یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
رفاه مسافران در ایران قدیم
از عهد باستان ایرانیان به موازات ساختن راه به امکانات و تاسیسات بینراهی نیز توجه داشتند، زیرا سفر در این راهها بدون داشتن امکانات بینراهی امکان نداشت. هر چه این راهها وسعت مییافت، این تاسیسات نیز گسترش پیدا میکرد. با وسعت قلمرو ایران، خصوصاً در دوره هخامنشی بر اهمیت راه و راهداری در جهت ارتباط نقاط مختلف گستره بزرگ ایرانزمین افزوده شد و به موازات آن، ساختمانهایی نیز در این جادههای طولانی جهت رفاه مسافران، تجار و جهانگردان و توسعه و پیشرفت ایران ایجاد شد. در این مقاله ابتدا با اشکال مختلف این بناها آشنا میشویم و سپس به بررسی بناها و ساختمانهای بینراهی در دورههای هخامنشی، سلوکیان، اشکانیان و ساسانیان و همچنین در بعد از اسلام اشاره خواهد شد و اما اکنون ابتدا با نام و اشکال مختلف این ساختمانها آشنا میشویم:
«ساباط- این واژه که تقریباً به همه زبانهای خاوری، باختری، آرامی، ایرانی و فرنگی و تازی رفته در زبانهای ایرانی و از جمله فارسی ریشه کهن دارد. ساباط به کلیه بناهایی که به منظور آسودن بنا شده، چه در شهر و چه در بیرون از آن اطلاق میشده. در صورتی که رباط فقط به بناهایی که در کنار راهها به ویژه بیرون از شهر و آبادی ساخته میشود، اطلاق میشود. رباط علاوه بر حوض و آبانبار دارای اتاقهای متعددی است که گرداگرد حیاطی را فرا گرفته و مسافران میتوانند یک یا چند شب در آن بیاسایند. شکل دیگر ساختمانهای بینراهی، کاروانسراها هستند. کاروانسراها را در قبل از اسلام «کاربات» میگفتهاند. کاروانسراها در واقع رباطهای بزرگ و جامع هستند. کاروانسراها را چه در شهر یا در بیرون شهرها میساختهاند.»۱
«بناهای دیگری که در فواصل راه ساخته میشدهاند، چاپارخانه بودهاند. چاپارخانهها به محلهایی گفته میشود که اسبها و سوارههایی که دارای خبری بودند، در آنجا استراحت میکردند یا اسب خود را با اسب تازهنفس دیگری تعویض میکردند. در این محلها همواره اسبها و ماموران (سواران) آماده و تازهنفس وجود داشتند تا اخبار و نامههای حکومتی در سریعترین زمان ممکن و بدون تاخیر به مقصد برسند که اکنون پس از آشنایی با اشکال مختلف این ساختمانها به موقعیت این بناها در ادوار مختلف تاریخ ایران اشاره میکنیم.
● ساختمانهای بینراه در دوره هخامنشی
«گزنفون بنیاد چاپارخانه را به کوروش بزرگ نسبت میدهد.»۲ «در دوران هخامنشی همچنین دیوانی به نام دیوان (بریاد) تشکیل شد. این دیوان به کارهای راهسازی و نگهداری راهها و رساندن نامهها از شهری به شهر دیگر میپرداخت.»۳
«در هر ایالتی مالیات را جمعآوری میکردند و سرباز پیاده و سواره را نگهداری میکردند، و تشکیلات وسیعی برای انجام این کار لازم بود. مرکز این تشکیلات شهر شوش بود که تقریباً در قلب قلمرو هخامنشی قرار داشت. از شوش به تمام کشورهای تابعه دستور صادر میشد و از تمام نقاط اطلاعات به شوش میرسید و برای اینکه بتوانند با تمام ادارات و ممالک تابعه به سهولت رابطه داشته باشند و اطلاعات را زود دریافت کنند، پیکهای سریعی ایجاد کرده بودند که مورد تحسین یونانیها واقع شد و در تمام نقاط معینی در تمام جادههای بزرگ وسایل مخصوصی فراهم کرده بودند تا پیک یا چاپار بتواند بدون توقف به مقصد برسد. پیکها از میان اشخاص محترمی انتخاب میشدند، چنان که در تاریخ آمده است داریوش سوم پیش از رسیدن به پادشاهی چندی چاپار مخصوص بود* در حقیقت هخامنشیها مخترع پست و چاپار بودند. این روش را ابتدا مصریها از ایرانیها اقتباس کردند و سپس در تمام مغربزمین در طول قرنهای متمادی معمول شد.»۴ دولت هخامنشی علاوه بر اینکه اهمیت زیاد به راهها میداد، در دفعه اول چاپارخانهها را تاسیس کرد. هرودوت میگوید واحد مقیاس راهها «پرسنگ» بود و به مسافت هر چهار فرسنگ منزلی تهیه شده بود موسوم به ایستگاه. در این منازل مهمانخانههای خوب بنا و دایر شد در سرحد ایالات. نیز قلعههایی ساختهاند که ساخلو دارد. در منازل مذکور، اسبهای تندرو تدارک شده بود، به این ترتیب که چابکسوارها، نوشتههای دولتی را از مرکز به نزدیکترین چاپارخانه برده به چاپاری که آماده حرکت بود، میرساند و او فوراً حرکت کرده به چاپارخانه دوم میبرد و باز تسلیم چاپاری دیگر میکند، به این منوال شب و روز، چاپارها در حرکتند و اوامر مرکز را به ایالات میرسانند. راجع به سرعت حرکت چاپارها هرودوت میگوید نمیتوان تصور کرد جنبندهای از این چاپارها سریعتر حرکت کند. هرودوت چاپارهای دولتی را «آگگاروی» مینامد. گزنفون همانطور که گفته شد تاسیس چاپارخانه را به کوروش نسبت داده و میگوید برای تعیین مسافت چاپارخانهها از یکدیگر امتحان کردند که اسب در روز چقدر میتواند راه برود بیاینکه خسته شود و آن را میزان قرار دادند. بعد او گوید: چنان که میگویند درنا نمیتواند به سرعت چاپارها حرکت کند، اگر هم این گفته اغراق باشد، نشاندهنده آن است که کسی نمیتواند به سرعت چاپار حرکت کند.»۵
در مسیر جاده شاهی نیز که ۴۵۰ فرسنگ طول داشت ایستگاهها و مهمانخانههایی ساخته بودند. هرودوت در مورد این مهمانخانهها میگوید: «در مهمانخانههای واقع در کوهها ساخلو گذاشته بودند. این مسافت را کاروانها در ۱۱۱ روز میپیمودند و مسافران تقریباً در ۹۰ روز. معلوم است که چاپارها چون شب و روز در حرکت بودند، خیلی زودتر این راه را طی میکردند. هرودوت از خوبی راه و اسباب آسایشی که در این مهمانخانهها برای مسافران مهیا بود، خیلی تمجید کرده و نظم و ترتیب آن را ستوده. مهمانخانه را هرودوت نستات مُس نامیده که به زبان پارسی ایستگاه باید گفت.»۶
گیرشمن در ارتباط با این ایستگاهها مینویسد: «برای حفظ ارتباط بین مراکز مختلف شاهنشاهی و پایتختهای آنها، داریوش شبکهای از منازل بین راه تشکیل داد که وسعت و اهمیت آن چندان بود که مدتها پایدار ماند. خط سیر جاده شاهی که از شوش شروع میشد، و به ساروس ختم میشد، ۲۶۸۳ کیلومتر طول داشت و شامل ۱۱۱ ایستگاه یا منزل بود که هر یک با اسبهای تازهنفس، یدکی برای پیکهای شاهی مجهز بود.»۷
گیرشمن به نقل از مورخان به طی این مسیر توسط پیکهای شاهی اشاره میکند و مینویسد: «به قول مورخان قدیم، پیکهای شاهی این راه را در یک هفته میپیمودند.»۸
● ساختمانهای بین راه در دوره سلوکیان
در دوره سلوکیان به حفظ ساختمانهای بین راه توجه نشد و شبکهای از اقامتگاه در طول راهها ساخته شد. موسسات اخیر به منظور دفاع کشور ضد بدویان بود چنان که در بلخ ساخته شد. تعداد زیادی از این ساختمانها در طول جاده بزرگ نظامی که شریان اصلی کشور را از سلوکیه در ساحل دجله به بلخ متصل میساخت و جاده هزارسالهای که از کرمانشاه و همدان میگذشت، بنا شد.۹ به طور کلی در دوره سلوکیان ایستگاههای نظامی بینراهی و همچنین ساختمانهای بینراهی جهت استراحت مسافران ساخته شد.
● ساختمانهای بین راه در دوره پارتیان
در دوره پارتیان وسایل حمل و نقل بهتر شد و به راهها توجه بیشتری شد و نگهداری راه بسیار مورد توجه قرار گرفت. منزلگاهها و کاروانسراهای این دوره از شهرت بسیار برخوردار بودند، به طوری که این راهها یعنی راه ابریشم دارای تجهیزات بینراهی فراوان بود. «ایزیدور خاراکی» در کتاب چاپارخانههای پارتی که در حدود یک پیش از میلاد یا ۷۰ میلادی نوشته به منزلگاهها و کاروانسراهایی که بر سر این راه بود اشاره میکند.۱۰ توسعه تجارت با روم و چین موجب آن شد که در این دوره به امکانات بینراهی توجه شود زیرا راههای ایران و خصوصاً جاده ابریشم که قسمت اعظم آن از ایران میگذشت، اهمیت زیادی پیدا کرد و به همین جهت «در سرحدات، گمرکخانههایی را ایجاد کرده بودند که امتعه ورودی و صادراتی به آنجا وارد میشد و در کتابچههایی که مخصوص این کار بود ثبت میشد. در شهرهای بزرگ مواظب اشخاص خارجی بودند و اسم آنها را ثبت میکردند و دروازهبانها در این باب راپورت میدادند.»۱۱ «وسایل حمل و نقل در دوره پارتی بهتر شد و هیچ گاه جادهها مانند این دوره خوب نگهداری نمیشد زیرا پادشاهان پارتی به انتظام و مراقبت راهها دقت بسیار مبذول میداشتند و از مالالتجارهها مالیات میگرفتند و مالیات یکی از مهمترین منابع عایدات دولت بود. خط سیرهایی که از بیابانها میگذشت با چاههای آب و کاروانسراها مجهز بود. در شهرهای کاروانرو، محلهایی برپا شده بود که در آنها تجار گرد میآمدند. حتی وجود پلیس سواره بیابان با اسنادی که به دست آمده در این دوره اثبات شده است. پارتیان، منازل کاروانها و ایستگاههای دارای اسبان یدکی را نیز که برای نقل و انتقال سریع به کار میرفت مراقبت میکردند.»۱۲
● ساختمانهای بین راه در دوره ساسانیان
در دوره ساسانیان تجارت و توسعه داد و ستد مورد توجه بسیار واقع شد به طوری که هرگز در ادوار سابق تجارت مانند این دوره تحت نظارت جدی قرار نگرفته بود و این یعنی پیشرفت تجارت موجب آن شد که دولت به منظور تسهیل تجارت و حرکت کاروانها نسبت به توسعه راهها و نگهداری آنها و ساختن امکانات بینراهی جهت تسریع در آمد و شد تجار و مسافران و راحتی و آرامش مسافران اقدامات اساسی به عمل آورد و توسعه تجارت «دولت را مجبور کرد به علت افزایش حمل و نقل در جادهها ایستگاهها، کاروانسراها و آبانبار بسازد و ماموران مخصوص برای این خدمت معین شده بودند و ایستگاههای سرحدی و بنادر را مراقبت و نظارت میکردند.»۱۳ به طور کلی کاروانسراها، چاپارخانهها، میلها، پلها و ایستگاههای بین راهی و گمرکخانهها در دوره ساسانی به تکامل رسید، به طوری که هماکنون آثاری از این بناها در مسیر جادهها دیده میشود. «آثاری از ساختمانهای بینراهی و کاروانسراهایی که در پیش از اسلام به آن «کاربات» یعنی خانه کاروان میگفتند اکنون هم در کنار شاهراههای کهن خودنمایی میکند. این کاروانسراها (کارباتها) (خانه کاروان) مانند کاروانسرا و رباط دارای اتاق و حوض یا پایاب و گاهی فقط دو یا سه اتاق بودهاند.»۱۴ «همچنین در بیرون شهرهای آباد و بزرگ در پیش از اسلام و همچنین در آغاز اسلام مهمانخانهها یا دسکرههایی وجود داشته که پادشاهان به منظور گذراندن اوقات فراغت و شکار خود میساختند.
چند دستگاه از این کوشکها تاکنون برجا مانده ولی مورد استفاده آن تغییر کرده مثل دسکره جبلیه کرمان (گنبد گبران) و هارونیه طوس (که میگویند مزار امام محمد غزالی است) و همچنین خواجه ربیع مشهد و زنگیان یزد که بعدها تبدیل به آرامگاه و مصلی شده یا به علت خشک شدن باغ و پردیس که معمولاً در پیرامون آنها بوده متروک مانده و رو به ویرانی رفته است.۱۵ یکی از رباطها و به طور کلی ساختمانهای دوران ساسانیان که دارای معماری به سبک پارتی است و در هر دوره تا دوره صفویه بخشهایی به آن اضافه شده است «دیرگچین» است. این رباط در کنار جاده قدیم ری به اصفهان و نزدیک حسنآباد بین تهران و قم در دل دشت افتاده است. از رباطهای باستانی دیگر میتوان از رباط خرقان ساوه نام برد که یکی از آثار نفیس معماری است که هنوز چون کوه پابرجاست.»۱۶ از رباطهای دیگر دوره ساسانی که هنوز پابرجاست رباط یا کاروانسرای یاغمیش نزدیک عقداست که در دل دشت افتاده و آثار چشمگیری از معماری روزگار ساسانی دارد. در کنار کویر به ویژه نزدیک عقدا، نائین، اردستان، زواره، ساوه، کاشان و آبادیهای حاشیه کویر کرمان، رباطها و ساباتهای بسیار کهن پیش از اسلام باقی مانده که در صورت اندک توجهی میتوانند سرچشمه درآمدهای چشمگیر جهانگردی باشند. ۱۷ نمونه دیگری از کاروانسراهای دوره ساسانی «که به رغم گذشت بیش از ۱۴ قرن هنوز از استحکام خوبی برخوردار است در ۱۸ کیلومتری سرپل ذهاب در روستای پاطاق است که معرف پیشرفت معماری در دوره ساسانی است.» ۱۸ همچنین در پایین بیستون آثاری از رباطها و کوشکهای دوران ساسانی یا قبل از این دوره باقی مانده است. از دیگر کاروانسراهای دوره ساسانی که به کاروانسراهای انوشیروانی موسوم است میتوان از کاروانسرایی نام برد که در مسیر جاده سمنان به دامغان در مسیر باستانی سراسری غرب به شرق (جاده ابریشم) قرار گرفته است و نگارنده در سال ۶۳ آن را بازدید کردم. یکی دیگر از رباطهایی که به نظر میرسد از کاروانسراهای دوره ساسانی باشد رباط قدمگاه نیشابور است. این کاروانسرا که در حدود سال ۲۰۰ قمری هنگام حرکت حضرت امام رضا به طوس محل اجتماع مردم در استقبال آن حضرت بوده است مسلماً از ساختمانهایی بوده که تاریخ آن قطعاً قبل از ۲۰۰ قمری و شاید مربوط به دوران ساسانیان باشد.۱۹
● ساختمانهای بین راه در بعد از اسلام
در دوره اسلامی نیز با آغاز حکومت سلسلههای ایرانی (طاهریان) تا زمان حکومت غزنویان راهها تا حدی مرمت شد. عبور و مرور مسافران و کاروانهای تجارتی مسلماً ایجاب میکرده که ساختمانهای بینراهی و کاروانسراها در این دوره مرمت و تجهیز شوند. از قدیمیترین رباطها و کاروانسراها که در دوره اسلامی مرمت و تعمیر شده و مورد استفاده واقع شده، میتوان از کاروانسرای قدمگاه نیشابور که در بخش کاروانسراهای دوره ساسانی به آن اشاره شد نام برد. این کاروانسرا مسلماً به شکلی که بعد از تجمع مردم هنگام استقبال از حضرت رضا علیهالسلام درآمد، نبوده است. خصوصاً اینکه این بنا بعدها در دوره صفوی نیز مرمت و تکمیل شد و گسترش یافت و ایوانها و ساختمانهای دیگری به آن افزوده شد در حالی که در ابتدای تاسیس شاید میل راهنمایی بوده و در کنار خود رباطی داشته. «در قرن چهارم کثرت رباطهایی که به همت «ابوالحسن ماه» برپا شده بود موجب آن شد که نام ماهی برای بیشتر رباطها به کار برده شود، البته در حال حاضر فقط یک رباط از آن رباطها به نام رباط ماهی در خراسان باقی مانده است.»۲۰ دانشمندان و مسافرانی چون ناصرخسرو قبادیانیمروزی (۴۸۱-۳۹۴) در قرن پنجم قمری نیز به منزلگاههای بین راهها اشاراتی دارند. در دوره سلجوقیان با توجه به وسعت قلمرو این دولت به راهها و استراحتگاههای بینراهی توجه شد که در حال حاضر نیز آثاری از رباطهای این دوره باقی مانده است.
در بین این بناها که نسبتاً سالم باقی مانده و متعلق به قرن ششم قمری است، میتوان از رباط شرف نام برد که در زمان سلطان سنجر (۵۵۲-۴۷۹) و به دستور مادر این پادشاه ساخته شده است و از شاهکارهای معماری ایران است. «کاروانسرا یا رباط شرف که در ۱۳۶ کیلومتری شرق مشهد به سمت سرخس و شش کیلومتری مشرق روستای شورلق است، یکی از مهمترین منزلگاههای جاده ابریشم سدههای پنجم و ششم قمری محسوب میشده، زیرا در کنار یکی از مسیرهای اصلی جاده ابریشم قرار داشته است. در سردر ورودی بنا نوشتهاند: «رباط شرف از کاروانسراهای شاهی یا کاخ رباطهای جاده ابریشم است و در متون تاریخ منزل رباط شرف را آبگیره و آبگینه نامیدهاند.» مشخصه رباط شرف در کاربرد آجر و گچبری تزیینات معماری و کتیبههاست و صاحبنظران این بنا را شایسته موزه آجرکاری ایران دانستهاند.» ... «آندره گدار در کتاب «آثار ایران» در مورد نام شرف و بانی آن نوشته است: من فقط یک نفر را میشناسم که در عصر سلجوقی توانسته است چنین بنای عظیمی بسازد او شرفالدین ابوطاهر ابن سعدالدینبن علی قمی است.
او در سال ۴۸۱ ق از قم به خراسان رفت و مدت ۴۰ سال حاکم مرو بود. وی سپس در سال ۵۱۵ وزیر سلطان سنجر شد، از این رو میتوان گفت دوره وزارت او با زمان ساخت رباط شرف مطابقت دارد... به گفته آندره گدار، این بنا که در سال ۵۰۸ ق ساخته شده در سال ۵۴۸ مورد حمله غزها قرار گرفته و در سال بعد یعنی سال ۵۴۹ آن را بازسازی کردهاند. بنابراین تعمیر این رباط در دوره پادشاهی سلطان سنجر (۵۵۲-۵۱۱) بوده و ساخت آن قبل از به سلطنت رسیدن او بوده است.»۲۱ این کاروانسرا در مسیر جاده نیشابور به مرو قرار دارد. رباط دیگری که مربوط به قرن ششم است «رباط سپنج است که به آن رباط (قلعه خدابنده هم میگویند عدهای معتقدند این رباط مربوط به دوره سلطان محمد خدابنده الجایتو، (قرن هشتم قمری) است اما معماری و آرایش این رباط بیشتر به قرن ششم شبیه است.»۲۲
گرچه در دوران ایلخانیان مغول نیز کاروانسراها و ساختمانهای بسیار ساخته شد ولی اوج ساختن کاروانسراها مربوط به دوره صفویه و خصوصاً شاهعباس بزرگ است. «درباره کاروانسراهای دوره شاه عباس اول معروف است که وزیر او برای اینکه شمار آنها مشخص باشد و شماره درست مانند ده، صد، هزار آسان بر زبان میآید، دستور میدهد یکی کمتر از هزار یعنی ۹۹۹ رباط بسازند تا در شمارش آنها اندکی درنگ شود و آیندگان ارج این کار بزرگ را بدانند.»۲۳ این کاروانسراها در سرتاسر راههای غربی به شرقی و شمالی به جنوبی و در مسیر راههای باستانی که هنوز هم رفت و آمد در آنها در جریان است، و راههای طولانی و متعدد که در زمان شاه عباس در سواحل خلیجفارس و دریای مازندران و استانهای شمالی مثل خراسان و آذربایجان وجود داشت، ساخته شد تا مسافران علاوه بر امنیت از راحتی و آسایش نیز برخوردار باشند و به این ترتیب با ایجاد کاروانسراها و آبانبارها کاروانهای تجارتی و مسافران در نهایت آسایش به سفر خود ادامه میدادند. در این دوره رباطهای باستانی نیز تعمیر شدند و مورد استفاده قرار گرفتند.
در این دوره کاروانسراهای بسیار باشکوهی ساخته شد. توجه به زیبایی بنا از یک طرف و ارائه خدماتی نظیر حمام، آشپزخانه، مسجد و بازار برای مبادله و خرید و فروش کالا از طرف دیگر سبب شده است اکثر جهانگردانی که از این کاروانسراها دیدن کردهاند به تحسین آنها بپردازند و برتری آنها را نسبت به انواع مشابه در سایر کشورها ذکر کنند. از کاروانسراهای دوره شاه عباس میتوان از «کاروانسرای شاه عباسی قصر شیرین که تقریباً به کلی تخریب شده بود و مجدداً بازسازیشده نام برد.»... «همچنین رباط بیستون نیز معروف به کاروانسرای شاه عباس در ۳۰ کیلومتری شمال شرقی کرمانشاه در روستای «بیستون کهنه» تقریباً روبهروی صفحه فرهادتراش یکی دیگر از کاروانسراهای دوره صفویه است... این کاروانسرا به دستور شاه عباس اول صفوی ساخته شد و با توجه به کتیبهای که از شاه سلیمان صفوی (۱۱۰۵- ۱۰۷۷) در این بنا باقی مانده است، به نظر میرسد این کاروانسرا در زمان پادشاهی شاه سلیمان و صدارت شیخ علیخان زنگنه خاتمه یافته است. شیخ علیخان در سال ۱۰۹۳ قمری که صدراعظم شاه سلیمان صفوی بود، زمینهایی را که از نهر «قراولی چمبتان مشروب میشد وقف امور مختلف از جمله تعمیر کاروانسرای بیستون کرد»...
کاروانسرای دیگر کاروانسرای ماهیدشت است که این ساختمان نیز در زمان شاه عباس اول ساخته شده است.»۲۴ «بر سر راه اصفهان به شیراز یکی از زیباترین کاروانسراهای ایران به نام ماهیار افتاده که جا دارد هر چه زودتر مورد بهرهبرداری واقع شود.»۲۵ یکی دیگر از مهمترین رباطهای شاه عباس کاروانسرای کرمانشاهان میان یزد و کرمان است که با اینکه رباطهای شاه عباس هر یک در جای خود بسیار زیباست ولی رباط کرمانشاهان جای ویژهای دارد و «در میان خوبرویان به خودبرویی مثل است».۲۶ «از دیگر کاروانسراهای بزرگ و زیبای دوره صفوی مهمانخانه بزرگ شاهعباس در کاشان و کاروانسرای مادرشاه (جای مهمانسرای شاه عباس) اصفهان و کاروانسرای وزیر در قزوین است که تا صد سال پیش دایر بوده و فلاندن و کست، معمار و نقاش فرانسوی، از آنها سخن راندهاند.»۲۷ از دیگر کاروانسراهای بزرگ دوره صفویه، کاروانسرای بزرگ عباسآباد بر سر راه شاهرود به سبزوار است. این کاروانسرای دو طبقه، دارای سه نوع اتاق جهت اقامت مهمانان بوده است و در اتاقهای طبقه دوم آن بخاریهای دیواری نیز تعبیه شده است. در این کاروانسرا محل نگهداری حیوانات و آبانبار نیز ساخته شده. دیگر از کاروانسراهای دوره صفویه کاروانسرای لاسجرد بر سر راه گرمسار به سمنان و در نزدیکی سمنان است که هر دو کاروانسرا را نگارنده در سال ۶۳ بازدید کردم.
● کاروانسراهای دوره قاجاریه
در دوره قاجاریه خصوصاً در دوره پادشاهی ناصرالدین شاه قاجار همان طور به راهها توجه شد و این امر موجب ساختن کاروانسراها در مسیر راهها شد. که از آن جمله میتوان به کاروانسرای دهبید دوره قاجاریه و کاروانسرای حوض سلطان مربوط به این دوره نام برد. «در دوره ناصرالدین شاه با توجه به گفته محمدحسن خان اعتمادالسلطنه در کتاب مآثرالاثار، حدود ۵۰۰ کاروانسرا و مهمانسرای بزرگ ساخته شد.» ۲۸ کتیبههایی نیز از ناصرالدین شاه قاجار در کاروانسراهای دوره صفویه میتوان دید که از آن جمله کتیبه مربوط به تعمیر کاروانسرای بزرگ و دوطبقه عباسآباد در سر راه شاهرود به سبزوار است که جزء کاروانسراهای دوره صفوی به آن اشاره شد. یکی دیگر از کاروانسراهایی که در دوره ناصرالدین شاه مورد تعمیر واقع شده کاروانسرای بیستون است که شرح آن قبلاً رفت. «این کاروانسرا در سال دوازدهم پادشاهی ناصرالدین شاه تعمیر شده و کتیبهای در این مورد در محل وجود دارد. از کاروانسراهای دیگر که مرمت شده، کاروانسرای ماهیدشت است که به فرمان شاه عباس صفوی ساخته شده بود و به امر ناصرالدین شاه در سال ۱۲۷۵ قمری تعمیر شده است و کتیبهای نیز در این مورد در آن محل قرار دارد.»۲۹
در پایان بخش دوم ذکر این نکته ضروری است که رباط و کاروانسراهای ایران فراوان است و به تعدادی از آنها ماکسیم سیرو اشاره کرده و شماری از آنها در زیر آورده میشود.
۱) کاروانسرای نیره
۲) کاروانسرای امامزاده هاشم
۳) کاروانسرای گامبوشت
۴) کاروانسرای پلور
۵) کاروانسرای نطنز عبداللهخان
۶) کاروانسرای شبلی
۷) کاروانسرای عباسی
۸) کاروانسرای دروازه گچ
۹) کاروانسرای بیدا
۱۰) کاروانسرای رباطکریم
۱۱) کاروانسرای قلعهسنگی
۱۲) کاروانسرای سرچم
۱۳) کاروانسرای گیلک
۱۴) کاروانسرای ماهیار
۱۵) کاروانسرای پاسنگان
۱۶) کاروانسرای یزدخواست
۱۷) کاروانسرای شورجستان
۱۸) کاروانسرای حوض سلطان
۱۹) کاروانسرای نطنز
۲۰) کاروانسرای زواره
۲۱) کاروانسرای صفوی دهبید
۲۲) کاروانسرای صفوی امینآباد
۲۳) کاروانسرای جمالآباد
۲۴) کاروانسرای نیکپی
۲۵) کاروانسرای جم نزدیک تبریز
۲۶) کاروانسرای مادرشاه
۲۷) کاروانسرای دهبید دوره قاجار
۲۸) کاروانسرای اردکان
۲۹) کاروانسرای اتابکی
۳۰) کاروانسرای مشیری
۳۱) کاروانسرای راهدار
۳۲) کاروانسرای حوض سلطان دوره قاجار
۳۳) کاروانسرای علیآباد
۳۴) کاروانسرای منظریه
۳۵) کاروانسرای رباطزندان
۳۶) کاروانسرای جلفا در ساحل رود ارس. باید توجه داشت که به تعدادی کاروانسرا نیز در متن مقاله قبلاً اشاره شد. و تعداد کاروانسراهای ایران بسیار بیش از این تعداد است. در پایان لازم به یادآوری است که تعمیر و مرمت این رباطها و کاروانسراها و تبدیل آنها به مهمانسراهای با امکانات مدرن که ساختمان بعضی از آنها به دو هزار سال پیش میرسد و در چند برهه زمانی نیز تجدید ساخت شده، میتواند در حفظ این بناهای ارزشمند تاریخی و جلب گردشگران موثر باشد، و یادآوری این نکته از این جهت است که اغلب این کاروانسراها در وضع بسیار ناهنجاری قرار دارند و رباطهای بسیار کهن پیش از اسلام را در حال حاضر میتوان دید که چون ریگ روان مسیر آنها را بسته است...
چیزی نمانده تا برای همیشه فراموش شوند، در صورتی که با اندک توجهی به بناهای ارزشمند تبدیل خواهند شد و میتوانند سرچشمه درآمدهای چشمگیر جهانگردی برای ما باشند. این کاروانسراها که هنوز آثار آنها در نقاط مختلف کشور ما و در کنار جادهها به چشم میخورد، علاوه بر آنکه نشاندهنده توجه به راه و راهداری از دوره باستان در ایران و توسعه تجارت در کشور ماست، بیانگر معماری نفیس این ساختمانها نیز هست و اگر این آثار معماری از زیر خاک و شن خارج شود، مسلماً قابلیتهای تاریخی ایرانیان را بیشتر به جهانیان نشان خواهند داد.
محمد بهمنیقاجار
پینوشتها:
۱- محمدکریم پیرنیا، معماری اسلامی ایران، تهران، دانشگاه علم و صنعت، مهرماه ۱۳۷۱، صص ۲۳۲ و ۲۳۳
۲- محمد بدیع، سازمان کشوری ایران و تحولات و اصطلاحات کهن، چاپشده در مجموعه مقالات آیین کشورداری ایرانیان، تهران، اداره کل نگارش وزارت فرهنگ و هنر، آبانماه ۱۳۵۳، ص ۱۹
۳- همان، صص ۱۸ و ۱۹
۴- فرهاد آبادانی، آیین کشورداری در روزگار هخامنشیان، چاپشده در مجموعه مقالات آیین کشورداری ایرانیان، تهران، اداره کل نگارش وزارت فرهنگ و هنر، آبانماه ۱۳۵۳، صص ۵ و ۶
۵- پیرنیا مشیرالدوله، پیشین، ص ۱۴۹۰
۶- همان
۷- گیرشمن، پیشین، صص ۱۵۷و ۱۵۸
۸- همان، ص ۱۵۸
۹- همان، ص ۲۶۲
۱۰- کالج، پیشین، صص ۶۹-۵۳
۱۱- پیرنیا، پیشین، کتاب نهم، ص ۲۶۹۷
۱۲- گیرشمن، پیشین، ص ۳۳۹
۱۳- همان، ص ۴۰۹
۱۴- محمدکریم پیرنیا، پیشین، ص ۲۳۲
۱۵- همان، ص ۲۳۳
۱۶- همان، ص ۲۳۶
۱۷- همان، ص ۲۳۷
۱۸- شاپور عطایی، کاروانسراها و پلهای صفوی کرمانشاه، تهران، اداره کل آموزش انتشارات و تولیدات فرهنگی، با همکاری اداره کل میراث فرهنگی استان کرمانشاه، بهار ۱۳۸۳
۱۹- محمدکریم پیرنیا، پیشین، ص ۲۳۰
۲۰- همان
۲۱- روزنامه ایران، سال سیزدهم شماره ۳۷۲۹، پنجشنبه ۱۵ شهریورماه ۱۳۸۶، ص ۱۱
۲۲- محمدکریم پیرنیا، پیشین، ص ۲۳۵
۲۳- همان، ص ۲۳۱
۲۴- شاپور عطایی، پیشین
۲۵- محمدکریم پیرنیا، ص ۲۳۷
۲۶- همان، ص ۲۳۶
۲۷- همان، ص ۲۳۳
۲۸- محمدحسن خان اعتمادالسلطنه، پیشین، ص ۹۰
۲۹- شاپور عطایی، پیشین
به نظر میرسد چاپار مخصوص را که بعدها در زمان صفویه و قاجاریه به آن ایلچی میگویند، باید با چاپار معمولی و پیک و مامور پست فرق گذاشت. داریوش سوم نیز به نظر میرسد چاپار یا همان ایلچی بوده که فرمانهای پادشاه را ابلاغ میکرده و نزد بزرگان و سران میبرده است.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست