پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

ولنتاین: تابو شکنی یا عرف جدید



      ولنتاین: تابو شکنی یا عرف جدید
جبار رحمانی

فرارو- نیروی انتظامی در بخشنامه‌ای برگزاری ولنتاین را ممنوع کرد. هدفِ بخش‌نامه ناجا مقابله با ترویجِ فرهنگ منحط غرب است. اما آیا مقابله ناجا با این مراسم جلوی فرهنگِ غربی را خواهد گرفت؟ به گزارشِ فرارو، در بخشنامه ناجا آمده: "واحدهای صنفی به هیچ‌عنوان حق تبلیغ و عرضه اجناس با نام و علائم والنتاین را ندارند و هیچ‌گونه تجمع دختران و پسران و اهدای نمادهایی چون عروسک، گل و شکلات و ...نباید در واحد صنفی به‌وجود بیاید در غیر این‌صورت عواقب ناشی از آن به عهده شخص و واحد صنفی می باشد".

اقدام ناجا البته در میان مسئولان مخالفانی دارد. یکی از نمایندگان مجلس درباره این ممنوعیت معتقد است این اقدام هیچ تاثیری ندارد. 

محمدمهدی پورفاطمی –عضو کمبسیون اجتماعی مجلس- گفته "باید بپذیریم وقتی نتوانسته‌ایم قدمی‌ برای هویت بخشی به جوانان و نوجوانان برداریم و هویت و فرهنگ ایرانی را به آنان بشناسانیم، جذب آنها به فرهنگ غرب امری طبیعی است".

کارشناسان نیز گفته اند که ممنوعیت ولنتاین بیش از پیش جوانان را به سمتِ آن سوق خواهد داد. 

دکتر جبار رحمانی –عضو شورای مرکزی انسان‌شناسی و فرهنگ و استادیار انسان‌شناسی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی- در گفتگو با فرارو در تحلیل برگزاری روز ولنتاین در ایران و حواشی آن می‌گوید "ولنتاین می‌تواند هیچ منافاتی با آیین‌هایی ایرانی و اسلامی نداشته باشد". 

وی درباره چگونگی ورود این آیین به ایران گفت: آیین‌ها و مراسم فرهنگی بر حسب ضرورتی که برای مردم دارند، مورد توجه قرار می‌گیرند. جشن‌های فرهنگی که ذیل آیین قرار می‌گیرند، بیانگر الگوهای رفتاری خاصی هستند که به طور منظم تکرار می‌شوند. 

این انسانشناس اظهار کرد: آیین‌ها قرار است در نهایت امری مهم و جدی را برای جامعه به منصه ظهور برسانند. به همین دلیل آن‌ها شاه کلید فهم جامعه و امور مهم برای آن هستند. 

رحمانی با اشاره به آیین‌های شاد ایرانی گفت: به نظر می‌رسد فهمِ ظهور و گسترش آیین‌های جدیدی مانند ولنتاین نیازمند درکی درست از وضعیت آیین‌های شاد در جامعه و فرهنگ ایرانی است. 

وی ادامه داد: ولنتاین بیش از آن‌که ناشی از تحمیل از جانب فرهنگ خارجی باشد، ناشی از وجود زمینه‌ای مستعد و نیازمند به جشنی فرهنگی در باب اموری مانند عشق و... است. 

رابطه عاشقانه پس از چند دهه در ایران
این انسان‌شناس درباره پذیرفتن این آیین گفت: جامعه ما بعد از چند دهه، یک امر خاص، یعنی رابطه عاطفی عاشقانه را به‌طور غیر رسمی پذیرفته است و در بدنه جامعه و در میان نسل جدید رواج دارد. 

وی با اشاره به رواج عشق در جامعه ایران گفت: ولنتاین در شرایطی متولد شد که عشق و رابطه عاطفی صمیمانه هم رواج یافته و هم اینکه از لحاظ فرهنگی پذیرفته شده بود. از سوی دیگر جامعه ما با نوعی بحران آیین‌ها مواجه است. 

رحمانی در ادامه توضیح داد: در عینِ حال آیین‌های مردمی ای که خارج از الگوی آیین‌های رسمی قرار بگیرند، معمولا حق حضور ندارند. دستگاه‌های فرهنگیِ رسمی شدیدا بر حضور و بروز آیین‌ها نظارت می‌کنند و در مواقع لازم آن‌ها را سرکوب هم می‌کنند.

این انسان‌شناس درباره تلاش سرکوب این آیین توسط قدرت رسمی گفت: قدرت رسمی وقتی می‌تواند یک آیین را کنترل و سرکوب کند که توان و نیروی روانی آن دستگاه رسمی بیش از توان و قدرت روحی و روانی مردمی باشد که مشتاق برگزاری این آیین هستند. 

وی در ادامه اظهار کرد: راه‌های کلیشه‌ای رایج اما در نهایت نه تنها این آیین را مهار نمی‌کنند، بلکه منجر به گسترش بیش‌تر آن خواهند شد. 

ولنتاین بیانگر غفلت متولیان فرهنگ است
وی تصریح کرد: تلاش‌های نرمی که برای برجسته‌سازی معادل‌های اسلامی و ملی در برابر این آیین وارداتی نیز به شکست خواهند انجامید، چون این کارها باید قبل از رواج آیین ولنتاین انجام می‌شد. 

این انسان‌شناس با اشاره به غفلت متولیان فرهنگ در ایران در ادامه گفت: به همین دلیل ظهور و گسترش این آیین و جشن ولنتاین، بیش از آنکه بیانگر تهاجم فرهنگی از جانب بیگانگان باشد، بیان‌گر تغافل فرهنگی از جانب متولیان فرهنگی داخلی است. 

وی در این‌رابطه ادامه داد: تغافل فرهنگی یعنی نادیده‌ گرفتنِ آگاهانه ضرورت‌ها و نیازهای نسل جدید و نوعی برخورد ایستا با جریان فرهنگ و زندگی مردم.

جبار رحمانی همچنین با انتقاد نسبت‌به کمبود فضاهای جشن و شادی در جامعه اظهار کرد: وقتی راهی برای بروز احساسات و رفع نیازهای عاطفی مردم از طریق جشن‌ها طراحی نشود و سیستم فرهنگ رسمی صرفا منطقِ خودش را تحمیل کند، قطعا مردم راهی غیرِ رسمی پیدا میکنند. 

 وی تاکید کرد: به همین دلیل در فهم این آیین بهتر است بر غفلت متولیان فرهنگی داخلی و ضربه‌ای که غفلت آن‌ها و بی توجهی و ناکارآمدی آن‌ها زده است، بیشتر تاکید کرد تا امر دیگر. 

این مدرس انسان‌شناسی با ذکر این نکته که آیین‌ها بر اساس نیاز مردم ساخته و متولد می‌شوند گفت:  آیین‌ها از طریق کلیشه‌ها و دستور‌های رسمی نه ایجاد می‌شوند و نه حذف. آنچه که حیات آیین‌ها و گسترش و افولشان را تعیین می‌کند، نیازم مردم و جدیت مردم در اجرای آن آیین است. 

وی در ادامه توضیح داد: در جامعه ایرانی سالها این شیوه غلط سرکوب پیش گرفته شده‌. شیوه‌ای که فرهنگ رسمی سعی دارد با تهدید پلیسی یک آیین مردمی را جمع کند. این شیوه تقابل با زندگی و جشن‌های مردمی در نهایت به شکست می‌انجامد. 

عضو شورای مرکزی انسان‌شناسی و فرهنگ در ادامه اظهار کرد: نمونه برجسته آن، آیین چهارشنبه سوری است، جشنی که سالهاست که به دنبال حذف و سرکوب آن هستند و علی‌رغم هزینه‌های زیادی که مردم می‌دهند، باز هم اجرا می‌شود. 

رحمانی با اشاره به این‌که سرکوب آیین شوق مردم را نسبت به آن بیشتر خواهد کرد توضیح داد: فشارهای نهادی نه تنها آیین‌ها را سرکوب نمیکند، بلکه وقتی شوق مردمی به آن‌ها باشد، سبب شعله‌ورتر شدن آن می‌شود. بنابراین دستورات اداره امکان درباب تحریم و ممنوعیت کالاهای ولنتاین، نه تنها موجب کنترل و سرکوب فرهنگ غربی نمی شود، بلکه آنرا گسترش هم میدهد. 

از ولنتاینِ غربی تا ولنتاینِ ایرانی
وی درباره چگونگی رواج آیین‌ ولنتاین گفت: اصولا آیین‌های به‌صورت یک فرم و الگوی رفتاری به کار گرفته می‌شوند. این‌که بگوییم رواج ولنتاین، رواج فرهنگ غربی است، غلط است. چراکه این الگوی رفتاری در محیط و بستر فرهنگ ایرانی استفاده می‌شود.

این انسان‌شناس در ادامه توضیح داد: با اجرای آیین و جشن ولنتاین کسی از فردا به بچه‌های لندن و نیویورک تبدیل نمی شود! اگر هم بتوان رواج ولنتاین را رواج فرهنگ غربی معرفی کرد، باید مسئولان فرهنگی و متولیان فرهنگی جامعه پاسخگو باشند که چرا جوانان و نوجوانان را تا این حد شیفته غرب بارآورده‌اند. 

وی تصریح کرد: همچنین همیشه آیین‌ها در شبکه‌ای از تعاملات فرهنگی از سایر فرهنگ‌ها وام گرفته می‌شوند و به سایر فرهنگ‌ها وام داده می‌شوند. 

وی با ذکر نکته‌ای ادامه داد: وقتی ایرانی‌ها از رواج آیین نوروزی در فلان ایالت چین خوشحال میشوند، نباید از رواج آیین ولنتاین در جامعه خودشان فریاد وا فرهنگا و وا هویتا سر بدهند. 

رحمانی همچنین گفت: تعامل فرهنگی و مبادلات آیینی بیانگر روح پویای فرهنگ است، اگر تعاملی سبب بیماری فرهنگ بشود، مقصر عنصر وارداتی نیست، بلکه مقصر متولیان داخلی فرهنگ هستند.

رحمانی در پاسخ به این سئوال که آیا منافاتی میان رسمِ ولنتاین و فرهنگ ایرانی هست گفت: اصولا منافاتی نیست. البته می‌توان با مداخلات بی‌جا، سبب این منافات شد. همان‌طور که آیین‌های اسلامی و ایرانی توانسته‌اند در کنار هم بنشینند، این آیین‌ها و مراسم جدید هم می‌توانند کنار آیین‌های اسلامی و ایرانی بنشینند. 

وی ادامه داد: وقتی ظهور و بروز آیین‌های محلی ایرانی و اسلامی صرفا در کنترل دستگاه‌های خاصی باشد، مردم نیازشان به یک جشن و مراسم جدید در باب عشق و عاطفه را از سایر فرهنگ‌ها وام می‌گیرند. 

جبار رحمانی همچنین تصریح کرد: درنتیجه دستگاه‌های فرهنگی رسمی، بیش از همه ما را غرب زده کرده‌اند. 

وی در ادامه تشریح کرد: به همین‌دلیل نسل جدید ایرانی غیر از ایران و غرب، عملا فرهنگ دیگری را نمی شناسد، نه فرهنگ کشورهای همسایه را می‌شناسد، نه فرهنگ شرق را و نه جنوب غرب آسیا را و نه جای دیگری غیر از غرب. حتی فرهنگ کشورهای اسلامی را هم نمی شناسیم. 

وی تاکید کرد: در چنین شرایطی منطقا زمینه برای ورود فرهنگ غربی نه تنها مساعد بلکه بسیار مطلوب است. 

وی در ادامه گفت: لذا توجه به بستر آلوده و نامتعادل داخلی خیلی بیش از توجه به نیت غرب اهمیت دارد.

این پژوهشگر همچنین توضیخ داد: به همین دلیل بهتر است به جای بهانه‌جویی‌های همچون مضر بودنِ این آیین، بستر فرهنگ داخلی و تعادل آیینی و جشنی را به آن بازگردانیم. در غیر اینصورت ما هرچه بیشتر شاهد این پدیده‌ای خواهیم بود که فرهنگ رسمی بدان غربزدگی می‌گوید.

رحمانی با اشاره به بی فایده بودن مبارزه پلیسی با ولنتاین گفت: وقتی شما دستتان پر باشد، نگران مواجهه فرهنگی نیستید. مبارزه پلیسی و فشار رسمی برای ممانعت از ولنتاین، بیانگر قدرت فرهنگ داخلی نیست، بلکه بیانگر مدیریت نامناسب و ضعف فرهنگ داخلی است. 

وی تصریح کرد: درنتیجه برخورد‌های پلیسی و فشارهای بخشنامه‌ای، نه تنها این آیین و رسم جدید را حذف نمی کنند، بلکه در نهایت موجب گسترش و توسعه آن هم خواهند شد. 

این انسان‌شناس ادامه داد: بهتر است بسترهای فرهنگی اندکی مجال شکوفایی پیدا کنند. وقتی آیین‌ها و جشن‌های عاطفه، از سنت ایرانی سرکوب شوند، از سنت اسلامی هم آن‌قدر دیر استخراج میشوند که ماجرای نوشداروی پس از مرگ باشد.

وی تاکید کرد: مساله اصلی شریان‌های فرهنگی هستند که ناخواسته به‌واسطه سیاست‌های فرهنگی غلط بسته شده‌اند، تا وقتی این شریان به وضعیت متعادل برنگردند، قطعا از این بحران‌ها خواهیم داشت. 

روزِ عشق ایرانی موفق نبود
وی در ادامه به روز 28 بهمن که گفته می‌شود روزِ عشق ایرانی است اشاره کرد. رحمانی در پاسخ به این سئوال که "آیا این روز توانست جای روز ولنتاین را بگیرد یا خیر؟" گفت: تلاشی است، دیرهنگام و ناموفق. برجسته‌سازی روز عشق ایرانی و اسلامی عملی خلاقانه و مبتنی بر برنامه‌ای اندیشیده و خودجوش از جانب مردم نبود، بلکه واکنشی ایدئولوژیک از جانب ملی‌گراها و اسلام‌گراها بود. 

رحمانی در ادامه اظهار کرد: واکنش ایدئولوژیک معمولا راه به جایی نمی برد. شریان‌های فرهنگ باید باز باشند. امکان خلاقیت به فرهنگ باید داده شود. وجود نظام پیچیده‌ای از امر و نهی فرهنگی، در نهایت نظام فرهنگی را زمین‌گیر خواهند کرد. 

این انسان‌شناس تاکید کرد: اینکه نسل جدید ولنتاین را انتخاب کرده‌اند، در عمل بیان‌گر آنست که فرهنگ نسل جدید هنوز قدرت خلاقه خودش را دارد و به دنبال زندگی است. 

وی در ادامه توضیح داد: بهتر است سیستم فرهنگ رسمی آن را بهتر و عمیق تر بشناسد. سرکوب و اعمال فشار در نهایت این نسل را هرچه بیشتر به سمت منابع فرهنگی بیرون متمایل می‌کند. 

دانشیار انسان‌شناسی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی با تاکید بر اینکه "نیازهای فرهنگی نباید به بهانه برچسب‌های غیرِ اخلاقی‌بودن و غیر قانونی‌بودن سرکوب شوند" اظهار کرد: وقتی یک جامعه بتواند شیوه‌های مشروع و مناسبی باری رفع نیازها داشته باشد، نه تنها مورد تهاجم قرار نمی‌گیرد، بلکه خودش به صورت یک منبع فرهنگی اشاعه پیدا می کند. 

جبار رحمانی در انتها گفت: لذا برخورد واکنشی نسبت به مسائل فرهنگی و استفاده از زور راه به جایی می برد، لازم است که سیاست‌گذاری فرهنگی مورد بازاندیشی جدی قرار گیرد. در غیر این‌صورت هرروز شاهد موضوعاتی مشابه این مساله خواهیم بود.