جمعه, ۱۵ تیر, ۱۴۰۳ / 5 July, 2024
مجله ویستا

نگاهی به سریال "در چشم باد"


نگاهی به سریال "در چشم باد"

مجموعه «در چشم باد» به لحاظ ساختاری، منهای ریتم کند اثر که آنچنان هم بی‌ارتباط با شیوه مرسوم تولیدات تلویزیونی نیست و یا برخی جزئیات مانند دیده شدن تصویر هنرپیشه‌های سریال‌های …

مجموعه «در چشم باد» به لحاظ ساختاری، منهای ریتم کند اثر که آنچنان هم بی‌ارتباط با شیوه مرسوم تولیدات تلویزیونی نیست و یا برخی جزئیات مانند دیده شدن تصویر هنرپیشه‌های سریال‌های کره‌ای بر روی کیف مدرسه دختربچه‌ها، در مجموع کاری فاخر، برجسته و قابل دفاع است. «در چشم باد» همچنین به لحاظ قابلیت‌های فنی و هنری در بین مجموعه‌های هم رده خود - به لحاظ موضوعی و تعداد قسمت‌ها - در سال‌های اخیر، اثری در خور توجه و نمونه است. البته انتظاری مغایر با این تعریف هم از مسعود جعفری جوزانی با توجه به کارنامه خوب او در سینما نمی‌رفت.

به نظر من تحریف‌زدایی از تاریخ مهم‌ترین کارکرد و وظیفه‌ای است که می‌توان برای یک مجموعه تلویزیونی تاریخی متصور بود. اگر مجموعه‌ای نتواند در این راستا به جریان‌سازی بپردازد به جد می‌توان گفت که کار مهمی انجام نداده است. اگر قرار باشد یک مجموعه تلویزیونی را به صرف چشم‌نوازی و زیبایی‌شناسی تصویری و یا حتی به لحاظ زیبایی‌شناسی محتوایی - از قبیل تعاریفی چون فداکاری، دوستی، ایثار و ... - ارزشیابی کنیم، معیار و ملاک درستی را به کار نگرفته‌ایم، چه آنکه چنین مفاهیمی جزو مسلمات اخلاقی اکثر قریب به اتفاق فرهنگ‌ها بوده و ترویج آن در فیلم‌های سینمایی و مجموعه‌های تلویزیونی دیگر کشورها نیز رعایت می‌شود.

درست به همین دلیل ما انتظار دیگری از یک مجموعه فاخر ایرانی که هزینه قابل توجهی برای تولید آن صرف شده داریم. با این دید، اولین و مهم‌ترین انتظار، نگاه درست و فارغ از تحریف‌ به تاریخ است. تاریخ کشور ما بر اساس نگاه‌های سیاسی، منافع طبقات حاکم و همچنین دخالت‌های بیگانه همواره دستخوش تغیراتی به نفع جریان قدرتمند جامعه بوده است. متاسفانه «در چشم باد» در این مقوله آنچنان که باید و شاید عمل نکرد و شاید درست‌ترین تعریف این باشد که مجموعه فوق در قبال تحریف‌های صورت گرفته در تاریخ معاصر ایران دست به عصا و محتاطانه رفتار کرد.

در شرایط کنونی اگر مجموعه‌‌ای با این مشخصات، در راستای اهداف سیاسی و ایدئولوژیک کشور حرکت نکند، تنها می‌توان گفت یک نقص و بی‌توجهی بزرگ را شاهد بوده‌ایم. اگر قرار است به چنین مفاهیمی بی‌توجه باشیم، بهتر است همان مجموعه‌های تلویزیونی تولید شده توسط دیگر کشورها را که اتفاقاً فارغ از مفاهیم انسانی و اخلاقی نیز نیستند خریداری کرده و به روی آنتن بفرستیم.

قصد ندارم وارد جزئیات شوم اما بطور مثال «در چشم باد» می‌توانست نقش استعمار در سرکوبی مبارزات مردمی و همسویی دربار با این اقدام در دوره پهلوی اول را بسیار بهتر و جسورانه‌‌تر از چیزی که نشان‌مان داد به تصویر بکشد. روشن کردن زوایای پنهان آن دوران کم‌ترین کاری بود که می‌شد از مجموعه‌ای همچون «در چشم باد» انتظار داشت. یا حتی چگونگی و روند شکل‌گیری و قدرت یافتن امپریالیزم آمریکا در ایران و به حاشیه رانده شدن استعمار پیر انگلیس توسط آمریکایی‌ها از جمله مواردی بود که مجموعه فوق می‌توانست با دیدی موشکافانه‌تر به آن نگاه کند.

همانطور که اشاره کردم این‌ها بخشی از ایراداتی است که به بخش محتوایی «در چشم باد» می‌توان گرفت، اما از دیگر سو نمی‌توان زحمات و هنر بکار رفته در بخش ساختاری و اجرایی این مجموعه عظیم را نادیده گرفت و از آن قدردانی نکرد.

محمدتقی فهیم

منبع: خبر آن لاین