چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

محمد ص , جانشین ویژه خداوند


محمد ص , جانشین ویژه خداوند

توصیف شخصیت پیامبر اکرم ص از زبان قرآن کریم

یکی از وظایف مومنان در قبال حضرت محمد مصطفی(ص) سرمشق قراردادن ایشان است. پس لازم است که شخصیت و سبک زندگی آن حضرت(ص) از سوی مومنان از طریق منابع معتبر شناخته شده به دست آید و براساس آن، منش و کنش و واکنش های خویش را سامان دهیم و به حکم و فرمان الهی، محمدی شویم تا محبوب و مرضی خداوند گردیم؛ زیرا تنها راه خدایی و ربانی شدن انسان، حرکت در مسیر محمد(ص) و پیروی و اطاعت از ایشان است.

نویسنده برهمین اساس به سراغ آموزه های قرآن رفته و بر آن شده تا توصیف قرآن را از زندگی و شخصیت آن حضرت ارائه دهد؛ زیرا قرآن مهم ترین و اصلی ترین منبع در شناخت آن حضرت است.

● پیامبر(ص) انسان معصوم

بی گمان کسی که در شخصیت و رفتار و کردار، بر خطا می رود و اهل لغزش، سهو، نسیان، اشتباه و مانند آن است و یا در اندیشه و بینش و نگرش مطابق حق نمی باشد، نمی تواند الگو و سرمشق مطلق انسانیت باشد؛ از این رو به ضرس قاطع و حکم قطعی و یقینی می توان گفت که حضرت محمد(ص) در همه چیزش معصوم است؛ زیرا اگر هیچ دلیل دیگری جز فرمان خداوند به پیروی مطلق و بی چون و چرا ازآن حضرت و اسوه قرار دادن وی (احزاب، آیه ۲۱) نبود، می توان حکم به عصمت آن حضرت(ص) کرد؛ زیرا اگر خداوند، اطاعت ازآن حضرت را عین اطاعت خود شمرده (آل عمران، آیات ۳۲ و ۱۳۲؛ نسا؛ آیه ۵۹؛ انفال، آیات ۱، ۲۰ و ۴۶) از آن روست که ایشان در همه چیزش خدایی شده و مظهر الوهیت و اسماء و صفات الهی است و در قول و فعل هرگز به هیچ وجه برخطا و اشتباه نمی رود و مصداق اسم حق است. لذا از آن حضرت(ص) به عنوان اسوه نیکو یاد کرده و بی هیچ اما و اگری پیروی از آن حضرت(ص) را واجب دانسته است. (احزاب، آیه ۱)

از آیه ۳۱ سوره آل عمران به دست می آید که اگر انسان بخواهد محبوب خداوند شود می بایست از پیامبر(ص) اطاعت کند و تابع او شود و به دقت از آن حضرت(ص) و زندگی اش پیروی نماید. این بدان معناست که آن حضرت تنها راه رسیدن انسان به مقاماتی است که هدف و فلسفه آفرینش است و حتی براساس آموزه های پیامبر(ص) و مکتب اسلام، همه پیامبران همین راه را نشان می دادند؛ زیرا مسیر بازگشت انسان از خدا به سوی خدا (بقره، آیه ۱۵۶) پروردگار محمد(ص) و منتهای سیر انسان نیز محمد(ص) و پروردگار اوست. (علق، آیه ۸؛ نجم، آیه ۴۲) چرا که آن حضرت(ص) تنها انسانی است که در مقام تقرب اتم و اکمل قرار گرفته و از مقام قاب قوسین او ادنی (نجم، آیه ۹) آمده است. پس کسی در تقرب به خدا و حب به او نزدیک تر از پیامبر نیست. از این رو حبیب الله است و مسیر محبوبیت هر انسانی دست یابی به حب ایشان از طریق اتباع از اوست.

چنین شخصیتی شایسته پیروی و سرمشق شدن مطلق است و خداوند او را از هر لحاظ در تمامیت کمالی معرفی می کند به گونه ای که در عصمت مطلق خود هرگز به سهو، اشتباه و خطا نمی رود و هیچ گونه میل و گرایش به باطل ندارد و حق مطلق و مظهر حق مطلق الهی است.

همه پیامبران پیشین از ایشان آموختند و شاگرد مکتب او هستند هرچند که از نظر خلقی در عالم ماده، متاخر از همه ایشان و خاتم النبیین است.(احزاب، آیه ۴۰) همه پیامبران پیشین، آن حضرت را می شناختند و مامور بودند که هم از مظهریت اتم و اکمل ربوبیت ایشان بهره مند شوند و هم ایشان را به خلق بشناسانند؛ زیرا خلق به واسطه ایشان با خالق آشنا می شوند؛ چنان که پیامبران با وجود ایشان، با خداوند آشنا شدند.

امیرالمؤمنین(ع) فرموده اند: قلت: یا رسول الله! فنحن افضل ام الملائکه ؟ فقال: یا علی! نحن افضل خیر خلیقه الله علی بسیط الارض و خیره ملائکه الله المقربین؛ و کیف لاتکون خیراً منهم و قد سبقناهم الی معرفه الله و الی توحیده؛ فبنا عرفوا الله و بنا عبدوا الله و بنا اهتدوا السبیل الی معرفه الله.

پرسیدم: ای رسول خدا، ما برتریم یا فرشتگان؟ فرمود: ای علی ما برتر از آفریده های خدا بر گستره زمین و از برگزیدگان فرشتگان مقرب درگاه خداوندیم؛ و چرا برتر از آنان نباشیم، در حالی که به شناخت خدای تعالی و معرفت وحدانیتش پیشی گرفتیم؛ آنان به واسطه ما خدا را شناختند و به واسطه ما خدا را بندگی و عبادت کردند و به واسطه ما به راه شناخت خدا هدایت شدند. (بحارالانوار، ج ۲۶، ص ۶۳۳)

خداوند در قرآن گزارش می کند که پیامبران از جمله حضرت عیسی(ع) و حضرت موسی(ع) مامور بودند تا آن حضرت (ص) را به پیروان خویش معرفی کنند و در انجیل و تورات، آن حضرت(ص) را معرفی کردند. (صف، آیه ۶؛ فتح، آیه ۹۲) زیرا شناخت آن حضرت(ص) و ایمان به ایشان جزو اسلام و ایمان هر مومنی از بشر در طول تاریخ از آدم(ع) تا پایان هستی و قیامت است.

به هر حال، شخصیت بی بدیل پیامبر(ص) در هستی و مظهریت اتم و اکمل ایشان در الوهیت و ربوبیت است که آن حضرت را شایسته خلافت مطلق از سوی خداوند و اطاعت مطلق و همچنین سرمشق و اسوه مطلق نموده است؛ زیرا چنین انسانی، فانی در خداوند و بقای او به بقای الهی است. از این روفعل آن حضرت(ص) به خداوند نسبت داده می شود. (انفال، آیه ۷۱)

● عقل مطلق و اعتدال وجودی

پیامبر(ص) شاید تنها شخصیت هستی باشد که از وی به عنوان عقل مطلق یاد می شود. در روایات معتبری از آن حضرت(ص) آمده که خود را اولین موجود هستی معرفی می کند و می فرماید: اول ما خلق الله نوری. (بحارالانوار، ج ۱، باب حقیقه العقل و کیفیته و بدو خلقه، ص ۷۹، حدیث هفتم) در حالی که در عبارتی دیگر همان حضرت(ص) می فرماید: اول ما خلق الله العقل، اولین خلقت و آفرینش الهی عقل بوده است. (بحارالانوار، ج ۱، باب حقیقه العقل و کیفیته و بدو خلقه، ص ۷۹، حدیث هشتم؛ نیز بدیع الزمان فروزانفر، احادیث مثنوی، ص ۲۰۲. ابن عربی؛ خواجه محمدپارسا؛ شرح فصوص الحکم؛ ص ۵۰۵)

بنابراین می توان گفت که حقیقت محمدی(ص) همان حقیقت عقل مطلق، روح، قلم، عرش و مانند آن است؛ زیرا در روایات دیگر، اولین خلقت الهی را روح و در جایی دیگر روحی یعنی روح من، و در جایی دیگر قلم و یا عرش گفته است که در حقیقت اینها، نام های حقیقت محمدی(ص) است که صادر نخست، مظهر اول و خلق نخست الهی است. (بحارالانوار، ج ۱، کتاب العقل و الجهل، حدیث هفتم، ص ۹۰۱؛ و حدیث سی ام، ص ۸۵۱؛ و نیز ج ۷۵، باب القلم و اللوح المحفوظ و الکتاب المبین، ص ۴۳۷، حدیث ۴۲ و ۵۲)

از آن جایی که آن حضرت(ص) عقل مطلق است، در اعتدال کامل است؛ زیرا خداوند انسانی را که تکریم کرده (اسراء، آیه ۰۷) به صفت اعتدال و تعادل ستوده است. (انفطار، آیه ۷) این اعتدال حتی در مقام نفسی یعنی دمیده شدن روح در کالبد جسمانی و جسدانی نیز وجود دارد و خداوند در این مقام نیز الهاماتی را برای حفظ اعتدال فطری می فرستد. (شمس، آیات ۷ و ۸)

پیامبر(ص) به حکم عقلانیت مطلق وجودی اش، از اعتدال و عدالت در همه مراحل برخوردار است و هرگز در هیچ امری از آن خارج نمی شود؛ زیرا اعتدال و عدالت عین حق است؛ از این رو همواره بر عدالت فرمان داده و بر آن عمل کرده است. (شوری، آیه ۵۱ و آیات دیگر)

● سیره اعتدالی و عقلانی حضرت محمد(ص)

دین اسلام چنانکه قرآن بیان و بر آن تأکید کرده، همان راه روشن فطرت است. (روم، آیه ۰۳) از این رو، همواره بر عقل سلیم به عنوان یک منبع اصیل تأکید و بلکه آن را به عنوان مبنای تشخیص حق از باطل معرفی کرده است؛ زیرا ایمان واقعی در چارچوب عقل شکل می گیرد و این عقل است که حکم می کند خدایی، پیامبری و دینی هست لذا در روایات از جدایی ناپذیری دین و حیا از عقل سخن به میان آمده و گفته شده که هر جا عقل حضور یافت دین و حیا نیز در آنجا حاضر است. (اصول کافی، ج ۱، کتاب عقل و جهل، حدیث دوم)

بر این اساس، عقل و فطرت بر عدالت و فطرت می رود و حکم می کند. از این رو فلاسفه، حسن عدل و قبح ظلم را امری عقلانی دانسته اند؛ زیرا فطرت بر اعتدال است و هنگامی که عقل در آدمی بر فطرت سالم فعال می شود آن نیز حکم به عدل و اعتدال می کند.

آیین اسلام در آیات بسیاری بر عدالت و اعتدال فرمان می دهد. از جمله در آیه ۰۹ سوره نحل می فرماید: ان الله یأمر بالعدل والاحسان و ایتاء ذی القربی و ینهی عن الفحشاء و المنکر و البغی یعظکم لعلکم تذکرون؛ خداوند به عدل و احسان و بخشش به خویشان فرمان می دهد و از فحشاء و زشتی و تجاوز نهی می کند. خداوند شما را موعظه و پند می دهد شاید متذکر شوید.

بر اساس همین مبنای اصیل عقل و فطرت است که هرگونه ظلم، تجاوز، بغی، افراط، تفریط، اسراف، تبذیر و مانند آن به عنوان رفتارهای غیرعادلانه مردود و مذموم شناخته شده و حکم نهی و عذاب بر آن بار شده است. (اسراء، آیه ۷۲؛ کهف، آیه ۸۲؛ انعام، آیه ۱۴۱؛ اعراف، آیه ۱۳؛ غافر، آیه ۳۴ و آیات دیگر)

پیامبر در سیره اعتقادی که خداوند گزارش می کند جز در مدار حق و عدالت نمی گردد و از هرگونه ظلمی از جمله ظلم بزرگ شرک (لقمان، آیه ۳۱) اجتناب کرده و دیگران را فرمان به پرهیز از آن می دهد. (یوسف، آیه ۸۰۱)

از آن جایی که آن حضرت(ص) متاله و ربانی و در عصمت مطلق و در اعتدال عقلانیت محض است، خداوند بر پیروی از سیره آن حضرت (ص) و اجتناب از پیشتازی بر آن حضرت(ص) در رفتار و گفتار تأکید می کند (حجرات، آیه ۱) و خواهان پیروی و اطاعت از ایشان می شود و راه او را تنها راه نجات بیان می کند. (یوسف، آیه ۸۰۱ و آیات دیگر) از این رو ایشان به عنوان اسوه حسنه برای کسانی که خواهان سعادت دنیوی و اخروی هستند معرفی می شود. (احزاب، آیه ۱۲)

پیامبر(ص) در تمام زندگی اش بر عدالت و اعتدال بود و او در زندگی اجتماعی مانند مردمان عادی می زیست و از هرگونه تشریفات پرهیز می کرد (فرقان، آیات ۷ و ۸؛ حجرات، آیات ۴ و ۵)

اهل تصنع و تکلف و ظاهرسازی در هیچ چیز نبود و بر اعتدال و عدالت کامل حرکت می کرد. (ص، آیه ۶۸؛ المیزان، ج ۷۱، ص ۸۲۲)

سیره آن حضرت(ص) عمل به هنجارهای عقلانی و شرعی و اجتناب از هرگونه ناهنجاری هایی بود که عقل و عقلاء و شریعت از آن نهی می کرد. از این رو دیگران را نیز به سبک زندگی ای دعوت می کرد که مبتنی بر اعتدال و عدالت بود. (اعراف، آیه ۷۵۱)

او از هرگونه خیانت در امانت از جمله امانت الهی ولایت و خلافت الهی پرهیز می کرد (احزاب، آیه ۲۷) و همواره از خیانت به عنوان یک ظلم بزرگ یاد می کرد و دیگران را نیز به امانت داری و پرهیز از خیانت دعوت می کرد. (آل عمران، آیه ۱۶۱)

البته وی در اجرای عدالت میان مردم به گونه ای عمل می کرد که مردم متحمل هیچ گونه تحمیلی نشوند بلکه آنان را به اجرای آن ترغیب می نمود. (حدید، آیه ۵۲؛ شوری، آیه ۵۱)

در سیره اخلاقی آن حضرت(ص) جز خوش اخلاقی و خوشخویی چیزی گزارش نشده است. (آل عمران، آیه ۹۵۱؛ قلم، آیه ۴) از این رو انسانی نرمخو و به دور از هرگونه خشونت غیرعقلانی و منطقی در گفتار و رفتار بود. (آل عمران، آیه ۹۵۱) با همگان از فقیر و غنی چنان رفتار می کرد که مردم را این روش پسند می افتاد. (انعام، آیه ۲۵؛ کهف، آیه ۸۲)

برای هدایت و سعادت مردم دلسوزی می کرد و بر آن حریص بود (توبه، آیه ۸۲۱؛ نحل، آیه ۷۳؛ کهف، آیه ۶) به سبب کفر و بی دینی مردم اندوهگین می شد (کهف، آیه ۶؛ شعراء، آیه ۳) و این دلسوزی و مهربانی را حتی نسبت به کافران و دشمنان و منافقان داشت، البته تا زمانی که آنان به جنگ نمی پرداختند و خیانت نمی ورزیدند و اسرار امنیتی و نظامی را افشا نمی کردند؛ زیرا آن حضرت(ص) در امور اعتقادی دارای قاطعیت بود و سازش ناپذیرانه عمل می کرد و هرگز در این باره کوتاه نمی آمد. (یونس، آیه ۴۰۱، یوسف، آیه ۸۰۱، کافرون، آیات ۱ تا ۶ و آیات دیگر) لذا در برابر خواسته های دشمنان و کافران بهانه جو کوتاه نمی آمد و تسلیم نمی شد و بر انجام وظایف الهی پافشاری می کرد. (یونس، آیه ۵۱) چرا که حکم عقل و فطرت و شریعت بر آن است.

پیامبر(ص) در برابر مردم اهل تواضع بود و هرگز تکبر و استکبار نمی ورزید. (انعام، آیه ۴۵)

بی گمان بزرگ ترین نعمتی که خداوند به انسان می دهد توفیق است چنان که بزرگ ترین عملی که از زمین به آسمان می رود، اخلاص است. آن حضرت(ص) مظهر اتم و اکمل اخلاص بود و جز خداوند به هیچ چیز نمی اندیشید و دلبستگی نشان نمی داد. (یوسف، آیه ۴۰۱؛ مؤمنون، آیه ۲۷) به سخنان همگان گوش می داد به گونه ای که حتی از سوی دشمنان و مخالفان به ساده لوحی و گوش شنوا داشتن نسبت به هر کس و هر چیزی متهم می شود. (توبه، آیه ۱۶) زیرا بسیار دلسوز به حال مردمان و سعادت آنان بود.

به هر حال، در سیره و سبک زندگی حضرت(ص) می توان همه نشانه های عقلانیت، عدالت و اعتدال را یافت. از این رو به عنوان برترین موجود و اشرف مخلوقات الهی معرفی شده و خداوند خواهان آن شده است که همه از طریق پیروی و اطاعت از ایشان به مقام عدالت و اعتدال اتم و اکمل برسند و اگر کسی در جهان به حکم تکوین نتواند محمد(ص) شود، می تواند محمدی شود؛ چنان که اگر خدا نتوان شد ولی خدایی و متأله می توان شد و آثار آن را در ربوبیت و خلافت در خود و دیگران یافت. این فرمان الهی است که می بایست با اطاعت از پیامبر(ص) و اسوه قرار دادن سبک زندگی و سیره ایشان، خدایی و ربانی شد. (آل عمران، آیه ۹۷) پس هرگونه تخطی از سیره و سنت آن حضرت(ص) به معنای انحراف از صراط مستقیم انسانیت و عدول از خدایی شدن و هبوط و سقوط در ولایت شیطان است.

جعفر الهامی



همچنین مشاهده کنید