دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

مصائب شیرین یک پروژه چند ماهه


مصائب شیرین یک پروژه چند ماهه

چند ساعت در پشت صحنه سریال تلویزیونی «میلیاردر»

مجموعه تلویزیونی «میلیاردر» با نام قبلی شرکت به سفارش گروه فیلم و سریال شبکه سه سیما از بیست و یکم آذر ماه به مدت پنج شب در هفته روی آنتن رفته است. این مجموعه به کارگردانی علیرضا امینی و به تهیه‌کنندگی رامین عباسی‌زاده در ۵۰ قسمت ۴۵ دقیقه‌ای تهیه می‌شود و داستان جوانی به نام بهادر است که برای پیدا کردن کار به هر دری می‌زند تا این که در شرکتی که همه چیز آن بر مبنای روابط استوار است، استخدام می‌شود.

در این شرکت ‌همه اهل زد و بند هستند و اغلب از جایگاهشان سوءاستفاده می‌کنند. این پسر ساده‌دل با کار در این شرکت ناخواسته با خیلی از این افراد در‌‌می‌افتدکه طنز زیبایی خلق می‌کند. این مجموعه در دو فصل ۲۵ قسمتی روی آنتن می‌رود و در آن بازیگرانی چون محمدرضا شریفی‌نیا (فرجام، رئیس شرکت)، عاطفه رضوی (سیمین، زن فرجام)، نیما شاهرخ‌شاهی و ظهیر یاری (تیرداد و بهمن پسران فرجام)، سحر زکریا (دختر فرجام)، علیرضا کمالی‌نژاد (داماد فرجام)، سامان گوران (بهادر)، مجید مظفری (پدر بهادر)، آرام جعفری (خواهر بهادر)، رامین راستاد (داماد خانواده) و بازیگران دیگری چون سعید پیردوست، نرگس محمدی، فریبا نادری و... ایفای نقش می‌کنند.

گروه قرار است راس ساعت دو بعدازظهر در محل تصویربرداری حضور داشته باشد. لوکیشن عمارت بزرگی حوالی دارآباد است. محل تصویربرداری آدرس سرراستی ندارد و به زحمت می‌شود آنجا را پیدا کرد. به محض ورود به محل، نمای عمارت به نظرم بسیار آشنا می‌آید. عمارت شمس‌العماره که پیش از این هم لوکیشن اصلی مجموعه «شمس‌العماره» به کارگردانی سامان مقدم بود، این بار محل اصلی تصویربرداری سریال میلیاردر است.

رامین عباسی‌زاده که پیش از این هم تهیه‌کنندگی مجموعه‌هایی چون شمس‌العماره و سقوط یک فرشته را به عهده داشته، این‌بار دفتر خود را در محل این عمارت در اختیار علیرضا امینی، کارگردان سینما و تلویزیون گذاشته است. منطقه دارآباد از آن محل‌هایی است که در هر فصل سال آب و هوای خاص خود را دارد، باران کم‌کم شروع به باریدن می‌کند و اعضای گروه که گویا قرار است امروز سکانس‌هایی را نیز در فضای آزاد تصویربرداری کنند به تکاپو می‌افتند تا سرعت عملشان بیشتر شود.

عمارت فضای بزرگی دارد. ساختمان مجللی با چند طبقه که چند لوکیشن مجزا در آن به تصویر کشیده شده است. در فضای داخلی عمارت و در طبقه اول ساختمان که لوکیشن منزل فرجام است، عکس‌های مختلفی از عاطفه رضوی و محمدرضا شریفی‌نیا دیده می‌شود. در انتهای سالن طبقه اول هم اتاق پسران فرجام دکورسازی شده است. همه چیز در این عمارت چند طبقه دست به دست هم داده تا در فضا و زمان ساخت این مجموعه صرفه‌جویی شود. نادر بادامچی در اتاق پسران فرجام مشغول صداگذاری کار است. داخل اتاق پوسترهای بزرگی از تیرداد و بهمن به چشم می‌خورد و طراح صحنه این مجموعه بخوبی توانسته است اتاق خصوصی دو جوان بیست و چند ساله را دکورسازی کند. فرصت خوبی است با یکی از عوامل پشت صحنه گفت‌وگویی داشته باشم.

صداگذار سریال میلیاردر که از بیست و چهار ساعت پیش همچنان مشغول کار است تا قسمت‌های اولیه این مجموعه را برای پخش صداگذاری کند می‌گوید: معمولا بحث صداگذاری در سریال‌های تلویزیون معنای خاصی ندارد، ولی در این مجموعه سعی شده به دقت به آن پرداخته شود، چون به عقیده من افکت‌های خاص و ایجاد صدا در بخش‌هایی که به طراحی صدا نیاز دارد، از جمله مواردی است که می‌تواند به جذب فوق‌العاده مخاطب کمک کند.

در همین طبقه و در اتاقی دیگر نیما حسام‌فر و رضا مطهری مشغول تدوین کار هستند. رضا مطهری در دومین تجربه همکاری خود با رامین عباسی‌زاده، تدوین سریال میلیاردر را انجام می‌دهد. به گفته مطهری، تدوین این مجموعه به صورت همزمان و موازی با کار از همان روزهای نخست تصویربرداری در حال انجام است. وقتی از او می‌پرسم آیا تفاوتی در تدوین یک مجموعه طنز با یک مجموعه غیر طنز هست یا نه، می‌گوید: این تفاوت قطعا در بطن کار نهفته است. بخصوص اگر قرار باشد آن کار یک موقعیت طنز را به تصویر بکشد. به گفته تدوینگر این مجموعه، سریال میلیاردر قرار نیست با دیالوگ‌های خنده‌دار یا ادا و اصول خاصی مخاطب را بخنداند، بلکه با ایجاد موقعیت‌هایی طنز برای بازیگر لحظات شاد و مفرحی خواهد داشت.

کم‌کم بازیگرانی که قرار است در این سکانس حضور داشته باشند در محل حاضر می‌شوند تا برای رفتن به اتاق گریم آماده شوند. مجید مظفری یکی از بازیگران اصلی این مجموعه است که در نقش ولی ایفای نقش می‌کند. او که سال‌هاست در سینما و تلویزیون حضور نداشته به گفته خودش وسواس بسیار زیادی به خرج داده تا بتواند از پس این نقش برآید. به گفته این بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون، ولی دوست و رفیق قدیمی فرجام است که بنا به دلایلی از رفیق قدیمی‌اش نارو می‌خورد و زندگی‌اش تباه می‌شود. پس از سال‌ها و بنا بر اتفاقاتی که در مسیر زندگی این کاراکتر به وجود می‌آید این دو دوباره در مسیر زندگی هم قرار می‌گیرند.

● یک شخصیت نه‌چندان پیچیده

مجید مظفری از آن بازیگرانی است که در کارنامه هنری خود نقش‌های مثبت زیادی بازی کرده است. خودش می‌گوید: دیگر در این‌گونه نقش‌ها جا افتاده‌ام و به نوعی مخاطب من را با بازی در این‌ شخصیت‌ها پذیرفته است. خودش شخصیت ولی را کمی متمایزتر از دیگر نقش‌هایش می‌‌داند، چون معتقد است شخصیت پیچیده‌ای نیست و شیله پیله خاصی ندارد. به اصول اخلاقی و خانوادگی معتقد است و ساده‌دلی‌اش باعث شده خیلی وقت‌ها سرش کلاه برود.

وقتی از او می‌پرسم دلیل کم‌کاری‌اش در سال‌های اخیر چه بوده می‌گوید: خیلی پاسخ درست و دقیقی برای این سوال ندارم، ولی آنچه برایم مهم بوده، انتخاب درست و بجایی بوده که در همه سال‌های فعالیتم در سینما و تلویزیون به آن متعهد بوده‌ام؛ انتخابی که دیگر برای بازیگری به سن و سال من جای آزمون و خطایی نمی‌گذارد.

وی می‌افزاید: خیلی دوست داشتم طی این سال‌ها نقش متفاوتی بازی کنم، ولی بیشتر نقش‌هایی که به من پیشنهاد می‌شد، شبیه هم بود و به قولی دست من بازیگر را برای یک بازی متفاوت می‌بست. از طرفی من در فیلم «سگ کشی» بهرام بیضایی یک نقش منفی بازی کرده بودم و همان موقع خیلی‌ها به من می‌گفتند عموما در بازی‌هایم آرامشی دارم که شاید خیلی به درد ایفای یک نقش منفی نمی‌خورد. مظفری آینده فعلی تلویزیون را خیلی بهتر از سینما می‌داند و در پایان صحبت‌هایش می‌گوید: امید دارم در آینده‌ای نزدیک بتوانم با ایفای نقش‌هایی بهتر به سینما و تلویزیون برگردم.

نرگس محمدی، بازیگر: به‌نظرمن حس و تکنیک مکمل هم هستند. تو به‌عنوان یک بازیگر اگر می‌خواهی موفق باشی باید از تکنیک این کار سر رشته داشته باشی و آن را با حس بیامیزی تا به نتیجه مطلوبی در کار دست پیدا کنی

علیرضا امینی، کارگردانی است که فیلم‌هایی چون «هفت دقیقه تا پاییز» و «انتهای خیابان هشتم» را در کارنامه هنری خود دارد. وی که پیش از این هم سریال پلیسی سقوط آزاد را برای شبکه یک سیما کارگردانی کرده بود، این بار با سریال اجتماعی ـ کمدی میلیاردر مهمان خانه‌های مردم شده است. مجموعه‌ای که سابق بر این قرار بود به کارگردانی مسعود کرامتی تهیه شود و حال به دست او سپرده شده است. باید منتظر شد و دید آیا وی در ساخت این‌گونه مجموعه‌ها نیز خواهد توانست مانند بقیه کارهایش موفق باشد یا خیر؟

رامین عباسی‌زاده همراه علیرضا امینی به اتاق تدوین و صداگذاری می‌رود تا آنونس‌های آماده شده برای پخش را که محمدرضا شریفی‌نیا آنها را ساخته، تست نهایی کند. امینی به گفته گروهی که با او سابقه همکاری دارند سرعت عمل بالایی در کارهایش دارد. پلان‌های آماده پس از اصلاح نهایی برای پخش فرستاده و کارگردان و گروهش برای گرفتن سکانس‌های بعدی آماده می‌شوند.

● تیرداد مثل خیلی از جوان‌های امروزی است

نیما شاهرخ‌شاهی، نقش تیرداد پسر فرجام را در این مجموعه بازی می‌کند. وی که چند سالی است حضور پررنگی در سینما و بخصوص تلویزیون داشته درباره نقش خود می‌گوید: به نظرم تیرداد شخصیت قابل تحلیلی دارد. بیشتر به خودش توجه دارد و درگیر مسائل اطرافش نمی‌شود. وی با اشاره به معیارهایش برای بازی در این مجموعه می‌افزاید: برایم فرقی نمی‌کند در سینما بازی کنم یا تلویزیون. آنچه اهمیت دارد، اجرای یک نقش مناسب است که حرفی برای گفتن داشته باشد. زمانی یک نقش می‌تواند به دل مخاطب بنشیند که قبل از آن خود بازیگر را درگیر کند. تنها آن موقع است که کاراکتر می‌تواند همذات‌پنداری مضاعفی با مخاطب خود داشته باشد. وی که همزمان با پخش این مجموعه، سریال «دختران حوا» و مجموعه «مرد نقره‌ای» را نیز روی آنتن دارد، می‌گوید: خیلی‌ها به من می‌گویند چرا بیشتر نقش‌هایی که بازی می‌کنم به سمت و سوی منفی بودن گرایش دارد. شاید عمده‌ترین دلیلش علاقه شخصی خودم به این‌گونه نقش‌هاست. احساس می‌کنم نقش‌های منفی جای کار بیشتری دارند و با یک تحلیل درست و بجا می‌شود براحتی نقش را به سمت و سوی خاکستری بودن صیقل داد. این دقیقا همان اتفاق خوبی است که باعث می‌شود بیننده از همان ابتدا نتواند قضاوت یک بعدی و بدون تحلیلی از کاراکتر داشته باشد. به نظرم تیرداد پسر ساده‌ای بود که ناخواسته در جریان برخی اتفاق‌ها قرار می‌گرفت و بسته به موقعیت، واکنش‌های متفاوتی از خودش بروز می‌داد. تیرداد مثل خیلی از همین جوان‌های امروزی است با آمال و آرزوهای زیاد که گاهی خطاهایی در زندگی مرتکب می‌شود.

شاهرخ‌شاهی ادامه می‌دهد: سریال میلیاردر، دومین همکاری‌ام باعلیرضا امینی است. او جنس کار را بخوبی می‌شناسد و کارش را بلد است. در این سریال یک گروه منسجم حضور دارد و با دقت و وسواس زیادی کار انجام می‌شود.

می‌توانم بگویم همه عوامل انرژی زیادی برای این سریال می‌گذارند. ازسوی دیگر با رامین عباسی‌زاده، تهیه‌کننده سریال میلیاردر در سریال شمس‌العماره همکاری داشتم. او در مقام تهیه‌کننده، نظارت درستی بر اثری که تهیه می‌کند، دارد.

قرار است گروه چند سکانسی را در یکی دو خیابان پایین‌تر از این محل، تصویربرداری کند؛ لوکیشن منزل رها با بازی نرگس محمدی. گویا در این سکانس قرار است سامان گوران و مجید مظفری هم بازی داشته باشند.

● از ستایش تا رهای میلیاردر

نرگس محمدی یکی از بازیگران خوش اقبال سینما و تلویزیون است که با نقش‌آفرینی در مجموعه «ستایش» توانست یکشبه ره صد ساله را بپیماید و امروز یکی از بازیگران محبوب نسل جوان باشد. خودش می‌گوید: به دو دلیل دوست داشتم در این مجموعه بازی کنم. یکی حضور علیرضا امینی به‌عنوان کارگردان و دیگر این که همیشه دوست داشتم حضور در یک مجموعه تا حدودی طنز را تجربه کنم. وقتی قصه را خواندم، متوجه شدم پس از سال‌ها با قصه‌ای مواجه هستم که بدرستی نوشته شده و بالاتر از همه این‌که قرار است در یک بستر طنز، مخاطب را با خود همراه کند. دلم می‌خواست خودم را با بازی در نقشی که تا حدودی می‌تواند دست من بازیگر را در ایفای کاراکترم باز بگذارد، بیازمایم و خوشحالم که این اتفاق افتاد. البته همیشه تا زمان پخش، این ترس با من همراه خواهد بود که آیا توانسته‌ام از پس آن برایم یا نه.

نرگس محمدی در این مجموعه نقش رها، نامزد بهادر با بازی سامان گوران را ایفا می‌کند. به گفته خودش نقش رها یکی از شخصیت‌های اصلی قصه است که البته در بخشی از داستان از ایران می‌رود و پس از مدتی به قصه برمی‌گردد. خودش می‌گوید: براحتی توانستم با رها ارتباط برقرار کنم، چون به نظرم پیچیدگی‌های خیلی خاص نداشت و شبیه اکثر آدم‌هایی بود که اطرافمان می‌بینیم. او که قبل از ورود به تلویزیون در یکی دو فیلم سینمایی هم حضور داشته است، می‌افزاید: برخلاف خیلی از بازیگران به این فکر نمی‌کنم نقشی که قرار است بازی کنم جزو نقش‌های اصلی قصه محسوب می‌شود یا خیر. مهم دیده شدن یک بازیگر است و این اتفاق می‌تواند حتی با یک نقش چند دقیقه‌ای هم بیفتد.

به نظرمن حس و تکنیک مکمل هم هستند. تو به‌عنوان یک بازیگر اگر می‌خواهی موفق باشی باید از تکنیک این کار سر رشته داشته باشی و آن را با حس دربیامیزی تا به نتیجه مطلوبی در کار دست پیدا کنی. اگر بازیگر بخواهد صرفا از تکنیک استفاده کند، شبیه ربات می‌شود و اگر هم قرار باشد فقط از حس در بازی استفاده کند، بازهم نمی‌تواند به موفقیت کامل دست پیدا کند. ماندگاری یعنی تلاش و با عشق برای مردم کارکردن. این خیلی مهم است که بازیگر برای مردم کارکند. باید مردم تو را بپذیرند و محبوب آنها باشی و بتوانی کارهای خوبی به مخاطب ارائه کنی تا ماندگار شوی.

وی در پاسخ به این پرسش که چقدر برایش مهم است نقش‌هایی که بازی می‌کند شبیه خودش باشد، می‌‎گوید: ستایش را از جهاتی به خودم شبیه می‌دیدم. نقش‌هایی که تا امروز بازی کرده‌ام خیلی از من دور نبوده‌اند. قطعا ‌باید جزئی از وجودم باشند که بتوانم آنها را بازی کنم. بیشتر دلم می‌خواهد نقش‌هایی را به ‌عهده بگیرم که بخشی از آن را در زندگی خودم تجربه کرده باشم. به نظرم کارسختی است.

با «سه، دو، یک» کارگردان، سکانس خانه رها جلوی دوربین می‌رود. در این سکانس بهادر همراه پدرش (ولی) به خانه رها آمده تا رها را از پدرش خواستگاری کند. سامان گوران در این کار گریم جالبی دارد که به کمیک بودن شخصیتش بسیار کمک کرده است. دیالوگ‌های ابتدایی را پدر رها آغاز می‌کند و قرار است در ادامه بهادر با مزه‌پرانی‌هایی که میان صحبت پدر به میان می‌آورد، باعث عصبانیت او شود. سامان گوران بداهه‌گویی خوبی دارد. گویا کارگردان هم در این سکانس او را تا حدی آزاد گذاشته تا صحنه‌های تصویربرداری این سکانس خالی از شادی و خنده نباشد. تصویربرداری این سکانس به برداشت دوم و سوم می‌رسد و پس از موافقت کارگردان، گروه تصویربرداری برای ادامه پلان‌های بعدی جای دوربین و نورها را عوض می‌کنند.

● مصائب شیرین یک پروژه چند ماهه

فرصت را مغتنم می‌شمارم و با سحر مصیبی، مدیر تولید این مجموعه به گفت‌وگو می‌نشینم. برایم جالب است کاری با این عظمت با مدیریت تولید یک زن پیش برود و پس از پایان صحبت‌هایم با سحر مصیبی به این نتیجه می‌رسم که وی بهترین انتخاب برای این گزینه بوده است. وی که در سمت مدیر برنامه‌ریزی، جانشین تولید و منشی صحنه تجربه دارد، در چهارمین همکاری خود با رامین عباسی‌زاده می‌گوید: دوازدهم مرداد امسال بود که پیش تولید کار را آغاز کردیم و همزمان با این اتفاق، مشغول دکورسازی و انتخاب بازیگران اصلی مجموعه بودیم. اواسط شهریور ماه تصویربرداری کار را آغاز کردیم و به پیشنهاد تهیه‌کننده قرار شد بیشتر لوکیشن‌های اصلی کار در طبقه‌های همین عمارت باشد. این اتفاق تا حدی می‌توانست صرفه‌جویی خوبی در زمان و هزینه کار داشته باشد. به گفته مدیر تولید این مجموعه، گروه صحنه و لباس به پیشنهاد کارگردان وسواس خاصی برای انتخاب محل و بخصوص لوازم و اسباب صحنه داشته‌اند و این اتفاق موجب شده همه چیز برای مخاطب هم قابل باور باشد. مصیبی مجموعه میلیاردر را یک مجموعه پربازیگر می‌داند که این‌بار قرار است در کنار جمعی از بازیگران چهره سینما و تلویزیون، گروهی از بازیگران خوش‌آتیه هم به چهره‌های جدید معرفی شوند. وی درادامه صحبت هایش می‌گوید: امروز مشغول گرفتن قسمت بیستم این مجموعه هستیم. در خیلی جاها فیلمنامه مجدد بازنویسی شده و طی چند روز آینده قرار است صحنه‌هایی که به فیلمنامه اضافه شده تصویربرداری شود.

با جابه‌جایی دوربین و عوامل به قسمتی دیگر از خانه، سکانسی دیگر به تصویر کشیده می‌شود. داستان از این قرار است که رها و بهادر طی آخرین صحبت‌هایی که با هم داشته‌اند به نتیجه رسیده‌اند اگر تا موعدی که رها در نظر گرفته، بهادر نتواند کار پیدا کند همه چیز بین آنها تمام شود. در آخرین روز از این موعد، بهادر کار مناسبی پیدا می‌کند و همراه پدر خود به منزل رها می‌آید تا همسر آینده‌اش را از این اتفاق با خبر کند.

● با طراحی لباس، شخصیت‌پردازی کردیم

هانیه امیدی، طراح لباس این مجموعه است. وی که تحصیلات آکادمیک خود را نیز در همین رشته گذرانده است درباره حضورش در این سمت می‌گوید: به همراه بقیه اعضای گروه به نتیجه رسیدیم با طراحی خاصی که برای لباس بازیگران انتخاب می‌کنیم به شخصیت‌پردازی آنها کمک کنم. به عقیده من گریم و طراحی لباس دو فاکتور اساسی است که همراه شخصیتی که در فیلمنامه برای کاراکتر‌ها در نظر گرفته شده، می‌تواند در پیشبرد و معرفی شخصیت به بیننده نقش داشته باشد. به گفته طراح لباس این مجموعه، میلیاردر راوی یک طنز موقعیت است و خیلی جاها تلاش شده از رنگ‌های شاد برای لباس بازیگران استفاده شود.

امیدی معتقد است در خیلی از مجموعه‌هایی که بار طنز دارند، نوع طراحی لباس بازیگران خیلی غلو شده است و این قضیه تا حدی مخاطب را پس می‌زند. برای همین هم سعی شده همه چیز در این کار درست طراحی شده باشد.

● وقتی همه چیز به دست بدل فردوسی‌پور سپرده می‌شود

سامان گوران را خیلی‌ها با نقش بدل عادل فردوسی‌پور به یاد دارند. هنرمند شناخته شده‌ای است که توانست یکی از بازیگران موفق و پرطرفدار مجموعه طنز خنده‌بازار باشد. چند سال پیش وقتی داریوش مهرجویی تصمیم گرفت فیلم نارنجی‌پوش را بسازد، سامان گوران یکی از گزینه‌های انتخابی بود که بنا به تقدیری که خودش نام آن را بدشانسی و بی‌انصافی گروهی از اهالی هنر می‌داند این اتفاق نیفتاد. بهادر یکی از شخصیت‌های اصلی قصه است که بخش عظیمی از بار طنز قصه را به عهده دارد. سامان گوران در معرفی کاراکتر بهادر می‌گوید: بهادر شخصیت نابغه و در‌عین‌حال ساده‌ای است که از این نبوغ خود استفاده نکرده و به خاطر علاقه‌ای که به رها دارد، تصمیم می‌گیرد از جایی مسیر زندگی خودش را تغییر بدهد که این تغییر، ناخواسته او را در مسیر اتفاقاتی قرار می‌دهد. شاید به جرات بتوانم بگویم بهادر خیلی هم بدشانس است، چون درست وقتی خیلی چیزها بر وفق مراد او پیش می‌رود، توطئه‌هایی اتفاق می‌افتد که ناخواسته گریبانگیر بهادر می‌شود.

سامان گوران در نخستین تجربه بازیگری خود به صورت جدی جلوی دوربین علیرضا امینی در یکی از نقش‌های اصلی ظاهر شده است؛ اتفاقی که شاید در کنار همه خوب بودنش خطر بزرگی باشد و تا ابد سامان گوران را در نقش‌های طنز ماندگار کند. خودش معتقد است باید منتظر بود و دید بهادر تا چه اندازه می‌تواند با مخاطب خود ارتباط برقرار کند.

شبنم مدنی