جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

تجلی اشراق و زلالی عشق


تجلی اشراق و زلالی عشق

نیم نگاهی به مجموعه شعر «شبیه اسماعیل» سروده اسماعیل محمدپور

● یک

شعر یعنی لحظه های خط خطی، لحظه هایی سرشار از تجلی اشراق و زلالی عشق که حضوری آبی تر، رو به افق دانایی دارد و «شبیه اسماعیل» سروده شاعر جوان گیلانی «اسماعیل محمدپور» می خواهد ما را با تجلی اشراق میهمان ترانه، باران، رویا، عشق و... نماید و این که در سه فصل: یکی بود، آن یکی هم نبود (شعر سپید)/ یک چند سبد سیب (رباعیات)/ و آرامش سپید (غزل) همراهش شویم تا زلالی عشق را با خلاقیت به ما نشان دهد و به قول «علیرضا قزوه»؛ و دست مریزاد به اسماعیل، فرزند برومند جنگل گیلان!

● دو

در فصل شعر سپید «محمدپور» با «حرف اضافه» دغدغه مردمی را پیش رو دارد و با تاثیر از شعر «باز باران، با ترانه» اثر مانای گلچین معانی می خواهد این پیام را القا کند بایستی برای هر حرکتی فکر کرد آنگاه به تماشای اندیشه های ناب نشست:

... و آجر روی آجر، پدرم پیرتر/ دیوار پشت دیوار، ما بزرگ تر/ بعد هم که خانه ها آوار/ تازه فهمیدیم/ با «حرف اضافه» نیست/ باید روی جمله های بابا فکر کرد...

شعر «حرف اضافه»-ص ۱۲

در شعرهای سپید «محمدپور» وجه غالب روایی بودن اثر است و تصویرسازی که خوب از عهده اش برآمد منتهی برای دستیابی به زبانی یکدست و شاعرانه تر راه درازی در پیش دارد.

● سه

طبع آزمایی شاعر «شبیه اسماعیل» در فصل رباعیات نشانی از تجربه روش توأمان با آگاهی و درایت وی دارد زیرا توانسته در مصرع آخر رباعی فرود محکمی را بیافریند- و این شواهد نمونه های زیبایی است:

برگرد که سفره ی دلت خالی نیست

ما نیز نمک گیر نگاه تو شدیم ص ۳۶

کشتند مرا به جرم عاشق بودن

آری به خدا قسم گناهم عشق است ص ۳۶

بی پنجره...؟ بی غروب...؟ نه، می خشکد

چشمی که به انتظار عادت دارد ص۴۴

تا می شکند در آینه، می گوید:

مردن حسی شبیه اسماعیل است ص ۵۱

در رباعیات «محمدپور» مضامینی چون دین، عرفان، شهید و عشق زمینی و آسمانی رد پای روشن و محکمی دارند هر چند گاه گاه چون اشعار سپیدش تاثیرپذیری به چشم می خورد در رباعی «دفتر خاطرات» به ناگاه ذهن به سوی شاعر انقلاب «وحید امیری» می رود که بهاران را تقدیم نگاه شهید کرد:

سرسبزترین بهار تقدیم تو باد

آوای خوش هزار تقدیم تو باد

گفتند که لحظه ای است روییدن عشق

آن لحظه هزار بار تقدیم تو باد

(وحید امیری)

سرچشمه هر قنات تقدیم به تو

یک شاخه گل نبات تقدیم به تو

در هر ورق زندگی ام نامت سبز

این دفتر خاطرات تقدیم به تو

(اسماعیل محمدپور- ص ۴۷)

و یا:

حسرت الاکلنگ و تاب، یادت هست

ناگهان یک سکه ی نایاب، یادت هست

زنگ ساعت بود یا زنگ کلاس درس

من پریدم بارها از خواب، یادت هست؟

(ابوالفضل پاشا)

چشم تر و ترکه و فلک یادت هست؟

لبخند و نگاه مشترک یادت هست؟

تو سوژه ی تکراری نقاشی و ... من

یک دفتر نمره های تک یادت هست؟

(شبیه اسماعیل-ص۵۰)

و واژه «بانو» در این دو رباعی که چون واژه های سیب و آدم و حوا از بسامد تکراری در شعر معاصر برخوردار است به خصوص در اشعار شاعران جوان ملموس تر:

باید به دلم خار بروید بانو!

با این همه بگذار بروید بانو!

تلخ است برای باغ، یک شاخه بهار

بین در و دیوار بروید بانو!

(ص ۸۸)

از شوق تو بود، ابر، شاید گل ریخت

تا عطر تو با باد بیاید گل ریخت

افسوس نمی کنی نگاهی بانو!

در مقدم تو، چقدر باید گل ریخت؟

ص(۸۹)

«محمدپور» در رباعی موفق است، ساختار را خوب می شناسد و توانایی و تبحر کافی در قالبی از این دست دارد.

● چهار

غزلیات «محمدپور» در فصل آرامش سپید در یک نگاه کلی به غزل امروزی، نو یا نئوکلاسیک پهلو می زند، قصد ساختارشکنی ندارد، آمیختگی زبانی فصل دیروز غزل (قدیم) با امروز حکایت از این دارد که شاعر «شبیه اسماعیل» غزل را می شناسد و در آفرینش آثاری در قالب «غزل» می داند چگونه به توفیق برسد در غزل «لحظه دیدار» با فلاش بکی که به سوی «مهدی اخوان » می رود آمیزه ای از زبان غزل قدیم و نو را پیش رو داریم:

بعد از رکوع سبز علف، در مسیر باد

بعد از قنوت سرخ سپیدار می رسد

در سّکر عارفه ی «حلاج»، و «بایزید»

از بیت بیت «حافظ» و «عطار» می رسد

ص ۹۲

ترکیب هایی مثل رکوع سبز علف/ امروزی می نمایند ... شاید به گونه ای دیگر بتوان در اشعار بیدل دهلوی این ترکیب ها را به بازخوانی نشست.

«محمدپور» در غزل مکاشفه های نو و تازه می آفریند و دوست دارد امروزی باشد، غزل هایی که طعم نجابت، همدردی و از همه مهم تر حس اجتماعی پذیر دارند با شور و شوقی سرشار از نذر ائمه اطهار (س)/ نگاهی ابوذروار به شهیدان/ و اینکه مبادا شهدا رنگ فراموشی بگیرند.

● پنج

شاعر «شبیه اسماعیل» ما را به یاد «همصدا با حلق اسماعیل» مجموعه شعر زنده یاد «سیدحسن حسینی» می اندازد -که به روح پرفتوحش فاتحه ای بفرستیم - و اما اسماعیل محمدپور شاعر جوان و آگاهی است که در حوزه مقاله و نقد ادبی آثار ارزنده ای را تاکنون ارائه کرده و در شعر نیز نام آشناست و خوب از عهده آفرینش اشعار ماندگار و خواندنی برمی آید. توفیقش را خواهانیم و چشم به راه دیگر آثار او هستیم.

فرامرز محمدی پور لنگرودی