جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

گزارش تصویر: دخمه های اطراف یزد



      گزارش تصویر: دخمه های اطراف یزد
زانیار عمرانی

یکی از پرسش‌هایی که از دیرباز همواره در ذهن بسیاری از غیر زرتشتیان و گروهی از زرتشتیان نیز مطرح بوده، علت «دخمه‌گذاری» درگذشتگان در ایران باستان و هزاران سال پیش است. برای پاسخ دادن به این پرسش، برخی از اندیشمندان و پژوهشگران چه زرتشتی و چه غیرزرتشتی، به واکاوی و جست‌و‌جوی شرایط زندگی و آب و هوایی ایران در دوران باستان پرداخته‌اند و توانسته‌اند پاسخ‌های منطقی برای این پرسش بیابند. پاسخ‌هایی که نشان می‌دهد ایرانیان چگونه توانسته‌اند از شرایط مکانی خود به گونه مناسبی بهره‌برداری کنند و با امکانات موجود با درگذشتگان خود رفتار کنند.
در فر گرد اول وندیداد که از پیدایش کشورهای جهان گفت‌وگو می‌کند، چنین می‌خوانیم که اولین کشوری که اهورامزدا بیافرید ایران ویج است که هوایش خیلی سرد است. آنجا ده ماه زمستان است و دوماه تابستان. آن‌جا هوا سرد است. سرد برای آب، سرد برای زمین، سرد برای گیاه، آن‌جا زمستان از سخت‌ترین بلاها است، در پرگرد پنجم وندیداد که در موضوع بردن مرده به دخمه بحث می‌کند وارد است «اگر تابستان گذشته و زمستان رسیده‌باشد مزدیسنان باید چه‌کار کنند» و جواب آن‌را بدین‌گونه ذکر می‌کند:
«در هر محله یا هر ده مزدیسنان باید اتاقی برای مرده بسازند و بدن بی‌جان را در آن‌جا گذارند تا دو روز تا سه روز، تا یک‌ماه، تا آن‌که پرندگان به پرواز درآیند، گیاهان شروع به روییدن کنند، آب‌ها جریان پیدا کنند و بادها زمین را خشک نمایند؛ بعد مزدیسنان باید مرده را به دخمه برند.»
 شاید علت اصلی دخمه‌گذاری در ایران باستان سردی هوا و یخ‌بندان سخت و کوهستانی بودن سرزمین ایران ویج بوده‌است
گاتها اصیل ترین پاره اوستاى موجوداند؛ سروده هایى که به باور عموم پژوهندگان از خود زرتشت به جامانده است.باور به زندگى پس از مرگ یکى از آموزه هاى گاهانى است. در این اندیشه، انسان موجودى است مختار که یکى از دو راه نیک و بد را بر مى گزیند. در برابر گفتار، کردار و اندیشه هایش مسئول است. دین زرتشتی نیز مانند ادیان دیگر به فناناپذیری روح آدمی که با مرگ جسمانی نابود نمی شود باور دارد. انسان درستکار در بهشت جای می گیرد که پر از چیزهای دلپذیر و زیباست و انسانهای بدکار به آتش دوزخ گرفتار می شوند که مکان رنج و آلام وحشتناک است.
فرد متوفى مراسمى دارد: ابتدا پلک هاى او را بسته، پاهایش را تا زانوها تا مى کنند.پس از آن وى را در خانه اى طاهر روى تخت خواب آهنى یا روى زمین سنگ فرش مى خوابانند و با روپوشى تمیز او را مى پوشانند. زیرا در آئین زرتشت مرده ناپاک است وبا هر چه تماس پیدا کند، آن را آلوده مى کند. آنگاه به مرده کشها که تعدادشان زوج است یعنى یعنى 2 یا 4 نفرند، خبر مى دهند. پس ازغسل و تجدید گشتى، میت را در تابوتى که آن را گهن یا گاهان گویند و از فلزساخته شده، گذاشته، به آرامگاه مى برند و نزدیکان متوفى چند گامى او را مشایعت مى کنند. تشییع جنازه باید در ساعات روز باشد و دفن بایدقبل از غروب انجام گیرد. دفن اموات در شب جایز نیست.
بنابر یک رسم دیرینه زرتشتیان اموات خود را در دخمه ها مى گذارند. این سنت در ایران و هند کم و بیش هنوز جارى است. برخى از مراکز زرتشتى نشین ایران به این سنت پاى بند هستند. زرتشتیان ایرانى به دخمه دادگاه مى گویند و زرتشتیان هند به آن دخمو گویند. اروپائیان آن را برج سکوت مى نامیده اند. دخمه محوطه اى است مدور که در بالاى کوه بلندى قرار دارد و غالبا از آبادیهاى اطراف چند فرسنگ فاصله دارد. دیوار اطراف دخمه را از سنگ و سیمان مى سازند و یک درب کوچک آهنى براى ورود و خروج دارد. محیطدخمه در حدود صد متر است. سطح داخلى آن از دیوار به طرف مرکز سراشیب مى باشد. در وسط دخمه چاه عمیق و وسیعى حفر شده است. در چهار گوشه خارجى آن بیرون ازدیوار دخمه چاهها تا حدود یک متر باشن و سنگ ریزه پر شده است. چاه وسطى دخمه را زرتشتیان ایران براده یا استه دان (استخوان دان) مى گویند. سطح داخلى دخمه از دیوارها گرفته تا استه دان را به سه قسمت دایره اى شکل تقسیم کرده اند؛ قسمت اول که از دیوارها آغاز مى شود و بزرگتر از قسمت دوم و سوم است، ویژه اجساد مردان است. قسمت دوم براى زنان و قسمت سوم که وصل به استه دان است، براى کودکان و بچه ها است. هر یک از این قسمت هاى سه گانه به قطعات کوچک تر تقسیم شده که هر قطعه ویژه یک میت است. شیارهاى کوچکى بین این قطعات کنده شده تا آب باران و کثافات از این شیارها به داخل استه دان برود. چون مرده را به درون سردابه مى گذارند، باید سر او را به سوى باختر (خورشید) قرار دهند تا صورت وى به طرف مشرق باشد. سردابه باید به درازاى 180سانت و پهناى 70 سانت و گودى 2 متر باشد که برادى کودکان و خردسالان فرق مى کند. این سردابه براى مرده هائى است که در دخمه گذاشته نشود، دخمه گذارى میت به خاطر هزینه اندکى که دارد، براى فقیر و غنى و بزرگ و کوچک امتیازى محسوب نمىشود و همه یکسان هستند. با این عمل مرده پرستى و گورپرستى رواج پیدا نمى کند وچون قبرى وجود ندارد، همه اموات در دخمه اى که بالاى کوه است قرار مى گیرند و دیگرجنبه تشخص خانوادگى و آرامگاه سازى در کار نیست.
تدفین مردگان یا سوزاندن اجساد باعث آلایش عناصر مى شود. مراد از عناصر، آب، باد، خاک و هوا است. به همین جهت زرتشتیان این کار را حرام مى دانند.
دخمه ها خواه ساخته ساخته شده بدست انسان خواه برامده از عوارض طبیعی بگونه ای آرایش میافتند تا دسترسی گوشتخواران به مردار را ساده میسر نمایند بدین منظور اکثر آنها فاقد سقف یا میان فضا و در خارج سکونتگاه شهری روستایی و معمولا بر فراز بلندیها ساخته میشدهاند.
گزارش و تصویر: زانیار عمرانی
Zanyar_mail@yahoo.com
(بیشتر متن مربوطه از منابعی چون اینترنت و ... گرفته شده است؛ وندیداد، کتاب ایران از آغاز تا اسلام، گریشمن، سفرنامه جلال آل احمدو نیز تحقیقات آقای حسین مسرت...)
مستند-گزارش کوتاه ساخته اینجانب را هم می توانید در آدرس زیر تماشا بفرمائید:
http://www.youtube.com/watch?v=fOGxtiBLS8Q
 

 

برای مشاهده عکس ها در زیر کلیک کنید:

 

 

 

 

 

 

پیوستاندازه
12152.doc916 KB