پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

نخستین سفارتخانه انگلستان در گذر «لوطی صالح»


نخستین سفارتخانه انگلستان در گذر «لوطی صالح»

قدیمی ترین گذر تهران

از قدیمی‌ترین گذرهای تهران که همچنان پا برجا باقی‌مانده‌، گذر لوطی صالح است که قدمتی ۲۰۰ ساله دارد و در زمان آغامحمدخان قاجار شکل گرفت. محدوده جغرافیایی این گذر، از شمال به شهرداری منطقه ۱۲ناحیه سه بازار، از غرب به بازار عباس‌آباد و از شرق به بازار حضرتی و خیابان مصطفی خمینی و از جنوب به خیابان مولوی منتهی می‌شود. گذر لوطی صالح از این نظر در تهران قدیم دارای اهمیت است که منطقه‌ای اشراف‌نشین بوده و نخستین سفارتخانه‌های خارجی از جمله سفارت انگلستان در این گذر به وسیله سرگور اوزلی در تهران احداث شده است. در پی درخواست سرگور اوزلی، نخستین سفیر بریتانیا در تهران، فتحعلی‌شاه دستور داد تا دو قطعه زمین در اختیار سفیر انگلستان قرار دهند. قطعه‌ شمالی زمین که کوچک بود در ضلع‌شمال کوچه‌ای منشعب از گذر لوطی صالح (کوچه مهدوی) قرار داشت و اوزلی در این قطعه، سفارتخانه را بنا نهاد که این بنا در نقشه‌های آن دوران تهران به‌نام عمارت یا سرای وزیر مختار انگلستان معروف شد و وی در قطعه‌ بزرگ‌تر که در ضلع جنوبی کوچه مزبور قرار داشت، باغ وسیعی برای کارکنان و سکونت وزیر مختار احداث کرد که بعدها در دوره‌ ناصری، سفارت انگلستان به خارج از حصار صفوی به محله‌ نوساز دولت در غرب خیابان علاء‌الدوله (فردوسی) که محل کنونی سفارت انگلیس است، انتقال یافت. پس از ترک انگلیسی‌ها، باغ و سرای آن به شخصی به‌نام ایلچی‌ واگذار شد و باغ مذکور به باغ‌ ایلچی معروف شد که در گوشه‌ شمال‌غربی آن قهوه‌خانه ایلچی دایر شد که از مهم‌ترین قهوه‌خانه‌های تهران به حساب می‌آمد چراکه این قهوه‌خانه پاتوق مطرب‌ها و دسته‌های روحوضی بود و به دلیل وجود این قهوه‌خانه، این گذر محل سکونت اهالی صنف مطرب و دلقک‌های دارالخلافه‌ می‌شود.

● لوطی صالح که بود؟

درباره‌ اینکه چرا گذر مزبور به لوطی صالح معروف است چندین روایت وجود دارد که هر کدام به شرح زندگی لوطی صالح پرداخته‌اند که ذکر آنها خالی از لطف نیست.

۱- تاریخ عضدی نقل می‌کند که لوطی صالح، ساکن شهر شیراز بود و در دربار کریم‌خان اسباب نشاط شاه را فراهم می‌کرد و از آنجایی که در آن سال‌ها، آغامحمدخان در دربار زندیه تحت‌الحفظ زندگی می‌کرد با وی آشنا شد و این آشنایی به قدری صمیمانه بود که لوطی صالح، بعضی اخبار را از دربار به قاجار می‌رساند و در واقع جاسوسی می‌کرد. پس از انقراض حکومت زندیه و هنگام پادشاهی آغامحمدخان، لوطی صالح از شیراز به تهران آمد و در پایتخت قاجاریه ساکن شد و از طریق مطربی و دلقکی به دربار راه یافت تا اینکه شبی، لوطی صالح در منزل برادر آغامحمدخان، به تقلید شاه پرداخت و جاسوسان این خبر را به گوش بنیان‌گذار قاجاریه رساندند و آغامحمدخان فورا برادر خود را از چلچراغ آویزان و اعدام کرد و سپس به لوطی صالح گفت: «به جهت مسخرگی باید هر آنچه مال‌ داری تقدیم کنی تا جانت را نگیرم» لوطی در پاسخش گفت: «من هشت‌هزار تومان بیشتر ندارم و آن را هم به تو می‌دهم با این حال گذشت نداری و جان من را می‌گیری.» وقتی شاه تمام پول را از لوطی صالح گرفت، حکم کرد که دماغ وی را ببرند که دیگر روی رفتن به مجالس را نداشته باشد. لوطی صالح بعد از این ماجرا برای اینکه دیگر مورد غضب شاه واقع نشود، به مشهد رفت و تا زمان وفاتش در آنجا زندگی کرد.

۲- ناصر نجمی، پژوهشگر معاصر معتقد است لوطی صالح از چهره‌های دوست‌داشتنی و سرشناس تهران قدیم بوده که مردم آن روزگار به‌دلیل لوطی‌گری‌هایش خاطرات زیادی از وی دارند. او پهلوان نامدار، مردی شریف و ناموس‌دوست بود که از درماندگان حمایت و پشتیبانی می‌کرد.

۳- در روایتی دیگر آمده که لوطی صالح مطرب ناصرالدین شاه بود که به علت شوخی اهانت‌آمیزش به شاه مورد غضب ناصرالدین‌شاه واقع و متواری شد، که بعد از فرار کردنش، فردی مومن می‌شود و هنگام خشکسالی به همراه اهالی بازارچه به طرف گورستان چهارده معصوم، بیرون دروازه عبدالعظیم(ع) می‌رود و سرش را رو به آسمان می‌کند، تنبک می‌نوازد و می‌خواند: «به حق مویه‌داران، به اشک میگساران، به شرم زشتکاران، بر ما ببار تو باران» که اندکی نمی‌گذرد و باران می‌بارد.

آریا شیروانی