چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
زیباترین هدیه
مرد نزدیک گلفروشی توقف کرد تا دستهگلی سفارش بدهد. هنگامی که از ماشین پیاده شد نگاهش به دختری افتاد که در کنار پیادهرو ایستاده بود و گریه میکرد.
مرد جلو رفت و پرسید چه شده، چرا گریه میکنی؟ دختر جواب داد: میخواهم برای مادرم گل بخرم اما پول کافی ندارم.
- مرد لبخندی زد و گفت: با من بیا من برایت گل میخرم.
- مرد برای دخترک یک شاخه گل رز خرید و برای مادرش یک سبد گل سفارش داد و از گلفروش خواست تا آن را به آدرسی که داده بود، ارسال کند.
مرد به دخترک پیشنهاد داد او را به مقصد برساند دخترک قبول کرد تا مرد او را نزد مادرش ببرد.
وقتی مرد جلوی گورستان توقف کرد دخترک را دید که به سوی قبری رفت که هنوز سنگ نداشت.
مرد به مغازه گلفروشی بازگشت سبد گل را گرفت و به سوی خانه مادرش به راه افتاد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست