بکش اما معافم کن

کشیدن همه دندان هایتان, وزن کم کردن تا شبیه افرادی شوید که به بیماری های سخت و غیرقابل درمان مبتلا هستند, وادار کردن پدر و مادرتان به گرفتن طلاق صوری یا زیر تیغ عمل جراحی رفتن برای تراشیدن بهانه ای که بتوانید با آن معافیت پزشکی بگیرید

کشیدن همه دندان‌هایتان، وزن کم کردن تا شبیه افرادی شوید که به بیماری‌های سخت و غیرقابل درمان مبتلا هستند، وادار کردن پدر و مادرتان به گرفتن طلاق صوری یا زیر تیغ عمل جراحی رفتن برای تراشیدن بهانه‌ای که بتوانید با آن معافیت پزشکی بگیرید.

اگر در گوشه‌ای از ذهن‌تان به این روش‌ها فکر می‌کنید، باید به شما یادآوری کنیم که این روش‌ها دیگر قدیمی شده و ده‌ها پرونده از این دست در بایگانی پلیس در حال خاک خوردن است.

پس بهتر است تصمیم سرنوشت‌سازی بگیرید و خود را برای گذراندن یکی از دوران‌های پرخاطره زندگی خود یعنی سربازی آماده کنید.

دیگر گذشت آن زمانی که پسران جوان و راحت‌طلب به بهانه‌های مختلف سعی می‌کردند از زیر بار خدمت سربازی شانه خالی کنند.

بهتر است بدانید همیشه تعدادی از پرونده‌های دادسراها به پسران جوانی تعلق دارد که در آرزوی فرار از خدمت سربازی طعمه افراد کلاهبردار شده‌اند.

حکایت این افراد همان مثال معروف از چاله بیرون آمدن و در چاه افتادن است. آنها هیچ وقت آن‌طور که باید و شاید درباره کارهایی که قرار است انجام دهند فکر نمی‌کنند و به حرف‌ها و وعده‌های پوچ افرادی گوش می‌کنند که چشم طمع به جیب آنها دارند.

جالب‌تر این‌که پسرانی که به خاطر فرار از خدمت سربازی طعمه کلاهبردار‌ها می‌شوند، همیشه خانواده خود را هم به دردسر می‌اندازند و باعث یک عمر پشیمانی برای خود و خانواده‌هایشان می‌شوند.

در این گزارش به تعدادی از پرونده‌های معروف در‌خصوص کلاهبرداری به بهانه فرار از خدمت سربازی می‌پردازیم تا دست‌تان بیاید که اگر فریب کلاهبردارها را بخورید چه سرنوشتی در انتظارتان است.

● در دام جراح طمعکار

این آخرین شگرد کلاهبردارها برای ناقص کردن و سرکیسه کردن جوانان تنبلی است که می‌خواهند از خدمت سربازی فرار کنند.

راز این ماجرا زمانی فاش شد که جوانی به اسم نادر به اداره پلیس اصفهان رفت تا از دست پزشکی که باعث ایجاد ضایعه‌ای در ستون فقراتش شده بود، شکایت کند.

نادر به ماموران گفت: «وضع مالی مناسبی داشتم و بیشتر اوقات با دوستانم مشغول خوشگذرانی بودم، برای همین دوست نداشتم برای مدتی کوتاه هم که شده سختی بکشم، دلم می‌خواست هر طور شده به قول معروف خدمت سربازی را بپیچانم.»

برای همین نادر همیشه در هر جمعی که حاضر می‌شد، پرس و جو می‌کرد تا راه و روشی برای فرار از خدمت سربازی پیدا کند. همین تنبلی او بالاخره کار دستش داد و باعث شد از کارش پشیمان شود.

سرانجام نادر به وسیله یکی از دوستانش متوجه فعالیت‌های پزشکی شد که ادعا می‌کرد در ازای ۱۴ میلیون تومان ستون فقرات او را طوری عمل می‌کند که بتواند معافیت پزشکی بگیرد.

نادر ادامه ماجرا را این‌طور تعریف می‌کند: «پزشک که احمد نام داشت، می‌گفت با انجام عملی سطحی می‌تواند مرا معاف کند. من هم قبول کردم و پولی که می‌خواست را به او پرداخت کردم و توانستم کارت معافیت بگیرم، اما یک سال بعد کمر درد شدیدی گرفتم و وقتی پیش متخصص رفتم، گفت به خاطر عمل جراحی قبلی، ستون فقراتم آسیب دیده و باید تحت عمل جراحی قرار بگیرم که هزینه زیادی دارد.»

به این ترتیب وقتی نادر متوجه شد چند برابر پولی که برای معافیت داده باید هزینه عمل جراحی دیگری کند تا سلامت خود را به دست بیاورد، تصمیم گرفت از پزشک طمعکار شکایت کند بنابراین بعد از تشکیل پرونده، گروهی از ماموران پلیس آگاهی اصفهان ماموریت پیدا کردند تا احمد را هم شناسایی و دستگیر کنند. به این شکل ماموران از طریق رابطی که پزشک طمعکار را به نادر معرفی کرده بود، احمد را دستگیر کردند.

پزشک تبهکار در بازجویی‌ها لب به اعتراف گشود و گفت: «با این روش برای ۱۴ نفر کارت معافیت گرفتم، باور کنید فکرش را نمی‌کردم آنها دچار آسیب‌دیدگی بشوند.» بنابراین قاضی پرونده برای پزشک طمعکار و همدستش که طعمه‌ها را شناسایی می‌کرد، قرار قانونی صادر کرد و به ماموران دستور داد دیگر طعمه‌های احتمالی دکتر تبهکار را شناسایی و دستگیر کنند.

بازی در نقش بیمار روانی

در این شیوه پسران راحت‌طلب طعمه گروهی از جاعلان می‌شوند، به این شکل که تبهکارها از طعمه‌های خود می‌خواهند که نقش بیمار را بازی کنند، اما این شگرد هم مانند دیگر شیوه‌های لو رفته تنها به زندانی شدن طعمه‌ها ختم می‌شود.

در نمونه‌ای از این پرونده‌ها مرد تبهکاری دستگیر شد که برای طعمه‌های خود برگه‌های آزمایش پزشکی را جعل می‌کرد تا پسران جوان با استفاده از آنها ادعا کنند که به بیماری‌هایی مانند هموفیلی یا هپاتیت مبتلا هستند یا این‌که کلا مشکل روانی دارند، اما راز این جاعل حرفه‌ای هم خیلی زود فاش شد.

وقتی ماموران پلیس به برگه آزمایش‌های پزشکی دو پسر جوان مشکوک شده و تحقیقات خود را به شکل جدی‌تری ادامه دادند، پرده از فعالیت‌های این جاعل برداشته شد.

یکی از مردان جوان که به خاطر ارائه برگه جعلی به سازمان نظام وظیفه دستگیر شده بود در بازجویی‌ها به ماموران گفت: «می‌خواستم به خدمت سربازی بروم، اما هنگامی که مشغول آماده کردن مدارک لازم بودم با مردی به نام حمید آشنا شدم که ادعا می‌کرد در ازای گرفتن ۱۵ میلیون تومان کاری می‌کند که از خدمت سربازی معاف شوم. او به من گفت تنها کافی است که ادعا کنم به بیماری هموفیلی مبتلا هستم.»

مرد جاعل از پسر جوان خواست زمانی که کارمندان نظام وظیفه از او می‌خواهند برای اثبات بیماری خود به آزمایشگاه برود، نتیجه آزمایش‌ها را در اختیار او بگذارد تا او مدارک جعلی را جایگزین آنها کند.

پسر جوان ادامه ماجرا را این‌طور شرح داد: «وقتی نیمی از پولی را که حمید خواسته بود در اختیارش گذاشتم، او نتیجه آزمایش‌های مرا با برگه‌های جعلی عوض کرد، اما زمانی که قصد داشتم با تحویل آنها کارت معافیت بگیرم، ماموران متوجه جعلی بودن مدارک شده و دستگیرم کردند.»

به این ترتیب با اطلاعاتی که پسر جوان در اختیار ماموران گذاشته بود، حمید دستگیر شد و در بازجویی‌ها به جعل نتایج آزمایش‌های پزشکی اعتراف کرد. جالب است بدانید که پسران جوانی که از این طریق می‌خواستند از خدمت سربازی معاف شوند هم توسط قاضی پرونده و به اتهام مشارکت در جعل، مجرم شناخته شدند.

● از جدایی تا معافی

اگر بخواهیم درباره راه و روش‌هایی که افراد ساده‌لوح و کلاهبردارها برای معافیت از خدمت سربازی از آن استفاده کرده‌اند بنویسیم، باید تمام صفحات روزنامه را به آن اختصاص دهیم، برای همین در این گزارش تنها به مواردی که خواندنی‌تر هستند، اشاره می‌کنیم.

پرونده یکی از این موارد خواندنی تا مدتی قبل در دادسرای ناحیه یک تهران در حال بررسی بود. بقیه ماجرا را از زبان شاکی پرونده که مردی میانسال بود، بخوانید: «آقای قاضی خانواده‌ام از هم پاشید، باور کنید اصلا فکرش را نمی‌کردم که این بلا سرم بیاید وگرنه هرگز راضی به این کار نمی‌شدم. می‌دانید، من و همسرم تنها یک پسر داریم، وقتی قرار شد به سربازی برود همه تلاشمان را کردیم تا او را پیش خودمان نگهداریم برای همین وقتی فهمیدیم اگر من و همسرم از هم جدا شویم، امکان دارد پسرم معاف شود، راضی به این کار شدیم.»

مرد میانسال با خودش فکر کرده بود که با این روش پسرش از خدمت معاف می‌شود و از آن گذشته به این شکل خطرات جعل مدرک و عمل جراحی خطرناک را هم پیش‌رو نخواهد داشت، اما او نمی‌دانست افرادی که چنین قوانینی وضع می‌کنند، همه جوانب کار را در نظر گرفته‌اند.

مرد میانسال در ادامه به بازپرس دادسرای شمیرانات گفت: «برای همین با همسرم تصمیم گرفتیم به صورت صوری طلاق بگیریم، اما بعد از این‌که من و همسرم از هم جدا شدیم پسرم معاف نشد، از آن بدتر حتی دیگر همسرم هم راضی نشد به زندگی با من ادامه دهد.»

قاضی پرونده هم بعد از شنیدن اظهارات مرد جوان دستور داد تا همسر شاکی پرونده هم در دادسرا حاضر شده و تحقیقات بیشتری روی پرونده انجام شود.