سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

مسیحیان ایران پیش از ایرانیان ارمنی



      مسیحیان ایران پیش از  ایرانیان ارمنی
فرزانه سجادپور

تصور عمومی از مسیحیان ایران همواره ما را به ایرانیان ارمنی  می رساند ، در حالی که سابقه مسیحیت در ایران به دوره ساسانی می رسد و جز ارامنه ، آشوریان از قدیمی ترین اقوام مسیحی ایرانی محسوب می شوند. گرچه سرنوشت تاریخی ایرانیان مسیحی در دوره ساسانیان مشخص نیست ولی عموم مسیحیان ایران خود را به کلیسای آشوری متصل می دانسته اند. مهاجرت ارامنه به ایران در قرون بعدی  و نقش و تاثیری که در توسعه ایران داشتند آن قدر پر رنگ بود که گاه سایر مسیحیان ایران از خاطر می روند گرچه که سیستم مبادلاتی و ارتباطی آشوریان با جامعه  مسلمان نیز در این کمرنگ شدگی ، بی تاثیر نبوده است

آشوريان در زمان سلطنت پادشاهان آبگار( مستقر در ادسا)، يعني در همان سال هاي نخست به مسيحيت گرويدند. در واقع قبل از پذيرش مسيحيت توسط كنستانتين، پادشاه روم و رسميت يافتن اين دين در نواحي شرقي، مسيحيت رشد خود را آغاز كرد. حركت حواريون به نقاط مختلف جهان برای تبیلغ مسیحیت پس از واقعه پنطيكاست [i] آغاز  شد. در واقع  50 روز بعد از به صليب كشيده شدن مسيح،  حواريون  به ابلاغ پیام عیسی مسیح (ع) در سرزمین های همجوار پرداختند . برخي از مسيحيان حلول روح القدس در روز پنطيكاست را روز زايش كليساها مي‌دانند[ii]. به طوري كه هنوز هم در كليساهاي شرقي اين اعتقاد راسخ وجود دارد .با آغاز تبلغ رسولان مسيح، دو نفر با نام‌هاي ادي و توما به نواحي شرقي رفتند. ادي به نواحي شمال غربي ايران و بين النهرين رفت و توما راه هندوستان را در پيش گرفت. اولين كليسا‌ها نيز در همين مناطق ايجاد شد. اورفا، كه در سال هاي اول مسيحيت شهري آباد درشمال بين النهرين بود، نخستين كليسا را در خود جا داد. “و از آن جا متدرجاً به آذربايجان و عراق انبساط يافته تا آن كه شهر آربل بعد از آن مركزيت ديني و انجيلي پيداكرد" [iii]

كليه مناطق مذكور از نواحي مهم آشوري نشين در دورة خود بوده‌اند. در مورد تأسيس كليساي ايران اطلاعات دقيقي در دست نيست. اما احتمالا در همان سال هاي نخست مسيحيت نه فقط نزد آشوريان ايراني كه در ساير نقاط ايران نيز  رشد كرده است. به هر روي اين كليسا و به طور كلي كليساهاي شرقي از حيطه فرمانروايي روم خارج بودند كه اين مسأله معضلات و مزاياي خاصي با خود به همراه داشت. از يك سو آشوريان ايراني آزادي عمل در اجراي مراسم ديني و تدوين اصول اعتقادي خود داشتند و از طرف ديگر به علت عدم حاكميت امپراطوري روم بر آن ها، اغلب به عنوان جاسوس آن دولت در ايران و گاه نيز به چشم دشمن به آن ها نگريسته مي‌شد. البته نبايد فراموش كرد كليساي ايران يك كليساي مستقل بود. به عبارتي انفصالي كه در سال787 م ميان كليساهاي شرقي و غربي رخ داد، كليساي ايران را شامل نمي‌شد. چرا كه در 421 م كليساي ايران طبق نظر شوراي داديشوع از كليساي روم جدا شد. داديشوع، در زمان بهرام پنجم (پادشاه ساساني) اسقف مدائن، پايتخت ساسانيان بود. در اثر ظلم و اجحافي كه بهرام گور در اين دوره به علت جنگهاي ايران و روم به مسيحيان اعمال كرد، داديشوع بر آن شد كه شورايي در روستايي واقع در بين النهرين تشكيل دهد. از اين تاريخ به بعد كليساي ايران، استقلال خود را از كليساي روم اعلام كرد[iv]. اما به هیچ وجه نمی توان این کلیسا را منفک از کلیساهای شرقی دانست . جز اصول اعتقادی بنیادی که در بین همه مسیحیان جهان یکسان است ، مسیحیان ایرانی همواره از الگوهای خود پیروی کرده اند و یا تغییراتی در سیستم های وابسته به کلیسای شرق ارائه کرده اند.

تاریخچه حضور ارامنه در ایران نیز با ابهامات فراوانی مواجه است به گونه ای که برخی از پژوهشگران معتقدند پیش از مهاجرت های اجباری در دوران شاه عباس صفوی ، ارامنه در بخش های مرزی ساکن بوده یا از طریق مناطق جنوبی ایران برای تجارت به آب های آزاد دسترسی پیدا می کرده اند. به هر روی ایرانیان ارمنی نیز مانند اکثر ارامنه زیر شاخه کلیسای شرقی( سریانی ) و عموما وابسته به کلیسای گریگوری هستند.

 

 

 - روز حلول روح القدس بر شاگردان مسيح در اورشليم كه آنها را قادر كرد به زبانهاي مختلف سخن بگويند.[i]

-ميلر، 50 :1931 [ii]

- حكمت، 240 : 1345 [iii]

-حكمت ،245 : 1345 ؛ميلر، 295 : 1931  [iv]