چهارشنبه, ۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 22 January, 2025
مجله ویستا

تداخل مجازاتها


تداخل مجازاتها

افزون بر مباحث پیش گفته فقهی, در برخی دیگر از مسائل نیز توبه به فلسفه مجازات در صدور رای خودنمایی می کند

افزون بر مباحث پیش‏گفته فقهی، در برخی دیگر از مسائل نیز توبه به فلسفه مجازات در صدور رای خودنمایی می‏کند. مثلا به منظور اجرای حد شایسته است که اعلام گردد تا مردم حضور یابند و حضور مردم نیز دارای استحباب است. بنابراین علنی بودن اجرای مجازات نیکو شناخته شده است. کسانی که اجرای مجازات را به صورت علنی توصیه می‏کنند به هدف ارعابی آن توجه دارند و بر این باورند که تنها در صورتی می‏توان امیدوار بود که این هدف تامین می‏گردد، که به صورت علنی و در حضور مردمان اجرا شود تا آنان با دیده خویش عاقبت تلخ بزهکاری را مشاهده کنند و عبرت گیرند و هرگز بدان نیندیشند.

مورد دیگری که به منظور پرهیز از اطاله کلام، با بیان آن این بحث را به پایان می‏برم، مبحث تعدد مجازاتها با تعدد جرایم است و این که آیا در صورت تعدد جرایم، تداخل اسباب صورت گرفته، تنها به مجازات شدیدتر بسنده می‏شود، یا نه، حتی در صورتی که سبب اعدام با اسباب دیگر مجازات جمع شود نخست مجازاتهای دیگر اجرا می‏گردد و آنگاه اعدام صورت می‏گیرد; و بدین ترتیب مورد و محل هیچ مجازاتی از بین نمی‏رود؟ این مساله، سخت مورد اختلاف میان فقیهان عامه و امامیه از یک سو، و فقیهان مذاهب چهارگانه عامه از دیگر سوی است. فقیهان امامیه با استناد به روایات، تداخل اسباب را نپذیرفته و در صورت تعدد جرایم و مجازاتها بر این باورند که باید به گونه‏ای عمل نمود که هیچ یک از مجازاتها فوت نشود و بنابراین اگر متهم مرتکب جرایمی شده باشد که مستوجب اعدام و مجازاتهای دیگر است، نخست‏حدود دیگر جاری می‏گردد و آنگاه نوبت‏به مجازات اعدام می‏رسد.

زراره از امام باقر(ع) روایت کرده است که: «ایما رجل اجتمعت علیه حدود فیها القتل یبدا بالحدود التی دون القتل ثم یقتل بعد ذلک.» با توجه به این روایت می‏توان دریافت که هدف ارعابی و بازدارندگی عمومی از اهمیت ویژه‏ای برخوردار است. وانگهی، اگر تداخل اسباب را بپذیریم و در صورت تعدد جرایم و مجازاتها تنها مجازات شدیدتر را قابل اعمال بدانیم، چه‏بسا مجرمی که به خاطر ارتکاب جرم مستوجب اعدام، می‏داند که در صورت دستگیر شدن جان خود را از دست‏خواهد داد، به جرایم دیگر نیز دست‏بزند. اگر او بداند که به دلیل ارتکاب جرایم دیگر مجازاتی غیر از اعدام در انتظار او نخواهد بود، با ارتکاب جرایم متعدد امنیت جامعه را مختل می‏کند.

فقهای عامه در جمع بین مجازاتها وحدت نظر ندارند، بلکه با توجه به شقوق مختلف مساله، بین فقیهان بلکه امامان فقه عامه اختلافات فراوانی دیده می‏شود; ابوحنیفه تداخل مجازاتها را به طور مطلق پذیرفته و در صورت تعدد جرایم، اجرای یک مجازات را کافی دانسته است. برخی از حقوقدانان این رای را مبتنی بر فلسفه مجازات در اسلام دانسته‏اند; یعنی مجازات برای منع و بازداشتن مجرم و دیگران از ارتکاب جرم و حمایت از جامعه و نیز بزهکاران و بزه‏دیدگان تشریع شده است و در صورتی که بزهکاری مرتکب جرایم متعدد شده باشد، اعمال یک مجازات این هدف را تامین می‏کند. امام سرخسی نیز مبنای حدود را بر تداخل قرار داده و اجرای یک مجازات را در تامین هدف مانعیت و بازدارندگی کافی دانسته است.

اما فقهای مذهب مالک تنها در صورتی که جرایم از یک جنس باشند، و یا از چند جنس متفاوت باشند که دارای مجازات یکسانی است، قائل به تداخل شده، به اجرای یک مجازات بسنده می‏کنند. مثلا اگر کسی مرتکب چند قذف، و یا یک قذف و شراب‏خواری گردد که مجازات هر دو هشتاد تازیانه است، اجرای یک مجازات، دیگری را ساقط می‏کند.

فقیهان شافعی و حنبلی در صورتی که حدود متعدد از یک جنس باشند، مثلا زنای متعدد، سرقت متعدد، شراب‏خواری متعدد و...، معتقد به تداخل شده‏اند; چه آن که اولا سبب واحد برای مجازات وجود دارد، ثانیا هدف از مجازات بازداشتن مردم از ارتکاب جرم است و این هدف با اجرای یک مجازات تامین می‏گردد گفتنی است که برخی از فقیهان امامیه همچون شیخ طوسی نیز در مورد سرقتهای متعدد به وحدت مجازات قائل شده‏اند اما در صورتی که جرایم ارتکابی از جنسهای متفاوت باشد، همچون زنای غیرمحصنه، شرب خمر، سرقت و...، در فقه حنبلی تداخل پذیرفته نشده، بلکه مجازات تمامی جرایم اجرا می‏گردد

اما در صورتی که یکی از مجازاتها قتل باشد، به نظر ابوحنیفه و مالک، مجازاتهای دیگر ساقط می‏گردد; چون هدف از اجرای حدود، بازدارندگی عمومی است و قتل برای تامین این هدف کفایت می‏کند. آنان معتقد به نظریه جب (عقوبة القتل تجب ما عداها من العقوبات) هستند، ولی شافعی آن را نمی‏پذیرد. از سوی دیگر، قائلان به این اندیشه نیز در شیوه و موارد تطبیق آن، با هم اختلاف نموده‏اند. به اعتقاد مالک، هر حدی که با قتل جمع شود ساقط می‏گردد، اعم از آن که حق الله باشد یا حق الناس; مگر در مورد قذف که نخست‏حد قذف بر قاذف اجرا می‏شود و آنگاه مجازات اعدام; بدین سبب که گفتگو در مورد صاحب حد قذف (مقذوف) به پایان رسد و به او گفته نشود که چرا کسی که تو را قذف نمود مجازات نشد.

نویسنده: ابوالفضل عبدا له زاده - مترجم: ندارد

پی‏نوشت‏ها:

صادق لاریجانی، اقتراح پیرامون «فلسفه فقه‏»، نقدونظر، سال سوم، شماره چهارم، پاییز ۱۳۷۶، ص‏۱۵.

محمد مجتهد شبستری، جزوه فلسفه فقه، ص‏۸.