جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
قاسم جعفری, مردی که با بی پولی کارگردان مطرح سینمای ایران شد
قاسم جعفری یک کارگردان و تهیهکننده است که کارنامه کاری قابلقبولی هم دارد. در حال حاضر هم از موفقترین تهیهکنندهها محسوب میشود. سریالهای راه سوم، مسافری از هند، کمکم کن، خط قرمز و فیلمهای مجنون لیلی و گرگ و میش هم از کارهایی است که تهیهکنندگی کرده. ماجرای این چهره خواندن دارد.
● روزگار شاگرد نانوایی
بچه دروازهدولاب هستم و از همان ۸، ۹ سالگی در نانوایی پدرم که در چهارصد دستگاه خیابان پیروزی بود، شاگرد نانوا بودم. هیچوقت از اینکه برای رسیدن به هدفم از کارهای پایینتر شروع کردم ناراحت نشدم چون به ایدهآلهایم فکر میکردم و دلم نمیخواست برای رسیدن به پول یا شهرت یا هر امکان دیگری، با اینکه در شرایط مالی خوبی نبودم اهدافم را قربانی کنم.
● وقتی کوپنهایم را فروختم
مدتها دستیار تهیه بودم، دستیار تولید، مدیرتولید و به دلیل حقوق ماهانهای که میگرفتم مجبور به ادامه آن بودم اما از یک جایی به بعد به پیشنهاد همسرم، صدیقه صحت، تصمیم گرفتم شرایط سخت مالی را تحمل کنم اما کار تولید نکنم، آنقدر دوام بیاورم تا اتفاقی که میخواهم، بیفتد. خب، در خیلی از مراحل زندگی شکست خوردم، اولین فیلمی که ساختم به شدت با شکست روبهرو شد و من بعد از آن بیشتر از یک سال بیکار بودم. شاید دخترم الان از بیان این خاطرات ناراحت شود، ولی درس خوبی است برای آنهایی که تازه شروع کردهاند، من در آن سالهای بیکاری و بیپولی حتی مجبور شدم مدتی در شهرستان زندگی کنم. یادم میآید برای آنکه بتوانم برای دخترم شهرزاد که آن موقع خیلی کوچک بود، شیرخشک بخرم، مجبور بودم کوپنهای خواربار و ارزاقمان را بفروشم اما میدانستم آن شرایط سخت را ورود به تجربههای فیلمسازی دور خواهد کرد.
● ماجرای شکست اولین فیلمم
اولین فیلمی که ساختم مورد استقبال قرار نگرفت، یادم میآید برای تماشای فیلمم به سینما رفتم اما مسئول گیشه گفت چون بلیتی برای این فیلم فروخته نشده نمیتوانیم آن را نمایش بدهیم، من پرسیدم حداقل باید چند تماشاگر داشته باشد و او جواب داد پنج نفر. من مجبور شدم چهار بلیت دیگر بخرم تا بتوانم فیلمم را روی پرده سینما ببینم.
● اولین سریالی که شکست خوردم
اولین سریالی را هم که ساختم مخاطب زیادی نداشت. «راه سوم» با وجود بازیگران بزرگی مثل آقای مشایخی و عبدی، آنقدرها که باید، دیده نشد. همیشه در آن روزها به این فکر میکردم که راهی را برای متفاوت بودن و ایجاد یک شرایط جدید پیدا کنم. با اینکه در بیپولی پیشنهادهایی میشد که میتوانست برای زندگی آن روزهای من که صاحب زندگی و فرزند بودم، موثر باشد، اما آنها را نمیپذیرفتم چون آنها راه من نبود. همیشه ترجیح دادم عملهکار و دنبالهروی کسی نباشم. همین هم شد و تحمل آن شرایط جواب داد.
● پایان سختیها
فیلم «مجنون لیلی» من دو میلیارد فروخت و سریال «خط قرمز» توانست امتیاز پرمخاطبترین سریال تلویزیونی را در این سالهای اخیر بهدست بیاورد. من سر حرفم ایستادم و همیشه راهی را در فیلم و سریال آغاز کردم که بعد از من خیلیها ادامه دادند و سریال «مسافری از هند» در زمان خودش موضوع نو و تاثیرگذاری داشت. زمانی که میخواستم سریال «کمکم کن» را بسازم، با مخالفتهای زیادی روبهرو شدم اما بعد از آن دیدم که بیشتر از ۱۰ سریال دقیقا با همان تم و موضوع ساخته شد.
● پیشنهادهای چند صد میلیونی
همان سریال «خط قرمز» هنگام پخش، بارها تا مرز تعطیلی رفت اما بعدا آمارها نشان داد که ۹۶ درصد مخاطب داشته، خب اگر من شرایط سخت روزگار گذشته را تحمل نمیکردم و به هوای یک آب باریکه خودم را درگیر مشاغل دیگر میکردم، هیچ وقت این اتفاقها در زندگیام نمیافتاد که حالا بهخاطر فکر و مانیفستهایی که دارم پیشنهادهای
چند صد میلیونی بهمن شود.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست