چهارشنبه, ۱۶ خرداد, ۱۴۰۳ / 5 June, 2024
مجله ویستا

دیگران را کوچک نشماریم


دیگران را کوچک نشماریم

هیچ‌گاه دیگران را کوچک نشماریم و به تحصیلات، شغل، مقام، دانسته‌ها و تجربیات خود نبالیم.
یک ناخدای تحصیلکرده و یک خدمه پیر بیسواد در یک کشتی با هم کار می‌کردند. پیرمرد هر شب …

هیچ‌گاه دیگران را کوچک نشماریم و به تحصیلات، شغل، مقام، دانسته‌ها و تجربیات خود نبالیم.

یک ناخدای تحصیلکرده و یک خدمه پیر بیسواد در یک کشتی با هم کار می‌کردند. پیرمرد هر شب به کابین ناخدا می‌رفت و به حرف‌های او گوش می‌داد. یک روز ناخدا از پیرمرد پرسید: آیا درس زمین شناسی خوانده است؟ پیرمرد پاسخ داد: نه. ناخدا گفت: پس تو یک چهارم عمر خود را از دست داده‌ای. پیرمرد خداحافظی کرد و در حالی که به اتاق خود می‌رفت با خودش به این فکر می‌کرد که ناخدا فرد تحصیلکرده‌ایست و حتما چیزی که در مورد آن صحبت می‌کند واقعیست. پس من یک چهارم عمرم را از دست داده‌ام.

شب بعد ناخدا از او پرسید: در مورد علم هواشناسی چیزی می‌دانی؟

پیرمرد: نه؛ ناخدا: پس تو نیمی‌ از عمر خود را از دست داده‌ای. پیرمرد ناراحت شد و دوباره با همان افکار به اتاق برای خواب رفت.

شب بعد باز ناخدا پرسید: آیا در مورد علم دریاشناسی چیزی می‌دانی؟ پیرمرد: نه؛ ناخدا: پس تو سه چهارم عمر خود را از دست داده‌ای.

پیرمرد آن شب را نیز ناراحت به اتاق خود برگشت. ولی صبح زود به سراغ کابین ناخدا رفت و از او پرسید: در مورد علم شناشناسی چیزی می‌دانی؟ ناخدا: نه! شناشناسی؟ پیرمرد: بله، پس تو تمام عمر خود را از دست داده‌ای، چون کشتی به یک صخره برخورد کرده و در حال غرق شدن است!

اکثر اوقات ما انسان‌ها همانند ناخدا هستیم و مردم اطرافمان را آن پیرمرد می‌پنداریم. به تحصیلات، شغل، مقام، دانسته‌ها و تجربیات خود می‌بالیم و فکر می‌کنیم دیگر به مشکلی بر نخواهیم خورد. در حالی که روزی ممکن است قایق ما هم به صخره برخورد کند و فقط علم شناشناسی به دادمان برسد.