جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

آنان ستارگان کدام آسمانند


آنان ستارگان کدام آسمانند

اختلاف نظر میان شیعه و اهل سنت فراوان است یکی از اساسی ترین این اختلافات, دیدگاه دو مذهب درباره صحابه است

اختلاف نظر میان شیعه و اهل سنت فراوان است. یکی از اساسی ترین این اختلافات، دیدگاه دو مذهب درباره صحابه است. در نظر شیعه صرف صحابی بودن و درک محضر رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، نمی تواند امتیازی برای شخص باشد، گرچه زیارت رسول خاتم صلوات الله علیه و آله افتخار بزرگی است. سخن در این است که آیا اگر کسی چنین افتخاری پیدا کرد، دیگر هیچ گونه نقدی به وی روا نیست؟ آیا باید به روی تمام اشکالات چنین کسی چشم فرو بست؟ آیا با بیان رفتارهای نادرستش، باید اتهام کفر و شرک به گوینده وارد کرد؟

شیعیان با بررسی دقیق مسایل تاریخی و گزارشات موجود در منابع اهل سنت، شخصیت هر یک از اصحاب را ارزیابی می کنند. در مقابل اهل سنت با استناد به آیاتی از قرآن کریم و احادیثی از رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم، تمامی اصحاب را افرادی درستکار و مورد رضایت خداوند متعال می دانند، و ما اکنون درصدد بررسی مستندات اهل سنت در مورد اصحاب پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم هستیم.

در مستندات اهل سنت چنین آمده است:

رسول الله در حدیث گهربارش (مسند بخاری و مسلم) "اصحابی کالنجوم بایهم اقتدیتم اهتدیتم او کما قال النبی علیه الصلاة و السلام" یاران من مانند ستاره هستند به هر کدام اقتدا کردی هدایت یافتید پس گمراهی در اقتدا به اصحاب وجود ندارد.

سوره والنجم. "والنجم اذا هوی * ما ضل صاحبکم و ما غوی * و ما ینطق وعن الهوی * ان هو الا وحی یوحی" خداوند در این آیه بیان می فرماید که رسول الله از هوی و هوس صحبت نمی کند هرچه می گوید چیزی جز وحی نیست.

چنان که پیداست نویسنده این عبارات مانند بسیاری از اهل سنت عادی، معتقد است اصحاب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، ستارگان آسمان هدایت هستند و پیروی از آنان موجب درک هدایت می باشد. برای بررسی این حدیث نیز همان دو مرحله ای که در بررسی سایر احادیث وجود دارد با استناد به منابع اهل سنت، طی می کنیم.

۱) بررسی سند حدیث، آیا به راستی پیامبر گرامی اسلام صلوات الله علیه و آله چنین مطلبی را بیان فرموده اند؟ در یک کلام باید گفت: خیر، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم چنین مطلبی نفرموده اند. برای توضیح بیشتر به نظر بزرگترین علمای اهل سنت دقت فرمائید.

الف) ابن تیمیه می نویسد: این حدیث ضعیف است، علمای علم حدیث آن را تضعیف کرده اند. (۱) چنان که روشن است، بنیانگذار وهابیت که نسبت به صحابه ارادت ویژه ای دارد، نه تنها خود این حدیث را تضعیف می کند، بلکه ضعف این حدیث را از دیگر علمای حدیث نیز نقل می نماید.

ب) بزّاز یکی از علمای رجال شناس اهل سنت، می نویسد: نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) این سخن را بیان نکرده اند. (۲)

ج) ابن حزم اندلسی که از علمای صاحب تالیف اهل سنت است، بیان می کند: این روایت دروغ، جعلی و باطل است و به هیچ وجه درست نمی باشد. (۳)

د) دارقطنی نیز در مورد سند این حدیث چنین می گوید: راویان حدیث ناشناخته اند. (۴)

هـ) ابن قیّم یکی دیگر از بزرگان اهل سنت می نویسد: چنین سخنی از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دارای سند صحیح نمی باشد. (۵)

و) بخاری در مورد یکی از راویان این حدیث به نام عبدالرحیم بن زید می نویسد: روایات عبدالرحیم متروک است. (۶)

ز) یکی دیگر از راویان این حدیث شخصی به نام حمزه الجزری می باشد. وی نیز از سوی بزرگترین علمای اهل سنت، مورد تضعیف قرار گرفته است. نسایی (۷)، بخاری (۸) و دارقطنی (۹) این راوی را تضعیف کرده اند. ابن معین در مورد این راوی می نویسد: روایات حمزه پشیزی نمی ارزد. (۱۰)

ح) ابن عدی می نویسد: تمام روایات حمزه دروغ است. (۱۱)

ط) ذهبی یکی از برجسته ترین علمای حدیث و رجال، در سه جای مهمترین اثر علمی خود به نام “میزان الاعتدال“ این روایت را تضعیف کرده است. (۱۲)

موارد فراوان دیگری نیز می توان به مطالب فوق افزود که ما را به این نتیجه می رساند: حدیث اصحاب و ستارگان دروغ و جعلی است و به اقرار انبوهی از بزرگترین علمای اهل سنت نمی توان به هیچ وجه به آن استدلال نمود. پس با اطمینان می توان گفت اصحاب ستارگان آسمان هدایت نیستند، شما شاید آسمانی دیگر برای این ستارگان بیابید…

دقت در موارد فوق نشانگر نکته ای دیگر نیز هست، و آن این که بخاری صاحب کتاب صحیح دو نفر از راویان این حدیث را تضعیف نموده است. این در حالی است که در متن فوق خواندیم منبع این حدیث کتاب صحیح بخاری و مسلم است. ما مدعی هستیم که در بخاری چنین مطلبی وجود ندارد، اگر ایشان اصرار به وجود این حدیث در بخاری دارد، می تواند شماره جلد و صفحه آن را اطلاع دهد.

۲) بررسی مضمون حدیث، آیا می توان پذیرفت که اصحاب هر کدارم ستاره ای برای هدایت مسلمانان هستند؟ آیا می توان منکر شد که میان اصحاب اختلافات فراوان حتی در حد زندانی کردن، تبعید نمودن و برافروختن آتش جنگ و کشتار وجود داشته است؟ (۱۳) در این گونه موارد اختلاف، کدام یک از دو طرف هدایتگر هستند؟ آیا می توان گفت دو شخص که هر یک نظری ضد نظر دیگر دارد، هر دو هدایت بخش هستند؟ آیا هدایت الهی امر واضح و مشخصی نیست و می توان دو امر متضاد را هم زمان هدایت الهی دانست؟

متنی که در ابتدای سخن آوردیم، مطلب دیگری را نیز در خود داشت و آن استناد به آیات سوره مبارک نجم برای اثبات برحق بودن کلام رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بود. در مورد عصمت و دوری رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم از اشتباه، شیعیان هیچ گونه شک و شبهه ای ندارند و به طور قطع قایل هستند که هر سخنی با سند صحیح از رسول اکرم صلوات الله علیه و آله برسد، مسلما صحیح و درست و لازم الاتباع است. در برابر شیعیان تفکر خلافت سقیفه است. این تفکر بارها و بارها مخالفت خود را با فرمایشات رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم ابراز کرده است. برای نمونه می توان به ماجرای وصیت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم اشاره کرد.

در جلسه ای که اصحاب حضور داشتند، رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در بستر بیماری، امر فرمودند: کتف (کاربرد کاغذ را داشته) و دواتی برایم بیاورید تا مطلبی برایتان بنگارم که هرگز گمراه نشوید. پس از این فرمایش، عمر بن خطاب گفت: این مرد هذیان می گوید، کتاب خدا ما را بس است. (۱۴) از آن زمان تاکنون نیز مخالفت ها و توهین های فراوانی به رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در معتبرترین کتب اهل سنت صورت گرفته است، معلوم نیست آقای نویسنده عبارات فوق چطور از مبانی مذهب خود در مورد رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بی اطلاع است. آیا ایشان کتاب بخاری و مسلم را که شرم آورترین نسبت ها را به آخرین فرستاده خدا صلی الله علیه و آله و سلم روا می دارد، ندیده است؟ به حدی شرم آور که حتی بازگو کردن و نقل آن مطالب نیز جسارتی بزرگ است.

حال جای این پرسش است که آیا شیعیان آیات مبارک سوره مبارک نجم را باور دارند، یا مذهبی که معتبرترین کتب آن، شامل رکیکترین نسبت ها به وجود اقدس رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم است؟ سوال دیگر: پس از آن که روشن شد، حدیثی که برای فضیلت اصحاب به آن استناد کردید، چیزی جز دروغ و افسانه نیست، چرا به احادیثی که صحیح بودن آن قطعی است، عمل نمی کنید؟ مگر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نفرمودند: علی (علیه السلام) با حق، و حق با علی (علیه السلام) است؟ (۱۵) چرا به جای عمل کردن به کلام قطعی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم، سراغ احادیث کذب و دروغ می روید؟ آیا این ظلم در حق پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نیست؟ و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون.

حیدر حسینی