پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

درباره پیر بوردیو



      درباره پیر بوردیو
سپهوند

معرفی کار: درباره پیر بوردیو ، گزارش تحقیق نظری ارائه شه به کلاس نظریه های جدید انسان شناسی ، کارشناسی ارشد انسان شناسی دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران، تابستان 1383، 30 صفحه + لوح فشرده
بدون شک پی‌یر بوردیو یکی از بزرگترین متفکران و دانشمندان علوم اجتماعی عصر حاضر است. هر روز که می‌گذرد ارزش کارهای بوردیو بیشتر نمایان می‌شود. پرداختن به آثار و آراء این اندیشمند فقید فرانسوی کاری بس دشوار است زیرا نثر وی از یک سو دشوار و پرتکلف است و از سوی دیگر فلسفی می‌باشد و بسیار انتزاعی. کمبود منابع فارسی و انگلیسی نیز مزید بر علت شد تا در این تحقیق نتوان بطور کامل به آثار و آراء بوردیو پرداخته شود. تحقیق حاضر بیشتر براساس تنها اثر ترجمه‌شدة فارسی بوردیو یعنی نظریه کنش نگاشته شده است و تا حد امکان سعی شده چارچوب این کتاب در تحقیق فوق حفظ شود و در کنار آن به یکی از کلیدی‌ترین مباحث موردنظر بوردیو یعنی سرمایه اجتماعی پرداخته شده و در نهایت روند سرمایه اجتماعی و تعاریف آن از دیدگاههای مختلف براساس مقالاتی چند مورد بررسی قرار گرفته است. نئولیبرالیسم هم یکی از مباحث جالب مورد نظر بوردیو بوده است که نگاهی اجمالی به آن داشته‌ایم.

معرفی کار: درباره پیر بوردیو ، گزارش تحقیق نظری ارائه شه به کلاس نظریه های جدید انسان شناسی ، کارشناسی ارشد انسان شناسی دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران، تابستان 1383، 30 صفحه + لوح فشرده
بدون شک پی‌یر بوردیو یکی از بزرگترین متفکران و دانشمندان علوم اجتماعی عصر حاضر است. هر روز که می‌گذرد ارزش کارهای بوردیو بیشتر نمایان می‌شود. پرداختن به آثار و آراء این اندیشمند فقید فرانسوی کاری بس دشوار است زیرا نثر وی از یک سو دشوار و پرتکلف است و از سوی دیگر فلسفی می‌باشد و بسیار انتزاعی. کمبود منابع فارسی و انگلیسی نیز مزید بر علت شد تا در این تحقیق نتوان بطور کامل به آثار و آراء بوردیو پرداخته شود. تحقیق حاضر بیشتر براساس تنها اثر ترجمه‌شدة فارسی بوردیو یعنی نظریه کنش نگاشته شده است و تا حد امکان سعی شده چارچوب این کتاب در تحقیق فوق حفظ شود و در کنار آن به یکی از کلیدی‌ترین مباحث موردنظر بوردیو یعنی سرمایه اجتماعی پرداخته شده و در نهایت روند سرمایه اجتماعی و تعاریف آن از دیدگاههای مختلف براساس مقالاتی چند مورد بررسی قرار گرفته است. نئولیبرالیسم هم یکی از مباحث جالب مورد نظر بوردیو بوده است که نگاهی اجمالی به آن داشته‌ایم.

معرفی کار: درباره پیر بوردیو ، گزارش تحقیق نظری ارائه شه به کلاس نظریه های جدید انسان شناسی ، کارشناسی ارشد انسان شناسی دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران، تابستان 1383، 30 صفحه + لوح فشرده
بدون شک پی‌یر بوردیو یکی از بزرگترین متفکران و دانشمندان علوم اجتماعی عصر حاضر است. هر روز که می‌گذرد ارزش کارهای بوردیو بیشتر نمایان می‌شود. پرداختن به آثار و آراء این اندیشمند فقید فرانسوی کاری بس دشوار است زیرا نثر وی از یک سو دشوار و پرتکلف است و از سوی دیگر فلسفی می‌باشد و بسیار انتزاعی. کمبود منابع فارسی و انگلیسی نیز مزید بر علت شد تا در این تحقیق نتوان بطور کامل به آثار و آراء بوردیو پرداخته شود. تحقیق حاضر بیشتر براساس تنها اثر ترجمه‌شدة فارسی بوردیو یعنی نظریه کنش نگاشته شده است و تا حد امکان سعی شده چارچوب این کتاب در تحقیق فوق حفظ شود و در کنار آن به یکی از کلیدی‌ترین مباحث موردنظر بوردیو یعنی سرمایه اجتماعی پرداخته شده و در نهایت روند سرمایه اجتماعی و تعاریف آن از دیدگاههای مختلف براساس مقالاتی چند مورد بررسی قرار گرفته است. نئولیبرالیسم هم یکی از مباحث جالب مورد نظر بوردیو بوده است که نگاهی اجمالی به آن داشته‌ایم.
شرح حال
پی‌یر بوردیو در اول اوت سال 1930 در یکی از شهرهای جنوبی فرانسه به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در مدارس محلی گذراند. سپس در «اکول نورمال سوپریور» مهد سنتی روشنفکران فرانسه، ابتدا فلسفه سپس جامعه‌شناسی خواند. از سال 1958 در دانشگاه الجزایر تدریس کرد و به مدت دو سال، درست در زمان آغاز جنگ الجزایری‌ها برای کسب استقلال از فرانسه، به این کار ادامه داد. نخستین کتابش از دل همین تجربه بیرون آمد؛ «جامعه‌شناسی الجزایر». پس از آن به فرانسه بازگشت و در سال 1979 کتاب «تمایز» را با عنوان فرعی Social Critique of Judjment of Teste، در فرانسه منتشر کرد. این کتاب از سوی انجمن بین‌المللی جامعه‌شناسی به عنوان یکی از ده کتاب مهم جامعه‌شناسی در قرن بیستم انتخاب شده است.
از مهمترین تألیفات وی می‌توان به کتابهای، کار و کارگران در الجزایر، جامعه‌شناسی الجزایر، طرحی از یک نظریه عمل، باز تولید، تمایز، درک عملی، حرفه جامعه‌شناسی، پرسش‌های جامعه شناختی، اشرافیت دولتی، بدبختی جهان، قواعد هنر، مبادله آزاد، سلطه مردانه، اندیشه‌های پاسکالی، انسان آکادمیک، دربارة تلویزیون، وزن جهان و نظریه کنش اشاره کرد.
بوردیو از 1960 در سوربون به تدریس فلسفه پرداخت. از سال 1964 رییس پژوهش‌های مدرسه مطالعات عالی علوم اجتماعی شد و در سال 1982 به عنوان استاد صاحب کرسی جامعه‌شناسی در کلژدوفرانس جانشین ریمون آرون شد. او همچنین مؤسس و مدیر نشریة پژوهش‌نامه علوم اجتماعی بود. از بوردیو بیش از 30 جلد کتاب و 500 مقاله در دست است. بوردیو در 23 ژانویة 2002 در سن 71 سالگی بر اثر بیماری سرطان در گذشت.



کلید واژه‌ها
میدان “Champ”
میدان یا حوزه عبارتست از زیر اجتماعی که یک عادت‌وارة خاصی در آن حاکمیت دارد. تعدادی از حوزه‌های نیمه مستقل فضای اجتماعی عبارتند از؛ (حوزه‌های هنری، مذهبی، اقتصادی) که منطق خاص خودشان را دارند. حوزه نوعی بازار رقابت است که در آن انواع سرمایه‌های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و نمادین به کار می‌رود و مایه گذاشته می‌شود. در این میان حوزه قدرت از همه مهمتر است. سلسله مراتب روابط قدرت و حوزة سیاسی، ساختار همة حوزه‌های دیگر را تعیین می‌کند. جایگاه عوامل گوناگون درون یک حوزه را مقدار و اهمیت نسبی سرمایه‌ای که این عوامل دارند، تعیین می‌کند.

- عادت واره “Habitus”
خصلت یا عادت واره، مجموعه‌ای اجتماعی شده، ساختاری شده و پیکروار است که ساختارهای یک حوزه یا بخشی از آن را به یک تصویر ذهنی یک دست بدل می‌کند به درک و دریافت از یک حوزه یا عمل در ان ساخت می‌دهد.
عادت‌واره، ساختارهای ذهنی یا شناختی است که انسانها از طریق آن با جهان اجتماعی برخورد می‌کنند. به جهت دیالکتیکی، عادت‌واره محصول ملکه ذهن شدن ساختارهای جهان اجتماعی است.
عادت‌واره نتیجه یک اشغال بلندمدت یک جایگاه در داخل جهان اجتماعی است. همچنین دیالکتیک ملکه ذهن عوامل خارجی و خارجی‌شدن عوامل درون ذهنی است.
اما این عملکرد است که عادت‌واره و جهان اجتماعی را به هم پیوند می‌دهد. از یک سوی از طریق عملکرد عادت‌واره ساخته می‌شود و از سوی دیگر در نتیجة عملکرد است که جهان اجتماعی آفریده می‌شود. گرچه عادت‌واره ساختار ملکه ذهن شده است که اندیشه و گزینش کنشگر را مقید می‌کند اما تعیین‌کننده جبری اندیشه و کنش نیست. عادت‌واره نوعی فراست بازی است. یعنی کسب توان تشخیص جهت بازی و درونی کردن قواعد آن.

- سرمایه نمادین “Symbolic Capital”
سرمایه نمادین به هر گونه دارایی اطلاق می‌شود (هر نوع سرمایه اعم از اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، طبیعی) که دسته‌ای از اعضای اجتماع آن را درک می‌کنند، به رسمیت می‌شناسند و برای آن ارزش قایل می‌شوند.
بوردیو از چهار نوع سرمایه سخن می‌گوید : سرمایه اقتصادی که از عرصه اقتصادی سرچشمه می‌گیرد. سرمایه فرهنگی انواع گوناگون دانش و هنر مشروع را در بر می‌گیرد. سرمایه اجتماعی در برگیرندة روابط اجتماعی ارزشمند میان آدمهاست و سرمایه نمادین که از شأن و حیثیت شخص سرچشمه می‌گیرد.

فضای اجتماعی
بوردیو از فلسفه‌ای برای کنش بحث می‌کند که خود آن را استعدادی (متکی بر آمادگی) می‌نامد فلسفه‌ای که به آمادگی‌های بالقوه‌ای می‌پردازد که در بدنة عاملان اجتماعی، در ساختار وضعیت‌هایی که این عاملان درون آن عمل می‌کنند، نهفته است)
این فلسفه در قالب چند مفهوم بنیادین از قبیل عادت‌واره، حوزه و سرمایه متراکم شده است. ستون فقرات این فلسفه رابطة دوسویة میان ساختارهای عینی (یعنی ساختار حوزه‌های اجتماعی) و ساختارهای ذهنی‌شده (یعنی عادت‌واره‌ها) است. رابطه‌ای که تطابق میان فضای طبقات اجتماعی و فضای رفتارها را نشان می‌دهد.
مثلاً اینکه طبقه اجتماعی برتر چه نوع ورزشی، سرگرمی، نوشیدنی و گرایشات سیاسی را ترجیح می‌دهد.
در هر جامعه و در هر دوره ما با مجموعه‌ای از موقعیت‌های اجتماعی روبروییم که در قالب یک رابطه همشکلی، یک رشته از فعالیت‌ها (مثلاً بازی گلف) با ثروت‌ها (مثلاً منزل ییلاقی اضافه) زیر چتر واحدی گرد می‌آیند. به عبارت دیگر میان عادت‌واره‌های ذوقی و انتخاب‌های عاملان اجتماعی درعرصه متنوع رفتارها، رابطه وجود دارد. میان رفتارهایی همچون غذاخوردن، ورزش‌ کردن، موسیقی نواختن و سیاست ورزیدن.
فضای اجتماعی به این ترتیب ساخته می‌شود که عاملان و گروههای اجتماعی براساس جایگاهشان در توزیع آماریِ دو اصل تفاوت‌گذار تقسیم ‌می‌شوند. این دو اصل عبارتند از : از سرمایه اقتصادی و سرمایه فرهنگی.
عاملان اجتماعی تا آنجا با یکدیگر دارای مشترکات‌اند که در این دستگاه دو بعدی به یکدیگر نزدیک باشند و میزان تفاوتهایشان بستگی به این دارد که در این دستگاه چقدر از هم فاصله داشته باشند.
عاملان اجتماعی در بعد اول براساس میزان کلی سرمایه‌ای که در شکل‌های متفاوت آن دارا هستند و در بعد دوم براساس ساختار سرمایه‌شان یعنی براساس وزن نسبی هر یک از انواع سرمایه (فرهنگی، اقتصادی) توزیع می‌شوند.
در بعد اول : صاحبان میزان قابل توجهی از سرمایه کلی (همچون مدیر عامل شرکت، اساتید دانشگاه) به طور کلی در نقطه مقابل کسانی قرار می‌گیرند که از حیث مجموع این دو سرمایه در فقیرترین وضعیت قرار دارند. (کارگران غیرماهر)
در بعد دوم : یعنی وزن نسبی هر یک از سرمایه‌های اقتصادی و فرهنگی منشأ تفاوت می‌شود. استاتید دانشگاه (غنی در سرمایه فرهنگی) در مقابل مدیر عامل‌ها (غنی در سرمایه اقتصادی) قرار می‌گیرند.
گرایش سیاسی نیز، هم به وزن نسبی سرمایه فرهنگی و اقتصادی بستگی دارد و همه به ترکیب این دو.
به طور کلی، فاصله مواضع در فضای اجتماعی به فاصله متعلقات عاملان اجتماعی منجر می‌شود یعنی آنچه انجام می‌دهند و یا صاحب آن هستند (اعمال و اموال)
به ازای هر سطح از موقعیت‌ها، سطحی از عادت‌واره‌ها وجود دارد که بر اثر شرایط اجتماعی مناسب با آن به وجود می‌آید و به واسطة این عادت‌واره‌ها، مجموعة انتظام یافته‌ای از ثروت‌ها و خصلت‌ها به وجود می‌آید.
یکی از کارکردهای عادت‌واره اینست که اعمال و اموال یک عامل اجتماعی منفرد، و یا یک طبقه از عاملان را یکسان می‌کند. در قالب همین عادت‌واره است که اشخاص، اموال و افعال خاصی را در موارد دیگر ترجیح می‌دهند.

منطق طبقات
ساختن فضای اجتماعی، رفتارها و تظاهرات عاملان اجتماعی را تنظیم می‌کند. در واقع فراهم‌کردن امکان ساختن طبقات تئوریک است اما طبقات تئوریک نباید به عنوان طبقات واقعی (که به صورت واقعیت وجود دارند) تلقی شود
الگوی مذکور، فواصلی را تعریف می‌کند که قدرت پیش‌بینی برخوردها، دوستی‌ها و امیال را دارد و افرادی که در یک برش در یک منطقه محدود از این فضا قرار می‌گیرند، در عین حال هم به نزدیکی با هم علاقمندترند و هم عزم به اختلاط برای آنها آسانتر است. اما این به معنای مارکسی طبقه نیست که افراد همجوار در این فضا یک طبقه را تشکیل می‌دهند که برای رسیدن به هدف مشترک در تضاد با طبقه دیگر به جنبش در می‌آیند.
طبقات وجود ندارند، آنچه وجود دارد یک فضای اجتماعی است، یک فضای تفاوتها که در آن طبقات به گونه‌ای بالقوه وجود دارند.
برای ساختن الگوی فضای اجتماعی لازم و کافی است که انواع مختلف سرمایه، که چگونگی توزیع آن تعیین‌کننده ساختار فضای اجتماعی است، مورد بررسی قرار گیرد.

سرمایه جدید : (شیوه بازتولید)
در این بحث ساختارهای پیچیده‌ای را مطرح می‌کنیم که از خلال آنها نهادهای آموزش به بازتولید نحوة توزیع سرمایه فرهنگی، و از طریق آن به بازتولید ساختار فضای اجتماعی، و باز تولید ترکیب طبقات اجتماعی کمک می‌کنند. باز تولید ساختار توزیع سرمایه فرهنگی، در قالب رابطة میان راهبردهای خانواده‌ها و منطق ویژة نهاد آموزش صورت می‌گیرد.
خانواده‌ها پیکرهای جانداری هستند که نوعی میل به جاودانه‌کردن موجودیت اجتماعی‌‌شان، به همراه تمامی قدرت‌ها و امتیازات وابسته به آن دارند، که ریشة راهبردهای باز تولید است. مثلاً راهبردهای باروری و زایمان، راهبردهای مربوط به ازدواج، و به خصوص راهبردهای ترتیبی و پرورش. خانواده‌ها به تناسبی که سرمایة فرهنگی‌شان بیشتر باشد، سرمایه‌گذاری بیشتر به امر آموزش و پرورش فرزندان خود اختصاص می‌دهند.
این الگو به فهم این موضوع کمک می‌کند که بزرگترین و بلندمرتبه‌ترین مراکز آموزش که فارغ‌التحصیلان آن برترین موقعیت‌های اجتماعی را اشغال می‌کنند، هر روز بیش از پیش مورد استفاده انحصاری فرزندان لایه‌های ممتاز جامعه قرار می‌گیرند.
برای عرضه یک نگرش کلی از کارکرد ساخت کارهای باز تولید آموزشی، مقدمتاً می‌توان به تصویری استناد کرد که ماکسول، فیزیکدان معروف برای تفهیم تأثیرگذاری قانون دوم ترمودینامیک به کار می‌برد : ماکسول جنی را تصور می‌کند که در میان اجزای در حال جنبش و کم یا بیش سریع که به مقابل او می‌رسند، تفکیکی صورت می‌دهد که اجزا با حرکت سریع را به درون یک ظرف می‌فرستد که درجه حرارت آن بالا می‌رود و اجزای با حرکت کُند را درون یک ظرف دیگر می‌ریزد که درجه حرارت آن پایین می‌آید. نظام مدرسه مشابه جن ماکسول عمل می‌کند.
این سیستم به وسیله یک رشته عملیات گزینش، دانش‌آموزان دارندة سرمایه فرهنگیِ ارثی را از آنان که فاقد این سرمایه هستند جدا می‌کند، با توجه به اینکه تفاوت استعدادها از تفاوت‌های اجتماعی جدایی‌ناپذیر است، این نظام سعی در حفظ تفاوت‌های اجتماعی از پیش موجود دارد.
علاوه بر این، نظام مزبور دو معلول دیگر نیز با خود دارد :
نظام آموزش با در انداختن یک شکاف میان دانشجویان مدارس عالی برجسته و دانشجویان دانشکده‌های معمولی، مرزهای اجتماعی را بنا می‌کند که مشابه همان مرزهایی است که در گذشته اشراف بلندمرتبه را از اعیان مایه و دسته اخیر را از مردم کوچه و بازار جدا می‌کرد. عمل طبقه‌بندی آموزشگاهی؛
اولاً نوعی تفاوت اجتماعی از جنس مرتبه، یعنی نوعی رابطة سلسله مراتب تعریف شده را بنا می‌کند.
دوماً جدایی اِعمال‌شده بوسیله نظام آموزشی به معنای تقدس و تشریف یا به تخت‌نشاندن افراد در یک مقوله قدسی، در یک نظام اشرافی نیز هست. امتحانها و کنکورهای تقسیم‌بندی‌هایی را که ضرورتاً از یک عقلانیت مبتنی بر اصول برخوردار نیست، توجیه عقلانی می‌کند و عناوینی را که نتایج این امتحانات را متبرک و انکارناپذیر می‌کند به عنوان تأییدیه خبرگی اجتماعی معرفی می‌کند، چیزی که القاب آموزش را فوق‌العاده به القاب اشرافی نزدیک می‌کند. در جوامع مترقی توفیق اجتماعی به عمل عنوان‌گذاری وابسته است که از این طریق نظام آموزشی یک تفاوت اجتماعی از پیش موجود را باز تولید می‌کند. عاملان اجتماعی (مثلاً خانواده‌ها و دانش‌آموزان) ذراتی نیستند که محکوم نیروهای مکانیکی باشند و به نحو ایجابی تحت فشار علت‌ها عمل کنند و نیز به همین نسبت، انتخاب‌گر خودآگاه و شناسایی نیستند که (برابر نظریه کنش عقلانی) از دلایل پیروی کنند.
عاملان اجتماعی کنشگران فعال و شناسا هستند به این معنا که به یک احساس راهیابی عملی مجهزند. یعنی به نظامی از ترجیح‌ها و اصول نگرش نسبت به امور، و طبقه‌بندی آنها (همان چیزی که عادت‌واره می‌گوییم، نظامی از ساختارهای معرفتی پایدار که عمدتاً محصول ذهنی‌شدن جمعی ساختارهای عینی است)، الگوهای عمل که به درک موقعیت و پاسخ نسبت به آن جهت می‌دهد. عادت‌واره همین نوع از احساس راهیابی عملی و درک ضرورت انجام آن چیزی است که در یک شرایط خاص باید انجام داد. به عبارت دیگر اجزایی که به سوی آن جن توزیع‌گر حرکت می‌کنند، درون خود یعنی درعادت‌واره‌هایشان، قانون جهت‌گیری و حرکت خود را حمل می‌کنند. در واقع اینکه چه کسی چه چیزی را بر می‌گزیند و سرانجام به کجا می‌رسد، ناشی از امکانات موقعیت اجتماعی اوست و به این سان ساخت اجتماعی، از طریق مدرسه و تحصیلات، خود را باز تولید می‌کند. بنابراین اراده‌های اثرگذار بیرون از ما خود به نوعی محصول ارادة ساختاری شدة ما هستند.

پیدایش و ساختار حوزه دیوانسالاری
اندیشیدن دربارة دولت در مخاطره نوعی باز تولید اندیشه دولت است. مخاطرة اینکه مقولاتی از اندیشه را درباره دولت به کار گیریم که خود آنها به وسیله دولت تولید وتضمین شده است.
برای اندیشیدن دربارة واقعیت دولت ما به یک بازپرسی از «همنواگرایی منطقی» دست می‌زنیم نه به یک بازپرسی از «همنواگرایی اخلاقی». بنابراین این عمل نباید یک ضد کنش و عمل آنارشیستی تلقی شود.
برای نشان‌دادن حضور دولت در عمیق‌ترین لایه‌های ذهن ما، به جدالی می‌پردازیم که در فرانسه بر سر یک موضوع ناچیز پیش آمد؛ دربارة موضوعی به نام املا؛ یعنی درست نوشتن کلمات که به وسیلة قواعد، یعنی به واسطة دولت به عنوان وضعیت بهنجار، تولید و تضمین شده است. این موضوع اجتماعی محصول یک فعالیت بهنجارکردن و تدوین است که کاملاً شبیه همان فعالیتی است که دولت در بسیاری از زمینه‌های دیگر هم انجام می‌دهد. اما هنگامی که در یک شرایط خاص زمانی، دولت یا یکی ازعوامل او، اقدام به اصلاح آیین نگارش می‌کند، یعنی به واسطة یک ابلاغیة رسمی دولتی در پی نابودکردن چیزی بر می‌آید که قبلاً به واسطة یک ابلاغیه رسمی دولتی ایجاد شده بود، چنین کاری شورش حجم قابل ملاحظه‌ای از کسانی را بر می‌انگیزد که به نوعی با نوشتن سر و کار دارند.
وجه قابل تأمل ماجرای مذکور در اینست که تمامی مدافعان سخت کیش در آیین نگارش، زیر شعار دفاع از وضعیت طبیعی نگارش متداول به حرکت درآمدند. چنین ادعایی حاصل تطابق عالی میان ساختارهای فکری و ساختارهای عینی است. مدافعان برای حفظ وضعیتی که اقدام دلبخواهانه دولت در گذشته بوده پای وضعیت طبیعی را به میان می‌آورند. این وضعیت نشان می‌دهد که دولت چگونه به قوت و شدت بر واقعیت و بر ذهن‌ها تحمیل شده است.
فرمول معروف ماکس وبر با تغییر فرم می‌تواند به صورت زیر درآید :
«دولت یک X (موجود مجهولی که باید تعیین هویت شود) است که انحصار استفاده مشروع از خشونت فیزیکی و خشونت نمادین را بر یک سرزمین معین و روی جمعیت آن سرزمین با موفقیت از آن خود می‌کند.»
اگر دولت یک راهکار اعمال خشونت نمادین است به این سبب است که در عین حال، در دو قالب متجسم می‌شود 1- درعینیت و در قالب ساختارها و ساختکارهای ویژه سیاسی و اجتماعی 2- در ذهنیت و در قالب الگوهای درک واندیشه و ساختارهای ذهنی، به این ترتیب خود را با تمامی ظواهر یک پدیده طبیعی به منصه ظهور می‌گذارد.
دولت محصول فرآیند تراکم انواع مختلف سرمایه از قبیل سرمایة نیروی فیزیکی یا ابزارهای اجبار (ارتش، پلیس) سرمایه اقتصادی، سرمایه فرهنگی یا به تعبیر بهتر سرمایه اطلاعاتی و سرمایه نمادین است. تراکمی که به دلیل همین ماهیت تراکمی آن، دولت را به دارندة نوعی فرا سرمایه بدل می‌کند، که بر انواع دیگر سرمایه و صاحبان آن، قدرت اعمال نفوذ می‌یابد.
تراکم انواع مختلف سرمایه به ظهور یک سرمایة خاص دولتی منجر می‌شود که دولت را قادر می‌کند تا بر حوزه‌های مختلف، و بر انواع مختلف سرمایه خاص، و به خصوص بر نرخ تبدیل میان آن سرمایه‌ها و بر روابط قدرت میان دارندگان آن سرمایه‌ها، اعمال نفوذ کند. بنابراین تحقق دولت، حرکتی است موازی تحقق حوزه قدرت. (این حوزه فضای بازی است که دارندگان سرمایه‌های گوناگون، به ویژه برای اعمال قدرت بر دولت، درون آن به نبرد می‌پردازند.) منظور از اعمال قدرت بر دولت، اعمال قدرت بر سرمایه دولتی است که قدرت اعمال نفوذ بر انواع مختلف سرمایه و باز تولید آنست.

سرمایه نمادین
همه چیز دربارة دولت به جمع‌آوری سرمایه نمادینِ اقتدار به رسمیت شناخته شده باز می‌‌گردد. سرمایه نمادین به هر گونه دارایی اطلاق می‌شود که به وسیله عاملان اجتماعی به رسمیت شناخته شود و برای آن ارزش قایل شوند.
از رهگذر سرمایه نمادین است که دولت جایگاه برتر را در اعمال قدرت نمادین دارد یعنی ابزارهای تحمیل و القای اصول ماندگار نگرش و تقسیم‌بندی را که مطابق ساختارهای خاص اوست، کسب می‌کند.
دولت در شرایطی هست که بتواند به گونه‌ای عام، در محدودة قلمرو محروسة مملکتی، ساختارهای شناختی و ارزشیابی واحد یا مشابه را تلقین و تحمیل کند و از این حیث مبنای یک «همنوگرایی منطقی» و یک «همنوگرایی اخلاقی» است.
در جوامعی که به میزان اندکی متفاوت شده‌اند، از طریق آداب و آیین‌های خاص است که اصول نگرش و طبقه‌بندی در اذهان تأسیس می‌شود. آدابی که موجد تفاوتهای قطعی میان کسانی است که موضوع آن آداب هستند و آنهایی که نیستند (تضاد میان زنانگی و مردانگی پارادایم آنست).
در جوامع ما دولت سهم قطعی خود را در کمک به تولید و بازتولید ابزارهای ساختن واقعیت اجتماعی دارد. دولت به عنوان قدرت سامان‌بخش اعمال و رفتار، از طریق تمامی الزامات و انضباط‌های جسمی و فکری که به صورت یکسان بر مجموعه عاملان اجتماعی تحمیل می‌کند، یک رشته عملیات شکل‌دهنده به استعداد و تمایلات را به صورت یکنواخت و دائم انجام می‌دهد. علاوه بر این، تمامی اصول انقسامات اساسی، با معیار جنس، سن، صلاحیت و غیره را تلقین و تحمیل می‌کند.
دولت از طریق قالب‌بندی‌هایی که بر رفتار تحمیل می‌کند، اشکال و مقولات درک و تفکر مشترک قالب‌های اجتماعی حس، تمیز یا حافظه، ساختارهای فکری و اشکال دولتی طبقه‌بندی را ابداع و القا می‌کند و از این راه، شرایط نوعی همنوایی عادت‌واره‌ها را ایجاد می‌کند. نظم نمادین، بر تحمیل ساختارهای شناختی به مجموعه عاملان اجتماعی متکی است. به رسمیت شناختن یک مشروعیت، بر خلاف آنچه وبر می‌پندارد یک عمل آزادانه نیست، بلکه ریشه در تطابق فی‌الجمله میان ساختارهای ثبت شده در ذهن، و ساختارهای عینی دارد.

آیا کنش بی‌غرض ممکن است؟
در مورد کنش این پیش فرض را می‌پذیریم که عاملان اجتماعی هر کاری را نمی‌کنند، دیوانه نیستند و بدون دلیل قدم به هیچ راهی نمی‌گذارند. معنای سخن فوق این نیست که عقل‌ها و دلایل رفتار آنها را هدایت می‌کند. افراد اجتماعی می‌توانند رفتارهای عُقلایی داشته باشند، بدون اینکه عقلانی باشند. آنها می‌توانند رفتارهایی داشته باشند که می‌توان برای آن دلیل آورد، بدون آنکه رفتارهای مذکور اصالتاً مبتنی بر دلیل بوده باشند.
بنابراین جامعه‌شناس فرض می‌گیرد که در آنچه عاملان اجتماعی انجام می‌دهند دلیلی هست که باید آن را یافت. دلیلی که بتوان براساس آن رفتار آنها را توجیه کرد، بتوان رشته‌ای از فعالیت‌های به ظاهر ناهماهنگ و دلبخواه آنان را به رشته‌ای از فعالیت‌های هماهنگ بدل کرد. به گونه‌ای که با اتکا به یک اصل واحد یا مجموعة هماهنگی از اصول بتوان آن فعالیت‌ها را درک کرد.
پیش‌فرض جامعه‌شناسی این است که عاملان اجتماعی کار مفت انجام نمی‌دهند و جستجوی دلیل وجودی یک رفتار، به توضیح این رفتار بوسیلة تعقیب منفعت تعریف می‌شود.
معنای منفعت از طرفی در بازی درگیرشدن، به وسیله بازی جذب شدن، و بازی را شایستة یافتن است. یعنی به رسمیت شناختن بازی و به رسمیت شناختن دستاورد آن.
بازی‌های اجتماعی بازی‌هایی هستند که هویت بازی‌بودن آن مورد فراموشی قرار می‌گیرد و همین رابطه سحرآمیز با یک بازی است که محصول یک رابطة همدستی وجود شناختی میان ساختارهای فکری و ساختارهای عینی فضای اجتماعی است.
عاملان، بازی‌هایی را مهم می‌دانند چون در ذهن خود این را پذیرفته‌اند. عاملان می‌توانند در پی دگرگونی حوزه برآیند. اما از طریق همین دگرگونی آنها دستاوردهای بازی را به رسمیت می‌شناسند و همین توافق مضمر میان افراد با موقعیت‌های مختلف در یک حوزه وجه اشتراک آنان در بازی است و یک دلیل مشترک.
در تقابل با محاسبة خودآگاه، رابطه همدستی وجود شناختی میان عادت‌واره و حوزه را قرار می‌دهم. میان عاملان اجتماعی و دنیای اجتماعی رابطه‌ای ازنوع همدستی وجود دارد.
هنگامی که ساختارهای ذهنی و ساختارهای عینی درتطابق باشند وقتی که درک، مطابق با ساختار چیزهایی که درک می‌شود تولید بشود، همه چیز بدیهی جلوه می‌کند، هر چیز دلیلش همراه خودش است.
عمل منطقی دارد، که منطقِ منطق نیست، لذا شعور محاسبه‌گر را به عنوان اصل راهنمای عمل باید کنار گذاشت. نسبت عاملان با هدف مربوط مطلقاً محاسبه آگاهانة سودمندی و فایده‌گرایی نیست. بلکه آنان فراست بازی دارند، فراست اینکه آینده بازی را بتوان حدس زد و این محصول عادت‌‌واره است. عادت‌واره مجموعه‌ای اجتماعی شده و ساختاری شده مجموعه‌ای پیکروار است که ساختارهای یک دنیای خاص یا بخشی از آن حوزه را به یک تصویر ذهنی یکدست بدل می‌کند و به وسیله آن به درک و دریافت از آن دنیای خاص و عمل در آن ساخت می‌دهد.
از طرف دیگر عمل عاملان اجتماعی معطوف به منفعت اقتصادی نیست، همانقدر اشکال متفاوت منفعت وجود دارد که انواع متنوع حوزه وجود دارد. هر حوزه با تولد خود، نوعی منفعت تولید می‌کند که از منظر حوزه دیگر ممکن است بی‌منفعتی و بی‌طمعی جلوه کند.
اما پاکترین و خالص‌ترین اعمال – حتی شکل افراطی از زهد و فدارکاری – همواره می‌تواند مشکوک باشد، که رگه‌هایی از جستجوی بهره نمادین تقدس، شهرت و غیره در آن باشد. اما کنش بی‌غرضی به معنی بیهوده ممکن نیست.

نقش جامعه شناس :
از یک طرف می‌تواند ابزارهای شناخت را در خدمت سلطة روز به روز عقلانی‌تر قرار دهد؛ یا اینکه سلطه و خصوصاً سهمی که شناخت عقلانی می‌تواند در کمک به سلطه ایفا کند را تحلیل و برملا کند.






//////////////////////////////////////////////////




این شکل ساده شده نمودار صفحات 141-140 کتاب تمایز است که شاخص‌های معنی‌داری چون نوشیدنی، ورزش، آلت موسیقی و بازی جمعی را در ارتباط با موقعیت اجتماعی نشان می‌دهد. همچنین نمودار مذکورگرایش سیاسی افراد را در قیاس باموقعیت اجتماعی آن‌ها، که با سرمایة اقتصادی و فرهنگی سنجیده شده است، نشان می‌دهد.
فرسایش سرمایه اجتماعی و پیامدهای آن
در این بخش مقاله فرسایش سرمایه اجتماعی دکتر محمد شارع‌پور مورد تدقیق قرار می‌گیرد. مقالة وی از سه بخش تشکیل می‌شود.
- بخش اول : تعریف سرمایه اجتماعی و بررسی ابعاد مختلف سرمایه در سطوح گوناگون (مرور ادبیات و چارچوب نظری)
- بخش دوم : بررسی ارتباط سرمایه اجتماعی با ویژگیهای فرهنگ مدنی یا سیاسی جامعه.
- بخش سوم : روند سرمایه اجتماعی در ایران و تنزل آن در قلمرو خانواده و اجتماع.

1- تعریف مفهوم سرمایه اجتماعی :
جامعه‌شناسان معاصر برای بررسی کمیت و کیفیت و روابط اجتماعی در جامعه از مفهوم سرمایه اجتماعی بهره جسته‌اند. منظور از سرمایه اجتماعی، سرمایه و منابعی است که افراد و گروهها از طریق پیوند با یکدیگر (و نوع این ارتباطات) می‌توانند بدست آورند (بوردیو 1986، کلمن 1988، پوتنام 1993)
- براساس تعریف بوردیو، سرمایه اجتماعی، حاصل جمع منابع (دارایی‌های) بالقوه و بالفعلی است که نتیجه مالکیت شبکة بادوامی از روابط نهادی شدة بین افراد و به عبارت ساده‌تر عضویت در یک گروه است. این پیوند شبکه‌ای می‌بایست مبتنی بر اعتماد و از نوع مثبت باشد.
- از دیدگاه کلمن مفهوم سرمایه اجتماعی نشان‌دهنده آن است که چگونه ساختار اجتماعی یک گروه می‌تواند به عنوان منبعی برای افراد آن گروه عمل نماید. کلمن وجود سرمایه اجتماعی را در اعتماد، اطلاع‌رسانی و ضمانت اجراهای کارآمد، روابط اقتدار و میزان تکالیف در گروه می‌داند.
- از دیدگاه زتومکا، سرمایه اجتماعی گزینه‌های رابطه‌ای است در ابعاد سیاسی اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی برای یک موضع یا پایگاه اجتماعی در شبکه تعاملی جامعه. برای اشغال‌کنندگان یک موضع اجتماعی، گزینه‌های رابطه‌ای آن موضوع می‌توانند سرمایة بالقوه‌ای باشند که در روابط اجتماعی تبدیل به ذخایر قدرت، ثروت، نفوذ و معرف شوند (چلبی، 1275 : 38)
سرمایه اجتماعی دارای دو جزء است : الف : پیوندهای عینی بین افراد؛ نوعی ساختار شبکه‌ای عینی، برقرارکننده ارتباط بین افراد باشد به این معنی که افراد در فضای اجتماعی با یکدیگر پیوند دارند.
ب : پیوند ذهنی : پیوندهای بین افراد می‌بایست دارای ماهیت متقابل، مبتنی بر اعتماد و دارای هیجانات مثبت باشد.
دو جزء سرمایه اجتماعی (اعتماد و پیوند) بیانگر جنبه‌های کمی و کیفی در سرمایة اجتماعی است.
اولین جزء سرمایه اجتماعی به نوع ارتباط بین افراد مربوط می‌شود. اعتماد و ارتباط تنگاتنگی با ارتباط متقابل تعمیم یافته دارد و شاخص مناسبی برای پیوندهای مثبت و متقابل است.
گیدنز (1990) بین دو نوع اعتماد تمایز قایل می‌شود :
1- اعتماد به افراد خاص (اعتماد به شخص یا آگاهی و انگیزه‌ها و شایستگی‌های او)
2- اعتماد به افراد یا نظام‌های انتزاعی (اعتماد به نظام‌های تخصصی)
دومین جزء سرمایه اجتماعی بیانگر یپوندهای عینی بین افراد و یا به عبارت دیگر ارتباطات آنها با یکدیگر است.
پیوندهای بین افراد می‌تواند از دو نوع باشد :
الف : به شیوه‌ای غیررسمی از طریق انتخاب دوستی‌ها و دیگر انواع پیوندهای شبکه‌ای با یکدیگر. پیوندهای شبکه‌ای نظیر، دوستی، همسایگی، همکار و خویشاوندی. این پیوندها به واسطة تأمین ارتباطات، تراوش اطلاعات و حمایت اجتماعی، تقویت‌کننده سرمایه اجتماعی فرد باشد.
ب : عضویت رسمی در انجمن‌ها و گروههای داوطلبانه. تفاوت پیوندهای رسمی و غیررسمی در اینست که پیوندهای غیررسمی بر حسب پیوند بین افراد تعریف می‌شود ولی ادامه حیات پیوندهای رسمی فراتر از شبکه اجتماعی درونی است.
- سرمایه اجتماعی را می‌تواند در قالب جدول نمایش داد :
اعتماد

کم پیوند
کم زیاد
فقدان
سرمایه اجتماعی فقدان
سرمایه اجتماعی

فقدان
سرمایه اجتماعی وجود
سرمایه اجتماعی
زیاد

سرمایه اجتماعی در درون یک گروه خاص، الزاماً رابطة مثبتی با سرمایة اجتماعی در سطح جامعه ندارد (سرمایة اجتماعی درون گروه قومی جدایی‌طلب) بنابراین، وقتی اعتماد بین گروهها اندک ولی اعتماد درون گروهی زیاد باشد، انتظار می‌رود که سرمایة اجتماعی درجامعه پایین باشد. سرمایة اجتماعی زمانی بالا خواهد بود که بین افراد در یک گروه و بین گروههای مختلف پیوندهای مبتنی بر اعتماد وجود داشته باشد.
این رابطه را در جدول زیر مشاهده می‌کنید :

اعتماد و پیوندهای بین گروهی

کم اعتماد و پیوندهای درون گروهی
کم زیاد
پایین بودن سطح
سرمایه اجتماعی در کل سرمایة اجتماعی در سطح جامعه
کاهش می‌یابد و نتایج منفی برای کل جامعه دارد

زیاد به ندرت می‌توان
نمونه‌ای از این وضعیت یافت سرمایة اجتماعی در سطح جامعه
افزایش می‌یابد و نتایج مثبت برای کل جامعه دارد

2- کارکردهای سرمایه اجتماعی
سرمایه اجتماعی از تجارب تاریخی مردم است و همواره در معرض تغییر است. مشارکت سیاسی، عضویت داوطلبانه در سازمان غیردولتی، و انجمن‌های دواطلبانه، در شرایط وجود سرمایه اجتماعی بالا، زمینه مناسب‌تری برای تحقق پیدا می‌کنند.
عضویت در این انجمن‌ها آزادانه و شیوة تنظیم روابط در آنها عمدتاً بر اقناع و تعهد استوار است و نه بر تحریک و اجبار.
انجمن‌های داوطلبانه بر سطوح متفاوت جامعه آثار مختلفی دارند :
1- ارائه فرصت اجتماعی به افراد جهت عضویت در گروههای اجتماعی بیشتر.
2- ارائه فرصت اجتماعی جهت بسط روابط اجتماعی و شبکه شخصی افراد. مشارکت فعال و داوطلبانه به فرد اجازه می‌دهد تا تعهدات خود را ورای اجتماعات طبیعی (مانند خانواده) تعمیم دهد و رفتاری عام‌گرایانه داشته باشد.
3- ارائه فرصت اجتماعی برای تفکر و تدوین مسائل در عرصة عمومی براساس شیوة اقناع و همچنین ابراز عقیده و پیشنهاد راه‌حل.
این مشارکت ذهنی افراد در امور اجتماعی به فرد اجازه می‌دهد تا نقش یک شهروند مسئول را ایفا نماید.
4- ارائه فرصت اجتماعی جهت افزایش تحمل اجتماعی در برخورد سلایق، شرکت در تصمیم‌گیری‌های گروهی.
- تأثیر انجمن‌های داوطلبانه و برخی آثار کلان آنها عبارتند از :
1- تقویت همبستگی اجتماعی.
2- گسترش و تقویت مشارکت فعالانه و داوطلبانه اکثریت مردم در امور مختلف اجتماعی.
3- تقویت شیوة اقناع در سطح کلان.
4- کاهش تراکم قدرت در جامعه.
5- تسهیل در انتشار اطلاعات و کمک به پویایی جامعه.
تحقیقات تجربی حکایت از آن دارد که سرمایه اجتماعی پیوند مستقیمی با حفظ و بقای دموکراسی در جامعه دارد. (وربا و همکاران، 1995) (گاست و اروسپا، 1986) همچنین تحقیق پکستون نیز حاکی از همبستی مثبت دموکراسی و سرمایه اجتماعی در 45 کشور مختلف بود.
با مطالعه علمی و شناخت دقیق سرمایه اجتماعی در میان اقشار مختلف جامعه می‌توان از این مفهوم در تحلیل مسایل اجتماعی – فرهنگی به عنوان متغیر پیش‌بینی کننده بهره گرفت. از جمله این مسائل عبارتند از : انسجام اجتماعی، نظم اجتماعی، مشارکت سیاسی، تقویت نهادهای مدنی.
همچنین مطالعه سرمایه اجتماعی در بعد زمان می‌تواند تغییرات آن را آشکار سازد.

3- روند سرمایه اجتماعی در ایران
طی چند دهه گذشته، فرسایش شدیدی در سرمایه اجتماعی موجود برای جوانان، هم در درون خانواده و هم در بیرون آن روی داده است.
در خانواده با وجود رشد سرمایه انسانی، سرمایه اجتماعی که شاخص برجسته آن حضور بزرگسالان در خانه و میزان گفتگو در مورد موضوعات اجتماعی، فرهنگی، علمی، اقتصادی بین فرزندان و والدین است، کاهش یافته است.
در اجتماع میزان فرسایش و نابودی سرمایه اجتماعی به مراتب بیشتر بوده است. غیبت پدر از خانه و محیط همسایگی در طول روز، و اخیراً غیبت مادر از خانه و ورود بازار کار مشارکت والدین در سازمان‌های محلی را کاهش داده است و جامعه شدیداً درمعرض تهاجم فردگرایی قرار دارد. که توجه وافر افراد به سلامت فردی خویش و اهمیت‌دادن به قیافه‌های ظاهری خود، ازجمله شاخص‌های این فرآیند محسوب می‌شود. پژوهش دکتر محسنی دربارة رفتارهای فرهنگی و اجتماعی در سال 74 نشان می‌‌دهد، مشارکت داوطلبانه شهروندان در انجمن‌های غیردولتی و صنفی هنوز وارد فرهنگ عمومی جامعه نشده است. مطابق این تحقیق افراد تحصیل کرده در مقطع لیسانس و بالاتر که نگرش مثبت به جامعه داشته‌اند 10% در حالی که این رقم در میان عامه مردم 32% است. این وضعیت در تحقیق سال 1353 دکتر اسدی نیز وجود دارد.

نتیجه‌گیری
فرسایش سرمایه اجتماعی منجر به اختلال رابطه‌ای می‌شود. اختلال رابطه‌ای عبارتست از پایین‌بودن 1- تعدد روابط اجتماعی 2- شدت روابط اجتماعی 3- قرینگی روابط اجتماعی 5- تنوع هویت‌ها در روابط اجتماعی
در شرایط اختلال رابطه‌ای، احترام متقابل اجتماعی و انصاف اجتماعی کاهش می‌یابد. این اختلال استحکام اجتماعی را خدشه‌دار می‌کند و آسیب‌پذیری فرد را افزایش می‌دهد.




تعاریف سرمایه اجتماعی از دیدگاههای مختلف
در این بخش نگاهی به تعاریف سرمایه اجتماعی از نقطه‌نظر اندیشمندان می‌شود براساس مقالة سرمایه اجتماعی محسن رضایی.
- تعریف سرمایه اجتماعی از دید صاحبنظران :
بوردیو (1980) : سرمایه اجتماعی منبعی است که از ساختارهای اجتماعی ناشی می‌شود.
کلمن (1988) : سرمایه اجتماعی تابعی است از ساختار اجتماعی که مزیت تولید می‌کند.
پوتنام (1993) : سرمایه اجتماعی به اعتماد هنجارها و شبکه‌های اجتماعی بستگی دارد که می‌تواند کارایی جامعه را تسهیل کند.
اواکاکس (1995) : سرمایه اجتماعی به فرآیندهای اجتماعی که اعتماد و هنجارهای اجتماعی را می‌سازد، بر می‌گردد.
فوکویاما (1998) : هنجار عمل متقابل منجر به سرمایه اجتماعی می‌شود. اعتماد، شبکه‌های ارتباطی و جامعه مدنی محصول سرمایه اجتماعی است.
با توجه به تعاریف فوق :
- منشأ سرمایه اجتماعی را عده‌ای ساختار اجتماعی و عده‌ای دیگر هنجارهای اجتماعی می‌دانند.
- نتیجه و اثر سرمایه اجتماعی را عموماً تقویت هماهنگی و همکاری بین افراد یک گروه یا سازمان می‌دانند.
- و سرمایه اجتماعی را ترکیبی از اعتماد هنجارهای متقابل اجتماعی و شبکه ارتباطی می‌دانند.
مفاهیم کلیدی تعاریف فوق :
- شبکه‌های ارتباط : سرمایه اجتماعی به تمایل افراد به اجتماعی‌شدن و برقراری تعامل با دیگران ارتباط دارد.
- عمل متقابل : فوکویاما سرمایه اجتماعی را به عمل متقابل در جامعه نسبت می‌دهد.
- اعتماد : به پذیرش ریسک بین افراد در اثر اطمینانی که به یکدیگر دارند، مربوط می‌شود. برخی اعتماد را ناشی از شبکه ارتباطی و عمل متقابل می‌دانند و برخی دیگر مانند فوکویاما معتقدند که عمل متقابل و سرمایه اجتماعی است که شبکه اجتماعی و اعتماد و جامعه مدنی را می‌سازد.
- هنجارهای اجتماعی : که عموماً نانوشته و برای مردم عامل به آن قابل فهم است. قوت این هنجارها را به تراکم سرمایه اجتماعی می‌انجامد.
از ترکیب اثرات عمل متقابل و شبکه‌های ارتباطی و اعتماد و هنجارهای اجتماعی یک جامعه‌ای با روابط و مناسبات خاص خود ساخته می‌شود در هر جامعه‌ای که عوامل چهارگانه فوق قوی‌تر باشد آن جامعه سرمایه اجتماعی بیشتری خواهد داشت.

- تعریف : یک ظرفیت اجتماعی که هماهنگی و همکاری را در جامعه و گروه تسهیل می‌کند







نتیجه : هماهنگی و همکاری که یک مزیت اجتماعی است و در کنار سایر عوامل به افزایش تولید کمک می‌کند

انواع سرمایه اجتماعی :
1- سرمایه اجتماعی گروهی : بین اعضای یک گروه وجود دارد و شبیه یک نوع تعلق اجتماعی است که اعضای گروه را به هم پیوند می‌دهد.
2- سرمایه اجتماعی بین گروهی : که در میان گروههای متفاوت که فرد عضو آنهاست شکل می‌گیرد. بین خانواده و گروههای مذهبی
3- سرمایه اجتماعی ارتباطی : توسط ارتباط بین افرادی که به طبقات مختلف قدرت و یا منزلت‌های اجتماعی متفاوتی تعلق دارند، مشخص می‌شود. ارتباط بین مردم و نخبگان و افراد با طبقات اجتماعی متفاوت. (ولکاک، 2002) طبقه‌بندی فوق براساس قوت و ضعف همبستگی گروههای اجتماعی صورت گرفته است. سرمایه اجتماعی ملی می‌تواند ترکیبی از همه نوع سرمایه‌های فوق باشد.
شاخص‌هایی که (پوتنام 2000) برای اندازه‌گیری سرمایه اجتماعی پیشنهاد می‌کند عبارتند از :
1- شدت درگیری افراد در زندگی اجتماعی و سازمانی 2- مشارکت عمومی، مشابه رأی‌گیری 3- اجتماعی‌‌شدن غیررسمی (دید و بازدیدهای دوستانه) 4- سطح اعتماد بین اشخاص.
شاخص‌هایی که نویسنده برای اندازه‌کیری سرمایه اجتماعی پیشنهاد می‌کند :
1- سنجش ساختاری : میزان ارتباطات و شبکه‌های موجود بین افرد.
2- سنجش محتوایی : میزان اعتماد متقابل در جوامع
3- سنجش کارکردی : میزان فداکاری و ایثارگری و تعاونی و عمل متقابل بین مردم طی یک دورة زمانی خاص.

جوهر نئولیبرالیسم
نئولیبرالیسم چیست؟ برنامه‌ای برای ویرانی ساختارهای جمعی‌ای که ممکن است منطق ناب بازار را مختل کنند. نئولیبرالیسم ناشی از اسطوره «تئوری ناب» آگوست والراس است که منجر به تقابل منطق صرفاً اقتصادی مبتنی بر رقابت و منطق اجتماعی مبتنی بر عدالت شده است.
نتئولیبرالیسم امروزه به خاطر امکانات وسیع خود، گفتمان غالب است. به نام این برنامه علمی شناخت، که به برنامه سیاست کاربردی تبدیل می‌شود، کار سیاسی عظیمی صورت می‌گیرد که درصدد ایجاد شرایط علمی و کارآمدی «تئوری ناب» است : یعنی طرح تخریب متدیک مجموعه‌ها. سیاست‌های مالی زمینه را برای تحقق اتوپیای نئولیبرال فراهم می‌کند. هدف این سیاست‌ها متزلزل ساختن تمام ساختارهای جمعی است که می‌توانند در برابر منطق بازار مانع ایجاد کنند. نظیر (ملت، دولت، سندیکاها و خانواده)
در مجموع این برنامه جدایی میان اقتصاد و واقعیت‌های اجتماعی را تسهیل می‌کند، این برنامه با روش‌های خاص از جمله در میان آوردنِ منطقِ رقابت، دستمزد براساس صلاحیت و بهره‌وری فردی، همبستگی‌های گروهی و روابط میان آنها را تضعیف می‌کند. بدین ترتیب اتوپیای نئولیبرال به صورت ماشین جهنمی تجسم پیدا می‌کند که ضرورتش حتی به طبقه حاکم نیز تحمیل می‌شود. بدین ترتیب که صاحبان سرمایه مُصِر هستند که دولت‌های ملی از خواست بازار (لغو تمام مقررات بازار) تبعیت کنند و از طرفی کارمندان عالی‌رتبه و سیاستمداران، قدرت بازار را به خاطر منافع اقتصادی آن می‌ستایند. اینان در پی این هستند که موانع اداری و سیاسی که احتمالاً سر راه صاحبان سرمایه برای حداکثر سود فردی است، برداشته شود.
آیا می‌توان انتظار داشت که رنج ناشی از چنین نظام سیاسی، اقتصادی به جنبشی بینجامد و در برابر این ورطه بایستد؟
بله توده‌های مردم، انجمن‌ها، سندیکاها، احزاب و حتی دولت می‌توانند از عملیات خرابکارانة این ماشین جهنمی به سود شکل عالی تکامل انسانی جلوگیری کنند و وارد عمل شوند.
بوردیو در یک نگاه
زندگی‌نامه
- اول اوت 1930، تولد در دنگویین/ Denguin (پیرن آتلانتیک)
- 1941 – 1947 مدرسه در پاو/ Pau.
- 1948 – 1951 مدرسه لویی لوگران در پاریس.
- 1951 – 1954 دانشسرای عالی.
- 1951 – 1954 دانشکده ادبیات پاریس.

مشاغل
- 1954 – 1955 استاد مدرسه مولن/ Moulins.
- 1958 – 1960 معاون دانشکده ادبیات الجزایر.
- 1960 – 1961 معاون دانشکده ادبیات پاریس.
- 1961 – 1964 رئیس کنفرانس‌ها در دانشکده ادبیات لیل Lille.
- 1964 - ؟ مدیر مطالعات مدرسه مطالعات عالی علوم اجتماعی.
- 1964 – 1984 استاد راهنما در دانشسرای عالی – مدیر مرکز جامعه‌شناسی آموزشی و فرهنگی.
- 1964 – 1992 مدیر مجموعه خرد جمعی (انتشارات مینویی/ Minuit)
- 1972 – 1973 عضو افتخاری مؤسسه مطالعات پیشرفته (پرنیستون) عضو آکادمی آمریکایی علوم و هنر.
- 1974 – 1976 عضو انجمن علمی مؤسسه ماکس پلانک برای مطالعات فرهنگی.
- 1975 - ؟ سردبیر مجله کار پزوهشی در علوم اجتماعی.
- 1975 - ؟ استاد کرسی جامعه‌شناسی در کالج فرانسه.
- مدیر مرکز جامعه‌شناسی اروپا/ CSE در کالج فرانسه و مدرسه مطالعات عالی علوم.
- 1989 - ؟ سردبیر مجله بین‌المللی کتابهای لیبر/ Liber.
- 1989 دکترای افتخاری از دانشگاه آزاد برلین.
- 1990 دکترای افتخاری از دانشگاه یوهان ولفانگ گوته فرانکفورت.
- 1991 - ؟ عضو انجمن علمی مؤسسه مراکش – اروپا.
- 1993 مدال طلای CNRS (مرکز ملی پژوهش‌های علمی)
- 1996 جایزه ایروینگ گافمن/ Erwing Goffman از دانشگاه برکلی کالیفرنیا.
- 1997 : جایزه ارنست بلوخ Ernst – Bloch شهر لود ویگسن هافمن/ Laudwigshafen









آثار و مقالات
- 1958 : جامعه شناسی الجزایر
- 1963 : کار و کارگران در الجزایر (به همراه داربل، ریوت و سیبل).
- 1964 : ریشه‌کنی و بحران کشاورزی سنتی در الجزایر (به همراه صیاد).
- 1964 : کودکان، دانشجویان و فرهنگ.
- 1965 : یک هنر میانی، مقاله‌ای در کاربرد اجتماعی عکاسی.
- 1965 : گزارش تربیتی و ارتباطاتی، مجله مرکز جامعه‌شناسی اروپا، شمارة 2.
- 1966 : شور هنر، موزه‌های هنری اروپا و مردم‌شناسان.
- 1968 : حرفة جامعه‌شناس.
- 1970 : بازتولید عناصری برای تئوری سیستم آموزشی.
- 1972 : نظری بر تئوری عملی.
- 1977 : الجزایر سال 1960، ساختار اقتصادی و مادی.
- 1979 : تمایز، نقد اجتماعی داوری.
- 1980 : مفهوم عمل.
- 1980 : مسأله جامعه‌شناسی.
- 1982 : آنچه سخن گفتن می‌‌خواهد بگوید، ترکیب داد و ستدهای زبان شناسانه.
- 1984 : انسان آکادمیک.
- 1987 : اشیاء سخن می‌گویند.
- 1988 : هستی سیاسی مارتین هایدگر.
- 1989 : اشرافیت دولتی.
- 1992 : پاسخ برای مردم‌شناسی بازتابی.
- 1992 : اصول هنر، پیدایش و ساختار زمینة ادبی.
- 1993 : فلاکت جهان.
- 1994 : داد و ستدِ آزاد.
- 1994 : خرد عملی، دربارة تئوری عمل.
- 1997 : دربارة تلویزیون.
- 1997 : اندیشة پاسکالی.
- 1977 : کاربردهای اجتماعی علم.
- 1998 : مخالف شوق.
- 1998 : تسلط مردان.
- 2000 : ساختارهای اجتماعی اقتصاد.















منابع و مأخذ
- بوردیو، پی‌یر. تئوریهای باز تولید اجتماعی در آموزش و پرورش، «فرهنگ عمومی» ش 16 و 17، زمستان 1378.
- بوردیو، پی‌یر. تکوین تاریخی زیبایی شناسی ناب، ارغنون، ش 17، زمستان 1379.
- بوردیو، پی‌یر. جامعه‌شناسی ادبیات، «ارغنون» ش 10-9.
- بوردیو، پی‌یر. جوهر نئولیبرالیسم، لوموند دیپلماتیک.
- بوردیو، پی‌یر. ذوق هنری و سرمایه فرهنگی، «نامه فرهنگ»، شماره 30، تابستان 1377.
- بوردیو، پی‌یر. رویا شهر، بهره‌کشی بی‌پایان، «نشاط»، 2 مرداد 1378.
- بوردیو، پی‌یر. سرمایه فرهنگی، «توسعه»، 6 بهمن 1380.
- بوردیو، پی‌یر. نظریه کنش. ترجمه مرتضی مردیها، تهران، نقش و نگار، چاپ دوم، 1381.
- بوردیو، پی‌یر. کنش‌های ورزشی و کنش‌های اجتماعی، «ارغنون»، ش 20.
- دورتیه ژان فرانسوا. علوم انسانی گسترة شناخت‌ها، ترجمه مرتضی کتبی، جلال‌الدین رفیع‌فر، ناصر فکوهی، تهران، نشر نی 1382
- دورتیه، ژآن فرانسوا. پی‌یر بوردیو. ترجمه مرتضی کتبی، «نامه انسان‌شناسی»، دورة اول، شماره اول، بهار و تابستان 1381.
- رسانه‌های گروهی، روشنفکران و پیر بوردیو، لوموند دیپلماتیک، آوریل 2004.
- رضایی، محسن. سرمایه اجتماعی، بینش سبز، سال دوم، شماره 15، بهمن 1381.
- شارع پور، محمد. فرسایش اجتماعی و پیامدهای آن. نامه انجمن جامعه شناسی ایران (ویژه‌نامه دومین همایش مسایل اجتماعی ایران) شماره 3، 1380.
- شوسترمن، ریچارد. فیسلوفی علیه رسانه‌ها و بازار، «آدینه»، ش 139، مرداد 1378.
- فکوهی، ناصر. تاریخ اندیشه و نظریه‌های انسان‌شناسی، تهران، نشر نی، 1381.
- کتبی، مرتضی. وارثان، دانشجویان و فرهنگ، نقد و بررسی، «نامه انسان‌شناسی»، دوره اوّل، شماره سوم، بهار و تابستان 1382.
- لش، اسکات. جامعه‌شناسی پُست مدرنیسم، ترجمه حسن چاوشیان، تهران، نشر مرکز 1383.
- منادی، مرتضی. بازتولید عناصری برای یک نظریة نظام آموزشی، نقد و بررسی، «نامه انسان‌شناسی»، دوره اول، شماره سوم، بهار و تابستان 1382.
- نراقی، احسان. بوردیو : شورش‌گری انسانی، «اندیشه جامعه» ش 22، اسفند 1380.
- نوغانی، محسن. نظریه سرمایه فرهنگی بوردیو، انجمن جامعه‌شناسی آموزش و پرورش ایران، پیش‌شماره یک تابستان 1382.
- واکُووانت، لویک جی. دی. متفکران بزرگ جامعه‌شناسی، راب استونز. ترجمه مهرداد میردامادی، تهران، نشر مرکز 1379.
- وکان، لوئیک. کلهون، کریک. همه چیز اجتماعی است، به یاد پیر بوردیو. «کتاب ماه علوم اجتماعی»، سال هفتم، شماره نهم، تیر 1383.
- Calhoun, Craig (1993) Habitus, Field, and Capital : The Question of Historical specificity. InC. Calhoun, E. Lipuma, and M. postone (eds), Bourdieu : Critical perspectives. Chicago : University of Chicago press.