دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

شمس فروزنده طلوع می کند


شمس فروزنده طلوع می کند

محمد بن عبدالله ع بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبد مناف بن قصی بن کلاب بن مره بن کعب بن لوی بن غالب بن قهر بن مالک بن نضر بن کنانه بن خزیمه بن مدرکه بن الیاس بن مضر بن نزار بن معد بن عدنان

● نسب پیامبر

طبق اتفاق جمیع مورخین نسب مبارک آن حضرت تا عدنان که بیست و یکمین جد آن حضرت می‌باشد چنین است:

محمد بن عبدالله (ع) بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبد مناف بن قصی بن کلاب بن مره بن کعب بن لوی بن غالب بن قهر بن مالک بن نضر بن کنانه بن خزیمه بن مدرکه بن الیاس بن مضر بن نزار بن معد بن عدنان...

و نقل از ابن عباس است که پیامبر (ص) فرمودند: «انه کان اذا بلغ معد بن عدنان امسک» چون نسب من به عدنان رسید خودداری کنید. فلذا اهل تاریخ نسب آن حضرت – صلی‌الله علیه و آله- را تا عدنان ذکر کرده‌اند و از بیان نام دیگر نیاکان آن حضرت خودداری نموده‌اند.

ولکن مورد اتفاق جمیع مورخین است که آن حضرت از نسل حضرت ابراهیم «علی نبینا و آله و علیه‌السلام» است.

اما نسب آن حضرت از طرف مادر «ام‌رسول‌الله(ع) آمنه بنت و هب بن عبد مناف‌بن زهرة بن کلاب بن مرة بن کعب»

خاندان پیامبر چه از طرف پدر و چه از طرف مادر بهترین خاندان عرب بلکه عرب و غیر عرب و شریف‌ترین آنها بودند و بزرگترین منصب‌ها و سیادت‌ها در آنها وجود داشته است. پدران آن حضرت (ع) همگی یا از انبیاء الهی و یا از بزرگان و کریمان عصر و زمان خویش و بیشتر آنان از فرمانروایان حجاز و مکه، موحد و خداپرست بودند.

آن حضرت (ع) دارای نیاکانی پاک و درنتیجه دارای ولادتی پاک بوده‌است به طوری که خود آن حضرت (ع) هم به این مهم اشاره دارند «خرجت من لدن آدم من نکاح غیرسفاح»

● مکان و زمان ولادت

مکان ولادت حضرت ، مکه، شعب ابوطالب روی است و زمان آن سال فیل، پنجاه و پنج شب پس از آمدن اصحاب فیل در روز «هفدهم» ماه «ربیع‌الاول» بنا به نقل مشهور علمای امامیه و موافقان آن و یا در روز «دوازدهم ربیع‌الاول» بنا به نقل مرحوم کلینی و دیگران است. نقل است مادر آن حضرت (ع) در ایام «تشریق» آبستن گشته و عده‌ای گویند که روز ولادت آن حضرت جمعه یا دوشنبه بوده است.

● کرامات قبل و بعد از ولادت

از حضرت آمنه (ع) نقل است که فرمود: من از هنگامی که فرزندم را باردار شدم تا هنگامی که او را وضع نمودم هیچگونه ناراحتی نداشتم و چون از من جدا شد پرتوی از او سرزد که میان خاور و باختر را روشن ساخت و او پاک و پاکیزه بود و هیچ آلودگی به همراه او نبود.

از موسی بن جعفر امام کاظم (ع) نقل است که فرمودند: وقتی حضرت (ع) از مادر جدا شد دست چپ را بر زمین گذاشت و دست راست را به سوی آسمان بلند کرد و لبهای خود را به توحید حرکت داد.

فاطمه بنت عبدالله مادر عثمان بن ابی العاص که شاهد ولادت پیامبر (ص) بود گوید: مولود هنگامی که از‌ آمنه (ع) جدا شد به هرچیز آن خانه می‌نگریستم فقط نور بود.

● اسماء مبارک پیامبر(ص)

مورخین برای آن حضرت نام‌های زیادی را ذکر کرده‌اند که برخی از آنها در قرآن تصریح شده و بعضی در کتاب‌های سابق آسمانی و برخی دیگر در احادیث ذکر شده است.

بعضی از لسان مبارک آن حضرت(ص) چنین نقل کرده‌اند: من دارای پنج نام هستم.

۱)‌ محمد

۲) احمد

۳) ماحی که خداوند کفر را به وسیله من محو می‌کند

۴) حاشر که مردم پس از بعثت من محشور می‌شوند

۵) عاقب یعنی آخرین نفر از پیامبران.

همچنین نقل است که فرمود برای من در قرآن هفت نام است: محمد – احمد – یس- طه – مدثر – مزمل- عبدالله عده‌ای برای پیامبر(ص) نام‌های دیگر به قرار ذیل ذکر می‌نمایند: نور «قد جائکم من الله نور» - سراج منیر – شاهد – مبشر – نذیر – داعی – شهید – خبیر – حق – مبین – رئوف- رحیم – کریم – مکین – امین – رسول – نبی امی – فاتح – قدم صدق – نبی‌التوبه – نبی الملاحم – الضحوک (اسمه فی التورات)- المتوکل – المصطفی.

● کنیه‌های پیامبر

کنیه‌های آن حضرت هم مختلف است که بعضی از آنها به این قرار است: ابوالقاسم – سیدالمرسلین – ابوالطاهر – ابوالطیب – ابوالمساکین – ابوالریحانتین – ابوالسبطین – ابو‌ابراهیم.

در عیون اخبار الرضا(ع) و معانی الاخبار به نقل از علی‌بن الحسن بن علی بن فضای ثبت است که گوید از امام رضا(ع) سؤال شد: چرا کنیه پیغمبر(ص) «ابوالقاسم» است؟ فرمود: زیرا پسری به نام «قاسم» داشت و از این جهت به او کنیه ابوالقاسم دادند گفتم: ای فرزند پیامبر آیا مرا شایسته می‌دانید تا بیش از این برایم توضیح فرمایید؟ فرمود بلی مگر نمی‌دانی که پیامبر خدا فرمود: من و علی هردو پدر این امت هستیم. گفتم: آری می‌دانم.

فرمود: آیا پیامبر خدا پدر همه است و علی هم یکی از افراد امت ایشان نبوده است که پس از او جانشین وی می‌باشد؟ عرض کردم، آری. فرمودند: علی(ع) قسیم بهشت و جهنم است. عرض کردم آری، فرمود: بنابر این پیامبر(ص) را به این جهت «ابوالقاسم» گویند که ایشان پدر قسیم (قاسم) دوزخ و بهشت است.

● حوادث مقارن با ولادت

با به دنیا آمدن پیامبر اسلام(ص) در آسمان و زمین خصوصاً در شرق زمین که مهد تمدن آن روز بود حوادثی پدیدار گردید.

کاخ با عظمت انوشیروان که شبحی از قدرت و سلطنت جاودان در اذهان نمودار کرده بود و مردم به آن و صاحبش چشم حسرت دوخته بودند آن شب لرزید و چهارده کنگره آن فرو ریخت.

آتشکده فارس که شعله‌های آتش هزارسال زبانه می‌کشید به یکباره خاموش شد و خاکساران آن معبود خیالی و سوزنده که حجاب‌های تعصب و تقلید غلط به آنان مهلت تفکر و تأمل را نمی‌داد به حقیقت و جهت دیگری متوجه شدند و دیگر اینکه دریاچه ساوه پس از سالها خشکید.

از امام صادق‌(ع) روایت است که ابلیس به هفت آسمان بالا می‌رفت و گوش می‌داد و اخبار آسمانی را می‌شنید، چون حضرت عیسی علی نبینا و آله متولد شد او را از سه آسمان منع کردند تا چهار آسمان بالا می‌رفت و چون حضرت رسول صلوات‌الله علیه و آله متولد شد او را از همه آسمان‌ها منع کردند و شیاطین را به تیرهای شهاب از ابواب سموات راندند.‌

در آن زمان گویند هر بتی در هر جای عالم بود به روی افتاد و وادی سماوه که سالها بود کسی آب را در آن ندیده بود آب در آن جاری شد. نوری در آن شب از طرف حجاز ظاهر شد و در عالم منتشر گردید.

تخت تمام پادشاهان در آن روز سرنگون شد و جمیع پادشاهان در آن روز قدرت تکلم نداشتند، علم کاهنان برطرف شد و سحر ساحران باطل شد و بت‌هایی که در مسجدالحرام بود به رو افتادند و چون شب شد ندای «جاءالحق و زهق‌الباطل ان الباطل کان زهوقا» شنیده شد. آنچه در آسمون‌ها و زمین‌ها بود همه شروع به تسبیح خدای سبحان کردند و شیطان گریخت و فرار کرد.‌

● کودکی پیامبر

نزد اعراب از قبل چنین مرسوم بود که کودکان خویش را پس از تولد به دایه‌ای در میان قبایل اطراف شهر می‌سپردند تا هم در هوای آزاد و در محیطی طبیعی صحرا پرورش یابند و هم تکلم به لهجه فصیح عربی را که در آن زمان، اصیل‌ترین گویش آن در صحرا یافت می‌شد را فرا گیرند به این منظور و از آن جهت که آمنه برای تغذیه فرزندش شیر نداشت «عبدالمطلب» پدر بزرگ آن حضرت‌(ع) به فکر افتاد کریمه‌ای جلیله، بانوی محترم و مطمئنی را برای نگهداری از یادگار فرزندش عبدالله، به خدمت بگیرد.

این افتخار نصیب بانو حلیمه که از قبیله بنی‌سعد بود گردید و قبیله بنی سعد قبیله‌ای بود که به شجاعت و فصاحت سخن معروف بود و حلیمه هم زنی پاکدامن و اصیل بود.

حلیمه تا پنج سالگی از حضرت محمد‌(ص) نگهداری کرد و سپس حضرت محمد‌(ص) را به سوی مادرش بازگرداند.

هنوز شش بهار از عمر با برکت حضرت‌(ص) نگذشته بود که مادرش آمنه‌(ع) برای دیدار بستگان خود و زیارت قبر شوهرش عبدالله(ع) شهر مکه را ترک گفته و به اتفاق فرزندش به سوی مدینه روان شد و پس از دیدار نزدیکان خود و زیارت مزار شوهرش به طرف مکه حرکت کرد. پیش از رسیدن به مکه در محلی به نام «ابواء»‌ درگذشت و آن حضرت‌(ص) در سنینی از عمر که هر کودکی احتیاج به محبت‌های سرشار پدر و مادر دارد از نعمت پدر و مادر محروم شد.

● چرا پیامبر‌(ص) یتیم بود

«ابن ابی عمیر» از بعض صحابه از لسان مبارک امام صادق‌(ع) در علت یتیم بودن پیامبر‌(ص) چنین نقل می‌کند (ان الله عزوجل ایتم نبیه صلی‌الله علیه و آله لئلاً یکون لاحد علیه طاعه) خدای سبحان پیامبر را به این جهت یتیم نمود تا فرمانبرداری و اطاعت احدی بر او واجب نباشد.

سیدحسین خادمیان نوش آبادی