جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

لزوم توجه به منافع اقتصادی ایران در لبنان


لزوم توجه به منافع اقتصادی ایران در لبنان

لبنان کشوری است که همواره در طول تاریخ شاهد حوادث و وقایع تلخ و شیرین زیادی بوده و همین امر آن را در کانون توجه رسانه ها قرار داده است

لبنان کشوری است که همواره در طول تاریخ شاهد حوادث و وقایع تلخ و شیرین زیادی بوده و همین امر آن را در کانون توجه رسانه ها قرار داده است .

کشوری کوچک و استراتژیک با جمعیتی بالغ بر ۳/۴ میلیون نفر که در شاهراه ۳ قاره آفریقا ، آسیا و اروپا قرار گرفته است .

اما این کشور زیبا همواره آبستن تحولات و نا آرامی های منحصر به فردی بوده که همگی آنها ناشی از ساختار سیاسی و اجتماعی خاص این کشور است .

تاریخ این کشور را می توان به دوره های مختلفی تقسیم کرد که در هر کدام از آنها اتفاقات مهم و تعیین کننده ای رخ داده است. اما در پس هر کدام از وقایع سیاسی ، نتایج اقتصادی قابل توجهی نیز رخ داده اند.

لبنان به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی و قرار گرفتن در ساحل دریای مدیترانه، یکی از زیباترین مناطق گردشگری در قلب خاورمیانه بوده و نام عروس خاورمیانه واقعا در خور شان آن است.

آشوب های داخلی و کشمکش های سیاسی به مرور تاثیر خود را بر وضعیت اقتصادی و گردشگری این کشور گذاردند و هر روز بیشتر از قبل آن را به تحلیل بردند.

در این بین نیز برخی کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای که دارای منافع خاص و طراحی شده در لبنان بودند به نقش آفرینی در راستای سیاست های ملی خود پرداختند. کشورهای ثروتمند عربی منطقه، لبنان را به محلی برای خوشگذرانی خود تبدیل کرده و آسایش اشان را در آنجا جستجو می کردند. سوریه با توجه به نفوذ سیاسی اش در لبنان و هم مرز بودن با آن ، منافع اقتصادی زیادی در تجارت با این کشور می دید و از آن هم بهره برداری می کرد. رژیم اسرائیل که همواره لبنان و حزب ا... را خاری در چشم خود می پنداشت نیز از منافع اقتصادی قابل توجهی در لبنان برخوردار است و به شدت به دنبال منابع آبی این کشور می باشد.

در این بین اما ایران که می توان آن را یکی از با نفوذترین بازیگران عرصه لبنان دانست، تمام منافع خود را در این کشور به عرصه سیاسی محدود کرده و تا کنون گامی موثر در راستای استفاده از مزایای اقتصادی همکاری با لبنان برنداشته است . اگر به پیشتر برگردیم می توان نکات جالبی در مورد وضعیت اجتماعی و سیاسی دید.

در لبنان ۱۸ طایفه بزرگ و با قدرت وجود دارد و هر کدام از آنها دارای نفوذ و منافع خاصی در این کشور هستند. وجود چنین طوائف و قبایلی خود همیشه سر منشاء اختلافات و عدم تطابق سلیقه ها بوده و همین امر لبنان را در نوک پیکان اختلافات داخلی و آشوب های خیابانی قرار داده است .

در سال ۱۹۸۹ برای اولین باری پیمانی به نام طائف بین سران قبایل بزرگ این کشور به امضا رسید اما این توافق جمعی نیز هرگز نتوانست اوضاع را در این کشور هزار و یک ملت آرام نماید.

کشور لبنان برای رسیدن به آرامش اجتماعی و سیاسی دو راه بیشتر پیش رو ندارد. یا آنکه سران احزاب و طوائف ،خود با در نظر گرفتن منافع ملی و اولویت های وطنی ، اختلافات را به حداقل رسانده و با تشکیل دولت ملی و برگرفته از همه آحاد کشور، کشتی طوفان زده لبنان را به ساحل آرامش در کنار دریای مدیترانه برسانند.

اما در صورت عدم وجود تفاهم و همگرایی سلیقه ها در بین سران احزاب، راه دوم تنها کمک گرفتن از سازمان های بین المللی و در نهایت قبول دخالت های خارجی برای تعیین سرنوشت ملتی تاریخی و با فرهنگ است .راه سوم هم همان جنگ داخلی است که ۱۵ سال لبنانی ها در گیر آن بوده و به نظر نمی رسد بار دیگر خواهان آن باشند.

همان طور که از سالها پیش این موضوع به انحا مختلف وجود داشته ، هر کدام از احزاب و طوائف لبنانی ارتباطات خاصی با برخی کشورهای خارجی و قدرت های منطقه ای دارند. مارونی ها رابطه خود را با فرانسه حفظ کرده اند. شیعیان به طور سنتی و تاریخی بر حمایت ایران دل بسته اند و سنی ها نیز کشورهای عربی منطقه به خصوص عربستان و سوریه را حامی خود می دانند.

در زمان نخست وزیری حریری،وی با توجه به روابط خاصش با کشورهای عربی و به خصوص عربستان، توانسته بود به نوعی چک و بالانس در ساختار سیاسی و اجتماعی لبنان دست یابد. شرایطی که کم و زیاد، تمام گروه های فعال در بدنه کشور لبنان ، سهم خود را به دست آورده بودند و لبنان در حال بازسازی اقتصاد خود بود.

در این مدت سرمایه گذاری خارجی در لبنان رشد چشمگیری یافت و با افزایش اعتماد مردم ، صنعت بانکداری و توریسم این کشور که سهم عمده ای از درآمدهای آن را تامین می کند، گسترش قابل توجهی یافت .

اما ناگهان رفیق الحریری به طور کاملا مشکوکی ترور شد. با ترور وی اوضاع در لبنان که همواره چون انباری از باروت منتظر جرقه ای برای انفجار است، تغییر یافت و زخم های حاصل از اختلافات فرقه ای سر باز کردند.

شوک وارده به اوضاع سیاسی این کشور به حدی بود که اقتصاد لبنان را نیز با خود به ورطه سقوط کشاند به طوری که اگر ورود مستقیم کشورهایی چون عربستان و کویت به مهکله و تزریق یک و نیم میلیارد دلار پول نقد به بانک های لبنانی نبود، ارزش لیره در برابر دلار و سایر ارزهای معتبر دنیا به شدت کاهش می یافت.

لبنانی ها بعد از این جریان به دو گروه عمده ۱۴ مارس و ۸ مارس تبدیل شدند. گروه ۱۴ مارس که سعد الحریری فرزند رفیق الحریری رهبری آن را بر عهده داشت خواستار در دست گرفتن قدرت در لبنان شده و هر گونه سهم خواهی سایر گروه ها را رد می کردند. آنها معتقد بودند سعد الحریری بعد از مرگ پدرش مهمترین گزینه برای در دست گرفتن قدرت است .

این در حالیست که سایر گروه ها از جمله حزب ا... که در تحت لوای گروه های ۸ مارس قرار گرفتند، این موضوع را قبول نداشته و به مخالفت با سیاست های ۱۴ مارس پرداختند.

به این ترتیب بار دیگر لبنان شاهد آشوب های داخلی ، ترور های هدف دار و سردرگمی سیاسی شد. برخی از کشورهای ذی نفع در لبنان نیز با حمایت از گروه های مورد نظرشان و دامن زدن به شرایط نامساعد سیاسی در این کشور، بحران را عمیق تر کردند.

اوضاع نامناسب سیاسی و اجتماعی تاثیر عمده ای هم بر اقتصاد لبنان داشت. روند ورود سرمایه گذاری خارجی کاهش چشمگیری یافت و اعتماد مصرف کنندگان نیز به شدت کم شد.

اسرائیل ، آمریکا و برخی کشورهای غربی ، با توجه به اوضاع کشور لبنان و گمان این که درگیری های داخلی ، حزب ا... لبنان را به خود مشغول داشته نقشه شوم خود را طراحی کرده و با حمله ارتش اسرائیل به جنوب لبنان آن را عملی کردند.

با این عمل آنها می خواستند اوضاع به هم ریخته سیاسی لبنان را به نفع خود و متحدانشان به پایان رسانده ، کار حزب ا... را یکسره کرده و حضور معنوی کشورهایی چون ایران و سوریه را در لبنان قطع کنند.

اما با یاری پروردگار و مقاومت جانانه حزب ا... این طرح نیز به شکست انجامید و به اعتراف دوست و دشمن، اسرائیل بازنده آن بود.

با این وجود جنگ باز هم صدمات بیشتری به اقتصاد لبنان وارد آورد. ورود گردشگران به شدت کاهش یافت و صنعت بانکداری این کشور تقریبا به نقطه صفر برگشت .

گردشگری و هتل داری ۷۰ درصد درآمد این کشور را تشکیل می دهد و ۱۴ درصد از مردم این کشور هم در صنعت گردشگری و بانکداری اشتغال دارند.

با کاهش درآمدهای توریسم ، اقتصاد لبنان طعم تلخ جنگ را بیشتر چشید و بر نرخ بیکاری ۱۲ درصدی آن افزوده شد.تورم به بالای ۷ درصد رسید و گرانی ها بیشتر شدند.

گزارش ها نشان می دهد که در بین شهرهای مهم خاورمیانه و شمال آفریقا بیروت به پنجمین شهر گران تبدیل شده و از همین نظر در رتبه ۶۳ ام دنیا قرار دارد.

با افزایش قیمت سوخت، سایر کالاها نیز به شدت گران شده اند و برای یک ویزیت معمولی پزشک تا ۵۰ دلار اخذ می شود.

نان هم علاوه بر مسائل مهمی چون امنیت ملی ، بحران داخلی و توافق گروه های مختلف به یکی از مسائل حیاتی لبنان تبدیل شده و قیمت آن به حدود ۱۵۰۰ لیره (یک دلار) در هر ۱۱۵۰ گرم رسیده است .

اجاره بهای یک واحد مسکونی ۱۰۰ متری در مناطق متوسط بیروت تا ۱۵۰۰ دلار در ماه است و برای خرید چند قلم دارو باید تا ۱۰۰ دلار هزینه کرد.

تا پیش از این درگیری ها لبنان سالانه میزبان ۴/۱ میلیون گردشگر بود. گردشگرانی که ۵/۲ میلیارد دلار برایش درآمد زایی می کردند. اما جنگ تاثیر منفی خود را گذارده بود.

با این وجود بحران های داخلی لبنان به همین جا ختم نشدند. دوران ریاست جمهوری امیل لحود در آذرماه سال گذشته به پایان رسید. اما عدم توافق گروه های مختلف در مجلس این کشور ۱۹ بار انتخاب رئیس جمهور جدید را به تعویق انداخت. در همین مدت باز هم سران کشورهای غربی و برخی دولت های عربی در حال طراحی برنامه هایی برای لبنان بودند به طوری که دیوید ولش معاون وزیر خارجه آمریکا نیز در سفر خود به عربستان از تابستان داغ لبنان در سال جاری خبر داده بود. شنیدن این جمله از زبان یک دیپلمات خود جای تفسیر زیادی دارد چه آنکه آنها باید بیشتر به دنبال توافقات سیاسی باشند تا درگیری های نظامی !

با این وجود با ابتکار گروه های درگیر داخلی ،مقدمات اجلاس دوحه قطر فراهم شد و بعد از ۵ روز مذاکره میشل سلیمان ۵۹ ساله به عنوان دوازدهمین رئیس جمهور لبنان انتخاب شد. وی از حامیان حزب ا... است و روابط خوبی با سوریه دارد.

قرار بر این شد که در دولت وحدت ملی ، ۱۱ وزیر از آن مقاومت ، ۱۶ وزیر متعلق به جریان حاکم و ۳ وزیر هم در اختیار رئیس جمهور باشد.

از سوی دیگر قوانین انتخابات هم در لبنان به قوانین سال ۱۹۶۰ برگشت.این یعنی انتخابات از وضعیت استانی به شهرستانی تغییر نمود و این موضوع یکی از موفقیت های بزرگ حزب ا... محسوب می شود. با این قانون پیش بینی می شود تا ۶۰ درصد از مجلس ۱۲۰ نفره لبنان در اختیار حزب ا... قرار بگیرد.

با آرام تر شدن اوضاع سیاسی لبنان و انتخاب رئیس جمهور به نظر می رسد تا حدودی توجهات به امور اقتصادی بیشتر شوند.

اقتصادی در هم شکسته که به شدت نیازمند سازندگی و بازسازی است .

ایران همواره یکی از کشورهای تاثیر گذار در وقایع لبنان بوده است و حضور معنوی خود را در لبنان با گره خوردن نامش با مقاومت بیشتر کرده است.

وقتی ایران با تاثیر گذاری مثبت توانست مقدمات تفاهم گروه های سیاسی لبنانی را به وجود بیاورد، چرا نباید از فرصت های اقتصادی به وجود آمده بهره ببرد؟

ایران دارای پتانسیل های اقتصادی و صنعتی فراوانی است و می تواند با حضور در جریان بازسازی لبنان نه تنها موقعیت خود را در بین مردم این کشور بهبود ببخشد، بلکه با کمک یاران شیعه اش ، از منافع اقتصادی خوبی نیز بهره مند گردد.

تمام کشورهای قدرتمند دنیا از ابزارهای دیپلماسی و سیاسی خود استفاده می کنند تا بتوانند شرایط را برای حضور خود در بازارهای اقتصادی فراهم کنند. سارکوزی رئیس جمهور فرانسه در سفرهای سیاسی خود به منطقه گروهی بزرگ از تجار و صنعت گران را نیز با خود همراه می کرد تا بعد از مذاکرات سیاسی ، مذاکرات اقتصادی نیز راه خود را در پیش بگیرند.

برآورد همه ی اوضاع و شرایط نشان دهنده آن است که لبنان می تواند خط مقدم دیپلماسی خاورمیانه ای ایران بوده و با سرمایه گذاری سیاسی در آن، نوک پیکان حملات را از کشور منحرف کند. گره خوردن منافع اقتصادی همواره موجب می شود تا تصمیمات سیاسی بدون شتاب زدگی و با تامل بیشتری صورت پذیرند.

کمک ۳ میلیارد تومانی شهرداری تهران به بیروت نشان دهنده دوراندیشی مسئولان شهرداری و به خصوص شخص آقای قالیباف است. وی با در نظر گرفتن مسائل ذکر شده و منافع قابل توجه اقتصادی کشورمان در لبنان این تصمیم را گرفته است .

عکس العمل این کمک در رسانه های خارجی و کشورهای منطقه نیز قابل توجه بود و آنها را به جدی بودن ایران در روند بازسازی لبنان مطمئن کرد.

حال مسئولان کشور می توانند با توجه بیشتر به بازار لبنان و شرایط خاص این کشور و نیاز به بازسازی گسترده، همان طور که به عراق توجه دارند، کارگروه های ویژه ای نیز برای بررسی و هماهنگ کردن فعالیت های اقتصادی کشورمان در لبنان تشکیل داده و با بازکردن خطوط ویژه اعتباری، بخش خصوصی را برای حضور در لبنان تشویق نمایند. امروز بخش خصوصی کشورمان اطلاعات اندکی از شرایط تجاری و اقتصادی لبنان دارد. می توان با فعال کردن اتاق های بازرگانی شهرهای مختلف و نه تنها اتاق ایران، حضور ایران در لبنان را بر دوش بخش خصوصی گذاشت.

ما با داشتن مزیت های سیاسی فراوان در لبنان و سابقه کمک های خود به این کشور که از زمان صفویه تا زمان رژیم پیشین نیز ادامه داشته، می توانیم سهم چشمگیری در مناسبات اقتصادی عروس خاورمیانه داشته باشیم.

پس بهتر است تا دیر نشده و دیگران جای ما را نگرفته اند، خودمان دست به کار شویم .

سجاد ولدی