی زوجین و تامین سلامت روانی، اجتماعی، جسمی و متعالی و بقای نسل آینده به این اصول وابسته و نیازمند است.

در ازدواج اگر ملاک ها براساس ظواهر و مال وجمال و یا قدرت مالی طرف مقابل باشد و پایه واساس زندگی بر چهارچوب احساسات زودگذر بنا شده باشد و یا تنها از سر نیاز جنسی تن به ازدواج داده شود، بزودی این حس فروکش می کند و جوان با رسیدن به مال و قدرت و اشباع نیازهای جسمی، انگیزه زندگی با همسر خود را از دست می دهد و هرچه را تعهد کرده به فراموشی می سپارد و در نتیجه کیان خانواده از هم می پاشد.

اینجاست که پدر و مادر و بزرگترها باید به کمک فرزندان خود بشتابند و خود از عوامل محرک این احساسات وخواسته های پوچ نباشند و به جوان برای تصمیم گیری درست و صحیح کمک کنند و جهت سالم و درست را به او نشان دهند.

متأسفانه امروزه نقش خانواده در این راستا کم رنگ شده و ارزش مشورت مورد بی توجهی قرار گرفته است و پدر و مادرها خود را از مسائل ازدواج فرزندان کنار کشیده اند و فرزندسالاری به اوج خود رسیده و والدین فقط در حد رفع حوایج مالی آنها وارد موضوع می شوند.

جوان باید در انتخاب همسر به ملاکها و ارزشهای والائی توجه داشته باشد و همسری را برای زندگی انتخاب کند که به او مصونیت عاطفی و روانی و اجتماعی ببخشد.

پدران و مادران و دختران و پسران ما باید بدانند و بفهمند که ازدواج با داد و ستد فرق می کند و صرفاً به دنبال مسائل مادی نباشند و درک کنند که ازدواج تشکیل یک خانواده با شاخصه های شناخته شده مانند محبت، احترام و آرامش است.

البته خواستن مهریه و خانه و ماشین شاید کاری ناپسند نباشد ولی دیگر همه ما تجربه کرده ایم که عامل تعیین کننده و بازدارنده ای در ازدواج نیست.

پدر و مادری که می خواهند با یک مهریه نجومی، ازدواج فرزندانشان را استحکام ببخشند سری به دادگاه های خانواده بزنند و آنگاه متوجه می شوند این ریسمانی که آنها جهت استحکام ازدواج به دور زندگی فرزندانشان کشیده اند، ریسمانی پوسیده و بیهوده بوده است.

خانواده ها باید بدانند که مشاوره قبل از ازدواج چه اهمیت زیادی دارد، به طور مثال برای ساختن یک ساختمان مهندس مشاور لازم است و ساختمان باید پروانه ساخت داشته باشد و نظارت از آغاز تا پایان روی ساختمان انجام می شود، چرا؟ چون شاید روزی زلزله ای این خانه را تهدید کند و بنیاد آن را از هم بپاشد ولی برای زندگی مشترک که هر لحظه اش می تواند لرزش عظیمی را به زن و مرد تحمیل کند، متأسفانه هیچ کاری و مشاوره ای صورت نمی گیرد و هیچ حساسیتی وجود ندارد.

آیا زندگی مشترک فقط زیر یک سقف زندگی کردن است و آیا زن و شوهر چقدر به حق و حقوق خود واقف اند و زمانی که پیمان زناشویی منعقد می شود و زوجین وارد جاده پرفراز و نشیب و پرخطر زندگی می گردند آیا قدرت کنترل هیجانات زندگی و مسئولیت پذیری را دارند و یا با کوچکترین تندباد خود را می بازند و تسلیم می شوند.

مشاوره قبل از ازدواج باید برای دختران و پسران جوان اجباری شود و آزمونی برگزار و مانند امتحان رانندگی در صورت عدم احراز صلاحیت، آنها دوباره و چندباره در این کلاس ها شرکت کنند آیا بنظر شما اهمیت ازدواج کمتر از گرفتن یک گواهینامه رانندگی و یا استخدام در یک اداره دولتی است؟

بعید به نظر می رسد که مسئولان و متخصصان اجتماعی ما هزینه یک ازدواج ناموفق را از بعد روانی، اجتماعی، اقتصادی، ارزیابی کرده باشند ولی بر همگان روشن است که خسارت های ناشی از درگیری ها و دعواهای خانوادگی و افسردگی و هزینه تشکیل دادگاه های خانواده و فرزندان بجا مانده از طلاق و بدنبال آن ناهنجاریها و مشکلات اجتماعی را تمام جامعه باید بپردازند.

باید برای آینده جوانانمان و حل مشکلات آنها یک مهندسی فرهنگی داشته باشیم تا به یک نقشه و الگوی مناسب در این زمینه دست پیدا کنیم و از کجروی های احتمالی جلوگیری و جهت مسیر صحیح را به این نسل که در آینده هسته اصلی جامعه را تشکیل میدهند، نشان دهیم.

باید جوانانمان را با دین و احکام اسلام آشتی دهیم و آنها را از سرچشمه زلال آن سیراب کنیم. باید جوانان بازگشتی به فرهنگ اصیل ایرانی و خانواده ایرانی داشته باشند و از الگوهای نامناسب استفاده نکنند باید بدانند که همسر گزینی از خیابان ها و پارک ها پیوندی است که دوامی نخواهد داشت.

وظیفه ما و مسئولان کشور است تا با زمینه سازی و بستر آفرینی برای امنیت شغلی و امنیت عاطفی آنها تدابیری را مهیا کنیم و چشم اندازی روشن را برای جوان ترسیم کنیم و بیاد داشته باشیم که خطر چندی است که آغاز شده و می رود تا به یک پدیده غیر قابل جبران تبدیل شود و در این راه و در جهت اصلاح امور همت و تلاش همگانی را می طلبد و خانواده و صدا و سیما اصلی ترین و موثرترین وزنه هایی هستند که می توانند در اصلاح تفکر جوانان گامی بلند را بردارند تا انشاالله طلوعی روشن و آینده ای امیدبخش را برای جوانانمان رقم بزنیم.

عباس صالحی